تبیان، دستیار زندگی
! امروز مسأله وحدت براى مسلمین یك نیاز قطعى است. امروز دشمن اسلام و مسلمین، دو خصوصیت دارد كه در طول تاریخ این دو خصوصیت را نداشته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محور وحدت امت اسلامی

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

هم خود نبى‏اكرم از لحاظ شخصیت، در اوج قلّه عالم آفرینش است؛ چه در آن ابعادى كه براى بشر قابل فهم است، مثل همین معیارهاى عالى انسانى - عقل، تدبیر، هوشمندى، كرم، رحمت، عفو، قاطعیت و از این قبیل چیزها - چه در آن ابعادى كه از مرتبه ذهن انسان بالاتر است - ابعاد نشان‏دهنده تجلّى اسم اعظمِ حق در وجود پیغمبر اكرم و مقام قرب پیغمبر به خداى متعال - كه ما از اینها فقط نامى و صورتى مى‏شنویم و مى‏دانیم و حقیقت آن را خداى بزرگ و اولیاى بزرگش مى‏دانند و هم پیام آن بزرگوار یك پیام بالاترین و بهترین براى سعادت انسان است؛ پیام توحید، پیام ارتقاء مرتبه انسان و پیام تكامل وجود بشر.

درست است كه بشریت، تا امروز توفیق پیدا نكرده است كه این پیام را به‏طور كامل در همه ابعادش در زندگى خود پیاده كند؛ ولیكن بى‏گمان حركت تعالى و ترقّى انسان، یك روز به این‏جا خواهد رسید. این یك نقطه اوج و یك تعالى براى انسان است. با فرض این‏كه فكر و فهم بشریت و ادراكات عالى و دانش او رو به پیشرفت است و پیام اسلام، هم زنده است، شكّى نیست كه یك روز این پیام، جاى خود را در زندگى جامعه بشرى پیدا خواهد كرد. حقّانیت پیام نبوى، حقّانیت توحید اسلام، درس اسلام براى زندگى و راه اسلام براى سعادت و پیشرفت انسان، بشر را به آن نقطه‏اى خواهد رساند كه این جاده روشن و هموار را پیدا كند و در آن قدم بگذارد و پیش برود و تعالى و تكامل خود را بیابد.

علماى اسلام، روشنفكران مسلمان، نویسندگان، شعرا و هنرمندان در دنیاى اسلام، امروز وظیفه دارند تا آن‏جایى كه توان آنها اجازه مى‏دهد، شخصیت نبى‏اكرم و ابعاد عظمت این وجود بزرگ را براى مسلمانان و غیر مسلمانان ترسیم كنند.

آنچه كه براى ما مسلمانها مهم است، این است كه معرفت خود را نسبت به اسلام و پیغمبر گرامى اسلام، زیاد كنیم. امروز در دنیاى اسلام یكى از دردهاى بزرگ، درد تفرقه و جدایى است. محور وحدت عالم اسلام، مى‏تواند وجود مقدّس پیغمبر - نقطه اعتقاد همه؛ نقطه تمركز عواطف همه انسانها - باشد. ما مسلمانها هیچ نقطه‏اى را به این روشنى و به این جامعیت - مثل وجود مقدّس پیغمبر - نداریم؛ كه هم مسلمانها به او معتقدند، هم علاوه بر اعتقاد، یك پیوند عاطفى و معنوى، دلها و احساسات مسلمانان را به آن وجود مقدّس، متّصل كرده است. این بهترین مركز وحدت است.

تصادفى نیست كه ما مشاهده مى‏كنیم در این سالهاى اخیر، مثل دوران قرون وسطى‏ و دوران تحلیلهاى مغرضانه مستشرقین،نسبت به ساحت مقدس نبى‏اكرم اهانت روا مى‏دارند. در دوران قرون وسطى‏ كشیشان مسیحى در نوشته‏ها، گفتارها و كارهاى هنریشان و در دورانى كه تاریخ نویسى مستشرقین باب شد، همانها در آثارشان به شخصیت پیغمبر اكرم اهانت مى‏كردند. در قرن گذشته هم باز دیدیم كه مستشرقین غیرمسلمانِ غربى یكى از نقاطى را كه مورد تشكیك و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصیت مقدس و مبارك نبى‏اكرم بود!

مدت ها فاصله شده بود؛ ولى اخیراً باز شروع كردند. در چند سال اخیر، انسان یك تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پلید و شومى را در اكناف عالم نسبت به شخصیت نبى‏اكرم صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم مشاهده مى‏كند. این كار مى‏تواند حساب شده باشد؛ چون به این نقطه توجّه شده است كه مسلمانان مى‏توانند برگرد محور وجود مقدّس نبى‏اكرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مركز را مورد مناقشه قرار مى‏دهند.

علماى اسلام، روشنفكران مسلمان، نویسندگان، شعرا و هنرمندان در دنیاى اسلام، امروز وظیفه دارند تا آن‏جایى كه توان آنها اجازه مى‏دهد، شخصیت نبى‏اكرم و ابعاد عظمت این وجود بزرگ را براى مسلمانان و غیر مسلمانان ترسیم كنند. این امر به اتّحاد امت اسلامى و به خیزشى كه امروز در نسلهاى جوان امت اسلام به سوى اسلام مشاهده مى‏شود، كمك خواهد كرد.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام به مناسبت هفدهم ربیع‏الاوّل‏

31/ 03/ 79

--------------------------------------------------------------------------------

یكى از صدقات جاریه انقلاب كه به بركت ذهن بیدار امام راحل رضوان اللَّه تعالى علیه تحقّق پیدا كرد، این بود كه ایام ولادت نبىّ اكرم علیه و على آله الصّلاة و السّلام، به عنوان ایام وحدت معرفى شد. از این جهت این مسأله جالب است كه وحدت اسلامى یك آرزوست. بعضى واقعاً این آرزو را دارند، بعضى هم یك حرفى مى‏زنند؛ لقلقه لسانى است. به هر صورت این آرزو، یك راه عملى لازم دارد.

هیچ آرزویى بدون مجاهدت و تلاش تحقّق پیدا نمى‏كند و وقتى كه ما به راههاى عملى براى این مقصود و این آرزو فكر مى‏كنیم، یكى از بهترینها و بزرگترینها، همین شخصیت عظیم الشّأن عالم خلقت، یعنى وجود مبارك پیامبر گرامى و مركزیّت این بزرگوار براى عواطف و عقاید عامّه مسلمین است. در بین حقایق و معارف اسلامى، چیزى كه به این صورت مورد توافق آراء و عقاید و نیز عواطف همه مسلمین باشد، شاید نداشته باشیم یا خیلى نادر باشد؛ چون عواطف هم نقش زیادى دارد. به غیر از بعضى اقلیّتها و جمعیتهاى جدا شده از عامّه مسلمین كه به عواطف چندان اهمیت نمى‏دهند و كارى به محبّت، توجّه و توسّل ندارند، عامّه مسلمین، با عواطف نسبت به نبىّ اكرم علیه و على آله الصّلاة والسّلام سروكار دارند. بنابراین، وجود این بزرگوار مى‏تواند محورى براى وحدت باشد.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بین‏المللى وحدت اسلامى‏ 24/ 05/ 74

--------------------------------------------------------------------------------

مسلمین و روشنفكران اسلامى باید بر روى شخصیت و تعالیم این بزرگوار و محبّت به این بزرگوار، با دید همه گیر نسبت به اسلام سرمایه گذارى كنند. از جمله عواملى كه مى‏تواند محور این وحدت قرار گیرد و همه مسلمین مى‏توانند بر آن اتّفاق نظر كنند، تبعیّت از اهل بیت پیغمبر است. اهل بیت پیغمبر را همه مسلمین قبول دارند. البته شیعه اعتقاد به امامت آنان دارد؛ غیر شیعه، آنان را به معناى امامت در اصطلاح شیعى، امام نمى‏داند، لكن از بزرگان اسلام كه مى‏داند، خانواده پیغمبر كه مى‏داند، مطّلع از معارف و احكام اسلامى كه مى‏داند. مسلمین باید در عمل به كلمات ائمّه علیهم السّلام و اهل بیت پیغمبر، اتّفاق كلمه كنند. این یكى از وسایل وحدت است.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بین‏المللى وحدت اسلامى‏ 24/ 05/ 74

--------------------------------------------------------------------------------

ولادت نبىّ اكرم، براى هر فرد مسلمان نقطه‏اى برجسته در تاریخ است. بعدها همین ولادت به یك حركت عظیم در تاریخ بشر منتهى شد. هر فضیلتى كه در دنیا، ولو به‏طور غیرمستقیم وجود دارد، ناشى از آن بعثت و اقامه مكارم اخلاق به‏وسیله آن پیغمبر عظیم‏الشّأن است. هر مسلمانى مى‏داند كه براى تمركز عواطف دنیاى اسلام و احساساتِ فرَقِ مختلفِ مسلمین، نقطه‏اى بهتر از وجود مقدّس پیغمبر اكرم وجود ندارد؛ چون همه مسلمین این بزرگوار را دوست دارند و وى محور امّت اسلامى در طول تاریخ است. پس این ولادت براى ما حائز اهمیت است.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار كارگزاران و مسؤولان نظام و مهمانان كنفرانس وحدت اسلامى‏ 04/ 06/ 73

--------------------------------------------------------------------------------

پیامبر(ص) محور اصلى تجمع مسلمانان‏

مطلب دوم، در مورد شخص نبىّ‏اكرم(صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم) است. نام و یاد و محبت و حرمت و تكریم این بزرگوار، محور اصلى براى تجمع همه‏ى آحاد مسلمان در همه‏ى دوره‏هاى اسلامى است. هیچ نقطه‏ى دیگرى در مجموعه‏ى دین وجود ندارد كه این طور از همه‏ى جهات - هم جهات عقلى، هم جهات عاطفى، هم جهات روحى و معنوى و اخلاقى - مورد قبول و توافق و تفاهم همه‏ى فِرَق و آحاد مسلمین باشد. این، آن نقطه‏ى مركزى و محورى است.

قرآن و كعبه و فرایض و عقاید، همه مشتركند؛ اما هر كدام از اینها، یك بُعد از شخصیت انسان - مثل اعتقاد، محبت، گرایش روحى، حالت تقلید و تشبّه و تخلق عملى - را به خود متوجه مى‏كند. وانگهى در میان مسلمانها، غالب این چیزهایى كه گفته شد، با تفسیرها و دیدگاههاى مختلف مورد توجه است؛ اما آنچه كه همه‏ى مسلمانها از لحاظ فكر و اعتقاد و - مهمتر از عاطفه و احساس - وحدت و تفاهم، روى او اشتراك دارند، وجود مقدس پیامبر خاتم و نبىّ‏اكرم حضرت محمّدبن عبداللَّه(صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم) است. این نقطه را باید بزرگ شمرد. این محبت را باید روزبه‏روز بیشتر كرد و این گرایش معنوى و روحى به آن وجود مقدس را باید در ذهن مسلمین و در دل آحاد مردم تشدید كرد.

شما مى‏بینید كه در توطئه و تهاجم فرهنگى به اسلام، یكى از قسمتهایى كه مورد توطئه‏ى خباثت‏آمیز دشمن قرار مى‏گیرد، همین وجود مقدس و بزرگوار است كه در آن كتاب شیطانى(کتاب آیات شیطانی) مورد تهاجم قرار گرفت و نشان داد كه توطئه‏ى دشمن در مجموعه‏ى عقاید و عواطف ملت مسلمان، به كجاها ناظر است.

