محور وحدت امت اسلامی
هم خود نبىاكرم از لحاظ شخصیت، در اوج قلّه عالم آفرینش است؛ چه در آن ابعادى كه براى بشر قابل فهم است، مثل همین معیارهاى عالى انسانى - عقل، تدبیر، هوشمندى، كرم، رحمت، عفو، قاطعیت و از این قبیل چیزها - چه در آن ابعادى كه از مرتبه ذهن انسان بالاتر است - ابعاد نشاندهنده تجلّى اسم اعظمِ حق در وجود پیغمبر اكرم و مقام قرب پیغمبر به خداى متعال - كه ما از اینها فقط نامى و صورتى مىشنویم و مىدانیم و حقیقت آن را خداى بزرگ و اولیاى بزرگش مىدانند و هم پیام آن بزرگوار یك پیام بالاترین و بهترین براى سعادت انسان است؛ پیام توحید، پیام ارتقاء مرتبه انسان و پیام تكامل وجود بشر.
درست است كه بشریت، تا امروز توفیق پیدا نكرده است كه این پیام را بهطور كامل در همه ابعادش در زندگى خود پیاده كند؛ ولیكن بىگمان حركت تعالى و ترقّى انسان، یك روز به اینجا خواهد رسید. این یك نقطه اوج و یك تعالى براى انسان است. با فرض اینكه فكر و فهم بشریت و ادراكات عالى و دانش او رو به پیشرفت است و پیام اسلام، هم زنده است، شكّى نیست كه یك روز این پیام، جاى خود را در زندگى جامعه بشرى پیدا خواهد كرد. حقّانیت پیام نبوى، حقّانیت توحید اسلام، درس اسلام براى زندگى و راه اسلام براى سعادت و پیشرفت انسان، بشر را به آن نقطهاى خواهد رساند كه این جاده روشن و هموار را پیدا كند و در آن قدم بگذارد و پیش برود و تعالى و تكامل خود را بیابد.
آنچه كه براى ما مسلمانها مهم است، این است كه معرفت خود را نسبت به اسلام و پیغمبر گرامى اسلام، زیاد كنیم. امروز در دنیاى اسلام یكى از دردهاى بزرگ، درد تفرقه و جدایى است. محور وحدت عالم اسلام، مىتواند وجود مقدّس پیغمبر - نقطه اعتقاد همه؛ نقطه تمركز عواطف همه انسانها - باشد. ما مسلمانها هیچ نقطهاى را به این روشنى و به این جامعیت - مثل وجود مقدّس پیغمبر - نداریم؛ كه هم مسلمانها به او معتقدند، هم علاوه بر اعتقاد، یك پیوند عاطفى و معنوى، دلها و احساسات مسلمانان را به آن وجود مقدّس، متّصل كرده است. این بهترین مركز وحدت است.
تصادفى نیست كه ما مشاهده مىكنیم در این سالهاى اخیر، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحلیلهاى مغرضانه مستشرقین،نسبت به ساحت مقدس نبىاكرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى كشیشان مسیحى در نوشتهها، گفتارها و كارهاى هنریشان و در دورانى كه تاریخ نویسى مستشرقین باب شد، همانها در آثارشان به شخصیت پیغمبر اكرم اهانت مىكردند. در قرن گذشته هم باز دیدیم كه مستشرقین غیرمسلمانِ غربى یكى از نقاطى را كه مورد تشكیك و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصیت مقدس و مبارك نبىاكرم بود!
مدت ها فاصله شده بود؛ ولى اخیراً باز شروع كردند. در چند سال اخیر، انسان یك تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پلید و شومى را در اكناف عالم نسبت به شخصیت نبىاكرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم مشاهده مىكند. این كار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به این نقطه توجّه شده است كه مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاكرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مركز را مورد مناقشه قرار مىدهند.
علماى اسلام، روشنفكران مسلمان، نویسندگان، شعرا و هنرمندان در دنیاى اسلام، امروز وظیفه دارند تا آنجایى كه توان آنها اجازه مىدهد، شخصیت نبىاكرم و ابعاد عظمت این وجود بزرگ را براى مسلمانان و غیر مسلمانان ترسیم كنند. این امر به اتّحاد امت اسلامى و به خیزشى كه امروز در نسلهاى جوان امت اسلام به سوى اسلام مشاهده مىشود، كمك خواهد كرد.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام به مناسبت هفدهم ربیعالاوّل
31/ 03/ 79
--------------------------------------------------------------------------------
یكى از صدقات جاریه انقلاب كه به بركت ذهن بیدار امام راحل رضوان اللَّه تعالى علیه تحقّق پیدا كرد، این بود كه ایام ولادت نبىّ اكرم علیه و على آله الصّلاة و السّلام، به عنوان ایام وحدت معرفى شد. از این جهت این مسأله جالب است كه وحدت اسلامى یك آرزوست. بعضى واقعاً این آرزو را دارند، بعضى هم یك حرفى مىزنند؛ لقلقه لسانى است. به هر صورت این آرزو، یك راه عملى لازم دارد.
هیچ آرزویى بدون مجاهدت و تلاش تحقّق پیدا نمىكند و وقتى كه ما به راههاى عملى براى این مقصود و این آرزو فكر مىكنیم، یكى از بهترینها و بزرگترینها، همین شخصیت عظیم الشّأن عالم خلقت، یعنى وجود مبارك پیامبر گرامى و مركزیّت این بزرگوار براى عواطف و عقاید عامّه مسلمین است. در بین حقایق و معارف اسلامى، چیزى كه به این صورت مورد توافق آراء و عقاید و نیز عواطف همه مسلمین باشد، شاید نداشته باشیم یا خیلى نادر باشد؛ چون عواطف هم نقش زیادى دارد. به غیر از بعضى اقلیّتها و جمعیتهاى جدا شده از عامّه مسلمین كه به عواطف چندان اهمیت نمىدهند و كارى به محبّت، توجّه و توسّل ندارند، عامّه مسلمین، با عواطف نسبت به نبىّ اكرم علیه و على آله الصّلاة والسّلام سروكار دارند. بنابراین، وجود این بزرگوار مىتواند محورى براى وحدت باشد.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى 24/ 05/ 74
--------------------------------------------------------------------------------
مسلمین و روشنفكران اسلامى باید بر روى شخصیت و تعالیم این بزرگوار و محبّت به این بزرگوار، با دید همه گیر نسبت به اسلام سرمایه گذارى كنند. از جمله عواملى كه مىتواند محور این وحدت قرار گیرد و همه مسلمین مىتوانند بر آن اتّفاق نظر كنند، تبعیّت از اهل بیت پیغمبر است. اهل بیت پیغمبر را همه مسلمین قبول دارند. البته شیعه اعتقاد به امامت آنان دارد؛ غیر شیعه، آنان را به معناى امامت در اصطلاح شیعى، امام نمىداند، لكن از بزرگان اسلام كه مىداند، خانواده پیغمبر كه مىداند، مطّلع از معارف و احكام اسلامى كه مىداند. مسلمین باید در عمل به كلمات ائمّه علیهم السّلام و اهل بیت پیغمبر، اتّفاق كلمه كنند. این یكى از وسایل وحدت است.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى 24/ 05/ 74
--------------------------------------------------------------------------------
ولادت نبىّ اكرم، براى هر فرد مسلمان نقطهاى برجسته در تاریخ است. بعدها همین ولادت به یك حركت عظیم در تاریخ بشر منتهى شد. هر فضیلتى كه در دنیا، ولو بهطور غیرمستقیم وجود دارد، ناشى از آن بعثت و اقامه مكارم اخلاق بهوسیله آن پیغمبر عظیمالشّأن است. هر مسلمانى مىداند كه براى تمركز عواطف دنیاى اسلام و احساساتِ فرَقِ مختلفِ مسلمین، نقطهاى بهتر از وجود مقدّس پیغمبر اكرم وجود ندارد؛ چون همه مسلمین این بزرگوار را دوست دارند و وى محور امّت اسلامى در طول تاریخ است. پس این ولادت براى ما حائز اهمیت است.
گزیدهای از بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار كارگزاران و مسؤولان نظام و مهمانان كنفرانس وحدت اسلامى 04/ 06/ 73
--------------------------------------------------------------------------------
پیامبر(ص) محور اصلى تجمع مسلمانان
مطلب دوم، در مورد شخص نبىّاكرم(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) است. نام و یاد و محبت و حرمت و تكریم این بزرگوار، محور اصلى براى تجمع همهى آحاد مسلمان در همهى دورههاى اسلامى است. هیچ نقطهى دیگرى در مجموعهى دین وجود ندارد كه این طور از همهى جهات - هم جهات عقلى، هم جهات عاطفى، هم جهات روحى و معنوى و اخلاقى - مورد قبول و توافق و تفاهم همهى فِرَق و آحاد مسلمین باشد. این، آن نقطهى مركزى و محورى است.
قرآن و كعبه و فرایض و عقاید، همه مشتركند؛ اما هر كدام از اینها، یك بُعد از شخصیت انسان - مثل اعتقاد، محبت، گرایش روحى، حالت تقلید و تشبّه و تخلق عملى - را به خود متوجه مىكند. وانگهى در میان مسلمانها، غالب این چیزهایى كه گفته شد، با تفسیرها و دیدگاههاى مختلف مورد توجه است؛ اما آنچه كه همهى مسلمانها از لحاظ فكر و اعتقاد و - مهمتر از عاطفه و احساس - وحدت و تفاهم، روى او اشتراك دارند، وجود مقدس پیامبر خاتم و نبىّاكرم حضرت محمّدبن عبداللَّه(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) است. این نقطه را باید بزرگ شمرد. این محبت را باید روزبهروز بیشتر كرد و این گرایش معنوى و روحى به آن وجود مقدس را باید در ذهن مسلمین و در دل آحاد مردم تشدید كرد.
شما مىبینید كه در توطئه و تهاجم فرهنگى به اسلام، یكى از قسمتهایى كه مورد توطئهى خباثتآمیز دشمن قرار مىگیرد، همین وجود مقدس و بزرگوار است كه در آن كتاب شیطانى(کتاب آیات شیطانی) مورد تهاجم قرار گرفت و نشان داد كه توطئهى دشمن در مجموعهى عقاید و عواطف ملت مسلمان، به كجاها ناظر است.
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با قاریان چهل كشور جهان و جمعى از روشنضمیران، در سالروز بعثت رسولاكرم(ص) 04/ 12/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
بزرگترین مایه وحدت
وجود نبىّ مكرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم)، بزرگترین مایهى وحدت در همهى ادوار اسلامى بوده است و امروز هم مىتواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدسِ بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مركز و محور عواطف و عقاید همهى مسلمانهاست و همین محوریت، یكى از موجبات انس دلهاى مسلمین و نزدیكى فِرَق اسلامى با یكدیگر به حساب مىآید.
ابعاد شخصیت نبىّ اكرم را هیچ انسانى قادر نیست به نحو كامل بیان كند و تصویر نزدیك به واقعى از شخصیت آن بزرگوار ارایه نماید. آنچه ما از برگزیدهى پروردگار عالم و سرور پیامبرانِ سراسر تاریخ شناخته و دانستهایم، سایه و شبحى از وجود معنوى و باطنى و حقیقى آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم براى مسلمانان كافى است تا اولاً، حركت آنها را به سمت كمال تضمین كند و قلهى انسانیت و اوج تكامل بشرى را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیاً، آنها را به وحدت اسلامى و تجمع حول آن محور تشویق كند. بنابراین، توصیهى ما به همهى مسلمانان عالم این است كه روى ابعاد شخصیت پیامبر و زندگى و سیره و اخلاق آن حضرت و تعالیمى كه از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، كار زیادى بشود.
باید روى معرفى شخصیت رسول اكرم(ص) كار كنیم
بعد از دوران قرون وسطى كه در دنیاى مغرب زمین و مسیحیت، تهاجم تبلیغاتى وسیعى نسبت به شخصیت رسول اكرم(ص) انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخوردهى اسلام فهمیدند كه یكى از راههاى مبارزه با اسلام این است كه چهرهى نبىّ مكرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) را مخدوش بكنند و كارهاى زیادى هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز كه دشمن به نحو مستمر و با شیوههاى مختلف، روى امحاى شخصیت پیامبر از ذهنهاى آزادگان عالم كار كرده است، مردم بسیارى در دنیا هستند كه اگر پیامبر اسلام را به همان اندازهیى كه مسلمانها مىشناسند یا حتّى كمتر از آن بشناسند - یعنى حقیقتاً فقط شبحى از آن چهرهى منوّر بر دلهاى آنان آشكار بشود - عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامى تضمین خواهد شد. ما باید روى این مسأله كار كنیم.
بزرگترین تبلیغ براى اسلام، شاید همین باشد كه ما چهرهى پیامبر اسلام را براى بینندگان و جویندگان عالم روشن كنیم و بسیار بجاست قبل از آن كه دشمنان و مخالفان، با روشهاى و شیوههاى فرهنگى و هنرى پیچیدهى خود، چهرهى آن بزرگوار را در اذهان مردمِ بىخبرِ عالم مخدوش كنند، مسلمانانِ هنرمند و مطلع و وارد به شیوههاى گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظّم و مكرّم، كار علمى و فرهنگى و هنرى و تبلیغى بكنند. اینها كارهاى لازمى است.
شما در همین اواخر ملاحظه كردید كه وقتى استكبار جهانى به بركت انقلاب اسلامى، با رشد معنوى اسلام مواجه شد و در جبههى نظامى و سیاسى نتوانستند انقلاب و جمهورى اسلامى را - كه امروز مظهر و نمودار اسلام عملى است - بكوبند و شكست بدهند و خواستند به تهاجم فرهنگى دست بزنند، مزدور خودشان را وادار كردند تا به شخصیت رسول اكرم و نبىّ معظّم اهانت بكند و شیطان صفتى، به دستور شیاطین زر و زور عالم، آن كتاب شیطانى(کتاب آیات شیطانی) را بنویسد كه البته با پاسخ و عكسالعمل قاطع مسلمین عالم و در مقدّم آنان، امام بزرگوار و رهبر عظیمالشّأن و فقید ما مواجه شدند كه به هدر بودن خون آن شیطان صفت و اعدام او حكم كردند.
پس، یك مطلب این است كه باید روى معرفى شخصیت رسول اكرم كار كنیم، و نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلكه ابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار مثل: اخلاقیات و روش حكومت و مردمدارى و عبادت و سیاست و جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم. نه فقط هم كتاب بنویسیم، بلكه باید كار هنرى و تبلیغى را با شیوههاى جدید و با استفاده از تكنیكهاى موجود شروع كنیم و نه فقط در جمهورى اسلامى، بلكه در همهى انحاى جهان اسلام، آن را انجام دهیم.
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، روحانیون و مسؤولان و ائمهى جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهاى كردستان و كرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، مباركه، سرخه و خواف 24/ 07/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
منجی بزرگ بشریت
یقیناً آن روزى كه دنیاى ظلمانىِ زمان ولادت پیغمبر، با نور الهىِ این وجود مقدّس منوّر شد، باید مبدأ تاریخ جدیدى براى بشریت محسوب شود. همانطورى كه امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در بیاناتشان فرمودند، در آن روز بر اثر حاكمیت قوانین و سلطههاى ظالمانه، نور سعادت از میان جوامع بشرى رخت بربسته بود؛ «والدّنیا كاسفة النّور، ظاهرة الغرور». نور وجود پیغمبر از همان آغاز، نشانههاى حاكمیت حق و دلایل حضور برهان الهى را در میان مردم آشكار كرد. عجایبى كه در هنگام ولادت پیغمبر اكرم رخ داده است، در حقیقت هشدارى به بشریت و تاریخ محسوب مىشود. اینكه كاخ كسرى در هنگام این ولادت آسیب ببیند، یا آتشكدههایى خاموش شود، یك معناى نمادین هم دارد. معناى نمادین این حقایق و حوادث این است كه با ظهور این مولود مبارك، راهى در مقابل پاى بشر گذاشته خواهد شد و بشریّت باید از ظلماتِ اوهام و نظامهاى ظالمانه نجات پیدا كند. اینكه چه كسانى این راه را انتخاب كنند و با قدرت بپیمایند و چه كسانى از آن اعراض كنند و به خیرات آن نرسند، به اراده و خواست انسانها بستگى دارد. خود آنها هستند كه سرنوشت و آینده خودشان را به دست خود انتخاب مىكنند؛ لیكن این راه در مقابل انسانها گذاشته شده است. علاوه بر این، سنّت الهى هم بر این است كه حركت عمومى بشر، به سمت همین هدفهاى والا ترتیب داده شود. این چیزى است كه بهطور قهرى و طبیعى، جامعه بشریّت به سمت آن حركت مىكند. همچنان كه همه حوادث تاریخ هم این را نشان داده است؛ تعالى علمى بشرى و پیشرفت معرفتى انسان، همه در جهت تعالیم نبىّ اكرم اسلام و به سوى نهایتِ این راه است.
