تبیان، دستیار زندگی
در مقاله ی پیش به مرحله اول یعنی " نوزادی اولیه: نظم دهی به ذهن" از شش مرحله ی رشد و تحول عاطفی در رسیدن به خودپنداری ‌قوی اشاره کردیم . در این مقاله قصد داریم دو مرحله ی دیگر را مورد بررسی قرار دهیم : مرحله دوم : نوزادی - پایه‌گذاری ارتباطات به محض آن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خنده‌های پرطراوت

مراحل رسیدن به خودپنداره ی ‌قوی (2)

کودک

لینک مقاله اول (کودکی با خود پنداره ی قوی)

در مقاله ی پیش به مرحله ی اول یعنی " نوزادی اولیه: نظم دهی به ذهن" از شش مرحله ی رشد و تحول عاطفی در رسیدن به خودپنداری ‌قوی  اشاره کردیم . در این مقاله قصد داریم دو مرحله ی دیگر را مورد بررسی قرار دهیم :

مرحله دوم : نوزادی - پایه‌گذاری ارتباطات

به محض آنکه شما توجه توام با نشاط و شور و شعف را نثار فرزند خود نمایید ، او نیز چنین احساسات و هیجاناتی را متقابلا به شما باز می‌گرداند. از همین ابراز احساسات است که خنده‌های پرطراوت، غان و غون‌ها و سرو صداهای حاکی از سرحال بودن کودک سرچشمه می‌گیرند.

شاید تعجب کنید اگر بدانید همین ابراز احساسات که شما را غرق شادی و هیجان می‌کنند، آغازگر احساسات انسانی است که در کودک جوانه می‌زند و آنچنان رشد و تحول می‌یابد که بعدها به قابلیت احساس همدلی و عشق تبدیل خواهد شد.

در خلال همین زمان‌ها که ترجیحات کودک نسبت به افراد آشنا و مراقبانش آغاز می‌شود، برداشت‌های وی از «خودش» شکل می‌گیرد و کودک با تمرکز بر ارتباطات انسان‌ها، نحوه ی برخورد دیگران با خودش و... برداشت‌هایش از «خود» را شکل می‌دهد.

نوزاد در این مرحله، بین افراد تشخیص و تمایز می‌گذارد. مثلا زمانی که مادرش به او توجه می‌کند خوشحال و سرحال است و منبع و علت این سرحال بودن خود را می‌داند. در صورتی که این منبع خشنود کننده را از دست بدهد (مثلا زمانی که حواس مادر از او پرت می‌شود یا آنقدر سرگرم کارها می‌شود که نمی‌تواند برای مدتی به وی توجه نماید) ، خشم و عدم رضایت در چهره‌اش نمایان می‌گردد.حتی هیجاناتی نظیر ترس نیز در این سنین در چهره کودک قابل مشاهده است.

در صورتی که کودک در این سنین بحرانی از اطرافیانش توجه و محبت دریافت ندارد، در معرض خطر در خود فرورفتگی و پرخاشگری قرار خواهد گرفت.

مرحله سوم : شش تا دوازده ماهگی: آغاز عملکردهای تعمدی

در نیمه ی دوم از سال اول زندگی، کودک شروع به فعالیت‌های پیش کلامی می‌کند: بدین معنا که با ژست‌ها و حالات مختلفی که به چهره ی خود می‌دهد، احساسات خود را به نمایش می‌گذارد و حتی در محاوره‌ها شرکت می‌کند. مثلا اگر اسباب بازی را بخواهد، به آن زل می‌زند، پدرش اسباب بازی را در اختیار او قرار می‌دهد و کودک با رضایت‌مندی می‌خندد یا غان و غون می‌کند.

هنگامی که کودک قادر شد بین «من» و «غیر من» یا در واقع بین «خود» و «دیگران» تمایز قائل شود و مرز بین این دو را تعیین کند، می‌تواند هیجانات و عواطف خویش را بروز دهد، عاطفه دیگران را جستجو نماید و آنها را دریافت کرده و به آن پاسخ گوید.

ما در همین دوره ی سنی است که پایه‌های عملکرد عاطفی خویش را در بقیه ی عمر پی‌ریزی می‌کنیم. در این هنگام کودک شما دارای «خود» است و حس انجام عملکردهای عمدی و خود مختار در وی جوانه زده است. اما این تمایلات و «خود» کوچک تنها و تنها زمانی رشد خواهد کرد که کودک از محیط خود توجه و پاسخی به احساسات و عواطفی که بروز می‌کند دریافت دارد، محیطی که او را تشویق کند از توانایی‌ها و تمایلاتی که به تازگی به دست آورده است، استفاده نماید.

در مقاله ی بعد به یک مرحله ی مهم ،  یعنی زمانی که کودک دست به  "هدف و عملکرد" می زند اشاره خواهیم کرد .

ادامه دارد ...

منبع : نشریه تخصصی کودک – با تغییر و تلخیص

مقالات مرتبط :

محبت نه افراط ،نه تفریط

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.