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با قاریان چهل كشور جهان و جمعى از روشن‏ضمیران، در سالروز بعثت رسول‏اكرم(ص) 04/ 12/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

بزرگترین مایه وحدت

وجود نبىّ مكرّم اسلام(صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم)، بزرگترین مایه‏ى وحدت در همه‏ى ادوار اسلامى بوده است و امروز هم مى‏تواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدسِ بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مركز و محور عواطف و عقاید همه‏ى مسلمانهاست و همین محوریت، یكى از موجبات انس دلهاى مسلمین و نزدیكى فِرَق اسلامى با یكدیگر به حساب مى‏آید.

ابعاد شخصیت نبىّ اكرم را هیچ انسانى قادر نیست به نحو كامل بیان كند و تصویر نزدیك به واقعى از شخصیت آن بزرگوار ارایه نماید. آنچه ما از برگزیده‏ى پروردگار عالم و سرور پیامبرانِ سراسر تاریخ شناخته و دانسته‏ایم، سایه و شبحى از وجود معنوى و باطنى و حقیقى آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم براى مسلمانان كافى است تا اولاً، حركت آنها را به سمت كمال تضمین كند و قله‏ى انسانیت و اوج تكامل بشرى را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیاً، آنها را به وحدت اسلامى و تجمع حول آن محور تشویق كند. بنابراین، توصیه‏ى ما به همه‏ى مسلمانان عالم این است كه روى ابعاد شخصیت پیامبر و زندگى و سیره و اخلاق آن حضرت و تعالیمى كه از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، كار زیادى بشود.

باید روى معرفى شخصیت رسول اكرم(ص) كار كنیم‏

بعد از دوران قرون وسطى‏ كه در دنیاى مغرب زمین و مسیحیت، تهاجم تبلیغاتى وسیعى نسبت به شخصیت رسول اكرم(ص) انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخورده‏ى اسلام فهمیدند كه یكى از راههاى مبارزه با اسلام این است كه چهره‏ى نبىّ مكرّم اسلام(صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم) را مخدوش بكنند و كارهاى زیادى هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز كه دشمن به نحو مستمر و با شیوه‏هاى مختلف، روى امحاى شخصیت پیامبر از ذهنهاى آزادگان عالم كار كرده است، مردم بسیارى در دنیا هستند كه اگر پیامبر اسلام را به همان اندازه‏یى كه مسلمانها مى‏شناسند یا حتّى كمتر از آن بشناسند - یعنى حقیقتاً فقط شبحى از آن چهره‏ى منوّر بر دلهاى آنان آشكار بشود - عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامى تضمین خواهد شد. ما باید روى این مسأله كار كنیم.

بزرگترین تبلیغ براى اسلام، شاید همین باشد كه ما چهره‏ى پیامبر اسلام را براى بینندگان و جویندگان عالم روشن كنیم و بسیار بجاست قبل از آن كه دشمنان و مخالفان، با روشهاى و شیوه‏هاى فرهنگى و هنرى پیچیده‏ى خود، چهره‏ى آن بزرگوار را در اذهان مردمِ بى‏خبرِ عالم مخدوش كنند، مسلمانانِ هنرمند و مطلع و وارد به شیوه‏هاى گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظّم و مكرّم، كار علمى و فرهنگى و هنرى و تبلیغى بكنند. اینها كارهاى لازمى است.

شما در همین اواخر ملاحظه كردید كه وقتى استكبار جهانى به بركت انقلاب اسلامى، با رشد معنوى اسلام مواجه شد و در جبهه‏ى نظامى و سیاسى نتوانستند انقلاب و جمهورى اسلامى را - كه امروز مظهر و نمودار اسلام عملى است - بكوبند و شكست بدهند و خواستند به تهاجم فرهنگى دست بزنند، مزدور خودشان را وادار كردند تا به شخصیت رسول اكرم و نبىّ معظّم اهانت بكند و شیطان صفتى، به دستور شیاطین زر و زور عالم، آن كتاب شیطانى(کتاب آیات شیطانی) را بنویسد كه البته با پاسخ و عكس‏العمل قاطع مسلمین عالم و در مقدّم آنان، امام بزرگوار و رهبر عظیم‏الشّأن و فقید ما مواجه شدند كه به هدر بودن خون آن شیطان صفت و اعدام او حكم كردند.

پس، یك مطلب این است كه باید روى معرفى شخصیت رسول اكرم كار كنیم، و نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلكه ابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار مثل: اخلاقیات و روش حكومت و مردمدارى و عبادت و سیاست و جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم. نه فقط هم كتاب بنویسیم، بلكه باید كار هنرى و تبلیغى را با شیوه‏هاى جدید و با استفاده از تكنیكهاى موجود شروع كنیم و نه فقط در جمهورى اسلامى، بلكه در همه‏ى انحاى جهان اسلام، آن را انجام دهیم.

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، روحانیون و مسؤولان و ائمه‏ى جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهاى كردستان و كرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، مباركه، سرخه و خواف‏ 24/ 07/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

منجی بزرگ بشریت

یقیناً آن روزى كه دنیاى ظلمانىِ زمان ولادت پیغمبر، با نور الهىِ این وجود مقدّس منوّر شد، باید مبدأ تاریخ جدیدى براى بشریت محسوب شود. همان‏طورى كه امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاةوالسّلام در بیاناتشان فرمودند، در آن روز بر اثر حاكمیت قوانین و سلطه‏هاى ظالمانه، نور سعادت از میان جوامع بشرى رخت بربسته بود؛ «والدّنیا كاسفة النّور، ظاهرة الغرور». نور وجود پیغمبر از همان آغاز، نشانه‏هاى حاكمیت حق و دلایل حضور برهان الهى را در میان مردم آشكار كرد. عجایبى كه در هنگام ولادت پیغمبر اكرم رخ داده است، در حقیقت هشدارى به بشریت و تاریخ محسوب مى‏شود. این‏كه كاخ كسرى‏ در هنگام این ولادت آسیب ببیند، یا آتشكده‏هایى خاموش شود، یك معناى نمادین هم دارد. معناى نمادین این حقایق و حوادث این است كه با ظهور این مولود مبارك، راهى در مقابل پاى بشر گذاشته خواهد شد و بشریّت باید از ظلماتِ اوهام و نظامهاى ظالمانه نجات پیدا كند. این‏كه چه كسانى این راه را انتخاب كنند و با قدرت بپیمایند و چه كسانى از آن اعراض كنند و به خیرات آن نرسند، به اراده و خواست انسانها بستگى دارد. خود آنها هستند كه سرنوشت و آینده خودشان را به دست خود انتخاب مى‏كنند؛ لیكن این راه در مقابل انسانها گذاشته شده است. علاوه بر این، سنّت الهى هم بر این است كه حركت عمومى بشر، به سمت همین هدفهاى والا ترتیب داده شود. این چیزى است كه به‏طور قهرى و طبیعى، جامعه بشریّت به سمت آن حركت مى‏كند. همچنان كه همه حوادث تاریخ هم این را نشان داده است؛ تعالى علمى بشرى و پیشرفت معرفتى انسان، همه در جهت تعالیم نبىّ اكرم اسلام و به سوى نهایتِ این راه است.

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

امروز هم بیش از همیشه، انسانها به تعالیم روشنگر پیغمبر اسلام احساس نیاز مى‏كنند. ملت ما مفتخر است كه بحمداللَّه با اراده و تصمیم و ایستادگى و مقاومت خود، اوّلاً این راه را آگاهانه انتخاب كرد؛ ثانیاً بر پیمودن این راه استقامت ورزید و پافشارى كرد. براى ملت ایران افتخار بزرگى است كه پرچمدار دعوت نبوى در همه عرصه‏هاى حیات باشد. اسلام فقط براى این نیامد كه اعتقادى را در زوایاى قلب و ذهن انسانها به‏وجود آورد؛ ولو آن اعتقاد، در عمل و زندگى آنها هیچ‏گونه اثرى نگذارد. اسلام آمد تا زندگى را متحوّل كند و راه بشر را تصحیح نماید. اعتقاد به اسلام، سرچشمه عمل بشر است. احكام و قوانین اسلام، فراگیرِ همه عرصه‏هاى زندگى انسانهاست - زندگى اجتماعى، زندگى فردى، زندگى سیاسى و مشى اقتصادى - و اسلام براى همه آنها برنامه و راهنمایى دارد. امروز بحمداللَّه ملت ایران مفتخر است كه همه عرصه‏هاى زندگى خود را تحت تعلیم اسلام گذاشته است. البته واقعیّت زندگى ما، با آن چیزى كه اسلام از ما مى‏خواهد، فاصله بسیار زیادى دارد؛ لیكن جهتگیرى نظام اسلامى به سمت پُر كردن این فاصله است و بحمداللَّه به فضل انقلاب و با راهنمایى امام بزرگوار و با همّت مجاهدانه ملت ایران، در این سالها این جهتگیرى را داشته‏ایم و روزبه‏روز ملت ایران در این راه راسختر شده است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ولادت نبى‏اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 20/ 03/ 80

--------------------------------------------------------------------------------

در مقیاسهاى بشرى، مبارك بودن یك مولود و یك ولادت، به آثارى است كه بر آن ولادت مترتّب مى‏شود؛ چه مستقیم و چه غیرمستقیم. اگر این مقیاس، مقیاس درستى است - كه هست - باید عرض كنیم، مباركترین مولودى كه در طول تاریخ متولّد شده است، وجود مقدّس نبىّ‏مكرّم اسلام صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم است. این بركات، از لحظه ولادت شروع مى‏شود؛ این عجیب هم نیست. حضرت عیسى علیه‏الصّلاةوالسّلام در آغاز ولادت فرمود: «و جعلنى مباركاً این ما كنت». مبارك بودن خود را از اوّلین ساعات یا اوّلین روزهاى ولادت اعلام كرد. در مورد پیامبر ما نیز همین‏طور است.

آنچه تواریخ ثبت كرده‏اند كه كنگره كاخ كسرى‏ فرو ریخت، یا آتشكده قدیمى خاموش شد - و از این قبیل علائم و نشانه‏هایى كه ثبت شده است - اینها همه مبشّرات بركات وجود این موجود عظیم است. هر آنچه در این عالم بر اساس حاكمیت شرك و كفر و استبداد و ظلم و تفرقه بین آحاد انسان وجود داشته است، باید به بركت وجود این انسان والا و ممتاز و بى‏نظیر، بتدریج زایل شود. آنچه آن بزرگوار در مقام عمل و مجاهدت برعهده گرفت، سنگین‌ترین بخش این كار بود. شروع این راه و آغاز این دعوت، مهمترین بخش این كار محسوب مى‏شد.

فقط هم مسلمانان نیستند كه از تعالیم نبوى بهره گرفته‏اند. دانش امروزِ دنیا، تمدّن امروزِ دنیا، معرفتى كه امروز در این دنیا هست و پیشرفت كاروان بشر، مرهون وجود اوست.