امروز هم بیش از همیشه، انسانها به تعالیم روشنگر پیغمبر اسلام احساس نیاز مىكنند. ملت ما مفتخر است كه بحمداللَّه با اراده و تصمیم و ایستادگى و مقاومت خود، اوّلاً این راه را آگاهانه انتخاب كرد؛ ثانیاً بر پیمودن این راه استقامت ورزید و پافشارى كرد. براى ملت ایران افتخار بزرگى است كه پرچمدار دعوت نبوى در همه عرصههاى حیات باشد. اسلام فقط براى این نیامد كه اعتقادى را در زوایاى قلب و ذهن انسانها بهوجود آورد؛ ولو آن اعتقاد، در عمل و زندگى آنها هیچگونه اثرى نگذارد. اسلام آمد تا زندگى را متحوّل كند و راه بشر را تصحیح نماید. اعتقاد به اسلام، سرچشمه عمل بشر است. احكام و قوانین اسلام، فراگیرِ همه عرصههاى زندگى انسانهاست - زندگى اجتماعى، زندگى فردى، زندگى سیاسى و مشى اقتصادى - و اسلام براى همه آنها برنامه و راهنمایى دارد. امروز بحمداللَّه ملت ایران مفتخر است كه همه عرصههاى زندگى خود را تحت تعلیم اسلام گذاشته است. البته واقعیّت زندگى ما، با آن چیزى كه اسلام از ما مىخواهد، فاصله بسیار زیادى دارد؛ لیكن جهتگیرى نظام اسلامى به سمت پُر كردن این فاصله است و بحمداللَّه به فضل انقلاب و با راهنمایى امام بزرگوار و با همّت مجاهدانه ملت ایران، در این سالها این جهتگیرى را داشتهایم و روزبهروز ملت ایران در این راه راسختر شده است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ولادت نبىاكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 20/ 03/ 80
--------------------------------------------------------------------------------
در مقیاسهاى بشرى، مبارك بودن یك مولود و یك ولادت، به آثارى است كه بر آن ولادت مترتّب مىشود؛ چه مستقیم و چه غیرمستقیم. اگر این مقیاس، مقیاس درستى است - كه هست - باید عرض كنیم، مباركترین مولودى كه در طول تاریخ متولّد شده است، وجود مقدّس نبىّمكرّم اسلام صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم است. این بركات، از لحظه ولادت شروع مىشود؛ این عجیب هم نیست. حضرت عیسى علیهالصّلاةوالسّلام در آغاز ولادت فرمود: «و جعلنى مباركاً این ما كنت». مبارك بودن خود را از اوّلین ساعات یا اوّلین روزهاى ولادت اعلام كرد. در مورد پیامبر ما نیز همینطور است.
آنچه تواریخ ثبت كردهاند كه كنگره كاخ كسرى فرو ریخت، یا آتشكده قدیمى خاموش شد - و از این قبیل علائم و نشانههایى كه ثبت شده است - اینها همه مبشّرات بركات وجود این موجود عظیم است. هر آنچه در این عالم بر اساس حاكمیت شرك و كفر و استبداد و ظلم و تفرقه بین آحاد انسان وجود داشته است، باید به بركت وجود این انسان والا و ممتاز و بىنظیر، بتدریج زایل شود. آنچه آن بزرگوار در مقام عمل و مجاهدت برعهده گرفت، سنگینترین بخش این كار بود. شروع این راه و آغاز این دعوت، مهمترین بخش این كار محسوب مىشد.
اشكال دنیاى آن عصر این بود كه آحاد مردم و طبقات جامعه در همه جاى عالم، به حاكمیت غیر خدا، به حاكمیت طاغوتها، به حاكمیت ظلم و به اختلاف طبقات خو گرفته بودند. چه كسانى باید در مقابل این مظاهر بایستند؟ قاعدتاً مظلومان. وقتى مظلومان خودشان هم باور مىكنند كه باید حاكمیت ظلم مستقر باشد، امید اصلاح از بین مىرود. بیدار كردن مردم، بیدار كردن دنیا و بیدار كردن بشریّت، كار بزرگ پیامبر اكرم و دعوت نبوى بود؛ «ان هو الّا ذكر للعالمین». این ذكر است، یاد است، تذكّر است، هشدار است، بیدارباش براى همه بشر است. آنجایى كه خودِ آن بزرگوار متصدّى و متحمّل این بیدارباش شد، جزو سختترین جاها بود. تعصّبها، قبیلهگریها، مسائل شخصى و فردیتهاى گوناگون، كار آن بزرگوار را دشوار مىكرد. آن حضرت مجاهدت سختى را متحمّل شد، تا توانست این بنبست بشرى را باز كند و این صخره عظیم را بشكافد. بعد از آن تا امروز، هر كس هر حركتى كرده است، به دنبال آن بزرگوار و در ادامه آن راه و با كمك ضرب دست این انسان والا بوده است.
فقط هم مسلمانان نیستند كه از تعالیم نبوى بهره گرفتهاند. دانش امروزِ دنیا، تمدّن امروزِ دنیا، معرفتى كه امروز در این دنیا هست و پیشرفت كاروان بشر، مرهون وجود اوست.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 10/ 04/ 78
--------------------------------------------------------------------------------
ولادت نبىّ اكرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم، از چند نظر براى ما مسلمانان حائز اهمیّت است. یعنى سالگرد بسیار بامعنا و پرمضمونى است. جهت اوّل این است كه ولادت آن بزرگوار، در دنیا و در تاریخ، در زمانى واقع شد كه بشریّت بر روى هم - نه یك ملت خاص یا اهل كشور خاصّى را عرض كنیم؛ بلكه مجموعه بشریّت - دو خصوصیت بارز داشت. یكى از این دو خصوصیت این بود كه از لحاظ علمى و عقلانى و فكرى، نسبت به آحاد بشر در ادوار گذشته خودش، بسیار پیشرفته بود. در میان آنها، فلاسفهاى پدید آمده و دانشمندانى پیدا شده بودند - ریاضیدانها، پزشكان، مهندسین بزرگ - و تمدّنهایى سرِ پا شده بود. این تمدّنها، بدون علم كه نمىشد! آكادمیها درغرب، هگمتانهها در شرق، تمدّن چین، تمدّن مصر و تمدنهاى بزرگ تاریخى، همه عبور كرده بودند. یعنى بشر، كامل شده بود. این، یك خصوصیت.
خصوصیت دوم - كه جمع این دو خصوصیت با هم، خیلى عجیب است - این است كه بشر در آن روز از لحاظ اخلاقى، از همیشه گذشته، منحطتر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان كنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، بهشدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههاى حكومتهاى مردمكُش و ضدّبشرى بود. چنین وضعى در دنیا حاكم بود. كسى اگر تاریخ را ملاحظه كند، خواهد دید كه در آن دوران، همه بشریّت اسیر بودند. همانطور كه در كلام امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام است كه «فى فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت على سنابكها.» در نهایت فتنه و فشار و مشكلات و برادركشى. بشر زندگى تلخى را مىگذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیرالمؤمنین مىفرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمىآمد.» ...
اینكه در آثار و تواریخ هست كه كنگره كاخ كِسرى شكست و نشانههاى بتپرستى و شرك در گوشه و كنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرتنمایى الهى است، براى اعلام رمزىِ حضور این قدرتى كه قرار است همه پایههاى ظلم و فساد را درهم بشكند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاك و آراسته كند. این كار را پیغمبر بزرگوارِ ما كرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایى روبهرو شد و با جهادى بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویى انسانها به یكدیگرو ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یكدیگر، جلوگیرى كرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون كرد. یك بساط جدید و یك وضع جدید را در دنیا به وجود آورد. بدیهى است كه كار پیغمبر خاتم صلّىاللَّهعلیه وآلهوسلّم، این نبوده است كه همه دنیا را اصلاح كند. نه! آن بزرگوار بایستى این مستوره عملى را، این نمونه درست را از وحى الهى مىگرفت و به بشر مىداد، تا بشر در طول زندگى خود آن را به كار بندد، و از آن لحظه به لحظه استفاده كند. اینكه چه كسى به كار بست و چه كسى ضایع كرد، بحث دیگرى است. آن بزرگوار، رسالت خود را به تمام انجام داد و كار خود را كامل كرد و به جوار رحمت الهى پیوست.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و قشرهاى مختلف مردم در روز «ولادت پیامبر اكرم (ص) و امام صادق (ع)» 14/ 06/ 72
--------------------------------------------------------------------------------
خداى متعال به ما مسلمانان دستور داده است كه از پیامبر تبعیت كنیم. این تبعیت، در همه چیز زندگى است. آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلكه در رفتار خود، در هیأت زندگى خود، در چگونگى معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معاملهاش با دشمنان و بیگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چیز اسوه و الگوست. جامعهى اسلامى ما آن وقتى به معناى واقعى كلمه جامعهى اسلامىِ كامل است، كه خود را بر رفتار پیامبر منطبق كند. اگر به طور صددرصد مثل رفتار آن حضرت عملى نیست - كه نیست - لااقل شباهت به آن بزرگوار باشد؛ عكس جریان زندگى نبىّاكرم بر زندگى ما حاكم نباشد؛ در آن خط حركت بكنیم.
صحنهى اول از زندگى پیامبر، صحنهى دعوت و جهاد
در سه صحنه از صحنههاى مهم زندگى، جملات مختصرى از آن بزرگوار عرض مىكنم. البته در این باب كتابهاى مفصل نوشته شده است و سخن، طولانىتر و مبسوطتر از آن است كه در گفتارهایى از این قبیل بشود حق آن را ادا كرد. از هر خرمن گلى، خوشهیى باید چید؛ براى اینكه در ذهن ما یاد آن بزرگوار همیشه زنده باشد.
صحنهى اول از زندگى پیامبر، صحنهى دعوت و جهاد بود. كار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیاى ظلمانى زمان خود، پیامبر اكرم دچار تشویش نشد. چه آن روزى كه در مكه تنها بود، یا جمع كوچكى از مسلمین او را احاطه كرده بودند و در مقابلش سران متكبر عرب، صنادید قریش و گردنكشان، با اخلاقهاى خشن و با دستهاى قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامهى مردمى كه از معرفت نصیبى نبرده بودند، وحشت نكرد؛ سخن حق خود را گفت، تكرار كرد، تبیین كرد، روشن كرد، اهانتها را تحمل كرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع كثیرى را مسلمان كند؛ و چه آن وقتى كه حكومت اسلامى تشكیل داد و خود در موضع رئیس این حكومت، قدرت را به دست گرفت. آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونى در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههاى مسلح عرب - وحشیهایى كه در بیابانهاى حجاز و یمامه، همهجا پراكنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح مىكرد و آنها مقاومت مىكردند - و چه پادشاهان بزرگ دنیاى آن روز - دو ابرقدرت آن روز عالم؛ یعنى ایران و امپراتورى روم - كه پیامبر نامهها نوشت، مجادلهها كرد، سخنها گفت، لشكركشیها كرد، سختیها كشید، در محاصرهى اقتصادى افتاد و كار به جایى رسید كه مردم مدینه گاهى دو روز و سه روز، نان براى خوردن پیدا نمىكردند. تهدیدهاى فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه كرد. بعضى از مردم نگران مىشدند، بعضى متزلزل مىشدند، بعضى نق مىزدند، بعضى پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق مىكردند؛ اما پیامبر در این صحنهى دعوت و جهاد، یك لحظه دچار سستى نشد و با قدرت، جامعهى اسلامى را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود كه به بركت ایستادگى پیامبر در میدانهاى نبرد و دعوت، در سالهاى بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود.
صحنهى دوم از زندگى پیامبر، صحنهى رفتار با مردم
صحنهى دوم از زندگى پیامبر، رفتار آن حضرت با مردم بود. هرگز خلق و خوى مردمى و محبت و رفق به مردم و سعى در استقرار عدالت در میان مردم را فراموش نكرد؛ مانند خود مردم و متن مردم زندگى كرد؛ با آنها نشستوبرخاست كرد؛ با غلامان و طبقات پایین جامعه، دوستى و رفاقت كرد؛ با آنها غذا مىخورد؛ با آنها مىنشست؛ با آنها محبت و مدارا مىكرد؛ قدرت، او را عوض نكرد؛ ثروت ملى، او را تغییر نداد؛ رفتار او در دوران سختى و در دورانى كه سختى برطرف شده بود، فرقى نكرد؛ در همه حال با مردم و از مردم بود؛ رفقِ به مردم مىكرد و براى مردم عدالت مىخواست.
در جنگ خندق، وقتى كه مسلمین در مدینه از همه طرف تقریباً محاصره بودند و غذا به مدینه نمىآمد و آذوقهى مردم تمام شده بود، به طورى كه گاهى دو روز، سه روز كسى غذا گیرش نمىآمد كه بخورد، در همان حال پیامبر اكرم خودش در خندق كندن در برابر دشمن، با مردم مشاركت مىكرد و مانند مردم گرسنگى مىكشید.
صحنهى سوم از زندگى پیامبر، صحنهى ذكر و عبادت الهى
و بالاخره صحنهى سوم از زندگى پیامبر، ذكر و عبادت الهى آن حضرت بود. پیامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمىشد؛ نیمهى شب مىگریست و دعا و استغفار مىكرد. امسلمه یك شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا كردن است و اشك مىریزد و استغفار مىكند و عرض مىكند: «اللّهم و لا تكلنى الى نفسى طرفة عین». امسلمه گریهاش گرفت. پیامبر از گریهى او برگشت و گفت: اینجا چه مىكنى؟ عرض كرد: یا رسولاللَّه! تو كه خداى متعال اینقدر عزیزت مىدارد و گناهانت را آمرزیده است - «لیغفرلك اللَّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر» - چرا گریه مىكنى و مىگویى خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننى»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزى من را نگه خواهد داشت؟ این براى ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختى، در روز راحتى، در روزى كه دشمن انسان را محاصره كرده است، در روزى كه دشمن با همهى عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل مىكند، و در همهى حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نكردن، به خدا تكیه كردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.
