تبیان، دستیار زندگی
امام مالك بن انس: «هیچگاه ندیدم ایشان را مگر بر سه خصلت نیك یا نماز مى‎خواند و یا روزه‎دار بود و یا به تلاوت قرآن مشغول بود و هیچگاه ایشان را بى وضو ندیدم.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام صادق علیه السلام از دیدگاه علمای اهل تسنن

امام صادق

قال الله تبارك و تعالى فى كتابه "قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فى القربى"؛ « بگو اى پیامبر، من از شما چیزى در برابر دعوتم جز دوستى نزدیكانم نمى‎طلبم.»

سپاس و ستایش خداوند یكتا را سزد كه وعده‎هایش همواره صادق بوده و هست و خواهد بود و سعادت و خوشبختى ابدى را در صداقت صادقان وعده فرموده و درود بر روان پاك و مطهر سرور كائنات حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله كه اصدق الصادقین است و با به ارمغان آوردن صداقت، كذب را از اعماق سینه‎ها بیرون كشید و روح انسانى را در قالب صدق، با صفا و محبت آشنا ساخت. و درود بر اهل‎بیت علیهم السلام گرانقدرش كه چون ذبیح الله صادقانه راه سعادت و نجات را در مدرسه عشق و وفا و دوستى و محبت و زهد و پارسایى به بشر آموختند.

در طول تاریخ بشر همواره كسانى بوده‎اند كه پس از وفاتشان خلاء نبودِ آنها كاملاً حس شده است، اما اندیشمندان پس از آنها آن خلاء را به نوعى پر كرده‎اند، ولى كم هستند كسانى كه پس از حیاتشان اندیشه خود آنها به كمك جامعه آمده و بر جامعه حاكم شود به گونه‎اى كه اندیشمندان بعد از او پیرامون محور فكرى او بیندیشند. و امام جعفر صادق علیه السلام یكى از معدود كسانى است كه خلاء وجودى حضرتش را جز اندیشه‎هاى والا و بلند او نتوانسته است پر كند. لذا او نه چون شمع است كه از سوز و گدازش صحبت شود تا پروانه‎ها گرد آیند و نه چون خورشید است كه از تابش نورش حرفى زده شود تا عوام راه جویند كه او اظهر من الشمس است كه پیران طریقت براى شناخت خود نیازمند مصاحبت وجود شریف اویند.

لذا لزوماً براى شناخت بهتر او به دنبال راهروان راه كمال كه از راه پیمودن طریقه‎ى مقدسه‎ى سلوك حضرتش به اوج قله سعادت دست یازیده‎اند و بهره وافر برده‎اند و در نهایت از بلنداى آن قله عظیم، معرفت و عشق را درك كرده و اعتراف به بزرگى و عظمت شخصیت شریفش نموده‎اند طى طریق خواهیم نمود و در این رهگذر از زبان معترف سالكان طریقتش سخن خواهیم گفت. و با استفاده از عنوان «ما قاله الاعلام فى فضائل الامام الصادق(علیه السلام)» ثمره نخل بارورش را بر تنگدستان خواهیم بخشید و با بر تن كردن جامه تقوى چون پاك باختگان، راه عزت و شرافت را خواهیم پیمود و تمام سعى و تلاش خود را در راه خدمت به خلق خدا به خاطر رضاى حق تعالى به كار خواهیم گرفت و در این آشفته بازار محبت و صداقت را پسندیده و با قلبى مطمئن به مسیر آخرت قدم خواهیم گذاشت.

و اما از بزرگان علم و معرفت و محبان اهل بیت(علیهم السلام) زیادند كسانى كه از محضر شریف حضرتش مستقیماً و یا غیر مستقیم بهره برده‎اند و درباره ایشان سخن‎ها گفته‎اند و مقالات با ارزش به رشته تحریر كشیده‎اند ولى ما در اینجا به اختصار از كتب اهل سنت به طور مستند و مستدل نظر تنى چند از اعلام ایشان را درباره‎ى آن حضرت ذكر مى‎كنیم.

امام مالك بن انس

محمد بن زیاد ازدى گفت: شنیدم كه مالك بن انس مى‎گوید بر جعفر بن محمد الصادق (علیه‎السلام) وارد شدم به گونه‎اى كه زیاد از من قدرشناسى مى‎كرد و مى‎فرمود: «اى مالك تو را دوست دارم» و من از این بابت مسرور مى‎گشتم و خدا را سپاس مى‎گفتم و هیچگاه نشد كه ایشان را ببینم مگر این كه یا روزه داشتند و یا نماز مى‎خواندند و یا مشغول به ذكر خداوند تبارك و تعالى بودند.»