اشكال دنیاى آن عصر این بود كه آحاد مردم و طبقات جامعه در همه جاى عالم، به حاكمیت غیر خدا، به حاكمیت طاغوتها، به حاكمیت ظلم و به اختلاف طبقات خو گرفته بودند. چه كسانى باید در مقابل این مظاهر بایستند؟ قاعدتاً مظلومان. وقتى مظلومان خودشان هم باور مى‏كنند كه باید حاكمیت ظلم مستقر باشد، امید اصلاح از بین مى‏رود. بیدار كردن مردم، بیدار كردن دنیا و بیدار كردن بشریّت، كار بزرگ پیامبر اكرم و دعوت نبوى بود؛ «ان هو الّا ذكر للعالمین». این ذكر است، یاد است، تذكّر است، هشدار است، بیدارباش براى همه بشر است. آن‏جایى كه خودِ آن بزرگوار متصدّى و متحمّل این بیدارباش شد، جزو سخت‏ترین جاها بود. تعصّبها، قبیله‏گریها، مسائل شخصى و فردیتهاى گوناگون، كار آن بزرگوار را دشوار مى‏كرد. آن حضرت مجاهدت سختى را متحمّل شد، تا توانست این بن‏بست بشرى را باز كند و این صخره عظیم را بشكافد. بعد از آن تا امروز، هر كس هر حركتى كرده است، به دنبال آن بزرگوار و در ادامه آن راه و با كمك ضرب دست این انسان والا بوده است.

فقط هم مسلمانان نیستند كه از تعالیم نبوى بهره گرفته‏اند. دانش امروزِ دنیا، تمدّن امروزِ دنیا، معرفتى كه امروز در این دنیا هست و پیشرفت كاروان بشر، مرهون وجود اوست.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 10/ 04/ 78

--------------------------------------------------------------------------------

ولادت نبىّ اكرم صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم، از چند نظر براى ما مسلمانان حائز اهمیّت است. یعنى سالگرد بسیار بامعنا و پرمضمونى است. جهت اوّل این است كه ولادت آن بزرگوار، در دنیا و در تاریخ، در زمانى واقع شد كه بشریّت بر روى هم - نه یك ملت خاص یا اهل كشور خاصّى را عرض كنیم؛ بلكه مجموعه بشریّت - دو خصوصیت بارز داشت. یكى از این دو خصوصیت این بود كه از لحاظ علمى و عقلانى و فكرى، نسبت به آحاد بشر در ادوار گذشته خودش، بسیار پیشرفته بود. در میان آنها، فلاسفه‏اى پدید آمده و دانشمندانى پیدا شده بودند - ریاضیدانها، پزشكان، مهندسین بزرگ - و تمدّنهایى سرِ پا شده بود. این تمدّنها، بدون علم كه نمى‏شد! آكادمیها درغرب، هگمتانه‏ها در شرق، تمدّن چین، تمدّن مصر و تمدنهاى بزرگ تاریخى، همه عبور كرده بودند. یعنى بشر، كامل شده بود. این، یك خصوصیت.

خصوصیت دوم - كه جمع این دو خصوصیت با هم، خیلى عجیب است - این است كه بشر در آن روز از لحاظ اخلاقى، از همیشه گذشته، منحط‌تر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان كنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، به‏شدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههاى حكومتهاى مردم‏كُش و ضدّبشرى بود. چنین وضعى در دنیا حاكم بود. كسى اگر تاریخ را ملاحظه كند، خواهد دید كه در آن دوران، همه بشریّت اسیر بودند. همان‏طور كه در كلام امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاةوالسّلام است كه «فى فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت على سنابكها.» در نهایت فتنه و فشار و مشكلات و برادركشى. بشر زندگى تلخى را مى‏گذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیرالمؤمنین مى‏فرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمى‏آمد.»  ...

این‏كه در آثار و تواریخ هست كه كنگره كاخ كِسرى شكست و نشانه‏هاى بت‏پرستى و شرك در گوشه و كنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرت‏نمایى الهى است، براى اعلام رمزىِ حضور این قدرتى كه قرار است همه پایه‏هاى ظلم و فساد را درهم بشكند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاك و آراسته كند. این كار را پیغمبر بزرگوارِ ما كرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایى روبه‏رو شد و با جهادى بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویى انسانها به یكدیگرو ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یكدیگر، جلوگیرى كرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون كرد. یك بساط جدید و یك وضع جدید را در دنیا به وجود آورد. بدیهى است كه كار پیغمبر خاتم صلّى‏اللَّه‏علیه وآله‏وسلّم، این نبوده است كه همه دنیا را اصلاح كند. نه! آن بزرگوار بایستى این مستوره عملى را، این نمونه درست را از وحى الهى مى‏گرفت و به بشر مى‏داد، تا بشر در طول زندگى خود آن را به كار بندد، و از آن لحظه به لحظه استفاده كند. این‏كه چه كسى به كار بست و چه كسى ضایع كرد، بحث دیگرى است. آن بزرگوار، رسالت خود را به تمام انجام داد و كار خود را كامل كرد و به جوار رحمت الهى پیوست.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و قشرهاى مختلف مردم در روز «ولادت پیامبر اكرم (ص) و امام صادق (ع)» 14/ 06/ 72

--------------------------------------------------------------------------------

خداى متعال به ما مسلمانان دستور داده است كه از پیامبر تبعیت كنیم. این تبعیت، در همه چیز زندگى است. آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلكه در رفتار خود، در هیأت زندگى خود، در چگونگى معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معامله‏اش با دشمنان و بیگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چیز اسوه و الگوست. جامعه‏ى اسلامى ما آن وقتى به معناى واقعى كلمه جامعه‏ى اسلامىِ كامل است، كه خود را بر رفتار پیامبر منطبق كند. اگر به طور صددرصد مثل رفتار آن حضرت عملى نیست - كه نیست - لااقل شباهت به آن بزرگوار باشد؛ عكس جریان زندگى نبىّ‏اكرم بر زندگى ما حاكم نباشد؛ در آن خط حركت بكنیم.

صحنه‏ى اول از زندگى پیامبر، صحنه‏ى دعوت و جهاد

در سه صحنه از صحنه‏هاى مهم زندگى، جملات مختصرى از آن بزرگوار عرض مى‏كنم. البته در این باب كتابهاى مفصل نوشته شده است و سخن، طولانى‏تر و مبسوطتر از آن است كه در گفتارهایى از این قبیل بشود حق آن را ادا كرد. از هر خرمن گلى، خوشه‏یى باید چید؛ براى این‏كه در ذهن ما یاد آن بزرگوار همیشه زنده باشد.

صحنه‏ى اول از زندگى پیامبر، صحنه‏ى دعوت و جهاد بود. كار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیاى ظلمانى زمان خود، پیامبر اكرم دچار تشویش نشد. چه آن روزى كه در مكه تنها بود، یا جمع كوچكى از مسلمین او را احاطه كرده بودند و در مقابلش سران متكبر عرب، صنادید قریش و گردنكشان، با اخلاقهاى خشن و با دستهاى قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه‏ى مردمى كه از معرفت نصیبى نبرده بودند، وحشت نكرد؛ سخن حق خود را گفت، تكرار كرد، تبیین كرد، روشن كرد، اهانتها را تحمل كرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع كثیرى را مسلمان كند؛ و چه آن وقتى كه حكومت اسلامى تشكیل داد و خود در موضع رئیس این حكومت، قدرت را به دست گرفت. آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونى در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههاى مسلح عرب - وحشیهایى كه در بیابانهاى حجاز و یمامه، همه‏جا پراكنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح مى‏كرد و آنها مقاومت مى‏كردند - و چه پادشاهان بزرگ دنیاى آن روز - دو ابرقدرت آن روز عالم؛ یعنى ایران و امپراتورى روم - كه پیامبر نامه‏ها نوشت، مجادله‏ها كرد، سخنها گفت، لشكركشیها كرد، سختیها كشید، در محاصره‏ى اقتصادى افتاد و كار به جایى رسید كه مردم مدینه گاهى دو روز و سه روز، نان براى خوردن پیدا نمى‏كردند. تهدیدهاى فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه كرد. بعضى از مردم نگران مى‏شدند، بعضى متزلزل مى‏شدند، بعضى نق مى‏زدند، بعضى پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق مى‏كردند؛ اما پیامبر در این صحنه‏ى دعوت و جهاد، یك لحظه دچار سستى نشد و با قدرت، جامعه‏ى اسلامى را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود كه به بركت ایستادگى پیامبر در میدانهاى نبرد و دعوت، در سالهاى بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود.

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

صحنه‏ى دوم از زندگى پیامبر، صحنه‏ى رفتار با مردم‏

صحنه‏ى دوم از زندگى پیامبر، رفتار آن حضرت با مردم بود. هرگز خلق و خوى مردمى و محبت و رفق به مردم و سعى در استقرار عدالت در میان مردم را فراموش نكرد؛ مانند خود مردم و متن مردم زندگى كرد؛ با آنها نشست‏وبرخاست كرد؛ با غلامان و طبقات پایین جامعه، دوستى و رفاقت كرد؛ با آنها غذا مى‏خورد؛ با آنها مى‏نشست؛ با آنها محبت و مدارا مى‏كرد؛ قدرت، او را عوض نكرد؛ ثروت ملى، او را تغییر نداد؛ رفتار او در دوران سختى و در دورانى كه سختى برطرف شده بود، فرقى نكرد؛ در همه حال با مردم و از مردم بود؛ رفقِ به مردم مى‏كرد و براى مردم عدالت مى‏خواست.

در جنگ خندق، وقتى كه مسلمین در مدینه از همه طرف تقریباً محاصره بودند و غذا به مدینه نمى‏آمد و آذوقه‏ى مردم تمام شده بود، به طورى كه گاهى دو روز، سه روز كسى غذا گیرش نمى‏آمد كه بخورد، در همان حال پیامبر اكرم خودش در خندق كندن در برابر دشمن، با مردم مشاركت مى‏كرد و مانند مردم گرسنگى مى‏كشید.

صحنه‏ى سوم از زندگى پیامبر، صحنه‏ى ذكر و عبادت الهى‏

و بالاخره صحنه‏ى سوم از زندگى پیامبر، ذكر و عبادت الهى آن حضرت بود. پیامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمى‏شد؛ نیمه‏ى شب مى‏گریست و دعا و استغفار مى‏كرد. ام‏سلمه یك شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا كردن است و اشك مى‏ریزد و استغفار مى‏كند و عرض مى‏كند: «اللّهم و لا تكلنى الى نفسى طرفة عین». ام‏سلمه گریه‏اش گرفت. پیامبر از گریه‏ى او برگشت و گفت: این‏جا چه مى‏كنى؟ عرض كرد: یا رسول‏اللَّه! تو كه خداى متعال این‏قدر عزیزت مى‏دارد و گناهانت را آمرزیده است - «لیغفرلك اللَّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر» - چرا گریه مى‏كنى و مى‏گویى خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننى»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزى من را نگه خواهد داشت؟ این براى ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختى، در روز راحتى، در روزى كه دشمن انسان را محاصره كرده است، در روزى كه دشمن با همه‏ى عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل مى‏كند، و در همه‏ى حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نكردن، به خدا تكیه كردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.

گزیده‌ای از خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏ 05/ 07/ 70

اگر امروز بشریت متوجه این رحمت شود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان وحدت - و آن را بیابد و خود را از آن سیراب كند، بزرگترین مشكل بشر برطرف خواهد شد.

