رقابت هرساله در پخش فیلمهای سینمایی نوروزی
هرسال همزمان با تعطیلات نوروز علاوه بر رقابت شبكههای مختلف سیما برای ساخت و پخش سریالهای مناسبتی با حال و هوای طنز،سیل فیلمهای سینمایی به مناسبت نوروز، روانه آنتن میشود.
و در محدوده ?? روز شبكههای مختلف هر روز ساعات فشردهای را به پخش فیلمهایی اختصاص میدهند كه با وجود جرح و تعدیل بسیار، گاهی نمیشود از دیدن آنها گذشت.
امسال هم هنوز چندین روز به شروع سال جدید مانده شاهد تبلیغات مختلفی بودیم كه نوید پخش فیلمهای درخشان و اصطلاحا اسكاری سال ???? را از شبكههای سیما میداد، از انیمیشنهای جذاب تا فیلمهایی كه البته پخش آنها به لحاظ مضمونی كمی دور از ذهن بهنظر میرسید...
اختصاص كنداكتور شبكههای مختلف سیما به پخش این فیلمها بهصورت فشرده و كمابیش رقابتی در ایام عید از چند منظر قابل بررسی است.اول اینكه اصلا چرا فیلمی كه دارای مولفههای بهاصطلاح تلویزیونپسند نیست و در چهارچوب خطوط قرمز سیما نمیگنجد به صرف به روز بودن، برای پخش در نظر گرفته میشود؟
هر چند لازم به ذكر نیست كه این اتفاقی است كه اختصاص به زمان خاصی ندارد و كم كم پخش و دستكاری فیلمها در تلویزیون تبدیل به پدیدهای عادی شده است اما این سؤال همیشه مطرح است كه چرا باید مثلا فیلمی كه برنده جوایز بسیاری در اسكار ازجمله بهترین فیلمنامه بوده و از سویی دارای ویژگیهایی است كه پخش كامل آن ممكن نیست باترجمهای سرسری و با فیلمنامهای دگرگون و مثله شده از تلویزیون پخش شود؟
آن هم به شكلی كه مضمون، معنا و گاه حتی شخصیتها و نسبت آنها با هم تغییر میكند و در نتیجه فیلمنامه جدیدی نوشته میشود كه هیچ ربطی به فیلم اصلی ندارد و هدف غایی فیلم كه مخاطب باید از خلال اتفاقات و دیالوگها به تشخیص و درك آن برسد در پیام رسانی ناكام میماندو تنها میتواند دلخوش به این باشد كه فلان فیلم اسكاری و معروف سال جدید را دیده است؛ تازه اگر مخاطبی پیگیر و علاقهمند به سینما باشد و احیانا فیلمنامه آن فیلم را بخواند یا دیویدی آن را ببیند، آن وقت طبعا نسبت به این رسانه جمعی بیاعتماد خواهد شد.
درست مثل اتفاقی كه در پخش هر هفته برنامههای سینمایی در شبكههای مختلف شاهد آن هستیم كه فیلمی پخش میشود و كارشناسی درباره آن صحبت میكند ولی از تصاویر و مفاهیم و گاه دیالوگهایی حرف میزند و چیزهایی را تفسیر میكند كه بهدلیل حذف آنها مخاطب در جریان ماوقع آنها نیست! با این اوصاف چه لزومی دارد كه این فیلمهای بهاصطلاح گاه شاهكار با عجله و پر از غلطهای فاحش ترجمهای و به این فرم پخش شوند؟
از سوی دیگر تعطیلات نسبتا طولانی عید به رسم ما ایرانیها زمان استراحت، دید و بازدید و مسافرت است و اغلب با مهمانی رفتنهایی همراه است كه امكان تماشای برنامههای عادی تلویزیون را هم میگیرد. به علاوه اینكه امسال هم مثل سالهای قبل هر شبكه در حد بضاعت خود سریالهای طنزی بهروی آنتن فرستاد كه با توجه به تبلیغات و اسامی سازندگان و بازیگران آن با استقبال مخاطبان روبهرو شد.
سریالهایی كه مطابق روند سریالهای مناسبتی هر ساله با پایان یكی، دیگری از شبكه دیگر پخش شده و گاهی هم همزمان پخش شدند و تماشای همین سریالهای كشدار و اغلب مفرح و فانتزی كه دقت خاصی از سوی مخاطب نمیخواهد، شاید بهترین گزینه برای سرگرم ساختن مخاطب و پر كردن ساعتهای باقی مانده در بین رفتوآمدهای معمول عید باشد.
تجربه پخش مناسبتی فیلمها در طول این سالها ثابت كرده كه این روند تنها بهصورت حركتی تبلیغاتی است و كاربردی برای رضایت مخاطب ندارد چرا كه در گیر و دار شلوغی عید و مسافرتها، كمتر كسی هر چند هم پیگیر و مشتاق فرصت میكند با تمركز كامل به تماشای فیلم دلخواه خود بنشیند و تنها حاصل این نوع پخش پر فشار فیلمها به جای رضایت مخاطبین، نوعی سر خوردگی مخاطب است چرا كه در طول روزهای طولانی سال در زمستان و تابستان به سختی میتوان كانالی یافت كه فیلمی به روز و جالب پخش كند و آن وقت یكباره مخاطب طی زمانی فشرده بمباران تصویری بیهودهای میشود كه نمیداند كی و كدام را تماشا كند.
حالا بماند كه اگر هم تماشا كند چه قدر مضمون پخش شده با اصل فیلم تطبیق میكند! شاید بهتر باشد برنامه ریزان محترم پخش سیما با برنامه ریزی مدون و حساب شدهای در تمام طول سال بدون در نظر گرفتن عنصر صرف رقابت و یا حتی همزمانی با سینمای روز دنیا و تنها با در نظر گرفتن مصالح مخاطبین این رسانه عمومی با فواصل بیشتری و در زمانهای مناسب تری اقدام به پخش آثار ماندگار سینمایی كنند تا مخاطبین مشتاق و پیگیر از تماشای آن بینصیب نمانند.
باید تمهیدات بهتری اندیشیده شود كه مترجمان متبحری كه در زمینه ترجمه و حتی ترجمه سریع یا همزمان موفقاند برای ترجمه فیلمها در نظر گرفته شوند تا صرفنظر از بخشهایی كه به هر دلیل حذف میشوند بخشهای باقی مانده، و حتی اسامی فیلمها و اصطلاحات به كار رفته در آنها بهصورت صحیح به مخاطب ارائه شوند.
غلطهای ترجمهای در متن فیلمها گاه آنقدر واضح است كه حتی معنای جملات با لب خوانی هم تطبیق نمیكند و گاه در مقایسه آنها با متون ترجمه شده فیلمنامه هایشان تفاوتهای بسیاری دارد.
بهتر نیست یك انیمیشن دوست داشتنی و به روز را كه هر صحنه آن دیدنی است و هیچ نكته منفی و غیرقابل پخشی هم ندارد بدون عجله و سر فرصت به دست مترجم قابلی سپرد و بعد هم روند دوبله آن را ( كه خودش به قدر كافی پروسه وقت گیری است كه دقت زیادی میخواهد تا حاصل كار چیزی ارزنده و درخور تماشای مخاطب باشد )به آرامی طی كرد و در زمان مناسبی به پخش آن اقدام كرد؟
دوبلههای سریع و ترجمههای عجلهای تنها باعث افت كیفیت فیلم میشوند و در نتیجه مخاطبی كه با كلی دردسر خود را به تماشای فیلم میرساند احساسی جز دلزدگی و سرخوردگی نخواهد داشت.
منبع : همشهری