گزیدهای از خطبههاى نماز جمعهى تهران 05/ 07/ 70
--------------------------------------------------------------------------------
رحمه للعالمین
این ولادت براى تاریخ بشریت، طلیعه رحمت الهى بود. در قرآن از وجود پیغمبر به عنوان «رحمةً للعالمین» تعبیر شده است. این رحمت، محدود نیست؛ شامل تربیت، تزكیه، تعلیم و هدایت انسانها به صراط مستقیم و پیشرفت انسانها در زمینه زندگى مادّى و معنویشان هم هست. مخصوص مردم آن زمان هم نیست؛ متعلّق به طول تاریخ است: «و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». راه رسیدن به آن هدف، عمل كردن به معارف و قوانین اسلام است كه براى بشر مشخّص شده است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام به مناسبت سالروز هفدهم ربیعالاوّل 29/ 02/ 82
--------------------------------------------------------------------------------
این ولادت بزرگ، ولادت برترین نمونههاى رحمت الهى براى بشریت بود؛ چون وجود آن بزرگوار و ارسال این پیامبر بزرگ، رحمت حق تعالى بر بندگان بود. این ولادت، ولادت رحمت است. دنیاى اسلام باید این نكته را درك كند كه این رحمت، یك رحمت منقطع نیست؛بلكه یك رحمت مستمر است. آن روز، بسیارى از افراد بشر، از روى جهالت یا به خاطر عصبیتهاى خودخواهانه، با این مظهر نور و هدایت بشر جنگیدند؛ با این كه پیامبر(ص) براى برداشتن بار از روى دوش بشریت، به جهان آمده بود: «ویضع عنهم اصرهم والاغلال التى كانت علیهم». چه بارهاى سنگینى بر دوش آحاد بشر آن روز بود! چه غلهاى سنگینى بر گردن بشر افكنده شده بود! امروز هم همین طور است. اگر كسى ادّعا كند كه بر دوش بشریت امروز، بارهایى سنگینى مىكند كه از بار دوش انسانهاى جاهل جزیرةالعرب در آن روز، سنگینتر است، سخن گزافى نگفته است. این ظلمى كه به آحاد بشر مىشود، این حقكشىاى كه در جوامع بشرى انجام مىگیرد، این غلبه دادن مادیّت بر زندگى بشر و راندن معنویت از محیط زندگى انسانها كه امروز به زور و با شیوههاى مختلف بر آحاد بشر تحمیل مىشود، اینها بار بر دوش بشریت است. آنچه كه امروز بشریت در دوران تمدّن صنعتى و زیر تشعشع مادّیگرى جذّاب و فریبنده احساس مىكند، سنگینتر و سختتر و - در مواردى - تلختر است از آنچه كه در ظلمات جاهلیت هنگام ظهور اسلام، حس مىكرد و بر دوش او سنگینى مىنمود!
اگر امروز بشریت متوجه این رحمت شود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان وحدت - و آن را بیابد و خود را از آن سیراب كند، بزرگترین مشكل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدّنهاى موجود عالم، بلاشك از تعالیم اسلام بهرهمند شدهاند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهیم عالى در بین بشر وجود دارد، متّخذ از ادیان الهى و تعالیم انبیا و وحى آسمانى است و بخش عظیمى از آن، به اسلام متعلق است؛ لیكن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام - كه هر دل با انصافى آن معارف را مىپذیرد و مىفهمد - نیازمند است. لذاست كه دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پیدا كرده است و بسیارى از غیر مسلمین هم دعوت اسلامى را پذیرفتهاند.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار رؤساى سه قوّه، كارگزاران نظام اسلامى و شخصیتهاى خارجى شركت كننده در كنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى 13/ 05/ 75
--------------------------------------------------------------------------------
بزرگترین ذخیره الهی
این روزِ بزرگ كه هم میلاد پیغمبر اكرم و هم میلاد امام جعفر صادق علیهالصّلاةوالسّلام است، یكى از مقاطع عظیم تاریخ بشر را به وجود آورده است. در مثل چنین روزى، خداوند متعال بزرگترین ذخیره الهى را كه وجود مقدّس پیامبر گرامى بود، به عرصه وجود آورد؛ این شروعِ یك مقطع تعیین كننده در سرنوشت بشر بود. در آیات ولادت پیامبر گفتهاند، وقتى آن بزرگوار متولّد شد، كنگرههاى كاخ كسرى ویران گردید؛ آتشكده آذرگشسب كه قرنها روشن بود به خاموشى گرایید؛ دریاچه ساوه كه در نظر عدّهاى از مردم در آن وقت، مقدّس شمرده مىشد، خشك شد و بتهایى كه بر گِرد كعبه آویخته بودند، سرنگون شدند. این نشانهها كه كاملاً رمزى و نمادین است، نشاندهنده جهتِ اراده و سنّت الهى در پوشاندن خلعت وجود به این موجود عظیم و این شخصیت والا و بىنظیر است. معناى این حوادثِ نمادین این است كه با این قدوم مبارك، بساط ذلّت بشر، چه به وسیله حاكمیت جبّاران و حاكمان مستبد - از قبیل آنچه در آن روز در ایران و روم قدیم وجود داشت - و چه به وسیله عبادت غیر خدا، باید برچیده شود. بشر باید به وسیله این مولود مبارك، آزاد شود؛ هم از قید ستمى كه به وسیله حكّامِ جور بر انسانهاى مظلوم در طول تاریخ تحمیل شده است، و هم از قید خرافهها و اعتقادات نادرستِ ذلّتآفرین كه انسان را در مقابل موجوداتِ پستتر از خود او یا در مقابل انسانهاى دیگر، خاضع و ذلیل و ستایشگر مىكند. لذا آیه قرآن در باب بعثت نبىّاكرم مىفرماید: «هو الّذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحقّ لیظهره على الدّین كلّه و كفى باللَّه شهیدا» . «لیظهره على الدّین كلّه» زمانبندى نشده است؛ این، جهت را نشان مىدهد. بشریت به وسیله این حادثه، باید به سمت آزادى معنوى، اجتماعى، حقیقى و عقلانى حركت كند. این كار شروع شد و ادامهاش دست خودِ ما انسانهاست. این هم یك سنّت دیگر در عالم آفرینش است.
اگر انسانها تلاش و كار و همّت خود را بیشتر به كار گیرند، به اهداف الهى - كه در برنامه الهى تعیین شده است - زودتر خواهند رسید؛ اما اگر به كار نگیرند و ضعف نشان دهند، در این راه سالیان درازى معطّل خواهند شد؛ مثل تیهِ بنىاسرائیل: «اربعین سنةً یتیهون فىالارض»؛ بنىاسرائیل به دست خود دچار سرگردانى و بیابانگردى شدند. بنىاسرائیل مىتوانستند مانع بروز آن سختى و تلخى شوند؛ مىتوانستند مدّت آن را كوتاهتر كنند؛ مىتوانستند مدّت آن را با ضعفهاى خود طولانیتر كنند. سرنوشت ما هم همین است. براى مسلمانان هم، جهت آفرینش بشر، بعثت و فلسفه اعزام رسل و انزال كتب از سوى پروردگار، هم بیان و هم تعیین شده است. خود انسانها هستند كه مىتوانند این راه را طولانى یا كوتاه كنند؛ مىتوانند خود را زودتر یا دیرتر به مقصد برسانند.
در سنّت الهى، اراده انسان تعیین كننده است. اینكه اسلام انسانها را به مجاهدت دعوت مىكند - «و جاهَدوا فىسبیلاللَّه» یا «و جاهِدوا فىاللَّه حقّ جهاده»؛ یعنى همه ظرفیت خود را در راه مجاهدت مصرف كنید - به خاطر این است كه اگر به این توصیه الهى عمل كردیم، به هدف الهى زودتر خواهیم رسید. هدف الهى، ثابت و قطعى و تخلّفناپذیر است. اگر ما عمل نكنیم، دیگران مىآیند و عمل مىكنند: «من یرتدّ منكم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقومٍ یحبّهم و یحبّونه». خداى متعال این راه و این سرمنزل و این سرنوشت را قطعى قرار داده است. آنچه قطعى نیست، عبارت است از زمان و مردمى كه سعادتِ بردن این گوى را از این میدان داشته باشند. این بسته به اراده من و شماست.
ملت ایران با رهبرى امام بزرگوار همّت كردند و توانستند یك قدم جلو بروند و پرچم اسلام را در اینجا بلند كنند. امروز در این كشور، پرچم شریعت محمّدى صلّىاللَّهعلیهوآله برافراشته شده است. ممكن بود این اتّفاق نیفتد یا ده سال و صد سال دیگر اتّفاق افتد. آنچه این مهم را در این مقطع تحقّق بخشید، اراده و تصمیم این ملت بر فداكارى و اعمال مجاهدت بود. این در همه جا سارى و جارى است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع مسؤولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده نبىاكرم(ص) و امام جعفر صادق (ع) 09/ 03/ 81
--------------------------------------------------------------------------------
سراج منیر
عمق بخشیدن به ایمان مردم و هدایت قلبى و معنوى انسانها در یك جامعه، اولین وظیفه مسؤولان امر است. «انّا ارسلناك شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الى اللَّه بأذنه و سراجا منیرا»؛ این وظیفه پیغمبر است؛ همین پیغمبرى كه امروز روز ولادت اوست. ما مىخواهیم همان راه را برویم. «هو الّذى بعث فى الأمیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة»؛ تزكیه و تعلیم، جزو وظایف اصلى پیغمبر است. در جوامع اسلامى، مسؤولان باید همان راه را بروند؛ باید تعلیم دهند و تربیت كنند؛ باید ایمان دینى را در ذهنها تقویت و راسخ كنند. این جزو وظایف ماست؛ این سپاسگزارى ما در مقابل این ملت است؛ این شكرانه ما در مقابل خداى متعال است كه این نعمتهاى بزرگ - این حضور مردمى - را به ما داده است. این دلها دست خداست. توجّه و اقبال و حضور و عزم و اراده و شوق مردم، نعمتهاى بزرگ الهى است كه ارزانى ما كرده است. باید اینها را شكر بگوییم. شكرانه این نعمت به این است: در راه اصلاح امور زندگى و تقویت ایمان دینى مردم باید همه تلاش خودمان را بكنیم.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ولادت نبىاكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 20/ 03/ 80
--------------------------------------------------------------------------------
سرمایه عظیم معنوی
امروز دنیاى اسلام، بخصوص به احیاى یاد پیامبر بزرگوار اسلام از همیشه محتاجتر است؛ بشریت هم محتاج همین نام مبارك و یاد مبارك و تعالیم مبارك است؛ لیكن قبل از آن كه ما بخواهیم به كلّ بشریت بپردازیم، دنیاى اسلام باید این سرمایه عظیم معنوى خود را بازشناسى كند. مثل ملتهایى كه قرنها بر روى منابع مادّىِ ناشناخته خودشان گرسنه خوابیدند، تا دیگران آمدند منابع آنها را غارت كردند، امروز دنیاى اسلام در كنار ذخایر عظیم معنوىِ خود، با مشكلات فراوانى دست و پنجه نرم مىكند و مىگذراند؛ در حالى كه این ذخایر عظیم و منابع بزرگ، مىتواند او را نجات دهد و به او كمك كند.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 21/ 04/ 77
--------------------------------------------------------------------------------
وجود نورانی
درباره وجود مقدّس نبّى اكرم، اوّلاً باید بگوییم كه معرفتِ آن بزرگوار بالنّورانیّه براى امثال ما میسّر نیست. حقیقت آن وجودِ معظّم و مكرّم و آن برترین موجود بشرى در همه تاریخ و عزیزترین موجود در عرصه وجود، از ابعاد مادّى فراتر است. از آنچه انسانها با عقل و تجربه و حواسِّ خود، از نبوغها و خردمندیها و دانشمندیها و تجربهها مىیابند و شخصیّتى را به مقام بالا و مكان رفیعى مىنشانند؛ یكى را فروتر از او، و باز یكى را فروتر از او، این وجود عزیز، از این سلسله مراتب بالاتر است.
اگر هیچ روایتى، هیچ آیهاى و هیچ اثر شرعىاى هم وجود نمىداشت، انسان مىتوانست به دلایل و اَمارات بفهمد. این معنا، معناى بسیار رفیعى است. كسانى كه اهل این معانى هستند، مىتوانند سنجى از آن نورانیّت را درك كنند. ما با همین حواسِّ ظاهرى و با محدودیّت خودمان، آن وجود عزیز و عظیم را مىبینیم و مىشناسیم و حس مىكنیم.
در همین ابعادى كه همه انسانها مىتوانند بفهمند، این وجود عظیمالشّأن، با هیچیك از بزرگانِ بشر قابل مقایسه نیست. مثلاً ملاحظه بفرمایید، وجود مقدّس علىبن ابىطالب علیهالصّلاة والسّلام، چشم بسیارى از فرزانگان عالَم را در گذشته و حال، به خود جلب كرده است و او را شخصیتى بزرگ و موجودى شبه افسانهها دانسته و توصیف كردهاند. اما همین شخصیت، با این ابعاد عظمت، در مقابل وجود مقدّس نبىّاكرم، یك شاگرد و یك فرزند كوچك و كسى است كه در مقابل آن عظمت، براى خود شأنى نمىشناسد. این طور ملاحظه كنید كه در مجموعه وجودِ با عظمت نبىّاكرم كه چون اقیانوسى بىكران است، شخصیت امیرالمؤمنین گم است. از این جا مىشود ابعاد آن عظمت را حدس زد.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز میلاد خجسته پیامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 01/ 05/ 76
--------------------------------------------------------------------------------
مولود مکرم
روز ولادت نبىّ بزرگوار اسلام، روز تدبّر در بركات بىپایان این مولود مكرّم است كه شاید بتوان گفت: بزرگترین بركات این ولادت عظیم، عبارت بود از هدیه كردن توحید و عدالت به جوامع بشرى. انسانها امروز هم، كه روز پیشرفت علم و ترقیّات عظیم فكرى بشرى است، در عالم اعتقاد، اسیر شركند؛ حتى در كشورهاى بسیار پیشرفته از لحاظ مادّى. پس، معلوم مىشود كه اعتقاد به توحید، با همه بركاتى كه دارد، به نورانیّتى احتیاج دارد كه جز از طریق عقلى كه با وحى الهى هدایت شده باشد، رسیدن به آن، امكانپذیر نیست. این هدیه را، پیغمبر مكرّم ما به بشریّت داد؛ همچنان كه انبیاى گذشته داده بودند. اعتقاد به توحید، در جان و قلب و حتّى در زمینه زندگى انسان، داراى بركاتى است كه باید به آنها اندیشید و به سمت آثار و بركات توحید حركت كرد.
یكى دیگر از هدیههاى بزرگ الهى كه به وسیله این مولود مكرّم به بشریّت هدیه شد، عدل وعدالت بود؛ هدیه عدل و عدالت به انسانى كه گرفتار بىعدالتى است. از اوّل تاریخ تا امروز نیز، همچنان، گرفتارىِ بزرگ بشریّت، گرفتارىِ بىعدالتى است. این دینى كه مولودِ مكرّمِ امروز به بشریّت عرضه كرد، انسانها را به چنین نقطههاى برجستهاى مانند توحید و عدل در زندگى انسان، دعوت مىكند. پس، بركات این روز، بركاتى است كه اوّلاً متعلق به همه بشریّت است؛ یعنى هر كس كه بتواند از آن استفاده كند؛ ثانیاً، مخصوص به زمان خاصّى نیست. امروز هم بشر به این احتیاج دارد كه به توحید خالص و دستور عدل اسلامى و نسخهاى كه اسلام براى عدالت به بشریّت داده است برگردد، كه فرمود: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ اَتْقیكُم.» یعنى دعوت به تقوى و پرهیزكارى؛ دعوت به دور ریختن انگیزههاى تفرقه بین انسانها؛ مثل قومیت و نژاد و خون و رنگ و از این چیزها.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام، بهمناسبت سالروز ولادت رسولاكرم(ص) و امام جعفرصادق (ع) 24/ 06/ 71
--------------------------------------------------------------------------------
معلم همهی نیکیها
چون پیغمبر اسلام معلم همهى نیكىها و معلم عدالت، انسانیت، معرفت، برادرى و معلم رشد و تكامل و پیشرفت دائمى بشر تا انتهاى تاریخ بود. بشر كى مىتواند زمانى را تصور كند كه از این درسهاى گرانبها بىنیاز باشد؟ بشریت امروز هم مثل همیشه محتاج درس و تعلیم پیغمبر اسلام است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار كارگزاران نظام و میهمانان شركتكننده در اجلاس وحدت 18/ 02/ 83
--------------------------------------------------------------------------------
اتحاد و وحدت امت اسلام
امروز دنیاى اسلام و امت اسلامى با مصائب بزرگى مواجه است. درست است كه بسیارى از این مصائب از درون دل خود ما مسلمانها برخاسته است؛ ما كوتاهى و تنبلى كردیم و با خودخواهىها و دنیاطلبىهاى خودمان راه امت اسلامى بهسوى قلهى تكامل انسانى را نپیمودیم، كه باید برگردیم؛ باید حركت كنیم؛ باید توبه كنیم؛ اما شكى نیست كه در دورانهاى اخیر تاریخ، بخش بسیار مهمى از این عقبماندگىها، مصیبتها و مشكلات نیز ناشى از نظم باطل جهانىِ امروز و دیروز است. نظام جهانى، نظام اقتدارگرایى است؛ نظام تكیهى بر زور است؛ نظام زندگى انسان نیست؛ نظام زندگى جنگلى است.