--------------------------------------------------------------------------------

رحمه للعالمین

این ولادت براى تاریخ بشریت، طلیعه رحمت الهى بود. در قرآن از وجود پیغمبر به عنوان «رحمةً للعالمین» تعبیر شده است. این رحمت، محدود نیست؛ شامل تربیت، تزكیه، تعلیم و هدایت انسانها به صراط مستقیم و پیشرفت انسانها در زمینه زندگى مادّى و معنویشان هم هست. مخصوص مردم آن زمان هم نیست؛ متعلّق به طول تاریخ است: «و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». راه رسیدن به آن هدف، عمل كردن به معارف و قوانین اسلام است كه براى بشر مشخّص شده است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام به مناسبت سالروز هفدهم ربیع‏الاوّل‏ 29/ 02/ 82

--------------------------------------------------------------------------------

این ولادت بزرگ، ولادت برترین نمونه‏هاى رحمت الهى براى بشریت بود؛ چون وجود آن بزرگوار و ارسال این پیامبر بزرگ، رحمت حق تعالى بر بندگان بود. این ولادت، ولادت رحمت است. دنیاى اسلام باید این نكته را درك كند كه این رحمت، یك رحمت منقطع نیست؛بلكه یك رحمت مستمر است. آن روز، بسیارى از افراد بشر، از روى جهالت یا به خاطر عصبیتهاى خودخواهانه، با این مظهر نور و هدایت بشر جنگیدند؛ با این كه پیامبر(ص) براى برداشتن بار از روى دوش بشریت، به جهان آمده بود: «ویضع عنهم اصرهم والاغلال التى كانت علیهم». چه بارهاى سنگینى بر دوش آحاد بشر آن روز بود! چه غلهاى سنگینى بر گردن بشر افكنده شده بود! امروز هم همین طور است. اگر كسى ادّعا كند كه بر دوش بشریت امروز، بارهایى سنگینى مى‏كند كه از بار دوش انسانهاى جاهل جزیرةالعرب در آن روز، سنگین‌تر است، سخن گزافى نگفته است. این ظلمى كه به آحاد بشر مى‏شود، این حق‏كشى‏اى كه در جوامع بشرى انجام مى‏گیرد، این غلبه دادن مادیّت بر زندگى بشر و راندن معنویت از محیط زندگى انسانها كه امروز به زور و با شیوه‏هاى مختلف بر آحاد بشر تحمیل مى‏شود، اینها بار بر دوش بشریت است. آنچه كه امروز بشریت در دوران تمدّن صنعتى و زیر تشعشع مادّیگرى جذّاب و فریبنده احساس مى‏كند، سنگین‌تر و سخت‏تر و - در مواردى - تلخ‌تر است از آنچه كه در ظلمات جاهلیت هنگام ظهور اسلام، حس مى‏كرد و بر دوش او سنگینى مى‏نمود!

اگر امروز بشریت متوجه این رحمت شود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان وحدت - و آن را بیابد و خود را از آن سیراب كند، بزرگترین مشكل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدّنهاى موجود عالم، بلاشك از تعالیم اسلام بهره‏مند شده‏اند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهیم عالى در بین بشر وجود دارد، متّخذ از ادیان الهى و تعالیم انبیا و وحى آسمانى است و بخش عظیمى از آن، به اسلام متعلق است؛ لیكن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام - كه هر دل با انصافى آن معارف را مى‏پذیرد و مى‏فهمد - نیازمند است. لذاست كه دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پیدا كرده است و بسیارى از غیر مسلمین هم دعوت اسلامى را پذیرفته‏اند.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار رؤساى سه قوّه، كارگزاران نظام اسلامى و شخصیتهاى خارجى شركت كننده در كنفرانس بین‏المللى وحدت اسلامى‏ 13/ 05/ 75

--------------------------------------------------------------------------------

بزرگترین ذخیره الهی

این روزِ بزرگ كه هم میلاد پیغمبر اكرم و هم میلاد امام جعفر صادق علیه‏الصّلاةوالسّلام است، یكى از مقاطع عظیم تاریخ بشر را به وجود آورده است. در مثل چنین روزى، خداوند متعال بزرگترین ذخیره الهى را كه وجود مقدّس پیامبر گرامى بود، به عرصه وجود آورد؛ این شروعِ یك مقطع تعیین كننده در سرنوشت بشر بود. در آیات ولادت پیامبر گفته‏اند، وقتى آن بزرگوار متولّد شد، كنگره‏هاى كاخ كسرى‏ ویران گردید؛ آتشكده آذرگشسب كه قرنها روشن بود به خاموشى گرایید؛ دریاچه ساوه كه در نظر عدّه‏اى از مردم در آن وقت، مقدّس شمرده مى‏شد، خشك شد و بتهایى كه بر گِرد كعبه آویخته بودند، سرنگون شدند. این نشانه‏ها كه كاملاً رمزى و نمادین است، نشان‏دهنده جهتِ اراده و سنّت الهى در پوشاندن خلعت وجود به این موجود عظیم و این شخصیت والا و بى‏نظیر است. معناى این حوادثِ نمادین این است كه با این قدوم مبارك، بساط ذلّت بشر، چه به وسیله حاكمیت جبّاران و حاكمان مستبد - از قبیل آنچه در آن روز در ایران و روم قدیم وجود داشت - و چه به وسیله عبادت غیر خدا، باید برچیده شود. بشر باید به وسیله این مولود مبارك، آزاد شود؛ هم از قید ستمى كه به وسیله حكّامِ جور بر انسانهاى مظلوم در طول تاریخ تحمیل شده است، و هم از قید خرافه‏ها و اعتقادات نادرستِ ذلّت‏آفرین كه انسان را در مقابل موجوداتِ پست‏تر از خود او یا در مقابل انسانهاى دیگر، خاضع و ذلیل و ستایشگر مى‏كند. لذا آیه قرآن در باب بعثت نبىّ‏اكرم مى‏فرماید: «هو الّذى ارسل رسوله بالهدى‏ و دین الحقّ لیظهره على الدّین كلّه و كفى باللَّه شهیدا» . «لیظهره على الدّین كلّه» زمان‏بندى نشده است؛ این، جهت را نشان مى‏دهد. بشریت به وسیله این حادثه، باید به سمت آزادى معنوى، اجتماعى، حقیقى و عقلانى حركت كند. این كار شروع شد و ادامه‏اش دست خودِ ما انسانهاست. این هم یك سنّت دیگر در عالم آفرینش است.

اگر انسانها تلاش و كار و همّت خود را بیشتر به كار گیرند، به اهداف الهى - كه در برنامه الهى تعیین شده است - زودتر خواهند رسید؛ اما اگر به كار نگیرند و ضعف نشان دهند، در این راه سالیان درازى معطّل خواهند شد؛ مثل تیهِ بنى‏اسرائیل: «اربعین سنةً یتیهون فى‏الارض»؛ بنى‏اسرائیل به دست خود دچار سرگردانى و بیابانگردى شدند. بنى‏اسرائیل مى‏توانستند مانع بروز آن سختى و تلخى شوند؛ مى‏توانستند مدّت آن را كوتاهتر كنند؛ مى‏توانستند مدّت آن را با ضعفهاى خود طولانی‌تر كنند. سرنوشت ما هم همین است. براى مسلمانان هم، جهت آفرینش بشر، بعثت و فلسفه اعزام رسل و انزال كتب از سوى پروردگار، هم بیان و هم تعیین شده است. خود انسانها هستند كه مى‏توانند این راه را طولانى یا كوتاه كنند؛ مى‏توانند خود را زودتر یا دیرتر به مقصد برسانند.

در سنّت الهى، اراده انسان تعیین كننده است. این‏كه اسلام انسانها را به مجاهدت دعوت مى‏كند - «و جاهَدوا فى‏سبیل‏اللَّه» یا «و جاهِدوا فى‏اللَّه حقّ جهاده»؛ یعنى همه ظرفیت خود را در راه مجاهدت مصرف كنید - به خاطر این است كه اگر به این توصیه الهى عمل كردیم، به هدف الهى زودتر خواهیم رسید. هدف الهى، ثابت و قطعى و تخلّف‏ناپذیر است. اگر ما عمل نكنیم، دیگران مى‏آیند و عمل مى‏كنند: «من یرتدّ منكم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقومٍ یحبّهم و یحبّونه». خداى متعال این راه و این سرمنزل و این سرنوشت را قطعى قرار داده است. آنچه قطعى نیست، عبارت است از زمان و مردمى كه سعادتِ بردن این گوى را از این میدان داشته باشند. این بسته به اراده من و شماست.

انقلاب اسلامى آمد و پرچمى بلند كرد كه مسلمانان از هر مذهب و هر كشورى، وقتى به خود مراجعه كردند، دیدند این پرچم را دوست مى‏دارند و احساس كردند این پرچم، پرچم اسلام و پرچم نبىّ‏مكرم اسلام(صلّى‏اللَّه‏علیه واله‏وسلّم) است.

ملت ایران با رهبرى امام بزرگوار همّت كردند و توانستند یك قدم جلو بروند و پرچم اسلام را در این‏جا بلند كنند. امروز در این كشور، پرچم شریعت محمّدى صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله برافراشته شده است. ممكن بود این اتّفاق نیفتد یا ده سال و صد سال دیگر اتّفاق افتد. آنچه این مهم را در این مقطع تحقّق بخشید، اراده و تصمیم این ملت بر فداكارى و اعمال مجاهدت بود. این در همه جا سارى و جارى است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع مسؤولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده نبى‏اكرم(ص) و امام جعفر صادق (ع) 09/ 03/ 81

--------------------------------------------------------------------------------

سراج منیر

عمق بخشیدن به ایمان مردم و هدایت قلبى و معنوى انسانها در یك جامعه، اولین وظیفه مسؤولان امر است. «انّا ارسلناك شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الى اللَّه بأذنه و سراجا منیرا»؛ این وظیفه پیغمبر است؛ همین پیغمبرى كه امروز روز ولادت اوست. ما مى‏خواهیم همان راه را برویم. «هو الّذى بعث فى الأمیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة»؛ تزكیه و تعلیم، جزو وظایف اصلى پیغمبر است. در جوامع اسلامى، مسؤولان باید همان راه را بروند؛ باید تعلیم دهند و تربیت كنند؛ باید ایمان دینى را در ذهنها تقویت و راسخ كنند. این جزو وظایف ماست؛ این سپاسگزارى ما در مقابل این ملت است؛ این شكرانه ما در مقابل خداى متعال است كه این نعمتهاى بزرگ - این حضور مردمى - را به ما داده است. این دلها دست خداست. توجّه و اقبال و حضور و عزم و اراده و شوق مردم، نعمتهاى بزرگ الهى است كه ارزانى ما كرده است. باید اینها را شكر بگوییم. شكرانه این نعمت به این است: در راه اصلاح امور زندگى و تقویت ایمان دینى مردم باید همه تلاش خودمان را بكنیم.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ولادت نبى‏اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 20/ 03/ 80

--------------------------------------------------------------------------------

سرمایه عظیم معنوی

امروز دنیاى اسلام، بخصوص به احیاى یاد پیامبر بزرگوار اسلام از همیشه محتاج‌تر است؛ بشریت هم محتاج همین نام مبارك و یاد مبارك و تعالیم مبارك است؛ لیكن قبل از آن كه ما بخواهیم به كلّ بشریت بپردازیم، دنیاى اسلام باید این سرمایه عظیم معنوى خود را بازشناسى كند. مثل ملتهایى كه قرنها بر روى منابع مادّىِ ناشناخته خودشان گرسنه خوابیدند، تا دیگران آمدند منابع آنها را غارت كردند، امروز دنیاى اسلام در كنار ذخایر عظیم معنوىِ خود، با مشكلات فراوانى دست و پنجه نرم مى‏كند و مى‏گذراند؛ در حالى كه این ذخایر عظیم و منابع بزرگ، مى‏تواند او را نجات دهد و به او كمك كند.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 21/ 04/ 77

--------------------------------------------------------------------------------

وجود نورانی 

درباره وجود مقدّس نبّى اكرم، اوّلاً باید بگوییم كه معرفتِ آن بزرگوار بالنّورانیّه براى امثال ما میسّر نیست. حقیقت آن وجودِ معظّم و مكرّم و آن برترین موجود بشرى در همه تاریخ و عزیزترین موجود در عرصه وجود، از ابعاد مادّى فراتر است. از آنچه انسانها با عقل و تجربه و حواسِ‏ّ خود، از نبوغها و خردمندیها و دانشمندیها و تجربه‏ها مى‏یابند و شخصیّتى را به مقام بالا و مكان رفیعى مى‏نشانند؛ یكى را فروتر از او، و باز یكى را فروتر از او، این وجود عزیز، از این سلسله مراتب بالاتر است.

