تبیان، دستیار زندگی
در مقاله حاضر نویسنده با نگاهی به آموزه های قرآنی و آیات وحیانی به بررسی علل، اهداف و انگیزه های افترا و بهتان به عنوان یك ناهنجاری زشت اجتماعی پرداخته و زمینه های به وجود آمدن آن را بررسی كرده و آثار آن را با استناد به آیات قرآن بازگو نموده است كه با هم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهتان و امنیت اخلاقی جامعه

قرآن

اشاره:

در مقاله حاضر نویسنده با نگاهی به آموزه های قرآنی و آیات وحیانی به بررسی علل، اهداف و انگیزه های افترا و بهتان به عنوان یك ناهنجاری زشت اجتماعی پرداخته و زمینه های به وجود آمدن آن را بررسی كرده و آثار آن را با استناد به آیات قرآن بازگو نموده است كه با هم آن را از نظر می گذرانیم:

در قرآن افترا از رذایل و صفات ناپسند اخلاقی است كه در همه جوامع بشری رواج داشته و افراد و گروه های متعدد با انگیزه های مختلف مرتكب آن می شوند، بر همین اساس قرآن كریم به صورت گسترده و در آیاتی پرشمار به این موضوع پرداخته و آن را از جوانب گوناگون بررسی كرده است؛ در این آیات، افترا بیشتر مربوط به حوزه عقیده و دین است كه در آن مشركان و جبهه مخالف پیامبران، از روی جهالت و گاه آگاهانه و از روی عناد و دشمنی به خداوند و پیامبران و پیروان آنان افترا می زدند و از آن به صورت ابزاری برای رویارویی با دین و رسالت پیامبران سود می جستند.

در آیاتی نیز افترا در حوزه روابط اجتماعی و اخلاقی افراد مطرح شده كه در آن قرآن از افترای مومنان و غیرمومنان سخن به میان آورده و آنان را از ارتكاب این عمل بازداشته است. كه در ادامه، بیشتر به این آیات می پردازیم.

قرآن با اشاره به فلسفه رد اتهام و افترای نسبت به مومنان و شهروندان بی گناه و سالم و عدم سكوت مومنان، به این مساله توجه می دهد كه این گونه رفتار و واكنش نامناسب نسبت به افترا و بهتان زنندگان موجب می شود تا جامعه امنیت اخلاقی خود را از دست بدهد و از سوی دیگر زشتی ها و قبایح در جامعه عادی شده و رفتار ناپسند گسترش یابد و گناهان قبیح امری معمولی تلقی شود.

اصطلاح شناسی واژگان قرآنی

واژه «فری» در اصل به معنای قطع كردن و شكافتن است. به این معنا كه پوست درخت را برای دوختن و اصلاح قطع كرده و از آن استفاده می كردند. در اصطلاح به معنای از پیش خود بافتن، به دروغ به كسی چیزی نسبت دادن، متهم ساختن ناروای فرد و یا گروه یا نهادی خاص از روی بدخواهی، انگیزه های خودخواهانه، حسد، انتقام و مانند آن است.

(مفردات، لسان العرب، مجمع البحرین و دیگر معاجم ذیل واژه فری و نیز فرهنگ اصطلاحات سیاسی ص 391)

هدف از افتراء ایجاد شكاف و قطع رابطه فرد با جامعه است تا نتواند به طور طبیعی در آن زیست و عمل كند و متهم به عدم سلامت شخصیتی و یا روانی گردد.

افترا در حقیقت نوعی كذب و دروغ است با این تفاوت كه دروغ ممكن است نسبت به خود و یا دیگری باشد و در آن مدح و ستایش نیز وجود داشته باشد ولی افترا، دروغی فسادانگیز است كه همواره نسبت به دیگری انجام می شود.

از نظر حقوقی افترا نوعی جرم به شمار می آید كه در صورت عدم اثبات آن، فرد مفتری مجازات می شود. (ترمینولوژی حقوق؛ جعفری لنگرودی، ص 66)

این واژه در قرآن بیش از 60 بار به كار رفته است. اما افزون بر این واژه، واژگان دیگری نیز در قرآن آمده كه همین معنا را با كمی تغییر و شدت و ضعف در مفهوم و معنا بیان می كند كه از آن جمله می توان به واژگانی چون "بهتان" اشاره كرد كه به معنای دروغ بستن، تحیر و دروغ بزرگی كه شنونده را مبهوت می سازد به كار رفته است.

این واژه 6 بار به معنای افترا به كار رفته است. واژه دیگر افك به معنای وارونه كردن و دروغ و بهتان است كه در 30 بار به معنای افترا در قرآن آمده است.

