تبیان، دستیار زندگی
هنر یك پرستار این نیست كه بالای سر بیمار باشد بلكه باید خود را جای او قرار دهد و بگوید گرسنگی او گرسنگی من و درد او درد من و ناله‏های او ناله‏های من است. و حضرت زینب علیهاالسلام در تیمار خود چنین بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پرستار یادگاران قیام کربلا

حضرت زینب علیهاالسلام

در عظمت زینب کبری همین بس كه ایشان مدتی از عمر خود را پرستار یادگاران آخرین برگزیده خدا بوده است. كودكان بی‏سرپرست و بیماری كه وی عهده‏دار تیمار آنان بود نیاز شدید به عطوفت، محبت و سرپرستی وی داشتند. پس از واقعه كربلا، حضرت سجاد علیه‌السلام سخت مریض و كودكان بی‏سرپرست و یتیم شده بودند و از نظر غذا، آب و امكانات در مضیقه قرار داشتند و در این حال یك پرستار و سرپرست قوی نیاز داشتند و آن حضرت زینب سلام الله علیها بود.

امام سجاد علیه السلام فرمود: «من در آن شبی كه پدرم فردای آن كشته شد نشسته بودم و عمه‏ام زینب نزد من بود و از من پرستاری می‏كرد.»

یكی از دانشمندان لبنانی می‏نویسد: «زینب نشان داد كه در میان اهل‎بیت ‏با جرئت‏ترین بانو و فصیح‏تر و بلیغ‏ترین آنهاست. او كارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در كربلا و بعد از آن انجام داد كه شهرتش همه جا پیچید و ضرب‏المثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی می‏دهند.»

در جای دیگر فرمود: «در سفر اسارت از كوفه تا شام مشاهده كردم عمه‏ام زینب گاهی غذای خود را بین كودكان تقسیم می‏نمود و خود از شدت گرسنگی و ضعف نماز شب را نشسته می‏خواند.»

در بین راه شام در یكی از منازل كودكی از شتر می‏افتد، فریاد می‏كند «یا عمتاه‏»! چون حضرت به كمك وی می‏شتابد بچه را در زیر دست و پای شتر كشته می‏بیند.

هنر یك پرستار این نیست كه بالای سر بیمار باشد بلكه باید خود را جای او قرار دهد و بگوید گرسنگی او گرسنگی من و درد او درد من و ناله‏های او ناله‏های من است. و حضرت زینب علیهاالسلام در تیمار خود چنین بود.

هنرآفرین عصر

هنر روش‎های ویژه و شیوه‏های پیرایش شده حركت انسان است. در هر امری اگر انسان با روش خاص حركت كرده و به آن نظم دهد تا به نتیجه مطلوب و نهایی برسد، این هنرمندی است.

زینب سلام الله علیها در سفر آسمانی خود با سه خطر بزرگ مواجه بوده است: یكی از بین رفتن و توجیه كردن خون سیدالشهدا از طرف دشمنان، دیگری ادامه خلافت غاصبانه و سوم حفظ امانت‎هایی كه به او سپرده شده بود. او باید ودیعه امامت را كه از جانب برادرش امام حسین علیه السلام به او واگذار شده صحیح و سالم به صاحبش تحویل دهد و دیگر این كه جان كودكان، دختران و بیمار عزیزش علی بن‏الحسین(علیهما‌السلام) را به قیمت جان خود حفظ كند.

او چه شیوه‏ای برگزیند تا این سه خطر را دفع كند؟

حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت ‏خود را ادا می‏نماید، به ‏گونه‏ای كه «ابن‏زیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور می‏كند و پس از سخنان حضرت زینب می‏گوید: «این زنی است كه سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع می‏گفت و شاعر بود.»

با الهام از فكر بلند و ایمان قوی دو شیوه حساس و مهم را انتخاب می‏كند: یكی حضور در صحنه مبارزه، سیاست و اجتماع مخوف آن زمان و دیگری شیوه تبلیغ در زمان اسارت.

1- حضور زینب علیهاالسلام در صحنه اجتماع

سیاست در نگاه او اداره جامعه بر اساس عدل است نه فریب‏كاری . حضور زینب کبری در صحنه‏های سیاسی از كوفه تا شام و از شام تا مدینه در پی از دست دادن یك برادر یا به خاطر چند عزیز نیست‏ بلكه از دیدگاه حضرت زینب مساله اسلام و كفر، ایمان و نفاق و اصل خلافت مطرح است.

حركت حضرت زینب مفهوم گسترده‏ای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان می‏دهد كه بر آن است تا حكومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را كه به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد.

در كوفه مردم را متوجه اصل امامت كرده، در مجلس ابن‏زیاد، این جنایتكار را محكوم می‏كند، خشم این ظالم تحریك می‏شود تصمیم به قتل امام زین‏العابدین(علیه‌السلام) می‏گیرد، اما حضرت زینب خود را سپر قرار داده، می‏فرماید: «اگر تصمیم بر قتل او داری باید از جسد من بگذری و اول مرا بكشی.»

در شام و مدینه نیز مردم را علیه حكومت وقت می‏شوراند و مردم با فرستادن نفرین‏ها و حركت‎های مبارزاتی مخفیانه متاثر می‏شوند و زینب کبری در هر فرصتی وضعیت‏ خلافت را به تصویر می‏كشد و مفاسد را افشاگری می‏كند.

بنابراین حضور زینب کبری در صحنه سیاست ‏یعنی تحكیم اسلام در جامعه كه این مساله هم به دوش مرد است و هم مربوط به زن، جز آن كه هر وجودی چون دارای ظرفیتی خاص است‏ شیوه خاص نیز باید طی كند. زن از دیدگاه اسلام آنجا كه لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت.

