آثار علمی امام صادق علیه السلام
1- نامه امام صادق علیه السلام به نجاشى والى اهواز كه به نام رساله عبدالله بن نجاشى شهرت دارد.
نجاشى مؤلف رجال گوید كه وى به جز این رساله، تصنیف دیگرى از امام صادق علیه السلام ندیده است. اما مىتوان نظر نجاشى را چنین توجیه كرد كه این تنها اثرى است كه به دست امام صادق علیه السلام تدوین شده و باقى آثار، از جمله چیزهایى است كه توسط راویان آن حضرت جمع آورى شده است.
2- رسالهاى از آن حضرت كه صدوق در كتاب خصال آن را ذكر كرده و سندش را به امام صادق علیهالسلام رسانیده است. این نامه حاوى احكام اسلامى از قبیل وضو، غسل و انواع آنها، نماز و اقسام آن و زكات، زكات مال و زكات فطره، حیض، صیام، حج، جهاد، نكاح، طلاق، صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و دوستى اولیاى خدا و برائت از دشمنان خدا و نیكى به پدر و مادر، حكم متعه ازدواج و حج، احكام اولاد و كردار بندگان و جبر و تفویض و حكم كودكان و عصمت پیامبران و ائمه و مخلوق بودن قرآن و وجوب امر به معروف و نهى از منكر و معناى ایمان و عذاب قبر و بعث و تكبیر در عید فطر و قربان و احكام زنى كه وضع حمل كرده و احكام خوردنیها و نوشیدنیها و صید ماهى و قربانى و گناهان كبیره و مسائلى از این قبیل، مىباشد.
3- كتابى در توحید كه به خاطر نام روایتگر آن توحید مفضل نام دارد. این كتاب در رد دهریون و اثبات خداوند جزو بهترین كتابها به شمار مىرود و تمام آن در ضمن بحارالانوار موجود است. همچنین این كتاب به صورت جداگانه با چاپ سنگى در مصر به چاپ رسیده است. و بنابر آنچه در مجله المقتبس خواندهام این كتاب در استانبول هم به چاپ رسیده كه هنوز آن را ندیدهام.
4- كتاب اهلیلجة، این كتاب هم به وسیله مفضل بن عمر روایت شده و در ضمن بحارالانوار موجود است. در مقدمه بحار آمده است كه سیاق كتابهاى توحید(مفضل) و اهلیلجة بر صحت آنها دلالت دارد.
سید على بن طاووس در كشف المحجة لثمرة المهجه در آنجا كه فرزندش را سفارش مىكند، گوید: به كتاب مفضل بن عمر كه امام صادق علیه السلام آن را بر وى املا فرموده بنگر كه درباره آثار و پدیدههایى است كه خداوند آفریده است. و نیز كتاب اهلیلجة را بخوان كه كتاب بس پرارزشى است.
اما در فهرست ابن ندیم آمده است: نویسنده كتاب اهلیلجة معلوم نیست و گویند آن را امام صادق علیه السلام نوشته است اما این محال است. اما ابن ندیم درباره علت محال بودن این امر هیچ دلیلى نیاورده است.
5- كتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة كه منسوب به امام صادق علیه السلام است. این كتاب همراه با كتاب جامع الاخبار چاپ شده است. اما مجلسى در مقدمه بحارالانوار درباره آن گفته است: در این كتاب مطالبى آمده كه خواننده خردمند و مطلع را با تردید مواجه مىكند. اسلوب این كتاب شبیه دیگر سخنان و آثار ائمه علیه السلام نیست و الله یعلم.
مؤلف كتاب وسایل در پایان كتاب هدایة گوید: از جمله كتابهایى كه بر ما ثابت است كه قابل اعتماد نیست و از آنها نقل نكردیم كتاب مصباح الشریعة منسوب به امام صادق علیه السلام است. زیرا سند آن ثابت شده نیست و در آن سخنانى آمده كه مخالف با تواتر است.