و نیز گفته‎اند: «هیچگاه ندیدم ایشان را مگر بر سه خصلت نیك یا نماز مى‎خواند و یا روزه‎دار بود و یا به تلاوت قرآن مشغول بود و هیچگاه ایشان را بى وضو ندیدم.» 

امام ابوحنیفه

و ابوحنیفه فرموده است: «فقیه‎تر از جعفر بن محمد به چشم ندیده‎ام.»

امام شافعى

ابن حجر عسقلانى گفته است: اسحاق بن راهویه گفت به شافعى گفتم: جعفر بن محمد نزد تو چگونه است؟ شافعى گفت: «ثقة».

یعنى «مورد اعتماد و اطمینان كامل من است.»

عمرو بن المقدام

ابونعیم اصفهانى در كتابش به نام حلیة الاولیاء از عمرو بن المقدام نقل مى‎كند كه گفت: «كنت اذا نظرت الى جعفر بن محمد علمت انه من سلالة النبیین»؛ «چون نگاه به جعفر بن محمد مى‎كردم مى‎دانستم كه او از سلاله پیامبران است.»

ابن حبان

و باز ابن حجر عسقلانى از قول ابن حبان درباره امام صادق علیه السلام مى‎گوید:

ابن حبان گفته: «وى از سادات اهل بیت است كه فقیه و علیم و فاضل بود و به سخنش نیازمند بودیم.» 

و در روایت دیگرى آمده است كه وى تنها كسى بود كه همه فقها و علما و فضلا محتاج و نیازمند سخنش بودند.

ابوحاتم

و ذهبى در كتاب خود موسوم به تذكرة الحفاظ مى‎نویسد قال ابوحاتم «ثقة لایسأل عن مثله»؛ «امام صادق آنگونه مورد اطمینان است كه از كسى همانند او سئوال نمى‎شود.»

ابن ابى حاتم

و در جاى دیگر ابن حجر عسقلانى در كتاب تهذیب التهذیب از ابن ابى حاتم نقل مى‎كند كه گفت از قول پدرش: (جعفر الصادق) ثقة لایسأل عنه.

یعنى: «امام جعفر صادق(علیه السلام) شخصیت مورد اطمینانى است كه نیاز نیست درباره او از كسى پرسش شود.»

شهرستانى

وى در كتاب خود موسوم به الملل و النحل درباره عظمت و بزرگى حضرت صادق (علیه‎السلام) مى‎نویسد: «وى به جهت شدت محبتى كه به اُنس با خدا داشت، وحشت داشت كه با مردم تماس داشته باشد و همواره از مردم دورى مى‎گزید و معتقد بود هر كس با غیر از خدا مأنوس شد متوجه وسواس مى‎شود.»

ابن حجر هیثمى

وى كه یكى دیگر از مؤلفین به نام اهل تسنن بشمار مى‎آید در كتاب خود موسوم به الصواعق المحرقه موضوعى را در رابطه به این كه شش فرزند از سلاله پاك محمد بن على (علیهم السلام) به دنیا آمدند كه افضل و كامل‎تر از همه آنها امام جعفر صادق (علیه السلام) بودند كه پس از وى خلیفه و وصى ایشان شدند و مردم از علوم منتشره ایشان به تمامى شهرها سخن گفته‎اند و پیشوایان بزرگى از او حدیث روایت كرده‎اند.

عبدالرحمن بن الجوزى

ابن جوزى كه خود از عرفاء به نام اهل تسنن مى‎باشد و از مؤلفین مشهور جهان اسلام است در كتابش موسوم به صفة الصفوة مى‎نویسد: «كان (جعفر بن محمد) مشغولا بالعبادة عن حب الریاسة»؛

یعنى: جعفر بن محمد شخصیتى بود كه مشغولیت فراوانش به عبادت او را از عشق ریاست بازداشته و سیراب كرده بود.

شبلنجى

این عارف بزرگ ربانى نیز كه یكى دیگر از مؤلفین مشهور اهل تسنن است در كتاب معروفش به اسم نورالابصار نوشته است: «كان جعفر الصادق(رضی الله عنه) مستجابا لدعوة و اذا سأل الله شیئاً لم یتم قوله الا و هو بین یدیه.»

یعنى: جعفر صادق (رضی الله عنه) مستجاب الدعوه بود و دعایش همیشه مورد قبول حق تعالى واقع مى‎شد و چون از خداوند چیزى مى‎خواست هنوز قولش پایان نیافته بود چیز مورد نظر برایش مهیا بود.