كذب در آیه 18 سوره هود و 32 و 60 سوره زمر به معنای افترا به كار رفته است. رمی در آیه 112 سوره نساء و 4 و 23 سوره نور نیز به معنای اتهام و پرتاب افترا و نسبت دادن دروغ به دیگری به كار رفته.

تقوّل (به تشدید واو) نیز گاه به معنای دروغ و نسبت غیرواقعی به دیگری در قرآن آمده است.

در داستان حضرت یوسف(ع)، همسر عزیز، برای رهایی از اتهام كام گرفتن، آن حضرت را متهم می سازد تا با افترا خود را از پیامدهای گناه و جرم برهاند. (یوسف آیه 25)

به حضرت مریم نیز در تولد عیسی(ع) بهتان و افترا زده می شود كه در آیات 27 و 28 سوره مریم خداوند آن را بیان می كند.

این ها مواردی از اتهام اجتماعی است كه نسبت به این دو بزرگوار انجام شده تا در وضعیتی قرار گیرند كه از نظر اجتماعی شخصیت خود را از دست داده و نتوانند از وضعیت اجتماعی خود به طور درست و صحیحی بهره برند. انگیزه ها و اهداف افترا افترا زدن از سوی اشخاص برای اهداف مختلفی صورت می گیرد كه یكی از آن ها دنیاطلبی است.

گاه انسان برای رسیدن به اموال و یا مقام های دنیوی دست به ارتكاب افترا می زند. در این باره می توان به عالمان یهودی اشاره كرد كه برای حفظ موقعیت اجتماعی خود و رسیدن به مال اندك دنیوی حاضر شدند به خدا افترا بندند و مردمان را بر گرد خود نگه دارند. هدف از افترا به خدا از سوی ایشان تنها حفظ موقعیت اجتماعی خود به عنوان رهبران جامعه بود تا بتوانند از رفاه و اموالی كه از این طریق به دست می آورند بهره ببرند. (بقره آیه 79)

برخی از افراد نیز برای این كه بتوانند از اموال دیگران به ناحق استفاده كنند، دست به افترا می زدند كه از آن جمله برخی یهودیان بودند. آنان برای این كه اموال امانتی را به صاحبان آن برنگردانند نسبت دروغ به دیگران می دادند.(آل عمران آیه 75) در همه جوامع این مسئله وجود دارد تا ازحق زیردستان و كسانی كه اختیار آنان در دست فردی است، سوءاستفاده شود. از این دسته می توان به افرادی اشاره كرد كه برای به دست آوردن مال همسران و زنان خود با اتهام و افترا، حقوق آنان را پایمال می كردند. (نساء آیه 20)

تبرئه خود و نجات از جرم و جنایتی ارتكابی، از اهداف افترا زدن است. چنان كه در داستان یوسف(ع) همسر عزیز با این روش می كوشد تا خود را تبرئه و آن حضرت را به ناحق متهم سازد.

در موردی دیگر قرآن به یكی از مسلمانان اشاره می كند كه مرتكب سرقت می شود و برای تبرئه خود، مال دزدی را در خانه دیگری می افكند تا خود را تبرئه و بی گناهی را به افترا متهم سازد. (نساء آیه 112)

عوامل و زمینه های افترا قرآن برای این صفت زشت، عوامل و زمینه هایی را بیان می كند كه می توان به وسوسه های شیطان (بقره آیه 168 و شعراء آیه 221) اشاره كرد. بی ایمانی به خدا و پیامبر و معاد نیز زمینه مناسبی را برای ارتكاب گناهان و تقویت صفات زشت و ناپسند فراهم می آورد. كسی كه به خدا و معاد ایمان نداشته باشد، انگیزه ای برای این كه دیگری را به دردسر نیاندازد و یا در حق وی ظلم عملی و یا كلامی نكند، نداشته و به آسانی هر گناه و جرمی را مرتكب می شود. خوی استكباری و برتری طلبی و غرور از دیگر زمینه های افتراست. (زمر آیه 59) چنان كه خودپسندی و روحیه خودخواهی باعث می شود انسان به دیگران افترا بزند (نساء آیه 49 و مائده آیه18)

گاه به جهت جهل و پیروی از ظن و گمان، انسان مرتكب گناه افترا می شود و بدون دلیل و علتی، دیگری را به چیزی متهم می كند كه نادرست و باطل است. (یونس آیه 68 و نجم آیات 27 و 28) آثار اجتماعی افترا افترا سخنی باطل و دروغ است كه باعث اشاعه منكر در جامعه می شود و امنیت روحی و روانی آن را با خطر مواجه می سازد، ازاین رو همگان وظیفه دارند با مساله افترا به عنوان یك معضل و ناهنجار اجتماعی برخورد كنند و در كاهش ناهنجاری و یا ابطال اتهامات و افترای مفتریان بكوشند. هر كسی این حق را دارد تا از خود دفاع كند و مفتریان را به اتهام افترا به دادگاه بخواند.

