روزی روزگاری طهران!(2)
تعطیلات نوروزی را چطوری گذراندید؟ این موضوع قدیمی انشا، موضوع این گزارش از تعطیلات نوروز سال های دور است.
برای مطالعه قسمت اول اینجا را کلیک کنید.
سال تحویل پای منبر راشد
آن روزها که هنوز پای تلویزون به خیلی از خانه ها باز نشده بود، رادیو همدم مناسبی برای مردم بود؛ چون هم به نسبت تلویزون، خیلی ارزان تر در می آمد و هم برنامه هایش با همه جور سلیقه ای جور در می آمدد. «شاهرخ نادری» از قدیمی ترین رادیویی ها و البته اولین تهیه کننده برنامه «صبح جمعه با شما» ست که برایمان از حال و هوای رادیو در روزهای عید نوروز می گوید: «از 2 ماه به عید مانده شورا تشکیل می شد و سوژه ها عنوان می شد؛ سوژه هایی مثل گرانی قیمت ها در ایام اسفند ماه و خرید نوروزی، تهیه پوشاک و شلوغی خیاط خانه ها. قیمت ها در همه اصناف، اسفند ماه گران می شد و ما هم با توجه به نگاه مردم، دنبال این جور سوژه ها بودیم. یکی دیگر از سوژه های دم دستمان نایب چلویی توی بازار بود. در آن ایام، چلوکبابی نایب در اوج شهرت بود و بیشتر مردمی که از دیگر محله ها و شهرستان های اطراف برای خرید به بازار تهران می آمدند، سری هم به این چلوکبابی می زدند. در کنار این سوژه ها به برنامه های دیگر استان هم توجه داشتیم و از مراکز استان ها می گرفتیم و با برنامه های نوروزی پخش می کردیم. هنرمندان مشهوری هم از دل همین برنامه های شهرستان بیرون آمده و معرفی شدند. به هر حال، وقتی طرح ها تصویب می شد، برنامه ساخته می شد و گاهی تعداد نوارهای نوروزی از قد و قواره خودم بالاتر می زد. تا دم سال تحویل کار می کردیم و تازه بعد از آن مأمور به مرکز استان خوزستان می شدیم و راه می افتادیم و ایام نوروز را در رادیوی اهواز رپرتاژ (گزارش) تهیه می کردیم».
نادری، دلیل انتخاب رادیو اهواز برای تهیه برنامه ها را هم این طور توضیح می دهد؛ «نوروز آن سال ها سفر به استان خوزستان حرف اول را می زد. مسافر به ان طرف می رفت و از شمال و ساحل دریای خزر خبری نبود. شمال رفتن از اوایل دهه 50 باب شد. به هر حال تهیه کننده های رادیو به رادیو خوزستان می رفتند و آنجا مشغول تهیه رپرتاژ می شدیم. به مسافران و جاهای دیدنی و کمبودها و اغذیه و هتل ها توجه داشتیم و در کل دنبال سوژه های «مسافرپسند» بودیم. هیچ وقت فراموش نمی کنم همیشه از طریق لرستان می رفتیم و در ورودی شهر به رئیس رادیو خوزستان بر می خوردیم که در کنار جاده به مسافران نوروزی خوشامد می گفت و بروشورهای راهنمای استان را پخش می کرد؛ بروشورهایی که در آن، فرکانس رادیو خوزستان هم چاپ شده بود. از روز اول فروردین تا 16 فروردین در آنجا اقامت داشتیم و برنامه می ساختیم».
ویژه برنامه های تحویل سال آن سال ها هم برای خودشان ماجرایی داشتند؛ تحویل سال یک برنامه مخصوص داشت و با صحبت های واعظ معروف، مرحوم «حسینعلی راشد» شروع می شد و هر ساعت یک بار یکی از مجریان اعلام می کرد که تا لحظه تحویل سال چقدر باقی مانده است؛ بعد هم شلیک توپ و آن موزیک سنتی نی و طبل که تا به امروز هم وجود دارد. بیشتر برنامه ها به حرف های خوب و آینده خوب می پرداخت و لابه لای آنها موسیقی بهار و شعرهای بهاری مناسب حال و هوا هم پخش می شود.
برنامه نوروزی تا یک مدت زنده بود ولی 24 ساعته نبود. از نوارهای ضبط هم خبری نبود و بیشتر صداهای گرامافون چند دور، خط و خش دار بود که بیشتر باعث آبروریزی بود. بعدها نوار اسکاچ برای ضبط رادیویی وارد کار شد و با پیدایش استودیوها، زمان برنامه ها گسترش یافت و برخلاف پخش زنده، به هنگام پخش و بازبینی ضبط عیب و ایراد رفع می شد و با این فرصت کنترل، دیگر اشتباه نداشتیم».