به وضع دنیاى اسلام نگاه كنید! ما سالها مسألهى فلسطین را بهعنوان زخم عمیق پیكر اسلامى همواره به یاد خودمان مىآوردیم، امروز عراق هم اضافه شده است! ببینید كه قدرتمندان با تكیهى به زور چه مىكنند. همهى حرفهاى غیرمنطقى و غلط را با اتكاء به زور و با اتكاء به منطق سلاح و قدرت سیاسى و پولى به شكل حرف قابل دفاع و منطقى در دنیا مطرح و عمل مىكنند. جرائمى را كه در عرف همهى ملتهاى جهان جنایت و جرم است، علنى انجام مىدهند و گاهى براى ظاهرسازى نامى هم روى آن مىگذارند، در حالىكه مىدانند كسى آن را قبول نمىكند؛ اما گاهى حتّى اسم و نقابى هم روى آن نمىگذارند. دولت غاصب صهیونیست صریحاً اعلام مىكند كه من زبدگان فلسطینى را ترور مىكنم و دولت امریكا هم رسماً و علناً از او حمایت مىكند! این وضع نظام امروز جهانى است.
تروریسم - كه مبارزهى با آن بهانهیى براى قدرتمدارى و اعمال زور دولت مستكبر امریكا شده است - صریحاً بهعنوان یك كار مجاز و مشروع در زبان آنها و در عمل حكام صهیونیست تحقق پیدا مىكند، و همه هم با تكیهى بر زور و قدرت سلاح. اشغال و تصرف نظامى عراق و تحقیر و به ذلت كشاندن یك ملتِ با فرهنگ و بزرگ، جرم بینالمللى است؛ اما آنها این كار را صریحاً و تحت عناوین حقوق بشر و دفاع از دموكراسى و آزادى انجام دادند، كه هیچكس هم در دنیا باور و قبول نمىكند؛ چون رفتار اشغالگران در داخل عراق درست عكس این موضوع را نشان مىدهد و پیداست كه به حقوق انسانها و به حق مردم براى تعیین حكومت هیچ اعتنایى ندارند و براى آن هیچ ارزشى قائل نیستند؛ خودشان نصب مىكنند، خودشان حاكم معین مىكنند، خودشان قانون مىگذرانند و خودشان متخلف از قانون را بدون هیچگونه محاكمهیى مجازات مىكنند؛ آنهم مجازات كشتار. ببینید در عراق چه مىگذرد! این وضع امروز امت اسلامى است.
امت اسلامى تنها به این جرم كه چون در یك نقطهى ثروتمند دنیا قرار گرفته است، چون گردش چرخ تمدن كنونى دنیا متوقف بر امكاناتى است كه در این نقطه از دنیا بوفور موجود است، مورد طمع و دستاندازى قدرتها قرار گرفته كه در این راه هرگونه جنایتى را براى خودشان مجاز مىشمارند؛ این وضع امت اسلامى است! آیا امت اسلامى در مقابل این دستاندازى قدرتمندانه نمىتواند از خود دفاع كند؟ جواب این است كه چرا، ما مىتوانیم دفاع كنیم؛ ما ابزارهاى زیادى را براى دفاع از حق و موجودیت خود در اختیار داریم. ما جمعیت بزرگى هستیم؛ ما ثروت عظیمى داریم؛ ما انسانهاى برجسته و سرمایهى معنوىیى داریم كه به مردم ما قدرت ایستادگى در مقابل زورگویان را مىدهد؛ ما فرهنگ و تمدن باسابقهیى داریم كه در دنیا كمنظیر است؛ ما خیلى امكانات داریم، بنابراین بالقوه مىتوانیم دفاع كنیم. اما چرا دفاع نمىكنیم؟! چرا عملاً در میدان، كارى از ما برنمىآید؟ چون با هم متحد و یكى نیستیم؛ چون به بهانههاى گوناگون ما را از هم جدا كردهاند. لشگر منظمِ عظیم و مجهزى به نام امت اسلامى را به گروههایى كه همّ و غمّشان مقابله و مبارزهى با هم و ترسیدن از هم و تعرض به هم و پنجهزدن به صورت یكدیگر است، تقسیم كردهاند. در این شرایط، معلوم است كه این لشگر كارآیى نخواهد داشت.
امروز وقت آن رسیده است كه دنیاى اسلام بازنگرى كند؛ بر روى مسألهى وحدت به جِد فكر كند. امروز تهدید امریكا در این منطقه متوجه یك كشور و دو كشور نیست؛ متوجه همه است. امروز تهدید سرمایهداران صهیونیستِ پشت سرِ دستگاه حاكمهى امریكا، به بلعیدن یك قسمت از منطقهى ما اكتفا نمىكند؛ همهى منطقه را مىخواهند ببلعند و امروز صریحاً هم این حرف را مىگویند. «طرح خاورمیانهى بزرگ»، معنایى جز این ندارد. از پنجاه و چند سال پیش كه دولت غاصب صهیونیست تشكیل شد و از حدود صد سال پیش كه این فكر در مجامع غربى و اروپایى شكل گرفت، نیت همین بود كه مىخواهند این منطقه را ببلعند؛ ببرند؛ لازم دارند. مردم این منطقه برایشان مهم نیستند؛ همه مورد تهدیدند. وقتى همه مورد تهدیدند، عاقلانهترین راه این است كه همه به فكر بیفتند و دستها را در دست هم بگذارند. توصیه و مطالبهى جدى ما از دولتها و ملتهاى اسلامى این است كه روى این مطلب فكر و كار كنیم، كه زحمت و مقدماتى دارد؛ باید مقدماتش تأمین شود. البته دشمن هم بیكار نمىماند و از ابزارهاى قدیمى تفرقهانگیز استفاده مىكند؛ از قومیتها، مذهب و طایفهگرى استفاده مىكند و موضوعاتى را كه اسلام تأكید كرده كه عمده نشوند، آنها را عمده مىكند. اسلام تأكید كرده است كه قومیتها، ملاك تشخص و هویت نیستند؛ «انّ اكرمكم عنداللَّه اتقیکم». اسلام تأكید كرده است كه برادران مسلمان باید با هم برادرانه رفتار كنند؛ نگفته است برادرانى كه سنىاند یا شیعهاند یا فلان مذهب دیگر را دارند، بلكه گفته است كه مسلمانان «انّما المؤمنون اخوة» هستند. هر كسى به این كتاب و به این قرآن و به این دین و به این قبله اعتقاد دارد، مؤمن است؛ اینها با هم برادرند؛ اسلام این را به ما گفته است. اما ما خنجرها را پشت سر مخفى مىكنیم براى زدن به سینهى برادران! در همهى بخشها هم مقصرینى هستند. جلوى اینها را باید گرفت و با اینها باید مقابله كرد. امروز امت اسلام براى حیات، سربلندى و نجات خود و براى برافراشتن پرچم اسلام، به وحدت احتیاج دارد. كدام منطق است كه در مقابل این مسائل بتواند مقاومت كند، تا اختلاف ایجاد شود؟ وحدت بر همهى ضرورتها و اولویتها ترجیح دارد و از آنها اولىتر و مقدمتر است. چرا ضرورت اتحاد بین مسلمانان را نمىفهمیم؟! بار سنگینى بر دوش ماست و این برهه، برههى حساسى است. اگر دشمنان بتوانند با اِعمال قدرت این منطقه را تصرف كنند، دنیاى اسلام باز هم مثل دوران استعمار، صد سال دیگر عقب خواهد افتاد و صد سال دیگر فاصلهى امت اسلامى با دنیاى مدرن و صنعتى بیشتر خواهد شد. ما باید جوابش را بدهیم؛ امروز ما مسؤول هستیم؛ امروز دولتها، نخبگان، زبدگان، رجال فرهنگى و دینى مسؤولند؛ همهى ما در مقابل وحدت دنیاى اسلام مسؤولیم. امام بزرگوار ما (رضواناللَّهتعالىعلیه) از مهمترین حرفهایى كه از قبل از پیروزى انقلاب تا آخرین دوران زمان زندگى خود بر زبان داشت و تأكید مىكرد، وحدت امت اسلامى، اتحاد مسلمانها و بزرگ نكردنِ بهانههاى كوچك بود، و ما امروز مىبینیم و مىفهمیم كه توصیهى بسیار حكیمانه و بسیار درستى بوده است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار كارگزاران نظام و میهمانان شركتكننده در اجلاس وحدت 18/ 02/ 83
--------------------------------------------------------------------------------
امروز بحمداللَّه جوامع اسلامى به اهمیت نظام اسلامى واقف شدهاند. در طول سالهاى متمادى، نویسندگان و گویندگان بزرگ و دلهاى فراوانى به این سمت متوجّه شدهاند. بیدارى اسلامى شروع شده است؛ جوامع اسلامى به اهمیت این ذخیرهاى كه در اختیار آنهاست، واقف شدهاند؛ البته به همین نسبت هم دشمنیهاى دشمنان اسلام زیاد شده است. مرتّب مشغول تفرقهافكنى و اختلاف اندازى بین ملتهاى مسلمانند تا با تحریك قومیتها و ملیتها و عِرقها و تعصّبها، هر گروهى را به سمتى بكشند. این نشاندهنده آن است كه دشمن فهمیده است آگاهى اسلامى و بیدارى اسلامى در محیط مسلماننشین عالم، كار خود را مىكند. حقیقت هم همین است. یقیناً همین احساس، ملتهاى اسلامى را به سمت نظام اسلامى و به سمت تشكیل امّت واحده اسلامى خواهد كشاند؛ این یك آینده حتمى است. این دشمنیها هم اثرى ندارد. نیروى اسلام بالاتر از این حرفهاست؛ كمااینكه در ایران اسلامى، نقطهاى كه هیچ كس تصوّر آن را نمىكرد، همین بود كه نیروى عظیم اسلامى توانست مردم را متّحد كند؛ دلها را به هم نزدیك نماید؛ ایمان اسلامى را پشتوانه این حركت قرار دهد و یك نظام اسلامى را در اینجا به وجود آورد. این امرى است كه اتّفاق افتاده است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 10/ 04/ 78
--------------------------------------------------------------------------------
بزرگى در چند ده سال قبل فرموده بود: «بنى الاسلام على دعانتین: كلمةالتّوحید و التّوحید الكلمة». این دو پایه اساسى اسلام است: اوّل كلمه توحید، بعد وحدت كلمه؛ كه این دومى هم به اوّلى برمىگردد؛ یعنى وحدت كلمه بر محور توحید. امروز ما به این شعار از همیشه بیشتر احتیاج داریم؛ برگشت به كلمه توحید و به توحید كلمه. ....
ركن دوم هم توحید كلمه است. ملتهاى مسلمان باید با هم متّحد شوند. امروز یكى از بزرگترین مصائب دنیاى اسلام این است كه دشمنان اسلام كارى كردهاند كه آنچه باید وسیله اتّحاد مسلمین شود - یعنى وجود دشمن، وجود صهیونیستهاى غاصب - وسیله اختلاف آنها شده است! كارى كردهاند كه بعضى از دولتهاى مسلمان، این را وسیلهاى براى قرار گرفتن در مقابل برادران خود بكنند و حقیقتاً اختلاف به وجود آید؛ در حالى كه بودنِ چنین دشمنى در قلب كشورهاى اسلامى، باید مسلمانان را به هم نزدیك كند؛ جبهه واحد تشكیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دستاندازیهاى استكبار برمىگردد. اگر حمایتهاى استكبار و در رأس آنها امریكا از اشغالگران فلسطین و تروریستهاى بینالمللى، كه در قلب كشورهاى اسلامى متمركز شدهاند - یعنى همین حاكمان فعلى دولت جعلى اسرائیل - نبود، قدرتِ ماندن نداشتند. الان هم همینطور است.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 21/ 04/ 77
--------------------------------------------------------------------------------
آنچه به دنیاى امروز ما ارتباط دارد، نكتهاى است كه من مكرّر بر آن پا مىفشارم و آن، این است كه در بین فِرَق اسلامى - كه امروز مسلمین خیلى گرفتارى و نابسامانى دارند و با آن دست به گریبانند و باید از هر وسیلهاى براى نجاتِ خود از این گرفتاریها استفاده كنند - یك نقطه وجود دارد كه در آن نقطه، هیچ اختلاف بین آنها نیست. حتّى در عقیده توحید هم كه متفقٌ علیه است، ممكن است كسانى تفسیر و حرفى داشته باشند كه آن دیگرى قبول نداشته باشد؛ اما در این نقطه هیچ اختلافى وجود ندارد و آن، محبّت و ارادت به نبىّ مكرم اسلام حضرت محمدبن عبداللَّه صلىاللَّه علیه وآله و سلّم است. این، یك نقطه اجتماع و اتّحاد است و روى آن بایستى تلاش شود. ما قبلاً هم این را گفتهایم، بعضى از اصحاب همّت هم تلاش كردهاند كه بر این اساس، اجتماعى بین فِرَق مسلمین به وجود آید. امروز هم كسانى كه اهل همّتند، باید بر این اساس بنشینند و مسلمین را به این نقطه وحدت، متوجّه و متنبّه كنند.
در درجه اوّل، مسأله وحدت و اتّحاد مسلمین است. این قضیه اتّحاد مسلمین را همه فِرَق اسلامى - چه شیعه و چه سنّى، چه مذاهب مختلف اهل سنّت و چه مذاهب شیعه - باید جدّى بگیرند. امروز مسلمانان وحدت اسلامى را جدّى بگیرند. وحدت اسلامى هم معنایش معلوم است. مقصود این نیست كه مذاهب، در یك مذهب حل شوند. بعضى كسان براى این كه اتّحاد مسلمین را تحصیل نمایند، مذاهب را نفى مىكنند. نفى مذاهب، مشكلى را حل نمىكند؛ اثبات مذاهب، مشكلات را حل مىكند. همین مذاهبى كه هستند، هر كدام در منطقه كار خودشان، امور معمولى خودشان را انجام دهند؛ اما روابطشان را با یكدیگر حسنه كنند.
من به چشم خود، دستهاى توطئهگرى را مىبینم كه بخصوص در سالهاى اخیر - بعد از حملهاى كه پس از پیروزى انقلاب شروع كردند؛ اما با حركت قاطع انقلاب اسلامى و رهبر عظیمالشّأن و امام بزرگوار ما خنثى شد - به شكل بسیار خطرناكى، براى ایجاد تفرقه بین مذاهب و مسلمین تلاش مىكنند. دشمنان، همیشه با اتّحاد مسلمانان مخالف بودهاند. تاریخ، شاهد بر این معناست. اما امروز كه پرچم مظفّر اسلام، در این نقطه از عالم، با عظمت و عزّت برافراشته شده است، بیشتر از همیشه از وحدت اسلامى مىترسند.
