آفرین به من!
با صدای زنگ ساعت بیدار میشم. همین طوری که چشمایم بستهست، بیاختیار میگم:
«خدایا شکر، من زندهام! خدایا شکرت که به من، یه روز دیگه فرصت دادی که زندگی کنم، که بتونم آفریدههای قشنگ تو رو تماشا کنم.»
چشمام رو که باز میکنم، تصمیمهایی میگیرم، پیش خودم میگم:
«حالا که زندهام، حالا که این فرصت به من داده شده، این فرصت طلایی! ازش استفاده میکنم. نمیخوام امروزم مانند دیروز باشه. امروز یه روز دیگهست و بهطور حتم یه روز بهتر!
شاید مجبور باشم برخی کارها رو از روی اجبار انجام بدم؛ ولی باشه؛ همونا رو هم طوری انجام میدم که اگه مردم، یعنی فرصت زنده بودن ازم گرفته شد، بگم:
«آفرین به من! چه خوب زندگی کردم؛ چهقدر معنای زنده بودن را فهمیدم؛ چهقدر آدم خوبی بودم! تا تونستم از محبتهایی که خدا تو دلم گذاشته بود، بخشیدم، خسیس نبودم؛ خست عاطفی نداشتم. از همهی چیزهای خوب تعریف کردم، حالا هر جا که بود و مال هر کی که بود. چون همهی چیزای خوب، خدایی هستن. چه زیبایی و جمال یه آدم، چه خط خوب یه نفر، چه عادت خوب یه بندهی خدا، چه یه منظرهی زیبا!»
باز با خودم فکر میکنم چه خوب میشه بعد از مردنم، وقتی که همهی فرصتهای زندگی از من گرفته شده، بتونم به خودم بگم: «آفرین به من! که خسیس نبودم، میدونستم که خزانههای خدا پر از گنجه! و جاهایی رو که من خالی میکنم، پر میکنه. من از مالم بخشیدم. به اونایی که لازم داشتن، به یه گرسنه؛ به یه پیر، به یه تنها، به یه ناتوان، برای اسباببازی یه بچه، برای خرج تحصیل یه آدم، برای هدیه به یه عروس و برای کمک به یه مسافر.»
به نظرم بخشیدن، یه جور شکر کردنه و شکر کردن فقط به زبون نیست، بلکه به عمله، برای شکر کردن، باید یه کاری انجام بدیم.
تصمیم میگیرم که از لباسام هم ببخشم. مگه یه آدم، چند تا لباس میخواد؟ اینجوری کمدم رو خلوت میکنم؛ سبک میشم. در گذشته هم هر وقت این کار رو کردم، یا سوغاتی از جایی که هرگز انتظارشو نداشتم، بهم رسیده یا لباسهای نو با قیمتهای بسیار کم و باور نکردنی گیرم اومده، میدونم که اون بخشندهی بیمنت، جاهای خالی رو پر میکنه!
آخر سر هم، تصمیم میگیرم تو دلم یه خونه تکونی راه بیندازم! میخوام همهرو ببخشم! اونایی رو که ازشون گله دارم، اونایی که به من بیمحبتی کردن، اونایی که جواب خوبیهای منو ندادن و اونایی که با نیش حرفشون یا تیر نگاهشون، منو رنجوندن؛ همهرو میبخشم، آره، اینجوری بهتره! چهقدر سبک میشم، دلم خالی میشه. خونهتکونی همیشه خوبه؛ هر لحظه! چرا باید منتظر نوروز سال بعد باشیم؟
منبع : شادکامی – با تلخیص
مقالات مرتبط :