تبیان، دستیار زندگی
امیرقلعه نویی: آخرتمان را از دست ندادیم یك استقلالی سكته كرد علیرضا كرد نماینده فدراسیون وقتی با یك دسته گل وارد رختكن استقلال شد و گفت:" از نظر ما شما قهرمان هستید." فكر می كرد با این جمله حال و هوای رختكن استقلال...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پس از بازی در رختكن استقلال چه گذشت ؟

امیرقلعه نویی: آخرتمان را از دست ندادیم

یك استقلالی سكته كرد

علیرضا كرد نماینده فدراسیون وقتی با یك دسته گل وارد رختكن استقلال شد و گفت:" از نظر ما شما قهرمان هستید." فكر می كرد با این جمله حال و هوای رختكن استقلال یه كمی از آن حالت احساسی خارج شود. اما همه چیز به همان حالت اولیه ماند. فضای رختكن استقلال ساكت و سوگوارانه بود. گر چه هواداران این تیم كه با نیت قهرمانی به ورزشگاه آمده بودند، بعد از اتمام بازی جلوی در رختكن استقلال جمع شدند و با پخش گل و شیرینی از زحمات آبی ها تشكر كردند. آنها با صدای بلند از پشت در می گفتند:" شما قهرمانید." و این جمله بیش از هر چیز دیگری بر بغض استقلالی ها می افزود. بعد از دقایقی، اكثر اعضای هیأت مدیره در رختكن این تیم حاضر شدند و دكتر ایروانی یكی از اعضا پس از لحظاتی سخنرانی از تمام آبی ها تشكر كرد. او گفت:" خسته نباشید، ما از شما راضی هستیم. پارسال نهم شدیم و امسال دوم. این خودش یك نوع قهرمانی است. هدف این فصل، جوانگرایی و اخلاق گرایی بود كه به آن هم رسیدیم."

در این بین گریه های محمود فكری، سیدعباسی و مسعود قاسمی بیش از هر چیز دیگری توجهات را به خود جلب می كرد. گرچه سید عباسی و قاسمی شاید یكبار دیگر بتوانند طعم قهرمانی را تجربه كنند، اما شانس محمد فكری برای كسب این مهم خیلی پایین است به همین خاطر او دیروز بیشتر از هر بازیكن دیگری ناراحت بود.

قلعه نویی نیز دقایقی با آبی ها صحبت كرد و گفت: " با توجه به امكانات و این بازیكنانی كه داشتیم، از نتایج تیم راضی هستیم. قهرمان نشدیم، اما مستحق آن بودیم. كاش فقط در بازی آخر یه كمی با برنامه تر بازی می كردیم تا حداقل هواداران راضی از ورزشگاه بیرون می رفتند. به هر حال این پایان كار نیست. از فردا، پس فردا می رویم به دنبال بازیهای جام حذفی. به خاطر احترام به تماشاگران هم كه شده، حداقل در جام حذفی مردانه بازی كنید. درست است كه ما نایب قهرمان شدیم، اما آخرت خودمان را كه از دست ندادیم."

در رختكن استقلال البته اتفاق دیگری مثل یك فیلم موازی در جریان بود. طرفداری سكته كرده بود و دكتر نوروزی سعی می كرد او را به هوش بیاورد... و بیرون هیچ آمبولانسی انتظار او را نمی كشید. لابد می پرسید او زنده ماند یا نه؟ راستش خبر نداریم؟