همیشه سریال
انگار قضیه هول هولکی سریال نوروزی ساختن و دقیقه 90 تحویل آنتن دادن، از همان قدیم ها در تلویزیون باب بوده. یکی از برنامه سازان قدیمی رادیو تلویزیون در یادآوری آن روزها و حال و هوای عید می گوید: «قرار بود برنامه ای برای تلویزیون بسازم و به صورت سریال از روز اول فروردین 1352 پخش شود. از اوایل ماه استارت آن را زدیم. چند وقتی در شورای بررسی نمایشنامه ها علاف شدیم و اصلاحاتی صورت گرفت و بالاخره تصویب شد. پس از آن، طرح ساخت دکورهای سریال پیش آمد. پس از ساخته شدن دکورها استودیویی برای نصب نبود و به اصطلاح استودیوی خالی نداشتند. بالاخره با سماجت و پیگیری توانستیم یکی از استودیوها را خالی و دوربین ها را نصب کنیم؛ همان موقع اخطار دادند که چون جا کم است و برنامه زیاد، باید 6 قسمت سریال را در 4 هفته متوالی فیلم برداری کنیم. ناچار این شرط را پذیرفتیم. در طول 2 هفته تقریباً 4 قسمت را تمام کرده بودیم که یکی از دستگاه ها (گویا میکسر) آسیب دید و کار ما موقتاً تعطیل شد. پس از مراجعه، مسئولان اعلام کردند که تا رسیدن متخصص فرانسوی از پاریس باید صبر کنیم و آمدن او شاید چند هفت ای طول بکشد. قوزبالاقوز شده بود. به سرپرست استودیوها گفتم این سریال طبق برنامه باید از روز اول فروردین از تلویزیون پخش شود، استودیوی خالی دیگری هم نبود که دکورها را آنجا ببریم. چند روزی صبر کردیم و از مهندس فرانسوی خبری نشد. به عید نوروز کمتر از 2 هفته مانده بود. این در و آن در زدم تا توانستم استودیوی کانال آموزشی تلویزیون ثابت را پیدا کنم. از نظر تجهیزات و لوازم فنی کامل خبری نبود. یک فرستنده سیار درخواست کردم. با بی رغبتی برای 3 روز تحویل دادند. کار شبانه روزی را شروع کردیم و موفق شدم 3 روز به عید نوروز مانده کار فیلم برداری را تمام کنم. بعد از آن 3 روز هم به طور شبانه روزی از 8 صبح تا 5 بامداد مشغول ادیت شدیم تا برای روز اول عید 1352 تمام قسمت های ادیت شده آماده پخش شود. در همان سال، این سریال در مجله تماشا (مجله سروش آن زمان) در نظر خواهی بینندگان به عنوان بهترین سریال نوروزی سال انتخاب شد و بازیگران آن هم جزو بهترین هنرمندان برگزیده شدند».
2 ویژه نامه برای یک عید
«روزنامه نگاری در دوران رضاخان تعطیل بود و چیزی به نام مجله وش ویژه وجود نداشت»؛ این را یکی از مدیران قدیمی مطبوعات می گوید. او برای اثبات این ادعا دلیل هم دارد؛ «دوره کامل روزنامه اطلاعات را در سال های 6- 1305 ببینید؛ خبری نبوده است اصلا. بین سال های 1310 تا 1320 هم اصلاً چیزی به نام ویژه نامه وجود نداشته و تنها درش آخر اسفندشان، «اعلان» می زدند که به مناسبت نوروز و تعطیلات آن، روزنامه چاپ نخواهد شد و شماره جدید از تاریخ 15 فروردین چاپ خواهد شد». این روند اما از شهریور 1320 شکل دیگری به خود گرفت و چاپ ویژه نامه ها از همان سال باب شد. البته پیشقدم این کار هم «اطلاعات هفتگی» بود.
یک سردبیر سابق اطلاعات هفتگی می گوید: «اولین ویژه نامه نوروزی را مجله اطلاعات هفتگی چاپ کرد. این مجله، یکی از مجله های مدرن و مصور آن زمان بود و مجله ها و روزنامه های دیگری مثل «ترقی» و «صبا» و الباقی، در ردیف های بعدی بودند. در آن روزگار، هنر و ادبیات و موزیک باب نبود و بیشتر، دنبال مقاله های سیاسی بودند. هر چند بعد از کودتای 28 مرداد، پرداختن به سیاست هم ممنوع شد و صاحبان جراید مجبور شدند برای نگه داشتن خواننده، به سراغ هنرهای نمایشی و سینمایی و ستاره های موزیک و به طور کلی سوژه های سرگرم کننده بروند. سال 1335، اولین ویژه نامه نوروزی را ما در آوردیم».
ماجرای مجله های نوروزی آن سال ها به اینجا ختم نمی شود. دلتان نمی خواهد بدانید در صفحه های مختلف این ویژه نامه های قدیمی، چه چیزهایی می شد دید؛ «اواخر بهمن هر سال که می شد، به تکاپو می افتادیم. آن سال ها، علاوه بر شماره نوروزی، یک شماره هم مخصوص «سیزده به در» درمی آمد که هر دوی آنها، همزمان روی دکه می رفت. بیشتر مطالب این ویژه نامه ها، گل و بلبل و تصاویر باستانی و البته بیلانی از اتفاقات، حوادث سال و خبرهای ورزشی، موسیقی و سینمایی بود. شوخی با رجال داشتیم و ص کاریکاتور و طرح و عکس تا مجله مان رنگ و لعاب بهتری داشته باشد».