اگر هیچ روایتى، هیچ آیه‏اى و هیچ اثر شرعى‏اى هم وجود نمى‏داشت، انسان مى‏توانست به دلایل و اَمارات بفهمد. این معنا، معناى بسیار رفیعى است. كسانى كه اهل این معانى هستند، مى‏توانند سنجى از آن نورانیّت را درك كنند. ما با همین حواسِ‏ّ ظاهرى و با محدودیّت خودمان، آن وجود عزیز و عظیم را مى‏بینیم و مى‏شناسیم و حس مى‏كنیم.

در همین ابعادى كه همه انسانها مى‏توانند بفهمند، این وجود عظیم‏الشّأن، با هیچیك از بزرگانِ بشر قابل مقایسه نیست. مثلاً ملاحظه بفرمایید، وجود مقدّس على‏بن ابى‏طالب علیه‏الصّلاة والسّلام، چشم بسیارى از فرزانگان عالَم را در گذشته و حال، به خود جلب كرده است و او را شخصیتى بزرگ و موجودى شبه افسانه‏ها دانسته و توصیف كرده‏اند. اما همین شخصیت، با این ابعاد عظمت، در مقابل وجود مقدّس نبىّ‏اكرم، یك شاگرد و یك فرزند كوچك و كسى است كه در مقابل آن عظمت، براى خود شأنى نمى‏شناسد. این طور ملاحظه كنید كه در مجموعه وجودِ با عظمت نبىّ‏اكرم كه چون اقیانوسى بى‏كران است، شخصیت امیرالمؤمنین گم است. از این جا مى‏شود ابعاد آن عظمت را حدس زد.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز میلاد خجسته پیامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 01/ 05/ 76

--------------------------------------------------------------------------------

مولود مکرم

روز ولادت نبىّ بزرگوار اسلام، روز تدبّر در بركات بى‏پایان این مولود مكرّم است كه شاید بتوان گفت: بزرگترین بركات این ولادت عظیم، عبارت بود از هدیه كردن توحید و عدالت به جوامع بشرى. انسانها امروز هم، كه روز پیشرفت علم و ترقیّات عظیم فكرى بشرى است، در عالم اعتقاد، اسیر شركند؛ حتى در كشورهاى بسیار پیشرفته از لحاظ مادّى. پس، معلوم مى‏شود كه اعتقاد به توحید، با همه بركاتى كه دارد، به نورانیّتى احتیاج دارد كه جز از طریق عقلى كه با وحى الهى هدایت شده باشد، رسیدن به آن، امكان‏پذیر نیست. این هدیه را، پیغمبر مكرّم ما به بشریّت داد؛ همچنان كه انبیاى گذشته داده بودند. اعتقاد به توحید، در جان و قلب و حتّى در زمینه زندگى انسان، داراى بركاتى است كه باید به آنها اندیشید و به سمت آثار و بركات توحید حركت كرد.

یكى دیگر از هدیه‏هاى بزرگ الهى كه به وسیله این مولود مكرّم به بشریّت هدیه شد، عدل وعدالت بود؛ هدیه عدل و عدالت به انسانى كه گرفتار بى‏عدالتى است. از اوّل تاریخ تا امروز نیز، همچنان، گرفتارىِ بزرگ بشریّت، گرفتارىِ بى‏عدالتى است. این دینى كه مولودِ مكرّمِ امروز به بشریّت عرضه كرد، انسانها را به چنین نقطه‏هاى برجسته‏اى مانند توحید و عدل در زندگى انسان، دعوت مى‏كند. پس، بركات این روز، بركاتى است كه اوّلاً متعلق به همه بشریّت است؛ یعنى هر كس كه بتواند از آن استفاده كند؛ ثانیاً، مخصوص به زمان خاصّى نیست. امروز هم بشر به این احتیاج دارد كه به توحید خالص و دستور عدل اسلامى و نسخه‏اى كه اسلام براى عدالت به بشریّت داده است برگردد، كه فرمود: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ اَتْقیكُم.» یعنى دعوت به تقوى‏ و پرهیزكارى؛ دعوت به دور ریختن انگیزه‏هاى تفرقه بین انسانها؛ مثل قومیت و نژاد و خون و رنگ و از این چیزها.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام، به‏مناسبت سالروز ولادت رسول‏اكرم(ص) و امام جعفرصادق (ع) 24/ 06/ 71

--------------------------------------------------------------------------------

معلم همه‌ی نیکی‌ها

چون پیغمبر اسلام معلم همه‏ى نیكى‏ها و معلم عدالت، انسانیت، معرفت، برادرى و معلم رشد و تكامل و پیشرفت دائمى بشر تا انتهاى تاریخ بود. بشر كى مى‏تواند زمانى را تصور كند كه از این درسهاى گرانبها بى‏نیاز باشد؟ بشریت امروز هم مثل همیشه محتاج درس و تعلیم پیغمبر اسلام است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار كارگزاران نظام و میهمانان شركت‏كننده در اجلاس وحدت‏ 18/ 02/ 83

--------------------------------------------------------------------------------

اتحاد و وحدت امت اسلام

امروز دنیاى اسلام و امت اسلامى با مصائب بزرگى مواجه است. درست است كه بسیارى از این مصائب از درون دل خود ما مسلمانها برخاسته است؛ ما كوتاهى و تنبلى كردیم و با خودخواهى‏ها و دنیاطلبى‏هاى خودمان راه امت اسلامى به‏سوى قله‏ى تكامل انسانى را نپیمودیم، كه باید برگردیم؛ باید حركت كنیم؛ باید توبه كنیم؛ اما شكى نیست كه در دورانهاى اخیر تاریخ، بخش بسیار مهمى از این عقب‏ماندگى‏ها، مصیبت‏ها و مشكلات نیز ناشى از نظم باطل جهانىِ امروز و دیروز است. نظام جهانى، نظام اقتدارگرایى است؛ نظام تكیه‏ى بر زور است؛ نظام زندگى انسان نیست؛ نظام زندگى جنگلى است.

به وضع دنیاى اسلام نگاه كنید! ما سالها مسأله‏ى فلسطین را به‏عنوان زخم عمیق پیكر اسلامى همواره به یاد خودمان مى‏آوردیم، امروز عراق هم اضافه شده است! ببینید كه قدرتمندان با تكیه‏ى به زور چه مى‏كنند. همه‏ى حرفهاى غیرمنطقى و غلط را با اتكاء به زور و با اتكاء به منطق سلاح و قدرت سیاسى و پولى به شكل حرف قابل دفاع و منطقى در دنیا مطرح و عمل مى‏كنند. جرائمى را كه در عرف همه‏ى ملتهاى جهان جنایت و جرم است، علنى انجام مى‏دهند و گاهى براى ظاهرسازى نامى هم روى آن مى‏گذارند، در حالى‏كه مى‏دانند كسى آن را قبول نمى‏كند؛ اما گاهى حتّى اسم و نقابى هم روى آن نمى‏گذارند. دولت غاصب صهیونیست صریحاً اعلام مى‏كند كه من زبدگان فلسطینى را ترور مى‏كنم و دولت امریكا هم رسماً و علناً از او حمایت مى‏كند! این وضع نظام امروز جهانى است.

امت اسلامى تنها به این جرم كه چون در یك نقطه‏ى ثروتمند دنیا قرار گرفته است، چون گردش چرخ تمدن كنونى دنیا متوقف بر امكاناتى است كه در این نقطه از دنیا بوفور موجود است، مورد طمع و دست‏اندازى قدرتها قرار گرفته كه در این راه هرگونه جنایتى را براى خودشان مجاز مى‏شمارند؛ این وضع امت اسلامى است! آیا امت اسلامى در مقابل این دست‏اندازى قدرتمندانه نمى‏تواند از خود دفاع كند؟ جواب این است كه چرا، ما مى‏توانیم دفاع كنیم

تروریسم - كه مبارزه‏ى با آن بهانه‏یى براى قدرتمدارى و اعمال زور دولت مستكبر امریكا شده است - صریحاً به‏عنوان یك كار مجاز و مشروع در زبان آنها و در عمل حكام صهیونیست تحقق پیدا مى‏كند، و همه هم با تكیه‏ى بر زور و قدرت سلاح. اشغال و تصرف نظامى عراق و تحقیر و به ذلت كشاندن یك ملتِ با فرهنگ و بزرگ، جرم بین‏المللى است؛ اما آنها این كار را صریحاً و تحت عناوین حقوق بشر و دفاع از دموكراسى و آزادى انجام دادند، كه هیچ‏كس هم در دنیا باور و قبول نمى‏كند؛ چون رفتار اشغالگران در داخل عراق درست عكس این موضوع را نشان مى‏دهد و پیداست كه به حقوق انسانها و به حق مردم براى تعیین حكومت هیچ اعتنایى ندارند و براى آن هیچ ارزشى قائل نیستند؛ خودشان نصب مى‏كنند، خودشان حاكم معین مى‏كنند، خودشان قانون مى‏گذرانند و خودشان متخلف از قانون را بدون هیچگونه محاكمه‏یى مجازات مى‏كنند؛ آن‏هم مجازات كشتار. ببینید در عراق چه مى‏گذرد! این وضع امروز امت اسلامى است.

امت اسلامى تنها به این جرم كه چون در یك نقطه‏ى ثروتمند دنیا قرار گرفته است، چون گردش چرخ تمدن كنونى دنیا متوقف بر امكاناتى است كه در این نقطه از دنیا بوفور موجود است، مورد طمع و دست‏اندازى قدرتها قرار گرفته كه در این راه هرگونه جنایتى را براى خودشان مجاز مى‏شمارند؛ این وضع امت اسلامى است! آیا امت اسلامى در مقابل این دست‏اندازى قدرتمندانه نمى‏تواند از خود دفاع كند؟ جواب این است كه چرا، ما مى‏توانیم دفاع كنیم؛ ما ابزارهاى زیادى را براى دفاع از حق و موجودیت خود در اختیار داریم. ما جمعیت بزرگى هستیم؛ ما ثروت عظیمى داریم؛ ما انسانهاى برجسته و سرمایه‏ى معنوى‏یى داریم كه به مردم ما قدرت ایستادگى در مقابل زورگویان را مى‏دهد؛ ما فرهنگ و تمدن باسابقه‏یى داریم كه در دنیا كم‏نظیر است؛ ما خیلى امكانات داریم، بنابراین بالقوه مى‏توانیم دفاع كنیم. اما چرا دفاع نمى‏كنیم؟! چرا عملاً در میدان، كارى از ما برنمى‏آید؟ چون با هم متحد و یكى نیستیم؛ چون به بهانه‏هاى گوناگون ما را از هم جدا كرده‏اند. لشگر منظمِ عظیم و مجهزى به نام امت اسلامى را به گروه‏هایى كه همّ و غمّشان مقابله و مبارزه‏ى با هم و ترسیدن از هم و تعرض به هم و پنجه‏زدن به صورت یكدیگر است، تقسیم كرده‏اند. در این شرایط، معلوم است كه این لشگر كارآیى نخواهد داشت.