عزیزان من! حضور جمهورى اسلامى در این دنیاى بزرگ؛ حضور این دولت قدرتمند، این نظام مقتدر و مستقل، این ملت شجاع و سربلند و فعال و كارآمد و مؤمن، این كشور بزرگ، این انقلابى كه توفیق خود را در اغلب عرصهها تا امروز اثبات كرده است - هم در پیروزى انقلاب، هم در پیروزى بر تهاجم دشمن بیگانه در جنگ تحمیلى، هم در عرصه سازندگى - و توانسته است وحدتِ ملى به صورت كاملى حفظ كند، دشمنان اسلام را بهشدّت به فكر فرو برده است. آنها مىترسند؛ چون مىبینند كه این انقلاب جاذبه دارد. هر جا در دنیا مسلمانى هست، وقتى سر بلند مىكند و چشمش به این پرچم برافراشته و به اهتزار درآمده مىافتد، به هیجان مىآید و احساسات اسلامى در او زنده مىشود. شما ببینید از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، هیجانات و احساسات و حركات اسلامى و موفّقیتهاى گروههاى مسلمان در منطقه اسلامى، چقدر زیاد شده است! از شمال آفریقا و الجزایر بگیرید، تا به این جا برسید و به طرف شرق بروید. این، به بركت همین پرچم رفیع و بلند است. احساس استقلال، احساس هویّت اسلامى و احساس شخصیت در جوامع اسلامى زنده شد و دشمن اسلام و مسلمین، خائف گردید. كسانى كه دهها سال تلاش كرده بودند و تا مسلمانان را ضعیف و دلمرده و بىشخصیت و بىهویّت بار بیاورند، ناگهان دیدند كه همه بافتههایشان پنبه گردید و همه نقشههایشان نقشِ بر آب شد. قیام این دولت اسلامى، به مسلمانان احساس اعتزاز داد. دشمنان درصدد برآمدند كه از طرق مختلف، رابطه بین دولت اسلامى در ایران و بین جوامع و مجامع مسلمان در اقطار عالم را قطع كنند. این كار را مىكنند. یكى از آنها، طُرق مذهبى است؛ جنگ سنّى و شیعه، دعواى سنّى و شیعه، عمده كردن و درشت كردنِ تفاوت مذهبى، كه آنها شیعهاند و به شما كارى ندارند؛ در حالى كه ما در این جا پرچم حكومت اسلام و قرآن و نام مبارك پیامبر اكرم حضرت محمّد مصطفى را بلند كردهایم. این چیزى است كه همه مسلمانان، مشتاق و عاشق آن هستند. یكى از راهها این است. یكى از راهها این است كه با تهمت تروریسم و امثال آن، جمهورى اسلامى و این ملت بزرگ و این دولت معنوى و اخلاقى و ارزشى را در دنیا از چشمها بیندازند.
این كه مىبینید تهمت حقوق بشر، مخالفت با حقوق بشر، نقض حقوق بشر، دست زدن به ترور و امثال اینها را این همه خرج مىكنند، براى آن است كه این را در دنیا اثبات نمایند! خودِ آنها مىدانند كه دروغ است. این، براى آن است كه افكار عمومى عالَم، از نظام جمهورى اسلامى فاصله بگیرد. این، براى همان ایجاد شكاف است. این، براى آن است كه میان این پایگاه رفیع اسلام و قرآن و جوامع مسلمان در سرتاسر عالم، انجذابى ایجاد نشود. البته خداى متعال كید آنها را باطل مىكند: «انهم یكیدون كیداً و اكید كیداً»، «و مكروا و مكراللَّه». در طول این چند سال، هر كارى كه اینها كردند، خداى متعال آن را باطل كرده است. اما به هر حال، دشمنْ مانع تراشى و ایجاد اشكال مىكند و مشكلات مىآفریند؛ در جاهایى هم رسوا مىشود، اما دست بر نمىدارد! این جاست كه مسأله اتّحاد و وحدت اسلام و تفاهم اسلامى معنا پیدا مىكند. ببینید این قضیه چقدر مهمّ است! ببینید این مسأله براى فرداى دنیاى اسلام، چقدر حائز اهمیت است! این، قضیهاى نیست كه به آسانى بشود از آن گذشت. همه باید خود را مخاطب این كلام حساب كنند. من به همه مىگویم؛ هم به اهل سنّت، هم به شیعه، هم به كتابنویسان، هم به شعرا، هم به مطبعهچیها، هم به كسانى كه در بین مردم پایگاهى دارند، حرفى مىزنند و مستمعى دارند. همه باید این حقیقت را بفهمند و دشمن را بشناسند. مواظب باشید كه دشمن در سنگر خودى جا نگیرد. مواظب باشید كه شما به جاى تهاجم به دشمن، به خودى حمله نكنید. عالِم به زمان باشید؛ یعنى دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسید. اینها خیلى مهمّ است.
همه مخاطب به این كلامند. شیعه و سنّى ندارد. فرقى نمىكند؛ ایرانى و غیرایرانى ندارد. ما خوشبختانه در ایران، با برادران اهل سنّت مشكلى نداریم. در طول مدت هفده، هجده سال بعد از انقلاب، همیشه با حال صفا و محبّت و صمیمت زندگى كردهایم؛ خدا را شاكریم. برادران ما در مناطقى كه اهل سنّت بیشتر مستقر هستند، بیشترین كمكها را به دولت و نظام اسلامى كردند. مسأله، مسأله دنیاى اسلام است. مسأله، مسأله فرداى اسلام است. ...
روزنامهنگاران و صاحبان نفوذ در بین گروههاى مردمى. اینها هستند كه بیشترین تكلیف را دارند. وقتِ آن رسیده است كه دنیاى اسلام به خود آید و اسلام را به عنوان صراط المستقیم الهى و راه نجات انتخاب كند و در آن، با استحكام قدم بردارد. وقت آن رسیده است كه دنیاى اسلام، اتّحاد خود را حفظ كند و در مقابل دشمن مشتركى كه همه گروههاى اسلامى، آسیب آن دشمن را دیدهاند - یعنى استكبار و صهیونیسم - به طور متّحد بایستد، شعارهاى واحدى بدهد، تبلیغ واحدى بكند و راه واحدى را بپیماید. انشاءاللَّه مورد تأیید پروردگار و مورد حمایت قوانین و سنن الهى هم خواهد بود و پیش خواهد رفت.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز میلاد خجسته پیامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 01/ 05/ 76
--------------------------------------------------------------------------------
استكبار از روزى كه احساس كرد این حقیقت در ایران پایدار و مستقر و متمكّن شده است و فهمید كه نمىتواند آن را ریشهكن كند و این نهضت و حركت و بنا را از بین ببرد، تلاش خصمانه خود را طور دیگرى شروع كرد و آن این بود كه مسلمین عالم را از این انقلاب و از این ملت و از این رهبرى عظیم و حكیمى كه دنیا به عظمت او اعتراف كرده بود، جدا كند؛ یعنى جداسازى ملتهاى دیگر از ملت ایران؛ جدا سازى زمینههاى مستعد حیات اسلامى از این حركت بالفعل و موجود كه مىتوانست مشوّق آنها شود؛ جدا كردن كشورهاى عربى و غیر عربى؛ جدا كردن كشورهایى كه نظامها و رژیمهاى آنها، ارتباطات دوستانهاى با استكبار و مراكز استكبارى دنیا داشتند. اینها را در برنامه جدّى خود - در سطح سیاسى و دولتى و حكومتى - قرار داد و متأسفانه در این سطح، برخى از دولتها كاملا فریب و بازى خوردند و در دامى كه براى آنها گسترده شده بود، افتادند. ...
استكبار مىخواست دولتها را با نظام جمهورى اسلامى دشمن كند. بعضى از دولتها هوشیارانه فهمیدند و نگذاشتند خواست استكبار عمل شود؛ اما بعضى از دولتها، بدون توجّه در این دام استكبارى غلتیدند. در سطوح ملتها هم مسأله اختلافات فرقهاى و اختلافات شیعه و سنّى و اختلافات عقیدتى را مطرح كردند و افراد زیادى را واداشتند كه با گرفتن مزد، علیه جمهورى اسلامى یا علیه تشیّع یا علیه برخى از عقاید ملت مسلمان ایران، كتاب بنویسند و كتابهاى زیادى نوشته شد. عدّهاى را هم وادار كردند با زبان خود آنها، كه به این كتابها و به این اشكالها و دشنامها پاسخ دهند. متاسفانه هر دو طرف در این دام افتادند. عزیزان من! امروز در دنیاى اسلام، مسأله این است. ...
داخل ایران هم مواردى وجود دارد؛ چون مىبینند در ایران برادران مسلمان شیعه و سنّى، در یك صف واحد، در زیر یك پرچم واحد، با یك شعار واحد، در یك جبهه واحد، در كنار هم و با هم هستند. در جنگ تحمیلى هشت ساله، از كسانى كه مىخواستند بروند از تمامیت ارضى و مرزهاى اسلام در این كشور دفاع كنند، كسى نپرسید شما از كدام طایفه، كدام فرقه، كدام مذهب، كدام لهجه و كدام زبان هستید؟ همه رفتند؛ از همه جا رفتند. در ایران، خونها درهم آمیخته شد و انقلاب به معناى حقیقى كلمه، یك اتّحاد و یك الفت میان فرق و لهجهها و طوایف مختلف به وجود آورد. استكبار، نمىتواند این را ببیند. براى هر فرقهاى، بهانهیى درست مىكنند. سادهترین و فریب بخورترین افراد را در هر فرقهاى پیدا مىكنند و چیزى در دهانش مىگذارند، تا برود آنچه را كه او مىخواهد، برایشان تكرار كند! همه باید مراقب باشند. هر كسى كه امروز به این هدف استكبار كمك كند - یعنى ملت ایران را از ملتها و كشورهاى دیگر جدا كند - در نزد خداى متعال، حكم همان دشمنان اسلام و مسلمین را دارد كه با اسلام جنگیدند؛ چه امروز و چه در زمان پیامبر. «كان حقیقاً على اللَّه ان یدخله مدخله» هر كس كه امروز به هدفهاى استكبار در قبال ایران اسلامى كمك كند، مثل همان كسى است كه در زمان ظهور و نزول اسلام، با آیات الهى جنگید.
امروز این حركت، حركتى به سمت احیاى اسلام و زنده كردن احكام منزوى شده اسلام و قرآن است. این حركت، حركت عظیمى است كه در این جا اتّفاق افتاده است. مسلمانان در همه جا مىخواهند این حركت را انجام دهند. اگر به كشورهاى اسلام در شرق و غرب دنیاى اسلام نگاه كنید، این واقعیت را مشاهده مىكنید؛ منتها استكبار جهانى، امریكا، كمپانیهاى گوناگون و صاحبان زر و زور مانع هستند. آن جایى كه تسلیم زر و زور نشده است و نمىشود؛ آن جایى كه همه قدرت ملى در مقابل استكبار قرار گرفته است، ایران اسلامى است.
این هفته وحدت، این هفته مشترك الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید. همه سعى كنند وحدت و اتّحاد نیروها و در یك جبهه قرار گرفتن نیروهاى مسلمین را - كه رمز سعادت و مایه سربلندى مسلمین و بزرگترین حربه ملتها در مقابل استكبار جهانى است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار رؤساى سه قوّه، كارگزاران نظام اسلامى و شخصیتهاى خارجى شركت كننده در كنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى 13/ 05/ 75
--------------------------------------------------------------------------------
برادران عزیز؛ خواهران عزیز و گرامى! امروز مسأله وحدت براى مسلمین یك نیاز قطعى است. امروز دشمن اسلام و مسلمین، دو خصوصیت دارد كه در طول تاریخ این دو خصوصیت را نداشته است. یكى اینكه به شدّت به مال، به سیاست، به تبلیغات، به انواع و اقسام ابزارهاى اثر گذارى و نفوذ و ضربه زدن، مجهّز است. دشمن اسلام كیست؟ جبهه استكبار، از صهیونیسم تا آمریكا، تا كمپانیهاى نفتى، تا قلم به مزدان و روشنفكرانى كه براى آنها كار مىكنند، در سرتاسر جهان مجهّزند. هیچ وقت جبهه مقابل اسلام، این قدر به همه ابزارها مجهّز نبوده است. ...
دنیاى اسلام، در مقابل دشمن اسلام و مسلمین، با این دو خصوصیت قرار دارد: مجهزّ بودن بیش از همیشه و حساسیّت نسبت به اسلام بیش از همیشه. این دشمن چه كار خواهد كرد؟
بهترین وسیلهاى كه این دشمن دارد، این است كه بین مسلمین، اختلاف ایجاد كند؛ بخصوص بین آن بخشهایى كه مىتوانند به دیگر مسلمین، الهامبخش باشند فاصله بیندازد. شما ببینید امروز در كشورهاى مختلف اسلامى، چقدر پول از دلارهاى نفتى و غیر آن خرج مى شود، براى اینكه كتاب بنویسند و عقاید عجیب و غریب را به شیعه نسبت دهند. من یك وقت بخش مُعظمى از این كتابها را جمع كردم، دیدم خیلى كتاب نوشته مىشود. زیركترین عناصر تبلیغاتى، در تهیه و تنظیم این كتابها، براى ایجاد اختلاف، تلاش مىكنند؛ براى اینكه آن بخش از جامعه اسلامى را كه پرچم اسلام بلند كرده است و قلّه و اوج آن هم ایران اسلامى است - و نیز بقیه جاهایى كه به مدد اسلام توانستند به جنگ حوادث زندگى بروند و با قدرتها پنجه بیندازند - از بقیه دنیاى اسلام جدا كنند.
امروز در دنیاى اسلام، پول زیاد است، فكر زیاد است، نیروى انسانى قابلى وجود دارد، جمع كثیرى از علما، شعرا، نویسندگان، هنرمندان و شخصیتهاى سیاسى قابل در دنیاى اسلام هستند و بخش عمدهاى از منابع عظیم مالى و منابع زیرزمینى - معادن خداداد زیرزمینى - در اختیار كشورهاى اسلامى است. اگر اینها با هم همسو باشند، یا لااقل علیه هم كار نكنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقى خواهد افتاد! دشمن كارى مىكند كه در دنیاى اسلام، همه این منابع انسانى و مالى، در مقابل هم قرار گیرد، رژیم عراق را تحریك كردند؛ هشت سال یك جنگ خانمان برانداز در این منطقه به وجود آوردند، بعد هم كمكش كردند كه اگر بتواند این نهال نورسته را به كلّى از بیخ و بن بركند، كه البته نتوانستند.
«ضرب اللَّه مثلاً كلمة طیّبة كشجرة طیّبة، اصلها ثابت» ، این خصوصیت كلمه اسلامى است، قابل ریشه كن كردن نیست: «و فرعها فى السّماء توتى اكلها كل حین باذن ربّها.»
امروز هم از لحاظ سیاسى، حدّاكثر تلاش را مىكنند؛ لذا استنتاج من، فهم و برداشت من و توصیه من به عنوان یك خدمتگزار؛ به عنوان آدمى كه توطئه دشمن را مىبیند و حس مىكند، به برادران مسلمان این است كه امروز اتّحاد بین مسلمین، براى مسلمین یك ضرورت حیاتى است. شوخى و شعار نیست؛ جدّاً باید جوامع اسلامى با یكدیگر اتّحاد كلمه پیدا كنند و همسو حركت نمایند. البته وحدت امر پیچیدهاى است؛ ایجاد اتّحاد یك كار پیچیده است. اتّحاد بین ملتهاى اسلامى، با اختلاف مذاهب مىسازد، با اختلاف شیوههاى زندگى و آداب زندگى مىسازد، با اختلاف فقهها مىسازد. معناى اتّحاد بین ملتهاى اسلامى، این است كه در مسائل مربوطه به جهان اسلام، همسو حركت كنند، به یكدیگر كمك نمایند و در داخل این ملتها، سرمایههاى خودشان را علیه یكدیگر به كار نبرند. ...
چقدر جاى دریغ و افسوس است كه ذهن متفكّر اسلامى كه براى عزّت مسلمین و برافراشتن پرچم اسلام باید قلم بزند و تلاش كند، به دنبال مسائل اختلافى، ایجاد اختلاف، ایجاد دعوا و خلأ بین مسلمین برود، قلم بزند و كار كند؛ یكى را متّهم و یكى را از دین خارج نماید! علما در این زمینه، براى انجام وحدت و فراهم كردن مقدّمات وحدت وظیفه بزرگى دارند؛ نه فقط علماى یك طرف، بلكه علماى هر دو طرف.