صاحب ریاض العلما نیز به هنگام ذكر كتابهاى مجهول و ناشناخته مىنویسد: مصباح الشریعة در اخبار و مواعظ كتابى معروف و متداول است، بلكه این كتاب از تالیفات یكى از صوفیان است. اما ابن طاووس و ظاهر عبارت سید على بن طاووس در كتاب امان الاحظار نشان مىدهد كه وى بر این كتاب اعتماد داشته است. زیرا در آنجا مىگوید: از جمله كتابهایى كه باید با مسافر همراه باشد كتاب اهلیلجة است. این كتاب حاوى مناظره امام صادق علیه السلام با طبیبى هندى است كه درباره شناخت خداوند جل جلاله به طرزى عجیب و بدیهى استدلال شده به طورى كه آن طبیب هندى پس از این مناظره به الوهیت و یگانگى خداوند اقرار كرده است. همچنین كتاب مفضل بن عمر كه از امام صادق علیه السلام روایت كرده و در زمینه وجوه حكمت در خلقت گیتى و آشكار كردن اسرار آن است، باید همراه مسافر باشد. این كتاب در نوع خود بسیار شگفتآور است. و نیز كتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة از امام صادق علیه السلام باید با مسافر باشد. این تاب درباره سلوك به سوى خداوند و توجه به او و دستیابى به اسرارى كه در آن نهفته است، بس لطیف و گرانقدر است.
كفعمى در مجموع الغرائب روایات بسیارى را با لفظ قال الصادق از مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة نقل كرده است. شهید ثانى در كشف الریبة و نیز در منیة المرید و مسكن الفواد و اسرار الصلاة روایاتى از مصباح الشریعة نقل كرده و آنها را قاطعانه به امام صادق علیه السلام نسبت داده و در پایان برخى از آنها آورده است: آنچه گفته شد تماما از كلام امام صادق علیه السلام بود. سید حسین قزوینى در كتاب جامع الشرایع، به هنگام ذكر مآخذ كتاب، گوید: مصباح الشریعة به شهادت شارح فاضل شهید ثانى و سید بن طاووس و مولانا محسن كاشانى و عدهاى دیگر منسوب به امام صادق علیه السلام است. بنابراین، پس از تایید اینان جایى براى تشكیك و تردید در این كتاب باقى نمىماند.
6- رساله آن حضرت خطاب به یارانش. كلینى این رساله را در آغاز روضة كافى به سند خود از اسماعیل بن جابر از ابو عبدالله علیه السلام نقل كرده است: امام صادق علیه السلام این رساله را براى اصحاب خود مرقوم داشت و به آنها دستور داد كه آن را به یكدیگر درس دهند و در آن نظر كنند و آن را فراموش نكنند و بدان عمل كنند. اصحاب نیز این رساله را در جایگاه عبادت خود در خانههاشان گذارده بودند و چون از كار فراغ مىیافتند آن را مىخواندند.
كلینى در همان كتاب به سند خود از اسماعیل بن مخلد سراج نقل كرده كه گفت: این نامه از طرف امام صادق علیه السلام خطاب به اصحابش ابلاغ گردید، آغاز این نامه چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد، از پروردگارتان عافیت طلب كنید.» آنگاه تمام نامه را ذكر كرده است. همچنین قسمتى از آغاز این نامه در تحف العقول تحت عنوان رساله امام به گروهى از پیروان و یارانش، ذكر شده است.
7- رساله امام به پیروان شیوه راى و قیاس.
8 - رساله آن حضرت درباره غنایم و وجوب خمس در آنها. در تحف العقول این قسمت و تا بخش شانزدهم از این رساله، نقل شده است.
9- سفارش امام صادق علیه السلام به عبدالله بن جندب.
10- سفارش آن حضرت به ابوجعفر محمد بن نعمان احول.
11- رسالهاى كه برخى از شیعیان آن را نثر الدرر نامیدهاند.
12- سخنان آن حضرت در وصف محبت اهل بیت و توحید و ایمان و اسلام و كفر و فسق.
13- رساله آن حضرت درباره وجوه معیشت و كسب و كار بندگان و وجوه اخراج اموال.
امام صادق علیه السلام این نامه را در پاسخ كسى كه از وى درباره جهات معیشت بندگان كه در آنها كسب و كار و معامله بین یكدیگر انجام مىدهند و نیز وجوه نفقات پرسیده بود، نوشت.
14- رساله آن حضرت در احتجاج بر صوفیه كه آن حضرت را از طلب رزق و روزى نهى مىكردند.
15- گفتار آن حضرت درباره خلقت انسان و تركیب او.
16- كلمات قصار آن حضرت. در این باره، كتابهاى بسیاری از امام صادق علیه السلام موجود است كه اصحاب آن حضرت بر اساس آنچه كه از ایشان روایت شده، گرد آوردهاند. از این رو منتسب ساختن كتب مزبور به امام صادق علیه السلام صحیح به نظر مىرسد. چرا كه املا خود یكى از طرق تالیف است. نجاشى در كتاب خود، نام پنج كتاب از این قبیل را یاد مىكند و نحوه دستیابى خود را بدانها تذكر مىدهد. البته بعید نیست كه برخى از كتابهایى كه نجاشى نام برده با آنچه قبلا یاد شد، تداخل پیدا كند. این كتابها عبارتند از:
الف. نسخهاى كه نجاشى به هنگام ذكر زندگانى محمد بن میمون زعفرانى از آن یاد كرده است. وى درباره محمد بن میمون گوید: او از اهل سنت است و فقط یك روایت از امام صادق علیه السلام نقل كرده است.
