تبیان، دستیار زندگی
ملاصدرا بر پایه افكار فلاسفه و عرفای پیش از خویش و براساس تعالیم دینی كه در آیات الهی و روایات پیغمبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه‏اطهارعلیهم‏السلام آمده بود، موفق به پی‏ریزی مكتب فلسفی خود شده و آن را درمقابل نحله‏های فلسفی پیشین «حكمت متعالیه‏» (2)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منابع نظریات ملاصدرا

ملاصدرا

در قرن دهم حكمت الهی به وسیله صدر المتالهین دگرگونیی‏یافت كه می‏توان آن را یك «جهش‏» در فلسفه اسلامی نامید. (1).

ملاصدرا بر پایه افكار فلاسفه و عرفای پیش از خویش و براساس تعالیم دینی كه در آیات الهی و روایات پیغمبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه‏اطهارعلیهم‏السلام آمده بود، موفق به پی‏ریزی مكتب فلسفی خود شده و آن را درمقابل نحله‏های فلسفی پیشین «حكمت متعالیه‏» (2) نامید.

استاد سیدجلال الدین آشتیانی درباره فلسفه ملاصدرا می‏نویسد:

«قبل از ملاصدرا بین متصدیان معرفت‏حقایق و محققان از اهل‏افكار و انظار و آرا و متخصصان در علوم حقیقیه از عرفا و مشایخ‏صوفیه، و فلاسفه مشاء و اشراق اختلاف نظر عمیق وجود داشت وهر یك از این فِرَق به اثبات طریقه خود و نفی ممشای(طریقه‌ی) دیگران‏می‏پرداخت... ملاصدرا به واسطه غور در كتب فلسفی اعم ازاشراقی و مشائی و تدرُّب(ژرف‌اندیشی) در علوم اهل كشف واحاطه بر ماثورات ‏واراده در شریعت‏حقه محمدیه و سیر كامل در افكار افلاطونیان‏جدید و قدیم و بالجمله اطلاع كافی از جمیع مشارب و افكار، خودمؤسس طریقه‏ای شد كه بر جمع مشارب و مآرب(اسلوب ها) فلسفی ترجیح‏دارد. افكار عمیق شیخ رئیس وسایر اتباع(پیروان) مشاء و آرای افلاطونیان‏جدید و تحقیقات عمیق و ژرف متصوفه، آرا و افكار حكمای‏اشراقی و رواقی در كتب تحقیقی او هضم شده است و سعه افكار وتحقیقات او همه را فرا گرفته...». (3).

بنابراین، منابع و مآخذ افكار آخوند را می‏توان در چهار مبدااساسی جستجو كرد كه عبارتند از:

1 - فلسفه مشاء و به خصوص افكار ابن سینا (370 - 428 ه) كه‏به صورت تركیبی از فلسفه یونان و آرای نو افلاطونی در میان‏اندیشمندان مسلمان منشا فلسفه مشائی اسلامی را تشكیل می‏داد.

2 - حكمت اشراق كه در قرن ششم به دست‏شیخ شهاب‏الدین‏سهروردی (549 - 587 ه) با انتقاد از فلسفه مشاء و بر پایه‏اندیشه‏های فلسفی حكمای ایران باستان به وجود آمده بود.

3 - مكتب عرفانی محیی‏الدین عربی (560 - 638 ه) كه‏دربردارنده جنبه‏های نظری یافته‏های شهودی بوده و شكل تكامل‏یافته‏ای از تصوف را عرضه داشته بود.

4 - تعالیم اسلام كه در منابع دینی به آنها اشاره شده و در حقیقت‏اساس حكمت را در میان مسلمانان تشكیل می‏دادند.

پی نوشت‌ها:

1- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد13، ص‏249، انتشارات صدرا.

2-  مراد از حكمت‏آمیزه‏ای از عرفان‏و فلسفه بر پایه آموزه‏های‏شیعی بوده كه‏معادل Theosophy است و در معنای عامتری از فلسفه متعارف به كار برده می‏شود.اساس این گونه از معرفت را می‏توان در عقاید باطنی دینی و آرای عرفا یافت كه‏نشات گرفته از تعالیم هرمسی (حكمت‏یمانیه) است. در میان فیلسوفان مسلمان قبلی،چه مشائی و چه اشراقی تاثیر نوشته‏های هرمسی از منابع فكری اولیه به شمار می‏رفته‏است، (برای اطلاع بیشتر رجوع كنید به: سه نمط آخر اشارات ابن سینا و اوائل حكمة‏الاشراق سهروردی); ملاصدرا نیز ذیل بحثی در گزارشی به حقیقت تعلیمات هرمس‏اشاره كرده و منشا آنها را اشراقات نورانی از عالم معقول می‏خواند (ر، ك: اسفار اربعه:2/60) با این حال توجه و ارائه اولیه تئوسوفی و تمایز حكیم الهی و شرافت وجودی‏آن از فیلسوف باحث، صوفی سالك و عالم دانا، را نخستین بار شیخ اشراق مورد تامل‏قرار داد (ر. ك: حكمة الاشراق، ص‏23 همراه با شرح علامه شیرازی).

3- مقدمه استاد آشتیانی بر «الشواهد الربوبیة‏» ملاصدرا، ص‏17 و 1، مركز نشردانشگاهی

منبع:

الفیلسوف الفارسى الكبیر، ابو عبدالله زنجانى، به‏كوشش و مقدمه مصحح: على‏اصغر حقدار

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.