ابن خلكان

این مؤلف مشهور و به نام اهل تسنن نیز در كتاب خود موسوم به وفیات الاعیان اظهار داشته است: «و كان من سادات اهل البیت و لقب بالصادق لصدقه فى مقالته... و كان تلمیذه ابوموسى جابر بن حیان الصوفى الطرسوسى قد ألف كتاباً یشتمل على ألف ورقة تتضمن رسائل جعفر الصادق و هى خمس مأة رسالة.»

یعنى: حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از سادات اهل بیت(علیهم السلام) بشمار مى‎رود و به دلیل راستگویى در گفتارش ملقب به صادق شده است ... و ابوموسى جابر بن حیان یكى از شاگردان اوست كه كتابى مشتمل بر هزار برگ تألیف نموده كه متضمن رساله‎هاى امام جعفر صادق (علیه‎السلام) است كه مقدار آنها به پانصد رساله مى‎رسد.

امام صادق

خیر الدین الزركلى

وى یكى دیگر از مؤلفین به نام اهل تسنن مى‎باشد كه تألیفات ارزشمندى را از خود به یادگار گذاشته است او در كتاب الاعلام درباره امام جعفر صادق (علیه السلام) نوشته: «كان من أجلّاء التابعین و له منزلة رفیعة فى العلم. أخذ عنه جماعة، منهم الإمامان ابوحنیفة و مالك و لقب بالصادق لأنه لم یعرف عنه الكذب قط له اخبار مع الخلفاء من بنى العباس و كان جریئاً علیهم صداعاً بالحق.»

یعنى: امام جعفر صادق (علیه السلام) از بزرگان تابعین بشمار مى‎رود و در علم و دانش داراى منزلتى رفیع است و جماعت زیادى از او كسب علم كرده‎اند كه از جمله آنها دو نفر از پیشوایان اهل تسنن امام ابوحنیفه و امام مالك هستند و لقبشان صادق است به خاطر این كه هرگز كسى از او كذب نشنیده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پیوسته علیه خلفاى بنى عباس در ستیز بوده و به مبارزه پرداخته است.

محمد فرید وجدى

این نویسنده به نام نیز كه یكى از اندیشمندان بزرگ اسلام و صاحب تألیفات متعددى مى‎باشد در دائرة‎المعارف مشهور خود از امام جعفر صادق علیه السلام صحبت به میان آورده و به عنوان یك سنى مذهب مى‎نویسد: «ابوعبدالله جعفر الصادق بن محمدالباقر بن على زین العابدین ابن الحسین بن على ابن ابیطالب هو احد الأئمة الأثنى عشر على مذهب الامامیة كان من سادات اهل البیت النبوی، لقب الصادق لصدقه فی كلامه كان من افاضل الناس.»

یعنى: ابوعبدالله جعفر الصادق فرزند محمد باقر فرزند على زین العابدین فرزند حسین فرزند على فرزند ابیطالب یكى از ائمه دوازده‎گانه مذهب امامیه است وى از سادات نبوى (صلى الله علیه و آله) مى‎باشد و به دلیل صداقت در گفتارش به صادق ملقب شده است و یكى از بزرگان زمان خود در میان مردم است.

ابو زهره

محمد ابوزهره از دیگر نویسندگان جهان اسلام و از اندیشمندان به نام در كتابى كه به نام الامام الصادق به رشته تحریر كشیده است درباره حضرت مى‎نویسد: «امام صادق(علیه السلام) در طول مدت زندگى پر بركتش همیشه در طلب حق بود و هرگز پرده‎اى از ریب و شك و تردید بر قلب او مشاهده نشد و كارهایش به مقتضیات كج‎اندیشى سیاستمداران زمانش رنگ نباخت و لذا هنگامى كه رحلت فرمود عالم اسلامى فقدان او را كاملا حس كرد زیرا كه یاد او هر زبانى را عطرآگین مى‎ساخت و همه علماء و اندیشمندان بر فضل او اجماعاً معترفند.»

و اضافه مى‎كند «علماء اسلام در هیچ مسأله‎اى آنگونه كه بر فضل امام صادق و دانش او اجماع نموده‎اند علیرغم اختلاف طوائفشان در امرى به این شكل اجماع ننموده‎اند و تعداد زیادى از ائمه اهل تسنن هستند كه معاصر با ایشان بودند و هم عصر با ایشان زیسته و از محضر مباركشان فیض برده‎اند و بدین سان وى به پیشوایى علمى زمانش كاملا شایسته بوده همچنان كه این شایستگى را قبل از او پدر و جدش و نیز عمویش زید رضى الله عنهم اجمعین داشته‎اند.