افراد جامعه نیز وظیفه دارند تا در برابر نقل و انتشار افترا از خود واكنش نشان دهند و نگذارند سخنان دروغ در جامعه و شهروندان منتشر گردد. بر همین اساس، قرآن كریم، مسلمانانی را كه خبر افترا به یكی از همسران پیامبر را شنیدند و در برابر آن سكوت كردند، به شدت سرزنش كرده و می فرماید: چرا هنگامی كه چنین اتهام و افترایی را شنیدید نسبت به مثل خود گمان خیر و درستی نبردید ونگفتید این یك دروغ بزرگ و آشكار است. (نور آیه 12) و این كه چرا هنگامی كه چنین افترایی را شنیدید آن را سبك شمردید و نگفتید ما مجاز نیستیم از آن سخن بگوییم؛ زیرا این دسته از اتهامات و دروغ ها، بهتان و افترایی بزرگ است (همان آیه16)

قرآن با اشاره به فلسفه رد اتهام و افترای نسبت به مومنان و شهروندان بی گناه و سالم و عدم سكوت مومنان، به این مساله توجه می دهد كه این گونه رفتار و واكنش نامناسب نسبت به افترا و بهتان زنندگان موجب می شود تا جامعه امنیت اخلاقی خود را از دست بدهد و از سوی دیگر زشتی ها و قبایح در جامعه عادی شده و رفتار ناپسند گسترش یابد و گناهان قبیح امری معمولی تلقی شود. در حقیقت تكرار افترا و یا عدم واكنش مناسب با آن موجب گسترش امر ناپسند دیگری می شود. كسانی كه خود به افترا و اتهامات با سكوت و یا پخش و انتشار آن دامن می زنند كسانی هستند كه امور ناهنجار و زشت را دوست می دارند و می كوشند با شكستن تابوها و حریم ها زمینه را برای كارهای ناپسند و ناهنجار آماده كنند. (نور آیه 19) از اینرو قرآن با تهدید به عذابی سخت می كوشد تا از پخش هرگونه فساد و اشاعه ناهنجارهای اجتماعی و كمك به نشر و گسترش آن جلوگیری كند و حریم خصوصی افراد و شهروندان را حفظ كند و از امنیت اخلاقی جامعه پاس دارد. (همان)

تبرئه خود و نجات از جرم و جنایتی ارتكابی، از اهداف افترا زدن است. چنان كه در داستان یوسف(ع) همسر عزیز با این روش می كوشد تا خود را تبرئه و آن حضرت را به ناحق متهم سازد.

دربار افترا و بهتان به زنان و همسران افزون بر سخت گیری های معمولی، از افترازنندگان می خواهد كه همزمان چهار شاهد عادل را برای اثبات مساله حاضر كنند وگرنه باید خود را آماده مجازاتی سخت در دنیا كنند. (نور آیه 4) این كه فرد افترا زننده در برخی از موارد با حدود و قوانین تشدیدی، كیفر می شود از آن روست تا امنیت اخلاقی و حریم خصوصی شهروندان امان ماند. (نور آیه 19 و 4) كسانی كه بهتان می زنند و با اعمال و رفتار ناهنجار خویش، حریم های اخلاقی را می شكنند و امنیت اخلاقی را مختل می سازند نه تنها از سوی خداوند در دنیا مجازات می شوند بلكه به آنان وعده داده شده است كه در آخرت نیز گرفتار عذابی سخت می شوند و این عذاب نسبت به آنان دو برابر خواهد بود. (هود آیه 20) آنان در دنیا ممكن است گرفتار خشم الهی شوند (اعراف آیه 152) و از سویی گرفتار لعن و نفرین (هود آیه 18) و خسران در دنیا و آخرت گردند (انعام آیه 140) و قطعاً از رستگاری و هدایت خداوند محروم خواهند شد. (نحل آیه116)

ازآیات قرآنی می توان به این نتیجه رسید كه افترا و بهتان به جهت آثار مخرب و زیانبار در دو حوزه فردی و اجتماعی از صفات و هنجاری های ناپسندی است كه هم از نظر حقوقی جرم و هم از نظر اخلاقی زشت و ناپسند است و هم از نظر اجتماعی مخل امنیت و از نظر روان شناسی موجب بحران شخصیت می شود و انسان سالم را از حالت تعادل بیرون می برد.

منبع:

روزنامه كیهان، حیدر اسداللهی، با اندكی تلخیص