او در كوفه با مشاهده مردمی فریبكار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار می‏گیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنج‎هایش نه تنها آسان نیست ‏بلكه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت ‏بیان و قوه خلاقه‏ای می‏طلبید تا كلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است كه حقایق و درد و رنج‎ها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی ‏كند.

2- تبلیغ حضرت در زمان اسارت

حضرت زینب علیهاالسلام در زمان اسارتش تبلیغ را یك وظیفه الهی می‏دانست. با فصاحت و بلاغت موروثی، علم ذاتی، شجاعتی علی‏وار، با این كه در بند است اما شمشیر برنده و گویای خود را برهنه كرده، آن را با تمام وجودش علیه تمام اقتدار یك حكومت طاغوتی فرود می‏آورد.

این قهرمان بزرگ تاریخ برای كاری سترگ بپا خاست‏ بی‏آنكه كمترین تردیدی به خاطرش راه یابد یا از آن واقعیت ‏خطرخیز بهراسد.

حضرت زینب علیهاالسلام

او در كوفه با مشاهده مردمی فریبكار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار می‏گیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنج‎هایش نه تنها آسان نیست ‏بلكه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت ‏بیان و قوه خلاقه‏ای می‏طلبید تا كلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است كه حقایق و درد و رنج‎ها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی ‏كند.

در رویارویی با «ابن‏زیاد» و «یزید» در كوفه و شام در اطرافش زنان چندی از نزدیكان و خویشان او مانند ستارگان پراكنده بر صفوفی نامنظم گرد آمده بودند كه همه آنها جوانب این مبارزه را اندیشیده، آماده پیكار بودند.

گویی زینب کبری در آن لحظه برای رویارویی با دشواری‎ها، قلب «امام حسین‏» را به عاریت گرفته بود. حاضر شدن در كنار ظالمانی كه كوه‎های سركش را به هراس می‏انداخت و انسان‎های زیادی را مرعوب می‏نمود و مردم آن روز رنگ پریده با ترس و هراس جرئت خود را از دست داده بودند كاری بس دشوار می‏نمود. اما حضرت زینب هر چند قلبش پردرد، خاطرش مكدر و تنش ناتوان به نظر می‏رسد اما در عمق وجود ژرفای اندیشه دوربینش صبح شادی و بهجت دمیده و اطمینان خاطری می‏یابد و این اطمینان خاطر از آن نظر است كه پیروزی واقعی را در برابر چشم، مجسم می‏بیند.

زن از دیدگاه اسلام آنجا كه لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت.

حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت ‏خود را ادا می‏نماید، به ‏گونه‏ای كه «ابن‏زیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور می‏كند و پس از سخنان حضرت زینب می‏گوید: «این زنی است كه سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع می‏گفت و شاعر بود.»

حضرت در مجلس یزید چنان فصاحت و بلاغت ‏سر داده، جنایات یزید را بر حاضران در مجلس آشكار نمود كه یزید خویشتن را حیران دید و مجلسی را كه برای افتخار خود تنظیم كرده بود موجب رسوایی و افتضاح او شد. این سخنان به اطراف پایتخت ‏سرایت كرد و بنی‏امیه منفور و مورد غضب مسلمین شدند و یزید را آشكارا لعن كردند و یزیدی كه می‏خواست ‏برای پیروزی خود جشنها بگیرد، با سخنان این بانو چنان پست ‏شد كه چاره‏ای ندید جز این كه قتل حسین را از خود دفع كند و به ابن‏زیاد نسبت دهد. و در مجلس به صراحت گفت: خدا لعنت كند پسر مرجانه را، من به قتل حسین راضی نبودم. ابن‏زیاد عجله كرد و او را به قتل رسانید!

ولی این سخن در نفوس مردم تاثیر نكرد بلكه كار به جایی رسید كه دودمان یزید به كلی نیست و نابود گردید.

حركت حضرت زینب مفهوم گسترده‏ای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان می‏دهد كه بر آن است تا حكومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را كه به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد.

یكی از دانشمندان لبنانی می‏نویسد: «زینب نشان داد كه در میان اهل‎بیت ‏با جرئت‏ترین بانو و فصیح‏تر و بلیغ‏ترین آنهاست. او كارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در كربلا و بعد از آن انجام داد كه شهرتش همه جا پیچید و ضرب‏المثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی می‏دهند.»

حضرت زینب با استفاده از دو اصل همدوش «پیكار» و «تبلیغ‏»، رسالت عاشورای حسین را با همه ویژگی‎هایش به طرز صحیح به پایان می‏رساند و با قهرمانی خاص خود در بحران‎های فرساینده زندگی مسؤولیت ‏خویش را فراموش نمی‏كند و بسان یك «پیامبر تبلیغی‏» نقشه طرح‏ریزی شده مكتب انقلاب امام حسین علیه‌السلام را شكل می‏بخشد.

این بانو، زینب است. نواده بزرگ پیامبر، دختر سخنور و دانشمند علی، فرزند شجاع و پارسای زهرا، یادگار قیام و پایداری محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، چهره نمونه بانوان تاریخ، پیشوای شایسته همه زنان عالم. پرچم‏دار نهضت ‏خونین كربلا، سیاستمدار آگاه به عصر خود و تنها حامی ولایت، دین و مكتب و... .

والسلام، سلام بر او در روز میلاد و میعاد

منبع:

مجله ماهنامه كوثر، شماره 6 ، حسین علوی مهر .

پیوند به :

پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام

بزرگانی که پرستاری می کردند

پاداش پرستاری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.