تبیان، دستیار زندگی
چارلتن هستن که شنبه‌شب در 84 سالگی درگذشت از دید بسیاری از علاقمندان سینما چهره‌ای فراتر از ابعاد زندگی داشت؛ مردی با آرواره‌های تراشیده، شانه‌های پهن و صدایی پرطنین و البته نقش‌آفرینی‌هایی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردی از یک قرن دیگر

چارلتن هستن

چارلتن هستن که شنبه‌شب در 84 سالگی درگذشت از دید بسیاری از علاقمندان سینما چهره‌ای فراتر از ابعاد زندگی داشت؛ مردی با آرواره‌های تراشیده، شانه‌های پهن و صدایی پرطنین و البته نقش‌آفرینی‌هایی که برای همیشه در تاریخ سینما به یادگار می‌ماند.

به گزارش خبرنگار مهر، اسوشیتدپرس اعلام کرد هستن سال 2002 فاش کرد نشانه‌هایی از بیماری آلزایمر در او دیده می‌شود و افزود "باید شجاعت خود را حفظ کنم و در عین حال به یک اندازه تسلیم شوم." او با قامت تنومند، چهره خوش‌ترکیب و صدای پرطنین خود گزینه‌ای مناسب برای حضور در نقش شخصیت‌های مذهبی و تاریخی در هالیوود سال‌های 1950 و 1960 بود. هستن اغلب می‌گفت: "چهره من به یک قرن دیگر تعلق دارد."

بازیگر فقید در دنیای خارج از تصویر نیز نقش یک رهبر را داشت. او مدتی رئیس انجمن بازیگران و موسسه فیلم آمریکا بود و در سال‌های 1950 با جنبش حقوق بشر همراه شد، اما هر چه سن‌اش بالاتر رفت بیشتر دیدگاههای محافظه‌کارانه پیدا کرد و به حمایت از نامزدهای محافظه‌کار پرداخت.

او در 1998 رئیس انجمن ملی تفنگ شد و در آگهی‌های تبلیغاتی تفنگ به دست ژست گرفت و به بیل کلینتن رئیس جمهور وقت آمریکا نیز طعنه زد. هستن که مایکل مور فیلمساز جنجالی آمریکا در مستند "بولینگ برای کلمباین" آشکارا ریاست او را بر انجمن ملی تفنگ زیر سئوال برد، آوریل 2003 از ریاست این انجمن کناره‌گیری کرد و به اعضا گفت تمام لحظه‌های پنج سال ریاست خود را دوست داشت.

هستن اواخر همان سال مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرد که بالاترین نشان شهروندی ایالات متحده است. دشمنی دیرین او با اد آسنر دیگر بازیگر آمریکایی که آشکارا یک دموکرات بود و دو دوره ریاست انجمن بازیگران آمریکا را به عهده داشت، بر کسی پوشیده نبود. فعالیت‌های هستن در سال‌های پایانی عمر عملا دستاوردهای او را به عنوان یک بازیگر که خیلی هم قابل ملاحظه بود، تحت‌الشعاع قرار داد.

ستاره هالیوود حضور پرقدرت خود را در اختیار تعدادی از تحسین‌شده‌ترین و موفقترین فیلم‌های نیمه میانی قرن بیستم قرار داد. "بن هور" به کارگردانی ویلیام وایلر سال 1960 برنده 11 جایزه اسکار شد که از این نظر تنها دو فیلم جدیدتر "تایتانیک" 1997 و "ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه" با این فیلم پهلو می‌زنند. "ده فرمان"، "ال سید"، "55 روز در پکن"، "سیاره میمون‌ها" و "زمین لرزه" دیگر فیلم های موفق او بودند.

چارلتن هستن

هستن همیشه دوست داشت در مورد تعدادی از شخصیت‌های تاریخی که به نقش آنها ظاهر شده بود حرف بزند؛ افرادی چون اندرو جکسن ("بانوی رئیس جمهور" و "دزد دریایی")، حضرت موسی (ده فرمان)، نقش اصلی فیلم "ال سید"، یحیی تعمیددهنده (بزرگترین داستان عالم)، میکل‌آنژ (رنج و سرمستی)، ژنرال گوردون (خارطوم)، "مارک آنتونی ("جولیوس سزار" و "آنتونی و کلئوپاترا")، کاردینال ریشلیو (سه تفنگدار) و هنری هشتم (شاهزاده و گدا).

هستن چهارم اکتبر 1923 با نام چالرز کارتر در حومه شیکاگو به دنیا آمد و در بیشه‌زارهای میشیگان بی‌آنکه همبازی داشته باشد بزرگ شد. چارلز جوان کتاب‌های ماجرایی می‌خواند و همان حال که با تفنگ اسباب‌بازی خود این طرف و آن طرف پرسه می‌زد، بازی‌های خاص خود را ابداع می‌کرد. پدر و مادر چارلز از هم جدا شدند و مادرش با چستر هستن سرپرست کارخانه‌ای در ایلینویز ازدواج کرد.

چارلز که بسیار خجالتی بود در شهر بزرگ احساس راحتی نمی‌کرد و نمی‌توانست خود را با دبیرستان جدید وفق بدهد. او به ناچار به واحد تئاتر مدرسه پناه برد. هستن بعدها نام فامیل ناپدری را برای خود برگزید و در 1941 بورسیه بازیگری دانشگاه نورث‌وسترن را به دست آورد.