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

امروز وقت آن رسیده است كه دنیاى اسلام بازنگرى كند؛ بر روى مسأله‏ى وحدت به جِد فكر كند. امروز تهدید امریكا در این منطقه متوجه یك كشور و دو كشور نیست؛ متوجه همه است. امروز تهدید سرمایه‏داران صهیونیستِ پشت سرِ دستگاه حاكمه‏ى امریكا، به بلعیدن یك قسمت از منطقه‏ى ما اكتفا نمى‏كند؛ همه‏ى منطقه را مى‏خواهند ببلعند و امروز صریحاً هم این حرف را مى‏گویند. «طرح خاورمیانه‏ى بزرگ»، معنایى جز این ندارد. از پنجاه و چند سال پیش كه دولت غاصب صهیونیست تشكیل شد و از حدود صد سال پیش كه این فكر در مجامع غربى و اروپایى شكل گرفت، نیت همین بود كه مى‏خواهند این منطقه را ببلعند؛ ببرند؛ لازم دارند. مردم این منطقه برایشان مهم نیستند؛ همه مورد تهدیدند. وقتى همه مورد تهدیدند، عاقلانه‏ترین راه این است كه همه به فكر بیفتند و دستها را در دست هم بگذارند. توصیه و مطالبه‏ى جدى ما از دولتها و ملتهاى اسلامى این است كه روى این مطلب فكر و كار كنیم، كه زحمت و مقدماتى دارد؛ باید مقدماتش تأمین شود. البته دشمن هم بیكار نمى‏ماند و از ابزارهاى قدیمى تفرقه‏انگیز استفاده مى‏كند؛ از قومیتها، مذهب و طایفه‏گرى استفاده مى‏كند و موضوعاتى را كه اسلام تأكید كرده كه عمده نشوند، آنها را عمده مى‏كند. اسلام تأكید كرده است كه قومیتها، ملاك تشخص و هویت نیستند؛ «انّ اكرمكم عنداللَّه اتقیکم». اسلام تأكید كرده است كه برادران مسلمان باید با هم برادرانه رفتار كنند؛ نگفته است برادرانى كه سنى‏اند یا شیعه‏اند یا فلان مذهب دیگر را دارند، بلكه گفته است كه مسلمانان «انّما المؤمنون اخوة» هستند. هر كسى به این كتاب و به این قرآن و به این دین و به این قبله اعتقاد دارد، مؤمن است؛ اینها با هم برادرند؛ اسلام این را به ما گفته است. اما ما خنجرها را پشت سر مخفى مى‏كنیم براى زدن به سینه‏ى برادران! در همه‏ى بخشها هم مقصرینى هستند. جلوى اینها را باید گرفت و با اینها باید مقابله كرد. امروز امت اسلام براى حیات، سربلندى و نجات خود و براى برافراشتن پرچم اسلام، به وحدت احتیاج دارد. كدام منطق است كه در مقابل این مسائل بتواند مقاومت كند، تا اختلاف ایجاد شود؟ وحدت بر همه‏ى ضرورتها و اولویتها ترجیح دارد و از آنها اولى‏تر و مقدمتر است. چرا ضرورت اتحاد بین مسلمانان را نمى‏فهمیم؟! بار سنگینى بر دوش ماست و این برهه، برهه‏ى حساسى است. اگر دشمنان بتوانند با اِعمال قدرت این منطقه را تصرف كنند، دنیاى اسلام باز هم مثل دوران استعمار، صد سال دیگر عقب خواهد افتاد و صد سال دیگر فاصله‏ى امت اسلامى با دنیاى مدرن و صنعتى بیشتر خواهد شد. ما باید جوابش را بدهیم؛ امروز ما مسؤول هستیم؛ امروز دولتها، نخبگان، زبدگان، رجال فرهنگى و دینى مسؤولند؛ همه‏ى ما در مقابل وحدت دنیاى اسلام مسؤولیم. امام بزرگوار ما (رضوان‏اللَّه‏تعالى‏علیه) از مهمترین حرفهایى كه از قبل از پیروزى انقلاب تا آخرین دوران زمان زندگى خود بر زبان داشت و تأكید مى‏كرد، وحدت امت اسلامى، اتحاد مسلمانها و بزرگ نكردنِ بهانه‏هاى كوچك بود، و ما امروز مى‏بینیم و مى‏فهمیم كه توصیه‏ى بسیار حكیمانه و بسیار درستى بوده است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار كارگزاران نظام و میهمانان شركت‏كننده در اجلاس وحدت‏ 18/ 02/ 83

امروز یكى از بزرگترین مصائب دنیاى اسلام این است كه دشمنان اسلام كارى كرده‏اند كه آنچه باید وسیله اتّحاد مسلمین شود - یعنى وجود دشمن، وجود صهیونیستهاى غاصب - وسیله اختلاف آنها شده است!

--------------------------------------------------------------------------------

امروز بحمداللَّه جوامع اسلامى به اهمیت نظام اسلامى واقف شده‏اند. در طول سالهاى متمادى، نویسندگان و گویندگان بزرگ و دلهاى فراوانى به این سمت متوجّه شده‏اند. بیدارى اسلامى شروع شده است؛ جوامع اسلامى به اهمیت این ذخیره‏اى كه در اختیار آنهاست، واقف شده‏اند؛ البته به همین نسبت هم دشمنیهاى دشمنان اسلام زیاد شده است. مرتّب مشغول تفرقه‏افكنى و اختلاف اندازى بین ملتهاى مسلمانند تا با تحریك قومیتها و ملیتها و عِرقها و تعصّبها، هر گروهى را به سمتى بكشند. این نشان‏دهنده آن است كه دشمن فهمیده است آگاهى اسلامى و بیدارى اسلامى در محیط مسلمان‏نشین عالم، كار خود را مى‏كند. حقیقت هم همین است. یقیناً همین احساس، ملتهاى اسلامى را به سمت نظام اسلامى و به سمت تشكیل امّت واحده اسلامى خواهد كشاند؛ این یك آینده حتمى است. این دشمنیها هم اثرى ندارد. نیروى اسلام بالاتر از این حرفهاست؛ كمااین‏كه در ایران اسلامى، نقطه‏اى كه هیچ كس تصوّر آن را نمى‏كرد، همین بود كه نیروى عظیم اسلامى توانست مردم را متّحد كند؛ دلها را به هم نزدیك نماید؛ ایمان اسلامى را پشتوانه این حركت قرار دهد و یك نظام اسلامى را در این‏جا به وجود آورد. این امرى است كه اتّفاق افتاده است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 10/ 04/ 78

--------------------------------------------------------------------------------

بزرگى در چند ده سال قبل فرموده بود: «بنى الاسلام على دعانتین: كلمةالتّوحید و التّوحید الكلمة». این دو پایه اساسى اسلام است: اوّل كلمه توحید، بعد وحدت كلمه؛ كه این دومى هم به اوّلى برمى‏گردد؛ یعنى وحدت كلمه بر محور توحید. امروز ما به این شعار از همیشه بیشتر احتیاج داریم؛ برگشت به كلمه توحید و به توحید كلمه. ....

ركن دوم هم توحید كلمه است. ملتهاى مسلمان باید با هم متّحد شوند. امروز یكى از بزرگترین مصائب دنیاى اسلام این است كه دشمنان اسلام كارى كرده‏اند كه آنچه باید وسیله اتّحاد مسلمین شود - یعنى وجود دشمن، وجود صهیونیستهاى غاصب - وسیله اختلاف آنها شده است! كارى كرده‏اند كه بعضى از دولتهاى مسلمان، این را وسیله‏اى براى قرار گرفتن در مقابل برادران خود بكنند و حقیقتاً اختلاف به وجود آید؛ در حالى كه بودنِ چنین دشمنى در قلب كشورهاى اسلامى، باید مسلمانان را به هم نزدیك كند؛ جبهه واحد تشكیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دست‏اندازیهاى استكبار برمى‏گردد. اگر حمایتهاى استكبار و در رأس آنها امریكا از اشغالگران فلسطین و تروریستهاى بین‏المللى، كه در قلب كشورهاى اسلامى متمركز شده‏اند - یعنى همین حاكمان فعلى دولت جعلى اسرائیل - نبود، قدرتِ ماندن نداشتند. الان هم همین‏طور است.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 21/ 04/ 77

--------------------------------------------------------------------------------

آن‏چه به دنیاى امروز ما ارتباط دارد، نكته‏اى است كه من مكرّر بر آن پا مى‏فشارم و آن، این است كه در بین فِرَق اسلامى - كه امروز مسلمین خیلى گرفتارى و نابسامانى دارند و با آن دست به گریبانند و باید از هر وسیله‏اى براى نجاتِ خود از این گرفتاریها استفاده كنند - یك نقطه وجود دارد كه در آن نقطه، هیچ اختلاف بین آنها نیست. حتّى در عقیده توحید هم كه متفقٌ علیه است، ممكن است كسانى تفسیر و حرفى داشته باشند كه آن دیگرى قبول نداشته باشد؛ اما در این نقطه هیچ اختلافى وجود ندارد و آن، محبّت و ارادت به نبىّ مكرم اسلام حضرت محمدبن عبداللَّه صلى‏اللَّه علیه وآله و سلّم است. این، یك نقطه اجتماع و اتّحاد است و روى آن بایستى تلاش شود. ما قبلاً هم این را گفته‏ایم، بعضى از اصحاب همّت هم تلاش كرده‏اند كه بر این اساس، اجتماعى بین فِرَق مسلمین به وجود آید. امروز هم كسانى كه اهل همّتند، باید بر این اساس بنشینند و مسلمین را به این نقطه وحدت، متوجّه و متنبّه كنند.

در درجه اوّل، مسأله وحدت و اتّحاد مسلمین است. این قضیه اتّحاد مسلمین را همه فِرَق اسلامى - چه شیعه و چه سنّى، چه مذاهب مختلف اهل سنّت و چه مذاهب شیعه - باید جدّى بگیرند. امروز مسلمانان وحدت اسلامى را جدّى بگیرند. وحدت اسلامى هم معنایش معلوم است. مقصود این نیست كه مذاهب، در یك مذهب حل شوند. بعضى كسان براى این كه اتّحاد مسلمین را تحصیل نمایند، مذاهب را نفى مى‏كنند. نفى مذاهب، مشكلى را حل نمى‏كند؛ اثبات مذاهب، مشكلات را حل مى‏كند. همین مذاهبى كه هستند، هر كدام در منطقه كار خودشان، امور معمولى خودشان را انجام دهند؛ اما روابطشان را با یكدیگر حسنه كنند.

من به چشم خود، دستهاى توطئه‏گرى را مى‏بینم كه بخصوص در سالهاى اخیر - بعد از حمله‏اى كه پس از پیروزى انقلاب شروع كردند؛ اما با حركت قاطع انقلاب اسلامى و رهبر عظیم‏الشّأن و امام بزرگوار ما خنثى شد - به شكل بسیار خطرناكى، براى ایجاد تفرقه بین مذاهب و مسلمین تلاش مى‏كنند. دشمنان، همیشه با اتّحاد مسلمانان مخالف بوده‏اند. تاریخ، شاهد بر این معناست. اما امروز كه پرچم مظفّر اسلام، در این نقطه از عالم، با عظمت و عزّت برافراشته شده است، بیشتر از همیشه از وحدت اسلامى مى‏ترسند.