این طور که یکی از قدیمی های مطبوعات می گوید، رقیب اصلی ویژه نامه نوروزی اطلاعات هفتگی، ویژه نامه هفته نامه «فردوسی» بود؛ آن سال ها «نگین» و «خوشه» و «کتاب هفته» ویژه نامه نوروزی نداشتند و شماره عادی می فرستادند روی دکه. اما «فردوسی» چیز دیگری بود؛ مجله ای به اصطلاح روشنفکری و آوانگارد که در بین دانشجویان مشتریان فراوانی داشت و بهترین فیلم های سال را انتخاب می کرد. شعر و بهاریه هایش هم درجه یک بود. همه شعرای نامی برایش می نوشتند».
برای اینکه حال و هوای ویژه نامه های نوروزی آن زمان دست تان بیاید، سرزدن به یکی دو تا از این ویژه نامه ها بد نیست؛ اولی مجله «تماشا» - ارگان سازمان رادیو و تلویزیون که حالا به «سروش» تغییر نام داده است. روی جلد ویژه نامه نوروز 52 این مجله، عکسی از هنرمندانی است که امروز فقط یاد و نامی از آنها مانده و اغلب در گذشته اند؛ منوچهر نوذری، حمید قنبری، احمد قدکچیان، علی اصغر گرمسیری و رقیه چهره ی آزاد جزو حاضران در این تصویر هستند. بیشتر مطالب این ویژه نامه در باره همین هنرمندان است.
پرویز دوایی منتقد سینمای آن روزها در انتخاب بهترین فیلم خارجی سال درباره «فارنهایت 451» و کارگردان آن – فرانسوا تروفو – نوشته ی و ترجمه کرده. در ص شعر نشریه، سوژه اصلی تصویر بهار در شعر سرزمین های دور است. شاعری یونانی به نام «مله آگر» این گونه سروده؛ «این زمان زمستان همراه با باد، آسمان را ترک می کند. بهار توانگر پیش می آید و به ما لبخند می زند». در قسمت گزارش ها، مطلبی درباره فعالیت دانشجویان در مورد تئاتر و نمایش کارگاهی که در دانشکده ها اجرا می شود، کار شده و تصاویر برگزیده از بهمن جلالی و قباد شیوا مجله را تکمیل کرده و بخش زیادی از صفحات نیز به معرفی برنامه های رادیو و تلویزیون در ایام نوروز اختصاصی دارد.
ویژه نامه نوروزی سال 1356 هفته نامه «جوانان امروز» هم از نمونه های دیگر این ویژه نامه هاست. جالب است بدانید که سوژه اصلی این ویژه نامه، بحث سیگار نکشیدن در تاکسی ها بوده که نشریه به سراغ چهره های معروف رفته و نظر آنها را در مورد این مسئله جویا شده است.
اما بخش جذاب دیگر این ویژه نامه بخش انتخاب بهترین و محبوب ترین چهره و برنامه هنری به انتخاب خوانندگان است. مثلاً در بخش موزیک اصیل، استاد شجریان در آن سال دارای بالاترین رای شده و در میان هنرپیشه ها نیز مرحوم پرویز فنی زاده و جمشید مشایخی به عنوان رتبه اول مورد انتخاب خوانندگان قرار گرفته اند. در بین هنرپیشه های خارجی نیز بیشتر توجه به آلن دلون و مارلون براندو بوده. محبوب ترین برنامه ای تلویزیون، فیلم سینمایی و محبوب ترین برنامه رادیو «صبح جمعه با رادیو» بوده. و بین ورزشی ها علی پروین محبوب تر از بقیه است.
گزارش بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی هم پرونده ویژه ای است که تحریر این مجله به عنوان مطلب نوروزی چاپ کرده اند. «پارکینگ جوک» و پیشگویی هنرمندان برای سالی که پیش روست به همراه پاورقی امیر ارسلان نامدار و «دنیای ماورای قبر» و عجایب آفریقا از دیگر مطالب این ویژه نامه است. عجیب ترین هدایای نوروزی نیز موضوع جالبی است؛ مجله جوانان در کنار این مطالب در زمینه کتاب و بازار کتاب به سراغ عزیز نسین رفته و ترتیب یک مصاحبه اختصاصی با چهره محبوب کتابخوان های آن سال را داده است.
در اهمیت این ویژه نامه ها همین یک نکته کافی است که بدانیم لقب معروف علی پروین – یعنی «سلطان» - از دل همین ویژه نامه ها در آمده و این قدر معروف شده است.
منبع: همشهری جوان