ب. روایتى كه فضیل بن عیاض از امام صادق علیه السلام نقل كرده است. نجاشى در شرح زندگانى فضیل گوید: او از مردم بصره و از ثقات اهل سنت بود و از امام صادق علیه السلام یك روایت نقل كرده است.
ج. نسخهاى كه عبدالله بن ابى اویس بن مالك بن عامر اصبحى همپیمان بنى تمیم بن مرة بن ابواویس، از آن حضرت نقل كرده است. نجاشى درباره او گوید: او نسخهاى از امام جعفر بن محمد علیهالسلام روایت كرده است.
د. نسخهاى كه ابراهیم بن رجاء شیبانى نقل كرده است. نجاشى گوید: وى از امام جعفر صادق علیهالسلام نسخهاى روایت كرده است.
ه. نسخهاى كه سفیان بن عینیة بن ابى عمران هلالى نقل كرده است. نجاشى گوید: او نسخهاى از امام جعفر بن محمد روایت كرده است.
و. كتابى كه جعفر بن بشیر بجلى روایت كرده است. شیخ طوسى در الفهرست گوید: جعفر كتابى دارد كه منسوب به امام صادق علیه السلام به روایت على بن موسى الرضا علیه السلام مىباشد.
ز. مجموعه رسایل آن حضرت كه جابر بن حیان كوفى آن را روایت كرده است. یافعى در كتاب مرآةالجنان گوید: امام صادق علیه السلام در علوم یكتاشناسى و غیر آن سخنان ارزشمندى دارد. و شاگرد او، جابر بن حیان، كتابى در هزار برگ تالیف كرده كه رسایل آن حضرت را كه حدود پانصد رساله است، در برمىگیرد.
نگارنده هیچیك از بزرگان شیعه، كه درباره رجال شیعه و اصحاب ائمه كتابها نوشتهاند مانند شیخ طوسى و نجاشى و معاصران و پیشینیان و متاخران از آنها، درباره این كه جابر بن حیان از شاگردان یا اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است، سخنى نگفتهاند. حال آن كه اینان در مذهب خود از دیگران آگاهتر هستند. البته در فهرست ابن ندیم گفته شده است: شیعیان گویند كه جابر بن حیان یكى از بزرگان شیعه و ابواب آنان بوده است. ابن ندیم در ادامه گوید: «شیعیان گمان مىكنند كه جابر از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است... و سپس گفته است: جابر كتابهایى در مذاهب شیعه دارد كه آنها را در جاى خود یاد خواهم كرد». البته تفصیل مطلب به هنگام شرح زندگانى جابر نقل خواهد شد. این مطلبى بود كه ما در آغاز آن را نوشته بودیم، اما بعدا بر ما ثابت شد كه جابر بن حیان در زمره شاگردان امام صادق علیه السلام جاى داشته است.
ك. تقسیم الرؤیا. در كشف الظنون است كه تقسیم الرؤیا از تالیفات امام جعفر صادق علیه السلام است. در الذریعة آمده است كه ما سندى مبنى بر این كه این كتاب به كس دیگرى جز امام صادق علیهالسلام منسوب باشد پیدا نكردیم. اما ظاهرا مىتوان گفت كه این كتاب تالیف یكى از شیعیان به استناد روایات امام صادق علیه السلام است.
آنچه گفته شد مربوط به كتابهایى بود كه تا كنون تدوین گردیده و به نامهاى خاصى شناخته شده است. وگرنه آنچه دانشمندان از آن حضرت در شاخههاى گوناگون علمى همچون كلام و توحید و سایر اصول دین و فقه و اصول فقه و طب و مناظره و حكمت و موعظه و آداب و غیره نقل كردند، آن چنان فراوان و بسیار است كه نمىتوان آنها را برشمرد. و براى آگاهى از آنها باید به كتابهاى حدیثى كه متكفل جمعآورى سخنان آن حضرت شدهاند، رجوع كرد.
منبع:
سیره معصومان، ج 5، ص 77 ، سید محسن امین، ترجمه على حجتى كرمانى