عزیزان من! حضور جمهورى اسلامى در این دنیاى بزرگ؛ حضور این دولت قدرتمند، این نظام مقتدر و مستقل، این ملت شجاع و سربلند و فعال و كارآمد و مؤمن، این كشور بزرگ، این انقلابى كه توفیق خود را در اغلب عرصه‏ها تا امروز اثبات كرده است - هم در پیروزى انقلاب، هم در پیروزى بر تهاجم دشمن بیگانه در جنگ تحمیلى، هم در عرصه سازندگى - و توانسته است وحدتِ ملى به صورت كاملى حفظ كند، دشمنان اسلام را به‏شدّت به فكر فرو برده است. آنها مى‏ترسند؛ چون مى‏بینند كه این انقلاب جاذبه دارد. هر جا در دنیا مسلمانى هست، وقتى سر بلند مى‏كند و چشمش به این پرچم برافراشته و به اهتزار درآمده مى‏افتد، به هیجان مى‏آید و احساسات اسلامى در او زنده مى‏شود. شما ببینید از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، هیجانات و احساسات و حركات اسلامى و موفّقیتهاى گروههاى مسلمان در منطقه اسلامى، چقدر زیاد شده است! از شمال آفریقا و الجزایر بگیرید، تا به این جا برسید و به طرف شرق بروید. این، به بركت همین پرچم رفیع و بلند است. احساس استقلال، احساس هویّت اسلامى و احساس شخصیت در جوامع اسلامى زنده شد و دشمن اسلام و مسلمین، خائف گردید. كسانى كه دهها سال تلاش كرده بودند و تا مسلمانان را ضعیف و دلمرده و بى‏شخصیت و بى‏هویّت بار بیاورند، ناگهان دیدند كه همه بافته‏هایشان پنبه گردید و همه نقشه‏هایشان نقشِ بر آب شد. قیام این دولت اسلامى، به مسلمانان احساس اعتزاز داد. دشمنان درصدد برآمدند كه از طرق مختلف، رابطه بین دولت اسلامى در ایران و بین جوامع و مجامع مسلمان در اقطار عالم را قطع كنند. این كار را مى‏كنند. یكى از آنها، طُرق مذهبى است؛ جنگ سنّى و شیعه، دعواى سنّى و شیعه، عمده كردن و درشت كردنِ تفاوت مذهبى، كه آنها شیعه‏اند و به شما كارى ندارند؛ در حالى كه ما در این جا پرچم حكومت اسلام و قرآن و نام مبارك پیامبر اكرم حضرت محمّد مصطفى را بلند كرده‏ایم. این چیزى است كه همه مسلمانان، مشتاق و عاشق آن هستند. یكى از راهها این است. یكى از راهها این است كه با تهمت تروریسم و امثال آن، جمهورى اسلامى و این ملت بزرگ و این دولت معنوى و اخلاقى و ارزشى را در دنیا از چشمها بیندازند.

این كه مى‏بینید تهمت حقوق بشر، مخالفت با حقوق بشر، نقض حقوق بشر، دست زدن به ترور و امثال اینها را این همه خرج مى‏كنند، براى آن است كه این را در دنیا اثبات نمایند! خودِ آنها مى‏دانند كه دروغ است. این، براى آن است كه افكار عمومى عالَم، از نظام جمهورى اسلامى فاصله بگیرد. این، براى همان ایجاد شكاف است. این، براى آن است كه میان این پایگاه رفیع اسلام و قرآن و جوامع مسلمان در سرتاسر عالم، انجذابى ایجاد نشود. البته خداى متعال كید آنها را باطل مى‏كند: «انهم یكیدون كیداً و اكید كیداً»، «و مكروا و مكراللَّه». در طول این چند سال، هر كارى كه اینها كردند، خداى متعال آن را باطل كرده است. اما به هر حال، دشمنْ مانع تراشى و ایجاد اشكال مى‏كند و مشكلات مى‏آفریند؛ در جاهایى هم رسوا مى‏شود، اما دست بر نمى‏دارد! این جاست كه مسأله اتّحاد و وحدت اسلام و تفاهم اسلامى معنا پیدا مى‏كند. ببینید این قضیه چقدر مهمّ است! ببینید این مسأله براى فرداى دنیاى اسلام، چقدر حائز اهمیت است! این، قضیه‏اى نیست كه به آسانى بشود از آن گذشت. همه باید خود را مخاطب این كلام حساب كنند. من به همه مى‏گویم؛ هم به اهل سنّت، هم به شیعه، هم به كتاب‏نویسان، هم به شعرا، هم به مطبعه‏چیها، هم به كسانى كه در بین مردم پایگاهى دارند، حرفى مى‏زنند و مستمعى دارند. همه باید این حقیقت را بفهمند و دشمن را بشناسند. مواظب باشید كه دشمن در سنگر خودى جا نگیرد. مواظب باشید كه شما به جاى تهاجم به دشمن، به خودى حمله نكنید. عالِم به زمان باشید؛ یعنى دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسید. اینها خیلى مهمّ است.

همه مخاطب به این كلامند. شیعه و سنّى ندارد. فرقى نمى‏كند؛ ایرانى و غیرایرانى ندارد. ما خوشبختانه در ایران، با برادران اهل سنّت مشكلى نداریم. در طول مدت هفده، هجده سال بعد از انقلاب، همیشه با حال صفا و محبّت و صمیمت زندگى كرده‏ایم؛ خدا را شاكریم. برادران ما در مناطقى كه اهل سنّت بیشتر مستقر هستند، بیشترین كمكها را به دولت و نظام اسلامى كردند. مسأله، مسأله دنیاى اسلام است. مسأله، مسأله فرداى اسلام است. ...

روزنامه‏نگاران و صاحبان نفوذ در بین گروههاى مردمى. اینها هستند كه بیشترین تكلیف را دارند. وقتِ آن رسیده است كه دنیاى اسلام به خود آید و اسلام را به عنوان صراط المستقیم الهى و راه نجات انتخاب كند و در آن، با استحكام قدم بردارد. وقت آن رسیده است كه دنیاى اسلام، اتّحاد خود را حفظ كند و در مقابل دشمن مشتركى كه همه گروههاى اسلامى، آسیب آن دشمن را دیده‏اند - یعنى استكبار و صهیونیسم - به طور متّحد بایستد، شعارهاى واحدى بدهد، تبلیغ واحدى بكند و راه واحدى را بپیماید. ان‏شاءاللَّه مورد تأیید پروردگار و مورد حمایت قوانین و سنن الهى هم خواهد بود و پیش خواهد رفت.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز میلاد خجسته پیامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 01/ 05/ 76

--------------------------------------------------------------------------------

استكبار از روزى كه احساس كرد این حقیقت در ایران پایدار و مستقر و متمكّن شده است و فهمید كه نمى‏تواند آن را ریشه‏كن كند و این نهضت و حركت و بنا را از بین ببرد، تلاش خصمانه خود را طور دیگرى شروع كرد و آن این بود كه مسلمین عالم را از این انقلاب و از این ملت و از این رهبرى عظیم و حكیمى كه دنیا به عظمت او اعتراف كرده بود، جدا كند؛ یعنى جداسازى ملتهاى دیگر از ملت ایران؛ جدا سازى زمینه‏هاى مستعد حیات اسلامى از این حركت بالفعل و موجود كه مى‏توانست مشوّق آنها شود؛ جدا كردن كشورهاى عربى و غیر عربى؛ جدا كردن كشورهایى كه نظامها و رژیمهاى آنها، ارتباطات دوستانه‏اى با استكبار و مراكز استكبارى دنیا داشتند. اینها را در برنامه جدّى خود - در سطح سیاسى و دولتى و حكومتى - قرار داد و متأسفانه در این سطح، برخى از دولتها كاملا فریب و بازى خوردند و در دامى كه براى آنها گسترده شده بود، افتادند. ...

استكبار مى‏خواست دولتها را با نظام جمهورى اسلامى دشمن كند. بعضى از دولتها هوشیارانه فهمیدند و نگذاشتند خواست استكبار عمل شود؛ اما بعضى از دولتها، بدون توجّه در این دام استكبارى غلتیدند. در سطوح ملتها هم مسأله اختلافات فرقه‏اى و اختلافات شیعه و سنّى و اختلافات عقیدتى را مطرح كردند و افراد زیادى را واداشتند كه با گرفتن مزد، علیه جمهورى اسلامى یا علیه تشیّع یا علیه برخى از عقاید ملت مسلمان ایران، كتاب بنویسند و كتابهاى زیادى نوشته شد. عدّه‏اى را هم وادار كردند با زبان خود آنها، كه به این كتابها و به این اشكالها و دشنامها پاسخ دهند. متاسفانه هر دو طرف در این دام افتادند. عزیزان من! امروز در دنیاى اسلام، مسأله این است. ...

داخل ایران هم مواردى وجود دارد؛ چون مى‏بینند در ایران برادران مسلمان شیعه و سنّى، در یك صف واحد، در زیر یك پرچم واحد، با یك شعار واحد، در یك جبهه واحد، در كنار هم و با هم هستند. در جنگ تحمیلى هشت ساله، از كسانى كه مى‏خواستند بروند از تمامیت ارضى و مرزهاى اسلام در این كشور دفاع كنند، كسى نپرسید شما از كدام طایفه، كدام فرقه، كدام مذهب، كدام لهجه و كدام زبان هستید؟ همه رفتند؛ از همه جا رفتند. در ایران، خونها درهم آمیخته شد و انقلاب به معناى حقیقى كلمه، یك اتّحاد و یك الفت میان فرق و لهجه‏ها و طوایف مختلف به وجود آورد. استكبار، نمى‏تواند این را ببیند. براى هر فرقه‏اى، بهانه‏یى درست مى‏كنند. ساده‏ترین و فریب بخورترین افراد را در هر فرقه‏اى پیدا مى‏كنند و چیزى در دهانش مى‏گذارند، تا برود آنچه را كه او مى‏خواهد، برایشان تكرار كند! همه باید مراقب باشند. هر كسى كه امروز به این هدف استكبار كمك كند - یعنى ملت ایران را از ملتها و كشورهاى دیگر جدا كند - در نزد خداى متعال، حكم همان دشمنان اسلام و مسلمین را دارد كه با اسلام جنگیدند؛ چه امروز و چه در زمان پیامبر. «كان حقیقاً على اللَّه ان یدخله مدخله» هر كس كه امروز به هدفهاى استكبار در قبال ایران اسلامى كمك كند، مثل همان كسى است كه در زمان ظهور و نزول اسلام، با آیات الهى جنگید.

امروز این حركت، حركتى به سمت احیاى اسلام و زنده كردن احكام منزوى شده اسلام و قرآن است. این حركت، حركت عظیمى است كه در این جا اتّفاق افتاده است. مسلمانان در همه جا مى‏خواهند این حركت را انجام دهند. اگر به كشورهاى اسلام در شرق و غرب دنیاى اسلام نگاه كنید، این واقعیت را مشاهده مى‏كنید؛ منتها استكبار جهانى، امریكا، كمپانیهاى گوناگون و صاحبان زر و زور مانع هستند. آن جایى كه تسلیم زر و زور نشده است و نمى‏شود؛ آن جایى كه همه قدرت ملى در مقابل استكبار قرار گرفته است، ایران اسلامى است.