برادران و خواهران! گاهى دشمن براى ایجاد اختلاف - هم در بین شیعه، هم در بین سنّى - از آدمهایى كه غرض و مرضى ندارند، استفاده مىكند. در جامعه شیعه حركتى انجام مىگیرد كه براى برادر مسلمانِ غیر شیعه تحریك كننده و حسّاسیت برانگیز است. عین همین عمل، در بین جامعه سنّى انجام مىگیرد، نسبت به كارى كه براى شیعه حسّاسیت برانگیز و نفرت برانگیز است. چه كسى این كارها را مىكند؟! امروز دشمن واحدى در مقابل ماست؛ علاوه بر اینكه كتابِ واحد، سنّتِ واحد، پیغمبر واحد، قبله واحد، كعبه واحد، حجِّ واحد، عباداتِ واحد، اصولِ اعتقادى واحد در جامعه اسلامى است. البته اختلافاتى هم وجود دارد. اختلافات علمى ممكن است بین هر دو نفر عالِم باشد. علاوه بر اینها، دشمن واحد در مقابل دنیاى اسلام است. مسأله اتّحاد بین مسلمین یك امر جدّى است. با این مسأله، باید این طور برخورد شود. هر روزى كه این قضیه دیر شود، دنیاى اسلام یك روز خسارت كرده و این روزها، روزهایى است كه بعضى آن چنان حسّاس است كه در یك عمر اثر مىگذارد. نباید بگذارید دیر شود.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى 24/ 05/ 74
--------------------------------------------------------------------------------
نكته دوم را كوتاه عرض مىكنم و آن، مسأله وحدت است. عزیزان من! مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اكرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم، راحتتر و سهلتر از همهچیز، مىتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض كردهام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقاى عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق مىورزد.» خدایا! تو شاهدى كه دلهاى ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده كرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادرى احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویكم» از همیشه جدّىتر است. امروز این ضعف و ذلّتى كه مسلمانان كشورهایى در دنیا دچار آن شدهاند، ناشى از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمىشد. بوسنى آنطور نمىشد. كشمیر آنطور نمىشد. تاجیكستان اینطور نمىشد. مسلمانان اروپا، آنطور در محنت زندگى نمىكردند. مسلمانان در امریكا، آنطور مورد زورگویى قرار نمىگرفتند. علّت این است كه ما با هم اختلاف داریم.
منادى وحدت، جمهورى اسلامى بود؛ همه قدرتهاى استكبارى ریختند سرِ جمهورى اسلامى! البته جمهورى اسلامى، یك تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادى وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعى مىكنند وحدت را بشكنند. من عرض مىكنم: علماى شیعه و سنّى، در هر جاى دنیا كه هستند، و از جمله در كشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این نداى وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشكنید! هر كه بشكند خیانت كرده است؛ هر كه مىخواهد باشد. فرقى نمىكند سنّى باشد یا شیعه باشد.
اینكه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز كند، به بركتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصى نقاط عالم، به نام امام حركت مىكرد. فكر نمىكرد كه «مذهب من چیست؟» «من سنّىام، او شیعه است.» «او سنّى است، من شیعهام.» این حالت براى دشمن، حالت مضرّى است. دشمن مىخواهد این را بشكند. حال اگر دوست این را بشكند چه؟ اگر بهجاى قدرتهاى استكبارى، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشكنیم، شیعه را از سنّى، سنّى را از شیعه جدا كنیم، چه مىشود؟ بعد كه اینها از هم جدا شدند، نوبت مىرسد به فرقههاى سنّى: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت مىرسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر كسى ابقا مىكنند چرا ما باید به خواست دشمن حركت كنیم؟ اینكه امام اینقدر روى مسأله «وحدت» تكیه مىكردند، براى این است كه این، یك مسأله احساساتى نیست. این یك مسأله عقلانى است. هر كس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت كند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد كند، به هر اندازه كه بُردِ كارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر كه مىخواهد باشد.
البته بنده یك كوت كتاب از كتابهایى دارم كه بادلارهاى نفتى عالمنماهاى ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشتهاند، و یك نسخهاش اینجا نصیب ما شده است كه ما همینطور نگاه كنیم ببینیم چه كار مىكنند؟ متقابلاً باید چه كار كرد؟ این همه تلاش مبارك و مخلصانه براى تقریب انجام مىشود - همین مجمعالتّقریبى كه ما اینجا داریم ...
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و قشرهاى مختلف مردم در روز «ولادت پیامبر اكرم (ص) و امام صادق (ع)» 14/ 06/ 72
--------------------------------------------------------------------------------
ما ملت ایران، این هفته را «هفته وحدت» قرار دادیم و امام بزرگوار ما رضواناللَّهتعالىعلیه كه همیشه منادى وحدت بین مسلمین بودند، در این هفته، نداى وحدت را به گوش همه مسلمانان عالم، بلكه همه حقطلبان عالم رساندند.
«هفته وحدت»، اسم مناسبى است. بحمداللَّه وحدت بین آحاد ملت ایران، بین قشرهاى مردم، در هر راه و رسم و حدّى كه هستند و به هر كارى كه مشغولند، وجود دارد. آحاد ملت ما، علىرغم توطئهها و بذر نفاق افكنیها، با هم متّحدندو در یك جهت حركت مىكنند: در جهت اسلام؛ در جهت قرآن؛ در جهت حاكمیت دین؛ بدون فرقى بین شیعه و سنّى و قومیتهاى مختلف (فارس و عرب و ترك و تركمن و بلوچ و كرد و غیر اینها)؛ یك ملت یكپارچه. واقعاً ملت ایران، به بركت اسلام، یك نمونه است. بین ملتهاى مسلمان، یك الگوى موفّق است. خداوند از شما ملت ایران، به خاطر صادقانه پاسخ گفتنتان به دعوت دین و نداى امام بزرگوارتان راضى باشد. این را باید حفظ كنید. همین وحدت با ارزشى كه به بركت آن، شماتوانستهاید این همه پیروزى را به دست بیاورید، دشمنهایى در كمین دارد. باید هوشیار باشید و نگذارید اختلافات به وجود آید. در آنجایى كه بهانه اختلاف هست و دشمن مىتواند آنجا مستمسكى براى اختلاف درست كند، بیشتر مواظب باشید. در مسأله مذهب و اختلافات مذهبى، كه قرنهاى متمادى دشمنان از آن سوءاستفاده كردند، بیشتر باید مواظب باشند. هم شیعه باید مواظب باشد، هم سنّى. ...
ما كشورهاى اسلامى، با هم اصطكاك منافع نداریم. یك مجموعه اسلامى، یك بلوك اسلامى، براى همه خوب است، نه براى یك جمع خاص. كشورهاى بزرگ اسلامى هم از یك مجموعه اسلامى سود مىبرند؛ كشورهاى ضعیف و كوچك و فقیر هم سود مىبرند. این، به نفع همه است. به نفع همه اطراف قضیه است. پس به ضرر كیست؟ چه كسى از اجتماع مسلمین متضرّر است؟ آن قدرتهایى كه مىخواهند اغراض فاسد خودشان را روى ملتهاى مسلمان اعمال كنند؛ یعنى قدرتهاى بزرگ، امریكا، سیاستهاى استعمارى. ما از اوّل انقلاب تا امروز، كشورهاى مسلمان را به وحدت دعوت كردیم؛ كشورهاى منطقه اسلامى و مجموعههاى كوچكتر را به وحدت دعوت كردیم. ما نگفتیم بیایید وحدت كنیم تا ما از این وحدت استفاده كنیم. ما اگر همواره سعى كردهایم برادرى و رفاقتمان را با دولتهاى اسلامى حفظ كنیم، نه براى این است كه دولت یا ملت ایران، احتیاج ویژهاى به این همراهى دارد؛ نه. براى این است كه همه دنیاى اسلام از این رابطه سود ببرد.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام، بهمناسبت سالروز ولادت رسولاكرم(ص) و امام جعفرصادق (ع) 24/ 06/ 71
--------------------------------------------------------------------------------
دشمن مىخواهد میان فرقههاى اسلامى نزاع باشد
هفتهى وحدت، وحدت میان امت اسلام است. دشمن مىخواهد میان فرقههاى اسلامى نزاع باشد؛ بخصوص بعد از پیروزى انقلاب اسلامى دشمن خواسته است بین ایران انقلابى و اسلامى و بقیهى ملتها جدایى بیندازد. از خدا مىخواهند كه در دنیاى اسلام گفته شود: «اینها شیعه هستند و انقلابشان انقلاب شیعى است و به ما سنىها ربطى ندارد»! ملت ایران از اول انقلاب گفته است بله، ما شیعه و موالیان اهلبیت پیامبریم؛ اما این انقلاب، یك انقلاب اسلامى بر اساس قرآن، بر اساس توحید، بر اساس اسلام خالص و ناب، بر اساس وحدت و برادرى بین همهى مسلمین است. این را از اول ملت ما گفتند و امام ما نیز این را فریاد كشید و بیان كرد.
نگذارید این وحدت خدشهدار بشود. سایر ملتهاى مسلمان در كشورهاى دیگر نگذارند كه نویسندگان و قلمبهدستهاى مزدور، علیه ملت ایران و انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى مطلب بنویسند و تهمت و افتراء پخش كنند؛ آنها دارند این كار را مىكنند. نویسندگان خود ما هوشیارى بخرج دهند و نگذارند دشمن بهانه به دست بیاورد، تا این شكاف وسیع بشود. صدا و سیما، رسانهها، روزنامهها، كتابنویسها، همه و همه مواظب باشند بهانهیى به دست دشمن ندهند، تا اختلاف بین مسلمین ایجاد كند. ما گفتیم كه برادران مسلمان در هرجا هستند و مذهبشان هرچه هست، باشند؛ اما همه برادر باشند و در راه اسلام و توحید و قرآن، با استكبار - كه ضد اسلام و ضد توحید و ضد قرآن است - مبارزه كنند.
گزیدهای از خطبههاى نماز جمعهى تهران 05/ 07/ 70
--------------------------------------------------------------------------------
امروز یك مطلب راجع به این ایام - كه هفتهى وحدت و ایام میلاد مبارك و معظّم پیامبر و امام صادق(علیهماالصّلاةوالسّلام) است - و مطلبى هم بعداً راجع به یك مسألهى مهم و اساسى كشورمان عرض خواهم كرد.
باید بدانید كه استعمار و استكبار، دهها سال - بلكه بیشتر - پول خرج كردند، تا بین مسلمین اختلاف ایجاد كنند. براى ایجاد اختلاف، كتاب و مجله نوشتند، شایعه منتشر كردند، عصبیتها را تحریك كردند و در اعماق دل مسلمین، نسبت به یكدیگر حقد و كینههاى فراوانى به وجود آوردند. البته در طول زمانهاى گذشته هم این دشمنیها بود؛ اما در دوران استعمار، شكل جدیدى پیدا كرد. هر كس با سیاست جدید دنیاى اسلام در طول صد یا صدوپنجاه سال اخیر آشنا باشد، توجه مىكند كه اشاره به چه چیزهایى مىكنم.
انقلاب اسلامى آمد و پرچمى بلند كرد كه مسلمانان از هر مذهب و هر كشورى، وقتى به خود مراجعه كردند، دیدند این پرچم را دوست مىدارند و احساس كردند این پرچم، پرچم اسلام و پرچم نبىّمكرم اسلام(صلّىاللَّهعلیه والهوسلّم) است. لذا بسیارى از نقشههاى دشمنان، نقش بر آب شد. استكبار ساكت نمىنشیند. دشمنان خونخوار اسلام و مسلمین، آرام نمىگیرند. تا دیدند كه انقلاب و جمهورى اسلامى، در داخل و خارج از كشور، بین شیعه و سنى وحدت ایجاد كرد، اینها را به هم نزدیك نمود و عصبیتهایشان را نسبت به یكدیگر كم كرد، از بیرون شروع به سمپاشى كردند. ...
جمهورى اسلامى به مسلمانان عالم گفت، بیایید از دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول، وحدت را آزمایش كنیم. به یك روایت - كه غالباً اهل سنت این روایت را تأیید كردهاند و بعضى از شیعه هم آن را قبول دارند - روز دوازدهم ربیعالاول، روز ولادت پیامبر(ص) است. یك روایت هم مربوط به هفدهم ربیعالاول است كه غالباً شیعه و بعضى از اهل سنت، آن را تأیید كردهاند. بههرحال، بین دوازدهم تا هفدهم كه ایام ولادت نبىّاكرم(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) است، باید به وحدت جهانى اسلام توجه بیشترى شود؛ آن حصن و حصار مستحكمى كه اگر تشكیل بشود، هیچ قدرتى نمىتواند به حریم كشورها و ملتهاى اسلامى دستدرازى كند. ...
شیعه و سنى نباید بگذارند دشمن از اختلافاتشان سوءاستفاده كند
كسانى كه شعار اتحاد و وحدت و برادرى مسلمین را مىدهند، اینها دشمن مسلمانان نیستند؛ دوست مسلمانانند، خیر مسلمانان را مىخواهند و مایلند همهى مسلمین عالم عزیز باشند. چه فایدهیى دارد كه در داخل جامعهى اسلامى، مسلمانان از مذاهب مختلف، روبهروى هم بایستند و به همدیگر ضربه بزنند؛ از آن طرف هم دشمن بیاید، هر دوى اینها را محاصره كند، سرشان را به هم بكوبد و خودش بنشیند، تماشا و استفاده بكند؟ این، خوب است؟
اگر ما مىگوییم كه شیعه و سنى در كنار هم قرار بگیرند، یعنى شیعه، شیعه بماند؛ سنى هم سنى بماند. ما چه موقع به عالم تسنن گفتهایم كه منظورمان از وحدت این است كه شما شیعه بشوید؟! ما چنین چیزى نگفتهایم. هر كس خواست شیعه بشود، از طریق علمى و از راه مباحثات عالمانه شیعه بشود. آنها هم آزادند كه بروند كار خودشان را بكنند. ما نمىگوییم شما مذهبت را عوض كن؛ ما مىگوییم شیعه و سنى باید همیشه سر عقل باشند؛ همچنان كه بحمداللَّه در دوران انقلاب اسلامى، در كشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات اینها سوءاستفاده كند. برگزارى هفتهى وحدت، براى این است. ...
با اتحاد مسلمین، دنیاى اسلام سربلند خواهد شد
یك میلیارد انسان در دنیا هستند كه دربارهى خدا و پیامبر و نماز و حج و كعبه و قرآن و بسیارى از احكام دینى، با هم یك عقیده دارند؛ یك چند مورد اختلاف هم دارند. اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند، با هم بجنگند، تا آن كسى كه با اصل خدا و پیامبر و دین و همه چیز مخالف است، كار خودش را انجام بدهد. آیا این عاقلانه است؟! یازده، دوازده سال است كه جمهورى اسلامى، این مطلب را فریاد مىكند و این ملت هوشیار و آگاه، آن را دنبال مىكنند. ملتهاى دیگر هم باید توجه كنند.
ما گفتیم یك عده از علما و متفكران دور هم بنشینند و در سطح علمى و فرهنگى، براى تقریب و نزدیك كردن، «مؤسّسةالتّقریب بینالمذاهبالاسلامیّة» را به وجود آورند. چهار مذهب فقهى در اهل سنت هست، مذهب امامیه هست، مذهب زیدیه هست، مذاهب دیگر اسلامى هستند. اینها بنشینند ببینند، در مسایل علمى و دینى، چهقدر مىتوانند با یكدیگر همكارى و كار كنند. ما این مركز را تشكیل دادیم. انشاءاللَّه برادرانى كه مسؤول این كار هستند و معیّن شدهاند، آن را با قوّت دنبال مىكنند. این كار، كارى است كه خداى متعال از آن راضى است و سرنوشت اسلام به اینطور كارهاست.
اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمى باشند، ولو عقایدشان مخالف با یكدیگر باشد، اما آلت دست دشمن نشوند، دنیاى اسلام سربلند خواهد شد. آن وقت، مگر امریكا و غیرامریكا جرأت مىكنند كه به دنیاى اسلام بیایند و یكجا را پایگاه قرار بدهند و منافع كشورهاى اسلامى و ملتهاى مسلمان را تهدید كنند؟
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با گروه كثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفتهى وحدت 11/ 07/ 69
--------------------------------------------------------------------------------
امروز توطئهى دشمن علیه وحدت، از همیشه بیشتر است
و اما راجع به مسألهى وحدت مسلمین و هفتهى وحدت باید بگویم كه اگر وحدت و نزدیكى فِرَق اسلامى چیزى است كه در خدمت اسلام مىباشد و اگر قبول داریم كه اتحاد مسلمین به حال مسلمین مفید است و در جهت عظمت اسلام مىباشد، یقیناً بایدمعتقد باشیم كه از سوى دشمنان اسلام، سختترین تلاشها و پیچیدهترین توطئهها، علیه این وحدت و اتحاد در جریان است. ایندو از هم غیرقابل انفكاك است. امروز، هر چیزى كه براى اسلام نافعتر است، از نظر دشمنان اسلام مبغوضتر مىباشد. امروز، هر چیزى كه بیشتر در جهت عظمت اسلام باشد، بیشتر هم مورد تهاجم دشمنان اسلام است. این، یك معادلهى قطعى است.
شما ببینید كه امروز فشار دشمنان اسلام، روى كدام نقطه از دنیاى اسلام بیشتر است؟ همان قدرتها و دشمنانى كه به بعضى از سلاطین و رؤساى كشورهاى مسلمان، دست دوستى و صمیمیت دادهاند و با همهى وجود از آنها دفاع مىكنند و پول و سلاح و تجهیزات و تبلیغات را در خدمت آنها قرار دادهاند، امروز با تمام وجود خود، علیه جمهورى اسلامى و نظام و ایران اسلامى، در حال تلاش و كوششند. چرا؟ چون فهمیدهاند كه در جمهورى اسلامى و نظام ما، عظمت اسلام تضمین و تعقیب خواهد شد.
هركارى كه امروز در خدمت اسلام است، مورد نقمت دشمنان اسلام مىباشد. وحدت میان مسلمین، یكى از مصادیق این قاعدهى كلى است. اگر حقیقتاً لازم است كه مسلمین عالم با یكدیگر اتحاد پیدا بكنند و اگر این اتحاد به حال اسلام و مسلمین مفید است - كه ظاهراً در نظر عقلا و مصلحان عالم اسلام، جاى شكى در این حرف نیست - پس باید مطمئن بود كه امروز توطئهى دشمن علیه این وحدت، از همیشه بیشتر است.
من، به همهى برادران مسلمانى كه در سراسر عالم هستند، توجه و تذكر مىدهم كه تبلیغات استكبار جهانى علیه جمهورى اسلامى را كه از طریق خبرگزاریها و مطبوعات و رادیوها و اظهارات رسمى سیاسیون منتشر مىشود، با این منطق و قاعدهى كلى بسنجند و معنا كنند كه تمام دستگاههاى تبلیغاتى استكبار و در رأس آنها امریكا، امروز بسیج شدهاند تا جمهورى اسلامى و ایران و ملت اسلام را برخلاف آنچه كه هست، در چشم مردم عالم معرفى كنند و نشان بدهند. این، مسألهى بسیار مهمى است.
امروز، پولهاى دستگاه استكبار و ایادى آنها، در دنیا و بیشتر از همه در دنیاى اسلام، براى ایجاد تفرقه بین مسلمین خرج مىشود تا اگر بتوانند - كه نخواهند توانست - بین ایران اسلامى و مسلمانان عالم، اختلاف ایجاد كنند و فاصله بیندازند. جنگِ دشمنساختهى شیعه و سنى، به بركت انقلاب اسلامى بحمداللَّه رو به خمود و خاموشى رفت و برادران شیعه و سنى در میدانهاى مختلف در كنار هم قرار گرفتند و به یكدیگر كمك كردند و برادروار با هم حركت كردند - كه حق هم همین بود - ولى امروز تبلیغات جهانى سعى مىكند باز هم این شعله را مشتعلتر و این آتش را برافروختهتر كند و این اختلاف را كه رو به از بین رفتن است، دوباره زنده نماید. چرا؟ چون مىدانند كه امروز وحدت اسلامى - یعنى تجمع مسلمین - حول محور ایران اسلامى است. مىدانند كه دلهاى مسلمین، امروز به امّالقراى اسلام - یعنى ایران اسلامى - متوجه است. مىدانند كه امروز در دنیاى اسلام و در سراسر عالم، آن جایى كه قرآن رسماً و عملاً حاكمیت دارد، ایران اسلامى است. ...
ما در مسألهى وحدت، جدى هستیم. ما اتحاد مسلمین را هم معنا كردهایم. اتحاد مسلمین، به معناى انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص كلامى و فقهى خودشان نیست؛ بلكه اتحاد مسلمین به دو معناى دیگر است كه هر دوى آن باید تأمین بشود: اول این كه فِرَق گوناگون اسلامى (فِرَق سنى و فِرَق شیعه) - كه هر كدام فِرَق مختلف كلامى و فقهى دارند - حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همكارى و همفكرى كنند. دوم این كه فِرَق گوناگون مسلمین سعى كنند خودشان را به یكدیگر نزدیك كنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهى را باهم مقایسه و منطبق كنند. بسیارى از فتاواى فقها و علما هست كه اگر مورد بحث فقهىِ عالمانه قرار بگیرد، ممكن است با مختصر تغییرى، فتاواى دو مذهب به هم نزدیك شود.
لذا ما جداً علاقهمند هستیم كه «دارالتّقریب بینالمذاهب الاسلامیّه» را ایجاد كنیم. ما مایلیم این كار انجام بگیرد. البته، در گذشته این كار شروع شده و تلاشهاى مخلصانهیى هم داشته؛ اما اكنون مدت مدیدى است كه ما حركت حقیقىیى مشاهده نمىكنیم. احساس مىكنیم كه این كار باید انجام بگیرید و مردم مخلص و مؤمن و شخصیتهاى عالمى از همهى دنیاى اسلام همكارى كنند. ما آماده هستیم و مایلیم كه میزبان این مجموعه باشیم و زحمات و خدمتهاى این كار را برعهده بگیریم.
علماى اسلامى باید كوشش كنند. فقها و متكلمین و فلاسفهى اسلامى بنشینند آراء را با یكدیگر تطبیق كنند و آنها را در مجموعههایى جمع نمایند تا نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعهى واحد و با نگاه مساعد به یكدیگر، در اختیار همهى مسلمین قرار بگیرد. این، از جمله كارهاى بسیار لازم و ضرورى است و امیدواریم كه همتِ صاحب همتان، این كار را به انجام برساند.
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، روحانیون و مسؤولان و ائمهى جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهاى كردستان و كرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، مباركه، سرخه و خواف 24/ 07/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
مسألهیى كه لازم است در آستانهى هفتهى وحدت به همهى ملت ایران و همچنین به مسلمانان عالم عرض كنم، اهمیت وحدت بین مسلمین و ارتباط برادرانه میان برادران مسلمان در همه جا و در همهى شرایط است. در ابتدا باید معلوم كنیم كه مقصود ما از وحدت مسلمانان چیست؟ آیا مقصود این است كه مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب دیگرى اعتقاد پیدا كنند و عمل نمایند؟ نه، مقصود این نیست. ما وقتى به وحدت دعوت مىكنیم، مقصود ما این نیست كه فِرَق مسلمین - اعم از شیعه و سنى - یا فِرَقى كه داخل تشیع و تسنن هستند، موظف و مجبورند كه از عقیدهى خود دست بردارند و به عقیدهى سومى یا به عقیدهى طرف مقابل، گرایش پیدا كنند. این، چیزى است كه به تحقیق و تفحص و مطالعهى هر كسى وابسته است و بینه و بیناللَّه تكلیف اوست. بحث ما این نیست.
بحث ما این است كه مىخواهیم به همهى مسلمانان - از شیعه و سنى - بگوییم و تذكر بدهیم كه شما یك نقاط مشترك و یك نقاط اختلاف و افتراق دارید. در بعضى چیزها، با هم شریكید و یك طور فكر و عمل مىكنید و در بعضى چیزها، هر فرقه روش خود را دارد.
نكته این است كه اولاً، آن نقاط اشتراك بیشتر از نقاط افتراق است. یعنى همهى مسلمین، به خداى واحد و قبلهى واحد و پیامبر واحد و احكام و نماز و روزه و زكات و حج اعتقاد دارند. شما دو نفر مسلمان را پیدا نمىكنید كه وقتى صبح مىشود، براى نماز بلند نشود؛ مگر این كه بخواهد به تكلیفش عمل نكند، والّا همهى مسلمین عالم معتقدند كه صبح و ظهر و عصر و شب، باید نماز خواند و مستحب است كه در نیمهى شب، نماز شب بجا آورد. همهى مسلمین عالم معتقدند كه نماز را باید به طرف كعبه و به زبان قرآن و از آیات قرآن خواند. همهى مسلمین عالم، ماه رمضان كه فرا مىرسد، آن وقتى كه فهمیدند روز اول ماه است، روزه مىگیرند؛ مگر كسى كه نخواهد به تكلیفش عمل كند و بخواهد فسق كند، والّا همهى مسلمین عالم به این امور اعتقاد دارند. ...
ما مىگوییم: اى مسلمانان عالم! در هر جاى دنیا كه هستید، اگر با هم دشمنى نكنید، علیه هم مبارزه و جنگ نكنید و دشمنان و دوستانتان را بشناسید، وضع زندگى شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد. امروز، دچار تشتت و ضعف و عقبماندگى هستید. كشورهاى اسلامى - غالباً یا عموماً - فقیر و وابسته و اسیرند. دشمنان اسلام مىخواهند اسلام را از میان كشورهاى اسلامى بِزور بیرون برانند. قلب آحاد مردم مسلمان، با اسلام و خداست. آنها به اسلام علاقهمندند. سیاستها و قدرتهاى بزرگ جهانى سعى مىكنند بهوسیلهى دولتهاى دستنشانده، مردم را از اسلام دور نمایند. اگر شما با هم باشید و با هم دعوا نكنید و نیروى خود را - كه عنصر عظیمى است و براى بهتر كردن دین و دنیاتان، مىشود از آن استفاده كنید - علیه یكدیگر مصرف نكنید، اهداف پلید دشمن محقق نخواهد شد.
مسلمانان با هم متحد شوند و به یكدیگر دشمنى نكنند
ما نمىگوییم كه سنیهاى عالَم بیایند شیعه بشوند، یا شیعههاى عالَم دست از عقیدهشان بردارند. البته، اگر یك سنى یا هر كسى تحقیق و تفحص كرد، عقیدهاش هر چه شد، باید بر طبق عقیده و تحقیق خودش عمل كند. تكلیف او با خدایش است. حرف ما در هفتهى وحدت و به عنوان پیام وحدت این است كه مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یكدیگر دشمنى نكنند. محور هم كتاب خدا و سنت نبىّاكرم (صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) و شریعت اسلامى باشد. این حرف، حرف بدى نیست. این حرف، حرفى است كه هر عاقل بىغرض و منصفى، آن را قبول خواهد كرد. ...
به همه مىگوییم كه احترام یكدیگر را حفظ كنند
البته، ما یكجانبه حرف نمىزنیم. ما به همهى مسلمین عالم - هم سنى و هم شیعه - این سفارش را مىكنیم. داخل كشور خودمان، برادران شیعه و سنى را در كنار هم در نماز جماعت و صحنهى خونین جنگ و عرصهى مبارزات سیاسى و حضور در صحنههاى گوناگون انقلاب و در انتخابات و در مجلس شوراى اسلامى و در همه جا، با یكدیگر دیدیم و مىبینیم و هستند. آنها با هم مهربانند و مشكلى هم ندارند.
ما به همه مىگوییم كه احترام یكدیگر را حفظ بكنند و به عقاید و مقدسات هم اهانت نكنند. اگر كسى به بهانهى عقیدهیى بخواهد به مقدسات دیگران اهانت بكند، از نظر ما به هیچ وجه قابل دفاع نیست. محبت، طرفینى است. بایستى همه با هم كمك كنند تا محبت به وجود آید و دشمن نتواند سوء استفاده بكند؛ دشمنى كه نه با شیعه رابطهى خوبى دارد و نه با سنى، بلكه با اصل اسلام مخالف است و نسبت به آن كینه مىورزد. همان اسلامى كه سنى یا شیعه دارد، مبغوض امریكا و مرتجعان است. اختلافات داخلى را براى آن زمانى بگذاریم كه از طرف هیچ دشمن جهانى تهدید نشویم. اگر چنین روزى پیش آمد، آن وقت مقابل هم بنشینند و سنگهایشان را با هم حك كنند. امروز، وقتِ این حرفها نیست.
لذا من توصیه مىكنم هفتهى وحدت را - كه به مناسبت میلاد نبىّ اكرم(صلّىاللَّه علیهوالهوسلّم) از روز دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول ادامه دارد - همهى آحاد مردم، مخصوصاً علما و فضلا و گویندگان و دانشمندان و افراد صاحب نفوذ گرامى بدارند و این مسأله را به عنوان یك شعار جمهورى اسلامى همیشه نگه دارند. ...
هفتهى وحدت را یك هفتهى پُرمحتوا قرار دهید
وحدت را مهم بشمارید و هفتهى وحدت را یك هفتهى حقیقتاً پر محتوا و پر مغز قرار بدهید. در امور دیگر هم، ما این مسألهى وحدت را مورد تأیید و بهعنوان یك اصل اسلامى و انقلابى، مورد تأكید قرار مىدهیم. وقتى مىگوییم بین برادران شیعه و سنى و مذاهب مختلف اسلامى، براى هدفهاى اسلامى اتحاد باشد، پس به طریق اولى، قشرهاى مختلف مردم فداكار و مبارز ایران، اهل هر شهر و استانى، متكلمان با هر زبان و لهجهیى هستند، موظفند وحدت را حفظ كنند.
مبادا دستهاى تفرقهافكن و مغرض و یا نادان - كه گاهى ضرر آدمهاى نادان از آدمهاى مغرض كمتر نیست - با حرف و شعار و نطقى، ایجاد اختلاف كنند. مغرض و جاهل، در نتیجهى عمل یكسانند. همه - مخصوصاً كسانى كه زبان و حنجرهشان براى گفتن و حرف زدن باز است - مراقب باشند با هیچ حركت و اشارهیى، موجب اختلاف بین مردم نشوند. همه باید وحدت را بر محور اصول انقلاب و جریان صحیح نظام اسلامى و ولایت فقیه حفظ كنند. این، اساس قضیه است. اگر وحدتِ با انسجام و استحكامى كه تا كنون بوده است، محفوظ بماند، مطمئناً این ملت و كشور به هدفهاى انقلاب خواهد رسید.