هستن به عنوان بازیگر اولین بار در دو فیلم مستقل ساخته دیوید برادلی همکلاسی خود در دانشکده ظاهر شد. او در 1942 نقش اصلی فیلم Peer Gynt را بازی کرد و در نسخه 1949 برادلی از "جولیوس سزار" به نقش مارک آنتونی ظاهر شد. او برای این فیلم هفته ای 50 دلار می‌گرفت.

هال بی. والیس تهیه‌کننده فیلم معروف "کازابلانکا" در 1950 هستن را در فیلم تلویزیونی "بلندی‌های بادگیر" دید و به او پیشنهاد کرد با او قرارداد ببند. همسرش لیدیا کلارک که او نیز یک بازیگر بود به هستن یادآوری کرد که آنها تصمیم گرفته بودند کار خود را در تئاتر و تلویزیون دنبال کنند، اما او پاسخ داد: "خب، شاید فقط در حد یک فیلم تا ببینیم کار در سینما چطور است."

فیلم نوآر "شهر تاریک" تولید سال 1950 اولین فیلم هالیوودی هستن بود. سسیل بی. دمیل سپس او را برای بازی در نقش رئیس یک سیرک بزرگ در فیلم "بزرگترین نمایش زمین" برگزید که در 1952 به عنوان بهترین فیلم از نگاه آکادمی فیلم آمریکا انتخاب شد.

هستن در ادامه تا نیمه‌های دهه 1950در فیلم‌هایی چون "وحشی"، "روبی جنتری"، "بانوی رئیس جمهور"، Pony Express (به نقش بوفالو بیل)، "پیکان"، "بد برای دیگری"، "جنگل برهنه"، "راز اینکاها"، "افق‌های دور"، جنگ شخصی سرگرد بنسن" و "لوسی گالانت" نقش‌آفرینی کرد.

بیشتر این فیلم‌ها آثاری کم‌هزینه و فراموش‌شدنی بودند و به نظر می‌رسید هستن ستاره معمولی فیلم‌های اکشن باقی بماند. اینجا بود که دمیل رئیس قدیمی‌اش به داد او رسید. فیلمساز نامدار خیلی وقت بود به فکر ساخت نسخه‌ جدید و کاملا متفاوت فیلم "ده فرمان" بود که قبلا در 1923 و در عصر سینمای صامت به تصویر کشیده بود.

دمیل می‌خواست در "ده فرمان" جدید داستان‌های کتاب مقدس را با روایت مدرن تلفیق کند. او کاملا تحت تاثیر شباهت چهره هستن با تندیس میکل‌آنژ از حضرت موسی (ع) قرار گرفته و بخصوص شباهت بینی شکسته هستن با آن مجسمه برایش جالب بود، اما پیش از انتخاب این بازیگر برای نقش موسی مدت‌ها از او تست گرفت. فریزر کلارک هستن فرزند تازه به دنیا آمده هستن نیز نقش موسی نوزاد را در فیلم داشت.

هستن سپس در تریلر نامتعارف "نشانی از شر" (1958، اورسن ولز) در نقش بازرس ویژه مواد مخدر مکزیک کنار فیلمساز بزرگ جنت لی و مارلنه دیتریش نقش‌آفرینی کرد و در "سرزمین بزرگ" (1958، ویلیام وایلر) با گریگوری پک و جین سیمونز همبازی شد. او سال بعد در "غرق شدن مری دیر" مایکل آندرسن کنار گاری کوپر قرار گرفت و بعد نوبت نقش‌آفرینی بزرگ او شد: "بن هور".

هستن اولین بازیگری نبود که برای بازسازی فیلم 1925 "بن هور" بر مبنای داستانی در کتاب مقدس در نظر سازندگان بود. پیش از او مارلون براندو، برت لنکستر و راک هادسن بازی در نقش جودا بن هور را رد کرده بودند. هستن نقش دوست دوران کودکی مسالا (استفن بوید) از همراهان فرمانده رومی اورشلیم را پذیرفت و برای حضور در صحنه معروف مسابقه ارابه‌رانی دو ماه تمرین کرد.

موفقیت فراوان فیلم "بن هور" و اسکاری که هستن برای این فیلم گرفت، او را به یکی از گرانترین ستاره‌های هالیوود تبدیل کرد. او سپس در کنار فیلم‌های حماسی بزرگ چون "ال سید" و "55 روز در پکن" در فیلم‌هایی کوچکتر چون "سر الماس" 1962، "ویل پنی" 1968 و "فرودگاه 1975" 1974نقش آفرینی کرد.

هستن در سال‌های آخر در فیلم‌هایی مانند "دنیای وین 2" 1993 و "تومبستون" 1993 نقش‌هایی کوتاه به عهده گرفت. او اغلب به دنیای نمایش بازمی‌گشت و در نمایش‌هایی مانند "سفر روز طولانی به شب" و "مردی برای تمام فصول" ظاهر شد.

ستاره عصر طلایی هالیوود چند کتاب نیز نوشت: "زندگی بازیگر: خاطرات 1976ـ 1956" که در 1978 منتشر شد، "خاطرات پکن: 1990" در کارگردانی یک نمایش در چین، "در میدان: یک خودزندگینامه" 1995 و "هالیوود چارلتن هستن: 50 سال فیلمسازی در آمریکا" 1998.