جهان در شب ولادت
در شب میلاد پیامبر تحولاتی در جهان به وقوع پیوست. در عالم بالا، بهشت و نهر کوثر را زینت کردند و به مناسبت ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در آنجا تغییراتی به وقوع پیوست.
*بهشت در شب میلاد
در شب ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سپس به بهشت گفته شد: شاد باش و خود را زینت کن که پیامبر دوستداران تو به دنیا آمد. بهشت از این خبر مسرور شد و تا روز قیامت شاد خواهد ماند.
*مخلوقات در شب میلاد
در شبی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متولد شد. دنیا به قدری نورانی شده بود که شیاطین ترسیدند و در بین خود گفتند: در زمین اتفاقی عظیم افتاده است.
همچنین در آن شب سنگ ها و خاک ها و درخت ها از شدت نور مسرور شدند و آنچه در آسمان و زمین بود برای پروردگار تسبیح گفت. در آن شب هیچ کوهی نماند مگر آنکه لااله الاالله می گفت و شاخ و برگ و میوه های درختان تا چهل روز از شادی میلاد پیامبر تقدیس پروردگار می گفتند.
* ستارگان در شب میلاد
در شب ولادت پیامبر(صلی اله علیه وآله و سلم)آسمان شهاب باران می شد لذا اهل مکه ترسیدند و گفتند گمان داریم این علامات ظاهر شدن ساعتی است که اهل کتاب از آن خبر می دادند.
عده ای از اهل مکه وحشتزده نزد پیرمرد دانایی رفتندو گفتند: آیا این از علامات قیامت است؟
او گفت: به ستارگانی نگاه کنید که راهنمای شما در دریا و خشکی هستند اگر آنها حرکت کرده اند بدانید که قیامت رسیده است و اگرحرکت نکردند بدانید که امری عظیم اتفاق می افتد.
همچنین شخصی از بزرگان مکه گفت:
ستارگانی را که علامت فصل های تابستان و زمستان هستندرا بنگرید اگر آنها حرکت کردند بدانید که دنیا هلاک می گردد و اگر آن ستارگان ثابت بودند و ستاره های دیگر به حرکت درآمدند بدانید که امر عظیمی در شرف وقوع است.
عده ای نزد کاهن رفتند و از او درباره حرکت ستارگان سوال کردند و او پاسخ داد: خبر جدیدی در بنی هاشم رخ داده است.
و آنان به راستی صاحبان فضیلت از میان آنها کسی متولد می شود که ظالمان را از بین خواهد برد.
*کعبه در شب ولادت
اولین نشانه ای که از ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) در مکه ظاهر شد و بت های که در آن بودند با صورت بر زمین افتادند و صدایی فریاد و ولوله از آنها برخاست. سپس صیحه ای از آسمان شنیده شد که گفت: حق آمد و باطل از میان رفت و باطل نابود شدنی است.
پس از آن هاتفی از کعبه ندا کرد: ای قریشیان، بشیر و نذیر آمد که عزت ابدی و نفع کثیر همراه وی است و او محمد خاتم پیامبران است.
عبدالمطلب می گوید من در شب ولادت نوه ام محمد، لحظاتی در کعبه بودم که ناگهان دیدم بت ها از مکان خود سقوط کردند و با صورت بر زمین افتادند. آنگاه صدایی از دیوار کعبه شنیدم که می گفت: مصطفی متولد شد که کفار به دست او هلاک خواهند شد او کعبه را از عبادت بت ها یطهیر خواهد کرد و مردم را به سوی عبارت خدا دعوت می کند.
در همان شب به امر غیبی بت ها از داخل خانه خدا بیرون آورده می شدند و در نزدیکی حجرالاسود با صورت بر زمین می افتادند.
*پایگاه های کفر در شب میلاد
گذشته از بت ها که در شب میلاد پیامبر سرنگون می شدند، دو پایگاه بزرگ کفر نیز در آن شب نابود شد یکی آتشکده فارس بود که زرتشتیان هزار سال در حفظ آتش آن کوشیده بودند و هرگز خاموش نشده بود این معبد در آن شب ناگهان خاموش شد و همه موبدان و بزرگان مجوس را در حیرت فرو برد.
دیگری دریاچه عظیم ساوه بود که مردم آن را می پرستیدند این دریاچه با آن همه آب در شب ولادت ناگهان خشک شد و پرستندگان آن را متحیر ساخت.
برگرفته ازکتاب بحارالانوارجلد 15