تبیان، دستیار زندگی
ما در توری از ستارگان درتقلاییم. ماهی‌هایی به ساحل افتاده‌. دهان‌هامان بازمانده‌اند در خلاء٬ و گاز می‌زنند فضای خشک را.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسیرِ چنگال گرداب

چهار شعر از چهار شاعر جهان

1

ماهی‌ها در دام

اسیرِ چنگال گرداب

ما در توری از ستارگان درتقلاییم.

ماهی‌هایی به ساحل افتاده‌.

دهان‌هامان بازمانده‌اند در خلاء٬

و گاز می‌زنند فضای خشک را.

پچ پچ کنان و بی‌ثمر

عناصر باطل‌مان می‌خوانند‌.

به حالِ خفگی‌ در لابلای سنگ‌های تیز و شن؛

تلنبار برهم باید زندگی کنیم و بمیریم.

قلب‌هایمان می‌لرزد٬

تکان تکان‌هامان

برادران‌مان را زخمین و خفه می‌کند.

فریادمان از همه بلند تراست

اما به پاسخ حتی پـژواکی نیست.

ما را دلیلی نیست برای کشتن و جنگیدن٬

اما ناچاریم.

پس می‌دهیم تاوان گناه‌هامان را

اما عقوبتمان عقوبت نیست.

هیچ مجازاتی رها‌مان نمی‌کند

از این دوزخ.

در دامی عظیم درتقلاییم ما

و به نیمه‌شب شاید

افتاده بر میز ِ ماهیگیری غول‌آسا

یانوش پلینسکی

2

در دهکده‌ی اجدادی

اسیرِ چنگال گرداب

کسی در آغوشم می‌کشد

کسی با چشمان گرگ نگاهم می‌کند

کسی کلاه برمی‌دارد از سر

تا بهتر ببینمش

پیرمردهای ناشناس و زن‌های سال‌خورده

بر خود نام‌هایی نهاده‌اند

از مردان و زنانی جوان که در یاد‌های منند

یک به یک می‌پرسند

می‌دانی من کی‌ام

من نیز از یکی می‌پرسم

آیا گئورگی کورجای پولدار

زنده است هنوز

منم؛ می‌گوید

با صدایی که از دنیایی دیگر است

واسکو پوپا

3

**

روزگاری

رفیقی درتو بود

که تمام ستاره‌ها را شمرد

جز آن …

اسیرِ چنگال گرداب

که فروافتاد

پیروز

اسیر چنگالِ گرداب

در دریای مخملِ تیره

حالا آن ستاره

سو سو می‌زند

آرام

و بااحتیاط

در آهنگِ صدای تو

یان استرگرن

4

دو شهر

در دوسوی یک آب‌راه، دو شهر

یکی تاریک در اشغال دشمن

در دیگری چراغ‌ها می‌سوزد.

ساحل تابناک ساحل تاریک را افسون می‌کند.

شناکنان به خلسه می‌روم

در آب های تاریک تابان

ضربآهنگِ شیپوریِ خفه رخنه می‌کند

صدای یک دوست است،قبرت را بردار و برو

توماس ترانسترومر

خلیل پاک‌نیا

تهیه و تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان