تبیان، دستیار زندگی
ورزشگاه آزادی هنوز دعواهایی را كه دو قطب شمالی و جنوبی اش بر سر او به راه می انداختند فراموش نكرده است. مهدی سرطلایی محبوب جمعیت قرمز نه مهدی دوست داشتنی آبی ها، هاشمی نسب منفور قرمزها، شاید هم مدافعی كه حتی آبی ها هم چندان ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هاشمی نسب: شكم خالی ركورد سرش نمی شود

ورزشگاه آزادی هنوز دعواهایی را كه دو قطب شمالی و جنوبی اش بر سر او به راه می انداختند فراموش نكرده است. مهدی سرطلایی محبوب جمعیت قرمز نه مهدی دوست داشتنی آبی ها، هاشمی نسب منفور قرمزها، شاید هم مدافعی كه حتی آبی ها هم چندان دل خوشی از او ندارند. احتمالاً با این آخری بیشتر موافقید. بازیكنی كه تصمیم گرفت در پاس به فوتبال خود پایان دهد. هیچ فرقی با گذشته نكرده. دیروز فهمیدیم كه هنوز هم از لحاظ شخصی می تواند برای تماشاگران فوتبال دوست داشتنی باشد. مشكل اینجاست كه در طول فصل گذشته دوربین كمتر روی نیمكت پاس مانور كرد. مهدی هاشمی نسب حسی بین تنفر و دوست داشتن.

با این قهرمانی ركورد جدیدی در تاریخ فوتبال ایران ثبت كردی.

چه ركوردی؟

سه قهرمانی با سه تیم متفاوت، پرسپولیس و استقلال و پاس.

شكم خالی كه ركورد سرش نمی شود(خنده)

مگر از شرایط فعلی راضی نیستی؟

راضی ام، به خصوص الان كه قهرمان شده ایم، سال خوبی بود. امسال كلا از جنجال دور بودم و فقط به فوتبال فكر كردم.

لذت قهرمانی با پاس مثل استقلال و پرسپولیس بود؟

خیلی بیشتر.

از چه نظر؟

اولا من در جشن قهرمانی  پاس حضور داشتم در ضمن مردم از استقلال و پرسپولیس توقع قهرمانی دارند و اگر قهرمان بشوی كار بزرگی انجام نداده ای به همین خاطر جذابیت این قهرمانی بیشتر بود.

قهرمانی پاس بدون هوادار چه جذابیتی می توانست داشته باشد؟

هوادار، همه جذابیت نیست. وقتی در پرسپولیس بودم 5 بازی مانده به آخر فصل قهرمانی ما مسجل شده بود و  بازی های آخر لذتی نداشت. در استقلال هم چند بازی آخر مصدوم بودم و نتوانستم روز آخر به میدان بروم، اما پاس فرق می كرد من با اینكه رفتم تیم نسبتا كوچك تر، توانستم جام قهرمانی را بالای دست ببرم.

اول فصل فكر قهرمانی را می كردی؟

من فقط برای بازی كردن به پاس رفتم. اطمینان نداشتم قهرمان می شویم. اما بعید هم نمی دانستم.

به خاطر بازیكنانی كه در پاس حضور داشتند؟

بازیكنانی كه امسال در پاس حضور داشتند هر كدام برای یك تیم كافی بودند، مثلاً اگر برهانی در سایپا بود این تیم مدعی می شد. البته مدیریت تیم نقش موثرتری داشت.

چه نقشی؟

آجورلو سهم جداگانه ای در قهرمانی پاس داشت. نظمی كه در تیم ایجاد شده بود موجب قهرمانی شد.

سال قبل زمان شاهرخی همین نظم و همین بازیكنان به غیر از شما و چند بازیكن دیگر وجود داشت، ولی قهرمان نشد؟

مدیریت روی بازیكنان امسال بی نظیر بود، آرامشی كه ما در تیم پاس احساس می كردیم در هیچ تیمی وجود ندارد.

چطور این آرامش به وجود آمد؟

ما سر وقت پول می گرفتیم و از هر لحاظ تامین بودیم یك بازیكن مگر چه چیز دیگری می خواهد؟ما هم خوب بازی می كردیم. در استقلال و پرسپولیس هیچ وقت این آرامش وجود نداشت هیچ وقت در این دو تیم به موقع پول نگرفتیم.

یعنی اگر پاس به موقع پول نمی داد، باز همان جنجال ها به راه می افتاد؟

البته همه اش پول نیست. من خودم اگر از پاس پول هم نمی گرفتم جنجال نمی كردم. برای پاس رفاقتی بازی كردم.

در پرسپولیس هم رفاقتی بازی می كردی ولی جنجال به وجود می آمد؟

درست است الان هم اگر كسی حرف زور به من بزند با او برخورد می كنم. من كسی نیستم كه حرف زور را تحمل كنم، اما اینجا كسی به ما كاری ندارد و پا روی دم ما نمی گذارند.

امسال حتی به نیمكت نشینی هم اعتراض نداشتی؟

چرا باید اعتراض می كردم؟ من امسال بازیكن نبودم كه بخواهم به خاطر نیمكت نشینی اعتراض كنم.

در استقلال و پرسپولیس اعتراض می كردی؟

بر عكس آنچه كه مردم فكر می كنند من بازیكن حاشیه ای نیستم اگر بودم امسال زیاد مصاحبه می كردم وقتی در پرسپولیس روی نیمكت می نشستم و اعتراض می كردم به خاطر این بود كه آن موقع من خوب بازی می كردم و به خاطر رابطه یك بازیكن دیگر به زمین می رفت اما حالا من به همان اندازه كه تمرین می كنم، در بازی ها هم حضور دارم.

چرا بیشتر تمرین نكردی كه بیشتر بازی كنی؟

مربی نظر چندان مساعدی روی من نداشت و انگیزه ام را گرفت، البته با قهرمانی، همه نیمكت نشینی ها به خاطرات خوبی تبدیل شد و كدورت ها از ذهنم بیرون رفت.

خیلی ها عقیده دارند كه هاشمی نسب دیگر تمام شده. او به همین دلیل نیمكت نشینی را ترجیح می دهد یعنی هاشمی نسب از فوتبال ارضا شده؟

البته من در فوتبال به هر چه می خواستم رسیدم، 6 سال در سطح اول فوتبال و به صورت فیكس بازی كردم! ولی هنوز برای بازی كردن انگیزه دارم. من در بازی با پرسپولیس از ناحیه كشاله مصدوم شدم 12 هفته را از دست دادم ولی كسی نمی دانست. وقتی آماده بازی شدم مجید جلالی سیستم بازی را عوض كرد و من در آن سیستم جایی نداشتم.

با چه سیستمی راحت تری؟

اول 2-5-3 كار كردیم كه من به آن اعتیاد پیدا كردم. بعد سیستم به 3-3-4 تغییر كرد تا تیم هجومی تر شود اما من با سیستم 2-4-4 راحت تر كنار می آیم.

اگر با این وضعیت در پرسپولیس یا استقلال بودی و نیمكت نشین می شدی اعتراض می كردی؟

شرایط فرق می كرد، نظر همه مردم و مطبوعات به این دو تیم است و همه دوست دارند بازی كنند تا خودی نشان دهند، اما اینجا فقط به فوتبال فكر می كنند.

در استقلال و پرسپولیس چنین چیزی وجود نداشت؟

فقط در یك دوره و در زمان مدیریت عابدینی در پرسپولیس بود كه از نظر مالی مشكلی نداشتیم.

با توجه به حضور بازیكنان مستعد جوان در تیم پاس، احساس می شد كه نیازی به هاشمی نسب نیست. خیلی ها عقیده دارند هاشمی نسب به خاطر تبلیغات به پاس پیوست؟

خوب من می خواستم فوتبال را بگذارم كنار. وقتی آمدم پاس، سردار گفت چقدر می خواهی، من گفتم بیشتر به آرامش نیاز دارم تا پول و وقتی جو را دیدم و از آن خوشم آمد به پاس پیوستم.

چرا هاشمی نسب امسال تیتر مطبوعات نبود؟

خیلی راحت الان هم می توانم تیتر یك باشم. خودم مصاحبه نمی كنم.

چرا؟

اگر كسی دوباره به پایم بپیچد مجدد مصاحبه می كنم و حرف می زنم. امسال من حرفی برای گفتن نداشتم چرا كه بازی خوبی انجام ندادم اگر قبلا حرف می زدم و جنجال می كردم به خاطر فوتبالم بود و گل هایی كه می زدم. هنوز هم اگر به تیمی بروم كه صدر جدول باشد و خوب بازی كنم، مصاحبه می كنم.

قصد داری این كار را بكنی؟

چه كاری؟

به تیم دیگری بروی؟

من به این تیم تعهد اخلاقی دارم، اما باید به زودی تصمیم بگیرم.

یعنی دوباره هاشمی نسب  را در اوج می بینیم؟

آنقدر تمرین می كنم تا دوباره به اوج برگردم.

كدام تیم؟

فرقی نمی كند كدام تیم باشد من خودم قصد دارم خودم را بسازم. باور كنید اگر در پاس نیمكت نشین شدم به خاطر این است كه همه چیز من را گرفتند.

در پاس؟

نه، در پرسپولیس پروین به پیستون ها می گفت بمانند و من جلو می كشیدم به آنها می گفت سه بار نفوذ شما مثل یك بار نفوذ هاشمی نسب است. می گفت اگر50 پنالتی خراب كردی، باز هم تو پنالتی زن تیم هستی، اما در استقلال كسی نبود كه روحیه من را حفظ كند و همه اش به تخریب من می پرداختند.

با این حال روحیه ات را خوب حفظ كردی؟

بله، اما مربی خیلی تاثیر دارد. اگر یك مربی بود كه بیشتر روی روان من كار می كرد تا روی مسائل فنی، بهتر از این می شدم، اما درست می شود و برمی گردم به جایی كه بودم.

با وجود این همه بازیكن جوان؟

باور كنید جوان های الان اكثرا سست هستند. جای تعجب دارد كه تیم ها چطور این جوان ها را انتخاب می كنند. مقابل این جوان ها من مشكلی برای بازی كردن ندارم.

از لحاظ بدنی مشكل نداری؟

روحیه كه خوب باشد، انرژی و توان بدنی هم به وجود می آید. برای سال جدید تمریناتم را با جدیت شروع می كنم، می خواهم امسال خودم كار كنم. مثل سال هایی كه تازه پا به فوتبال گذاشته بودم از اول شروع می كنم.

چه چیزی را می خواهی ثابت كنی؟

اینكه هاشمی نسب محو نشده و اینكه اگر هشت سال در جام باشگاه های آسیا حضور داشتم و بهترین مدافع گلزن شدم و اولین لژیونر ایران بودم، بی دلیل نبوده.

پس به تیم ملی هم فكر می كنی؟

با این شرایط برنمی گردم.

چه شرایطی؟

بعضی ها فكر می كنند پیراهن تیم ملی ارث پدرشان است.

كدام بعضی ها؟

خودتان بهتر می دانید، خیلی ها به خاطر این موضوع دیگر به تیم ملی دعوت نشده اند.

چه كسانی؟

كریم باقری، خداداد عزیزی، هاشمیان و...

چه مشكلی بود كه این مسائل به وجود آمد؟

همه چیز را قبلا گفتم.

چیز جدیدی نیست؟

نه، حرف های تكراری است، گفته بودم بلاژویچ یك عروسك بود و از روی نیمكت به او خط می دادند همین طور كه ...

هنوز برای مردم سوال وجود دارد كه قبل از بازی با بحرین چه اتفاقی افتاد؟

ما هفت روز زودتر رفتیم بحرین. هر شب برای ما میزی می چیدند كه آن سرش ناپیدا بود. غذای مفصل، دسر و هر چیزی كه فكرش را بكنید. ما هم انصافا فقط می خوردیم. بعد كه به هتل می رفتیم زیر باد كولر گازی فقط می خوابیدیم. آنقدر خوردیم و خوابیدیم كه چاق شدیم. حتی نمی توانستیم حركت كنیم. یك زمین كوچك و بدون نور كافی هم به ما داده بودند كه چند استارت می زدیم و تمرین تمام می شد. تركیب تیم هم بد چیده شده بود. قصه همین بود.

تنها اتفاقی كه افتاد این بود كه شما از تیم ملی كنار رفتید؟

حداقل من با عزت كنار رفتم، به خاطر ماندن در تیم نان كسی را آجر نكردم و به هزار كار دست نزدم تا در تیم بمانم مثل...

اگر امروز به تیم ملی دعوت می شدی شرایط فرق می كرد؟

الان هم فرقی نمی كند. اگر 6 سال پیش مثل حالا فكر می كردم و كمی با سیاست عمل می كردم، شرایطم فرق می كرد. خدا دوستم داشت كه تا الان دوام آوردم كسانی كه چشم دیدنم را نداشتند حالا باید بینند من كجا هستم.

هاشمی نسب دشمن زیاد دارد؟

وقتی از پرسپولیس بیرون آمدم چیزهایی شنیدم كه فكرش را نمی كردم. افرادی كه سر یك سفره با هم می نشستیم از من بد می گفتند. خدا را شكر امسال با پاس قهرمان شدیم و قهرمانی را به نام هاشمی نسب نوشتند و این برای من سربلندی است، اما همان ها كه به من نارو زدند، حالا روزهای خوشی ندارند.

چرا با تو بد بودند؟

خوب من مثل خیلی ها برای مربی جشن تولد نمی گرفتم تا در تركیب قرار بگیرم. به فوتبالم مطمئن بودم و اعتراض می كردم . اگر كسی می خواست جای من را بگیرد ناراحت می شدم و حرف می زدم.

هاشمی نسب خیلی جاها مشكل داشت؟

مشكل من این بود كه چیزی را كه می دیدم توی دلم نگه نمی داشتم و می گفتم. من با بزرگ های پرسپولیس مشكل داشتم در حالی كه یك جوان بودم. خیلی ها می گفتند پروین به من رو داده ولی نمی دانستند كه در زمین چمن كسی من را بلند نمی كند تا توپ را با سر توی گل بزنم. خودم زحمت كشیدم .

با استقلال چرا مشكل داشتی؟

من با استقلال مشكلی نداشتم، البته وقتی 100 میلیون گرفتم همه اعتراض كردند در حالی كه همان زمان یك بازیكن 80 میلیون پول می گرفت، اما چون من از پرسپولیس آمده بودم این پول به چشم همه می آمد.

با این وجود از استقلال با بی مهری بیرونت كردند؟

اشكالی ندارد من خاطرات خوبی با استقلال داشتم اگر صحبتی نكردم به خاطر هوادارانش بود، با پرسپولیس من 4 گل به استقلال زدم ولی یك نفر هم به من فحاشی نكرده اما در داربی 80 هزار تماشاگر پرسپولیسی یك صدا به من فحش دادند، از پرسپولیسی ها انتظار نداشتم.

طرفداران پرسپولیس هم از تو انتظار نداشتند كه یك دفعه آنها را ترك كنی و به استقلال بروی؟

آنها نمی توانستند انتظار داشته باشند، من زمانی كه بعضی ها در پرسپولیس زیرمیزی 45 میلیون می گرفتند، فقط 3 میلیون می گرفتم و با تعصب بیشتری بازی می كردم.

با این حال طرفداران پرسپولیس دوست داشتند هاشمی نسب را برای خودشان نگه دارند؟

انتخاب، حق طبیعی من بود و به كسی ربطی نداشت خانواده و زندگی ام مهم تر از طرفداران بود. من از انتخابم پشیمان نیستم.

پرسپولیس بودی یا استقلالی؟

پرسپولیسی دو آتشه بودم حتی یك بار سر بازی داربی با مشت زدم دهان خواهرم را خون آوردم چون او استقلالی بود ولی نمی دانستم چه سرنوشتی در انتظار من است.

چه فرقی بین بازیكنان پرسپولیس و استقلال از لحاظ فنی وجود دارد؟

بازیكنان پرسپولیس دریده تر هستند. در داربی سال قبل من بین پیروانی، استیلی و چند بازیكن دیگر قرار گرفتم و گفتم كسی حق ندارد به بازیكنان ما فحاشی كند. نیكبخت و فرزاد مجیدی هم پشت من مخفی شده بودند. وقتی در پرسپولیس بودم برای داربی لحظه شماری می كردم اما در استقلال به محض آنكه اسم داربی می آمد، دست و پایم می لرزید.

در بازی استقلال و پرسپولیس می گفتند كه باید مساوی كنید؟

اگر می خواستند تبانی كنند به داور می گفتند، نه به بازیكن.

چرا؟

بازیكنان به مطبوعات خبر می دادند.

این یك سوال برای همه است كه چطور با حضور هاشمی نسب، خداداد، نكونام، رهبری فر، این همه بازیكن جنجالی حتی یك حاشیه كوچك در پاس وجود ندارد؟

این برمی گردد به قدرت مدیریت كه جو را آرام كرده.

اگر روز آخر استقلال قهرمان می شد باز همین حرف ها را می زدی؟

بین قهرمانی پاس و استقلال فرقی نمی گذارم.

دوست داری مربی بشوی؟

نه بابا، اولین بازیكنی كه مقابلم بایستد، او را كتك می زنم!

(لازم به ذكراست كه در لیگ 82-83 ، هاشمی نسب با پیراهن پاس گلزنی نكرد)