و همه پیشوایان راه هدایت به آنها اقتداء نموده و از حرف‎هاى آنها اقتباس نموده‎اند.»

ابن الصباغ مالكى

این نویسنده نامدار اهل تسنن نیز كه در كتاب خود به نام الفصول المهمة در ارتباط با مناقب امام جعفر صادق (علیه السلام) مطالب قابل توجهى را ذكر نموده است در این باره مى‎نویسد: «مناقب جعفر الصادق (علیه السلام) فاضلة أو صفاته فى الشرف كاملة، و شرفه على جبهات الأیام سائلة، و أندیة المجد و الغر بمفاخره و مآثره آهلة.»

عبدالله بن شبرمة

ابونعیم اصفهانى در كتاب معروفش به نام حلیة الأولیاء به نقل از ابن شبرمة در باب احتجاج امام صادق (علیه السلام) مى‎نویسد: «امام جعفر به هنگامى كه من و ابوحنیفه به محضر ایشان وارد شدیم به ابن ابى لیلى فرمودند چه كسى با شماست؟ پس از معرفى ابوحنیفه (رضی الله عنه) بین امام جعفر الصادق (علیه السلام) و ابوحنیفه سؤالاتى رد و بدل شد و در قسمتى از آن سؤالات امام جعفر صادق (علیه السلام) به ابوحنیفه گفت: «كدام یك از جهت كیفر و عقاب عظیم‎تر است؟ آدم‎كشى یا زنا؟» ابوحنیفه جواب داد: آدم‎كشى. امام فرمود: «پس به درستى كه خداوند عزّ و جلّ شهادت دو نفر در آدم‎كشى پذیرفته و در زنا نپذیرفته مگر این كه چهار نفر باشند.

سپس گفت: «كدام یك از این دو عبادت عظیم‎ترند. نماز یا روزه؟» ابوحنیفه جواب داد: نماز. فرمود: «پس چگونه است كه حائض قضاى روزه دارد اما نمازهایش قضا نمى‎شود!» لذا به صراحت ابوحنیفه را از قیاس دین با رأى خودش بازداشت و فرمود: «از خدا بترس و دین را به رأیت قیاس مكن.»

و باز ابونعیم اصفهانى در همین كتاب به نقل از ابن بسطام مى‎نویسد: «كان جعفر بن محمد یطعم حتى لایبقى لعیاله شیءٌ.»

یعنى: جعفر بن محمد به هنگام اطعام، فقیران را به گونه‎اى طعام مى‎داد كه چیزى براى خانواده‎اش باقى نمى‎گذاشت.

و در جلد سوم این كتاب در صفحه 198 نوشته است: تعداد زیادى از تابعین از امام صادق (علیه‎السلام) حدیث روایت نموده‎اند كه از میان آنها مى‎توان یحیى بن سعید الأنصارى، و ایوب سختیانى و أبان بن تغلب و ابوعمرو بن المعلاء و یزید بن عبدالله بن بن الهاد را نام برد. مضافاً این كه ائمه و أعلام اهل تسنن مانند مالك بن انس و شعبة بن الحجاج و سفیان ثورى و ابن جریح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفیان بن عیینة و سلیمان بن بلال و اسماعیل بن جعفر و حاتم بن اسماعیل و عبدالعزیز بن مختار و وهب بن خالد و مسلم بن حجاج نیز از ایشان حدیث روایت نموده‎اند.

وى به گونه‎اى كه ذهبى در كتاب تذكرة الحفاظ یاد كرده است فرزند محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‎طالب (علیهم السلام) است. و از قبیله بنى‎هاشم است. روز یكشنبه و بنا به روایت دیگرى روز دوشنبه در حالى كه سیزده شب از ماه ربیع‎الاول باقى بود در سال 83 هجرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود و همزمان با روز ولادت رسول اعظم حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله علیه و آله) مى‎باشد و در سال 148 هجرى در سن 68 سالگى به دست منصور دوانیقى به شهادت رسیده و به دیار باقى شتافتند و در جنة البقیع در كنار قبرى كه پدر بزرگوارشان امام باقر (علیه السلام) و جدشان امام على زین العابدین (علیه السلام) قرار داشتند مدفون گردیدند.

منبع:

مرکز جهانی اطلاع‎رسانی آل البیت علیهم السلام، شبکه امام صادق علیه السلام، محمد صدیق فهیمى .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.