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با جمع كثیرى از اقشار مختلف مردم شهرهاى شاهرود، خلخال، بیرجند، قیدار، خمسه، تیران و چالوس، روحانیون و معاونان دفاتر عقیدتى، سیاسى نیروى زمینى ارتش و جمعى از شیعیان استان سرحدّ
پاكستان 19/ 07/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
یكى از برجستگیهاى مهم این استان، ایمان عمیق اسلامى مردم، چه سنّى و چه شیعه است. ایمان عمیق اسلامى، یكى از نقاط قوّت این مردم است. لذا نظام اسلامى كه امروز پرچم عزّت اسلام را در دنیا به دست گرفته و قدرتمندانه با صداى بلند از اسلام و قرآن دفاع مىكند، متّكى به حمایت این ایمانها و دلهاست. هرجا ایمان اسلامى هست، لشكریان جانبركف نظام اسلامى در آنجا هستند. امروز در هر نقطهاى از دنیاى اسلام كه شما بروید، پرچم برافراشتهاى كه امام راحل عظیمالشّأنِ ما در دفاع از عزّت اسلامى بلند كرد، مایه افتخار و عزّت و هویّت محسوب مىشود. مسلمان و كشور اسلامى در دنیا زیاد است؛ اما فرق است میان ملتهایى كه نامشان مسلمان است و معتقد به اسلامند، درعینحال حاكمیت و قدرتمدارى قدرتهاى ضدّاسلامى را با گوشت و پوست خود در داخل كشورهایشان تجربه و حس مىكنند، و ملتى كه اسلام را به عنوان حاكم بر زندگى خود پذیرفته و پرچم حاكمیت قدرتمند اسلام را در دست گرفته، تحمیل هیچ حكومتى را قبول نمىكند، زیر بار هیچ قدرت فرامرزى و بینالمللى نمىرود و تهدید و تطمیع قدرتهایى كه از بُن و بنیاد با اسلام مخالفند، آن ملت را از دفاع از اسلام باز نمىدارد. امروز جمهورى اسلامى مظهر چنین دولت و ملت ایران مظهر چنین ملتى است. دفاع از این ملت و دفاع از نظام قدرتمند اسلامى كه اسلام را با عزت خود و با همان قدرت نبوى در دنیا بر سرِ دست مىگیرد و به آن افتخار مىكند، مال مردمان مؤمن است و شما مردم استان سیستان و بلوچستان از ایمان برخوردارید و اسلام را از بُن دندان و با همه وجود قبول دارید. البته باید مراقب باشید كه دشمنان اسلام این همزیستى و برادرى بین شیعه و سنّى را به هم نزنند. یكى از افتخارات ما این است كه مردم ما در نقاطى كه تفاوتهاى مذهبى و قومى وجود دارد و امكان و زمینه اختلاف هست، از درگیرى و اختلاف قومى و مذهبى پرهیز مىكنند. دشمنان این را نمىپسندند. جنگ شیعه و سنّى براى دشمنان اسلام خیلى قیمت دارد. اختلاف و تفرقه میان امّت اسلامى موجب مىشود كه معنویت، طراوت، قدرت، شكوه و عظمت ائتلاف ملى شما را در هم بشكند و همانطور كه قرآن فرموده است «و تذهب ریحكم».
امروز بنده از گوشه و كنار عالم اطّلاع دارم. همان دستهاى استعمارى كه در طول قرنهاى گذشته سعى مىكردند بین شیعه و سنّى اختلاف ایجاد كنند، امروز هم تلاش مىكنند براى اینكه بین شیعیان و سنّیان، كینه و برادركشى و اختلاف بهوجود آورند. شما مردم هوشمند باید مراقب باشید. شاید یك عدّه خیال كنند كه ایجاد اختلاف به نفع مذهب آنهاست، در حالى كه اشتباه مىكنند. هر كس داراى هر مذهبى است، به عقاید و ارزشهاى خود احترام مىگذارد و این حقّ اوست. اما این احترام گذاشتن نباید با اهانت به ارزشهاى جمعیت دیگرى همراه شود كه در اعتقادات با آنها موارد اختلافى دارند. ما متّفقاً به یك اسلام، به یك كعبه، به یك پیغمبر، به یك نماز، به یك حج، به یك جهاد و به یك شریعت معتقدیم و عمل مىكنیم. موارد اختلاف بهمراتب كمتر از موارد وحدت و اتّفاقنظر است. دشمنان اسلام مىخواهند بین شیعه و سنّى، نه فقط در نقاطى از ایران بلكه در همه دنیاى اسلام، اختلاف بیندازند. من خبر دارم كه تلاش مىكنند. اتّفاقنظر برادران مسلمان و همراهى آنها با یكدیگر در دفاع از اسلام و نظام اسلامى به این ملت و به این كشور و نظام قدرت مىدهد. تا امروز هم همین را ثابت كردهاید. در بین شهداى این استان، صدها شهید در زاهدان، صدها شهید در زابل، صدها شهید در ایرانشهر و در نقاط دیگر هم شیعه و هم سنّى هست و خون اینها در جبهه با یكدیگر مخلوط شد. چرا به جبهه رفتند، چرا جنگیدند و چرا از مرزهاى ایرانِ عزیز دفاع كردند؟ چون ایران پرچم عزّت اسلام را در دست دارد و اسلامى است. امروز ایران عزیز مظهر اسلام است. هر كشور دیگرى در دنیا این پرچم را بلند مىكرد، ما در هر جاى دنیا كه بودیم به آن ملت و كشور احترام و تعظیم مىكردیم. اما این پرچم را ایران اسلامى بلند كرد و این افتخار مال ملت ایران است. در همان وقتى كه همه دستگاههاى قدرت بینالمللى علیه اسلام تلاش مىكنند، این ملت با مجاهدت، وحدت كلمه و شجاعت مثال زدنى خود توانسته است نام اسلام را بلند كند. این را همه باید قدر بدانند. همه باید قدر ایران اسلامى و اسلام عزیزِ قدرتمند را بدانند.
گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع مردم زاهدان در استادیوم آزادى 04/ 12/ 81
--------------------------------------------------------------------------------
امروز در دنیا بسیار تلاش مىشود كه بین شیعه و سنّى اختلاف بیفتد. البته كسانى كه اهل فكر و تحلیلند، مىدانند كه استكبار از این كار چه فواید و منافعى مىبرد. هدفشان این است كه ایران را از مجموعه كشورهاى اسلامى جدا كنند؛ انقلاب اسلامى را مخصوص مرزهاى ایران كنند؛ فشار روى ایران را از سوى كشورهاى اسلامىِ دیگر زمینهسازى كنند و از درسآموزىِ ملتهاى دیگر از درسهاى ملت ایران جلوگیرى نمایند. ما باید درست نقطه مقابل عمل كنیم. هركس - چه در محیط سنّى و چه در محیط شیعه - به همدلى و ارتباطات حسنه و دوستانه بین شیعه و سنّى كمك كند، او به نفع انقلاب و اسلام و هدفهاى امت اسلامى كار كرده است. هر كس هم سعى در جدایى كند، درست نقطه مقابل آن حركت كرده است.
بنده اطّلاعِ نزدیك دارم كه امروز در بعضى از كشورهاى اسلامى - كه نمىخواهم از آنها اسم بیاورم - از صندوقهایى كه مرتبط با اهداف و امیال بیگانگان است، پولهایى را مىگذارند و صرف مىكنند؛ مخصوص این كه علیه شیعه، علیه عقاید شیعه و علیه تاریخ شیعه كتاب بنویسند و در دنیاى اسلام پخش كنند! آیا آنها به تسنّن علاقهمندند؟ نه؛ آنها مىخواهند نه شیعه باشد، نه سنّى. نه با شیعه دوستند، نه با سنى؛ منتها چون امروز در ایران حكومت اسلامى و پرچم اسلام را یك مجموعه شیعى در دست گرفته است و همه پایبندى ملت ایران را به تشیّع مىدانند، لذا اینها هرچه دشمنى با انقلاب هم دارند، بر سر شیعه خالى مىكنند! با شیعه مبارزه مىكنند، براى این كه نگذارند حاكمیت سیاسى اسلام و این پرچم افتخار و عزّت به جاهاى دیگر سرایت كند و مورد جذب جوانانِ كشورهاى دیگر شود. هیچكس نباید به این خیانتِ دشمنان كمك كند. نه در كشور ما، نه در محافل اسلامى، نه در مجموعههاى شیعى، نه در كشور خودمان در بین برادران سنّى، هیچكس نباید كارى كند كه به خواست استكبار - كه ایجاد نقار و دشمنى است - كمك شود.
البته ما با این بیانمان، نه مىخواهیم بگوییم كه شیعه، سنّى شود؛ یا سنّى، شیعه شود و نه مىخواهیم بگوییم كه شیعه و سنّى به قدر توان و مقدورات خودشان، براى تحكیم عقاید خودشان كار علمى نكنند. اتّفاقاً كار علمى، بسیار خوب است و هیچ اشكالى ندارد. كتابهاى علمى بنویسند؛ در محیطهاى علمى، نه در محیطهاى غیرعلمى، آن هم با لحنهاى بد و غلط. بنابراین، اگر كسى مىتواند منطق خود را ثابت كند، ما جلوِ كار او را نباید بگیریم. اما اگر كسى مىخواهد با حرف، با عمل و با شیوههاى گوناگون، اختلاف ایجاد كند، این را ما فكر مىكنیم كه در خدمت دشمن است. هم سنّیها باید مراقب باشند و هم شیعهها. «وحدت ملى» را كه ما گفتیم، شامل این هم مىشود.
البته من همین جا عرض كنم كه امروز كسانى وحدت ملى را نه به عنوان شعارهاى مذهبى، بلكه با شعارهاى سیاسى خدشهدار مىكنند. ما قبلاً به اینها نصیحت كردیم؛ امروز هم نصیحت مىكنیم كه نگذارند وحدت این ملت بزرگ و متّحد خدشهدار شود. جدا كردن بدنههاى این ملت بزرگ از یكدیگر، خدمت به دشمنان این ملت است. اگر این ملت بزرگ و رشید، وحدت ملى را در این كشور حفظ كند، آن وقت این وحدت، براى وحدت ملتهاى دیگر زمینهسازى مىشود. اگر یك امت اسلامى با حدود یكونیم میلیارد نفر جمعیت، در مسائل اساسىِ خودشان متحد باشند، شما ببینید چه قدرت عظیمى در دنیا به وجود مىآید. اما اگر وحدت ملى خدشهدار شد، دیگر حرف زدن از وحدت جهان اسلام یك سخن افسانهگون است و همه مىخندند. عدّهاى مىخواهند این را به وجود بیاورند.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس 06/ 01/ 79
--------------------------------------------------------------------------------
امروز دنیا بهسمت بلوك بندى و اتحاد پیش مىرود
این مسألهى وحدت كه در این دیدار صمیمى و دوستانه مىخواهم بیشتر از همه روى آن تأكید كنم، یك مسألهى حیاتى است. نه این كه بگوییم براى جمهورى اسلامى حیاتى است - البته اهمیتش براى جمهورى اسلامى جاى شك نیست - اما حقیقتاً براى اسلام و دنیاى اسلام حیاتى است. شما ملاحظه كنید، امروز دنیا به سمت بلوكبندى مىرود؛ یعنى هر چند كشور در گوشهیى، به ادنى مناسبتى با هم اتحاد و اتفاق پیدا مىكنند. مثلاً كشورهاى عضو پیمان آ.سه.آن در شرق آسیا، جامعهى مشترك اروپا، اتحاد ورشو (تا وقتى كه اروپاى شرقى قبل از حوادث اخیر هویتى داشت)، اتحاد كشورهاى حول و حوش خلیج مكزیك، سازمان ملل، غیرمتعهدها و تمام این واحدهاى پراكنده در همهى دنیا، به واحدهاى پیوسته تبدیل مىشوند. علت هم این است كه در این دنیا مىفهمند كه هر واحدى، به تنهایى قادر بر تأمین نیازهاى خودش - از جمله نیاز دفاع از خود - نیست و باید با هم دست به یكى كنند.
تلاش استكبار در جهت ایجاد اختلاف بین مسلمانان بهكار مىرود
در عین این كه دولتها و قدرتها و ادارهكنندگان جهان، براى مصالح دولتها و مسایل سیاسى خود، به سمت وحدت پیش مىروند، تمام تلاشهاى استكبار در جهت تضعیف ملتها و بخصوص ملت اسلام و ایجاد اختلاف بین اینها بهكار مىرود. شیعه و سنى كه مسألهى امروز نیست؛ قرنهاست كه در اسلام، شیعه و سنىیى وجود دارد. در خود مذهب سنى، اشعرى و معتزلى و مذاهب مختلف وجود دارد. در شیعه، شش امامى و دوازده امامى و اخبارى و اصولى وجود دارد. همان دستهبندیهایى كه در تسنن هست، همانها در تشیع هم وجود دارد. انواع و اقسام دستهبندیها و فرقهبندیها، یا بر اثر سوء سیاست و یا بر اثر سوء فهم و یا با دست مغرض و یا بر اثر جهالت به وجود آمده است. اینها كه جدید نیست؛ اما شما ببینید كه امروز در دنیاى اسلام، علیه وحدت مسلمین چه قدر تلاش مىشود.
گزیدهای از سخنرانى در دیدار با گروهى از روحانیون، ائمهى جمعه و اساتید حوزههاى علمیهى اهل سنت استانهاى سیستان و بلوچستان، خراسان و مازندران 05/ 10/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
در میان مسلمین، موارد مشترك بیشتر از موارد اختلاف است
نكتهى دیگر این است كه اگر قرار باشد ارزشهاى اسلامى به صورت ارزشهاى قطعى در دنیا مطرح شود و دل انسانها را جذب كند و بر مبناى آن در زندگى مسلمانها تغییرى به وجود آید، باید وحدت بین آنها حفظ شود. با شعبه شعبه شدن و دشمنى كردن و جنگ فرقهیى راه انداختن، امكان ندارد كه مسلمین به وحدت دست یابند.
ما به فرقههاى عالم اسلام نمىگوییم از عقاید مخصوص فرقهى خود دست بكشید و عقاید فرقهى دیگر را قبول كنید؛ اما به همهى مسلمین مىگوییم در میان ما موارد مشترك، بیشتر و مهمتر و اساسیتر از موارد اختلاف است. دشمنان ما روى موارد اختلاف تكیه مىكنند؛ ما برعكس باید مواضع مشترك را تقویت كنیم و نگذاریم دشمن بهانه به دست آورد و با تفرق ما، نقطهى فشار روى پیكر امت اسلامى را پیدا كند.
خوشبختانه در ایران این مسایل را حل كردهایم. بسیارى از برادران ما در نقاط مختلف عالم اسلام نیز این موارد را یا حل كردهاند و یا به حل آن نزدیك شدهاند؛ اما دشمن از دیرگاه دستبردار نبوده است. از نزدیك به دویست سال پیش - هنگامى كه استعمار وارد كشورهاى اسلامى شد - تا امروز، روى قضیهى اختلاف بین فرقههاى مسلمین كار كردند؛ ما باید خیلى مواظب باشیم. شیعه و سنى باید خود را متعهد كنند كه در راه نزدیك كردن فِرق اسلامى به یكدیگر بكوشند و از محبت و تعامل برادرانه با یكدیگر، حراست و پشتیبانى كنند.
گزیدهای از سخنرانى در مراسم بیعت گروه كثیرى از ائمهى جمعه و روحانیون استان مازندران و اصفهان و علما و طلاب كشورهاى اسلامى مقیم ایران 04/ 04/ 68
--------------------------------------------------------------------------------
اگرچه به نظر ما، اختلاف شیعه و سنى در حقیقت اختلاف نیست؛ زیرا در اصول اصلى اسلام - كه اگر كسى آنها را نداشت، مسلمان نیست - مشتركند؛ یعنى هر دو مذهب، به قبلهى واحد، خداى واحد، پیامبر واحد، قرآن واحد و احكام و اركان واحد اسلامى معتقدند؛ اما شما ببینید كه استعمار در طول زمان از طرح مسألهى شیعه و سنى در مقابل یكدیگر، چه وسیلهى اختلافى - بخصوص در محافل پایینتر و نسبت به اوساط پایین مردم كه از معرفت و توجه، قدرى دورتر هستند - درست كرده است.
قبل از انقلاب، ما در ایران تلاش زیادى داشتیم كه این اختلافها برطرف شود، منتها تلاشها فردى بود؛ ولى بعد از انقلاب، سیاست جمهورى اسلامى این بود كه بین برادران، وحدت و تفاهم ایجاد كند تا به هر دو طرفى كه اختلافات خودشان را آنقدر عمیق و غیرقابل التیام مىبینند، ثابت شود كه در اشتباهند. بحمداللَّه علىرغم آنهمه فشارى كه دشمن وارد كرد، در داخل كشور موفق شدیم. شما غالباً جزییات را نمىدانید؛ ولى اگر زمانى اینها نوشته بشود، آنوقت منصفان عالم خواهند فهمید كه در این ده سال، ما براى ایجاد وحدت، از جانب توطئههاى استعمار چه كشیدیم و متوجه خواهند شد كه آنها با چه طرقى وارد شدند تا برادران مسلمان را در مقابل هم نگهدارند. ما همیشه به علماى فریقین گفتهایم، شما كه مىدانید وحدت و اتحاد حق است، بنابراین باید این نكته را به مردم خودتان و به عوام تفهیم كنید. البته، مخلصان قبول كردند و به همان اندازه هم تأثیر گذاشتهاند.