این هفته وحدت، این هفته مشترك الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید. همه سعى كنند وحدت و اتّحاد نیروها و در یك جبهه قرار گرفتن نیروهاى مسلمین را - كه رمز سعادت و مایه سربلندى مسلمین و بزرگترین حربه ملتها در مقابل استكبار جهانى است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار رؤساى سه قوّه، كارگزاران نظام اسلامى و شخصیتهاى خارجى شركت كننده در كنفرانس بین‏المللى وحدت اسلامى‏ 13/ 05/ 75

--------------------------------------------------------------------------------

برادران عزیز؛ خواهران عزیز و گرامى! امروز مسأله وحدت براى مسلمین یك نیاز قطعى است. امروز دشمن اسلام و مسلمین، دو خصوصیت دارد كه در طول تاریخ این دو خصوصیت را نداشته است. یكى این‏كه به شدّت به مال، به سیاست، به تبلیغات، به انواع و اقسام ابزارهاى اثر گذارى و نفوذ و ضربه زدن، مجهّز است. دشمن اسلام كیست؟ جبهه استكبار، از صهیونیسم تا آمریكا، تا كمپانیهاى نفتى، تا قلم به مزدان و روشنفكرانى كه براى آنها كار مى‏كنند، در سرتاسر جهان مجهّزند. هیچ وقت جبهه مقابل اسلام، این قدر به همه ابزارها مجهّز نبوده است. ...

دنیاى اسلام، در مقابل دشمن اسلام و مسلمین، با این دو خصوصیت قرار دارد: مجهزّ بودن بیش از همیشه و حساسیّت نسبت به اسلام بیش از همیشه. این دشمن چه كار خواهد كرد؟

بهترین وسیله‏اى كه این دشمن دارد، این است كه بین مسلمین، اختلاف ایجاد كند؛ بخصوص بین آن بخشهایى كه مى‏توانند به دیگر مسلمین، الهام‌بخش باشند فاصله بیندازد. شما ببینید امروز در كشورهاى مختلف اسلامى، چقدر پول از دلارهاى نفتى و غیر آن خرج مى شود، براى این‏كه كتاب بنویسند و عقاید عجیب و غریب را به شیعه نسبت دهند. من یك وقت بخش مُعظمى از این كتابها را جمع كردم، دیدم خیلى كتاب نوشته مى‏شود. زیرك‌ترین عناصر تبلیغاتى، در تهیه و تنظیم این كتابها، براى ایجاد اختلاف، تلاش مى‏كنند؛ براى این‏كه آن بخش از جامعه اسلامى را كه پرچم اسلام بلند كرده است و قلّه و اوج آن هم ایران اسلامى است - و نیز بقیه جاهایى كه به مدد اسلام توانستند به جنگ حوادث زندگى بروند و با قدرتها پنجه بیندازند - از بقیه دنیاى اسلام جدا كنند.

امروز در دنیاى اسلام، پول زیاد است، فكر زیاد است، نیروى انسانى قابلى وجود دارد، جمع كثیرى از علما، شعرا، نویسندگان، هنرمندان و شخصیتهاى سیاسى قابل در دنیاى اسلام هستند و بخش عمده‏اى از منابع عظیم مالى و منابع زیرزمینى - معادن خداداد زیرزمینى - در اختیار كشورهاى اسلامى است. اگر اینها با هم همسو باشند، یا لااقل علیه هم كار نكنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقى خواهد افتاد! دشمن كارى مى‏كند كه در دنیاى اسلام، همه این منابع انسانى و مالى، در مقابل هم قرار گیرد، رژیم عراق را تحریك كردند؛ هشت سال یك جنگ خانمان برانداز در این منطقه به وجود آوردند، بعد هم كمكش كردند كه اگر بتواند این نهال نورسته را به كلّى از بیخ و بن بركند، كه البته نتوانستند.

«ضرب اللَّه مثلاً كلمة طیّبة كشجرة طیّبة، اصلها ثابت» ، این خصوصیت كلمه اسلامى است، قابل ریشه كن كردن نیست: «و فرعها فى السّماء توتى اكلها كل حین باذن ربّها.»

امروز هم از لحاظ سیاسى، حدّاكثر تلاش را مى‏كنند؛ لذا استنتاج من، فهم و برداشت من و توصیه من به عنوان یك خدمتگزار؛ به عنوان آدمى كه توطئه دشمن را مى‏بیند و حس مى‏كند، به برادران مسلمان این است كه امروز اتّحاد بین مسلمین، براى مسلمین یك ضرورت حیاتى است. شوخى و شعار نیست؛ جدّاً باید جوامع اسلامى با یكدیگر اتّحاد كلمه پیدا كنند و همسو حركت نمایند. البته وحدت امر پیچیده‏اى است؛ ایجاد اتّحاد یك كار پیچیده است. اتّحاد بین ملتهاى اسلامى، با اختلاف مذاهب مى‏سازد، با اختلاف شیوه‏هاى زندگى و آداب زندگى مى‏سازد، با اختلاف فقه‏ها مى‏سازد. معناى اتّحاد بین ملتهاى اسلامى، این است كه در مسائل مربوطه به جهان اسلام، همسو حركت كنند، به یكدیگر كمك نمایند و در داخل این ملتها، سرمایه‏هاى خودشان را علیه یكدیگر به كار نبرند. ...

چقدر جاى دریغ و افسوس است كه ذهن متفكّر اسلامى كه براى عزّت مسلمین و برافراشتن پرچم اسلام باید قلم بزند و تلاش كند، به دنبال مسائل اختلافى، ایجاد اختلاف، ایجاد دعوا و خلأ بین مسلمین برود، قلم بزند و كار كند؛ یكى را متّهم و یكى را از دین خارج نماید! علما در این زمینه، براى انجام وحدت و فراهم كردن مقدّمات وحدت وظیفه بزرگى دارند؛ نه فقط علماى یك طرف، بلكه علماى هر دو طرف.

برادران و خواهران! گاهى دشمن براى ایجاد اختلاف - هم در بین شیعه، هم در بین سنّى - از آدمهایى كه غرض و مرضى ندارند، استفاده مى‏كند. در جامعه شیعه حركتى انجام مى‏گیرد كه براى برادر مسلمانِ غیر شیعه تحریك كننده و حسّاسیت برانگیز است. عین همین عمل، در بین جامعه سنّى انجام مى‏گیرد، نسبت به كارى كه براى شیعه حسّاسیت برانگیز و نفرت برانگیز است. چه كسى این كارها را مى‏كند؟! امروز دشمن واحدى در مقابل ماست؛ علاوه بر این‏كه كتابِ واحد، سنّتِ واحد، پیغمبر واحد، قبله واحد، كعبه واحد، حجِ‏ّ واحد، عباداتِ واحد، اصولِ اعتقادى واحد در جامعه اسلامى است. البته اختلافاتى هم وجود دارد. اختلافات علمى ممكن است بین هر دو نفر عالِم باشد. علاوه بر اینها، دشمن واحد در مقابل دنیاى اسلام است. مسأله اتّحاد بین مسلمین یك امر جدّى است. با این مسأله، باید این طور برخورد شود. هر روزى كه این قضیه دیر شود، دنیاى اسلام یك روز خسارت كرده و این روزها، روزهایى است كه بعضى آن چنان حسّاس است كه در یك عمر اثر مى‏گذارد. نباید بگذارید دیر شود.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام و میهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بین‏المللى وحدت اسلامى‏ 24/ 05/ 74

--------------------------------------------------------------------------------

نكته دوم را كوتاه عرض مى‏كنم و آن، مسأله وحدت است. عزیزان من! مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اكرم صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم، راحت‏تر و سهل‌تر از همه‏چیز، مى‏توانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض كرده‏ام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقاى عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق مى‏ورزد.» خدایا! تو شاهدى كه دلهاى ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده كرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادرى احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویكم» از همیشه جدّى‏تر است. امروز این ضعف و ذلّتى كه مسلمانان كشورهایى در دنیا دچار آن شده‏اند، ناشى از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین این‏طور نمى‏شد. بوسنى آن‏طور نمى‏شد. كشمیر آن‏طور نمى‏شد. تاجیكستان این‏طور نمى‏شد. مسلمانان اروپا، آن‏طور در محنت زندگى نمى‏كردند. مسلمانان در امریكا، آن‏طور مورد زورگویى قرار نمى‏گرفتند. علّت این است كه ما با هم اختلاف داریم.

منادى وحدت، جمهورى اسلامى بود؛ همه قدرتهاى استكبارى ریختند سرِ جمهورى اسلامى! البته جمهورى اسلامى، یك تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادى وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعى مى‏كنند وحدت را بشكنند. من عرض مى‏كنم: علماى شیعه و سنّى، در هر جاى دنیا كه هستند، و از جمله در كشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این نداى وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشكنید! هر كه بشكند خیانت كرده است؛ هر كه مى‏خواهد باشد. فرقى نمى‏كند سنّى باشد یا شیعه باشد.

این‏كه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز كند، به بركتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصى نقاط عالم، به نام امام حركت مى‏كرد. فكر نمى‏كرد كه «مذهب من چیست؟» «من سنّى‏ام، او شیعه است.» «او سنّى است، من شیعه‏ام.» این حالت براى دشمن، حالت مضرّى است. دشمن مى‏خواهد این را بشكند. حال اگر دوست این را بشكند چه؟ اگر به‏جاى قدرتهاى استكبارى، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشكنیم، شیعه را از سنّى، سنّى را از شیعه جدا كنیم، چه مى‏شود؟ بعد كه اینها از هم جدا شدند، نوبت مى‏رسد به فرقه‏هاى سنّى: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت مى‏رسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر كسى ابقا مى‏كنند چرا ما باید به خواست دشمن حركت كنیم؟ این‏كه امام این‏قدر روى مسأله «وحدت» تكیه مى‏كردند، براى این است كه این، یك مسأله احساساتى نیست. این یك مسأله عقلانى است. هر كس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت كند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد كند، به هر اندازه كه بُردِ كارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر كه مى‏خواهد باشد.

البته بنده یك كوت كتاب از كتابهایى دارم كه بادلارهاى نفتى عالم‏نماهاى ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشته‏اند، و یك نسخه‏اش این‏جا نصیب ما شده است كه ما همین‏طور نگاه كنیم ببینیم چه كار مى‏كنند؟ متقابلاً باید چه كار كرد؟ این همه تلاش مبارك و مخلصانه براى تقریب انجام مى‏شود - همین مجمع‏التّقریبى كه ما این‏جا داریم ...

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و قشرهاى مختلف مردم در روز «ولادت پیامبر اكرم (ص) و امام صادق (ع)» 14/ 06/ 72

--------------------------------------------------------------------------------

ما ملت ایران، این هفته را «هفته وحدت» قرار دادیم و امام بزرگوار ما رضوان‏اللَّه‏تعالى‏علیه كه همیشه منادى وحدت بین مسلمین بودند، در این هفته، نداى وحدت را به گوش همه مسلمانان عالم، بلكه همه حق‏طلبان عالم رساندند.

«هفته وحدت»، اسم مناسبى است. بحمداللَّه وحدت بین آحاد ملت ایران، بین قشرهاى مردم، در هر راه و رسم و حدّى كه هستند و به هر كارى كه مشغولند، وجود دارد. آحاد ملت ما، على‏رغم توطئه‏ها و بذر نفاق افكنیها، با هم متّحدندو در یك جهت حركت مى‏كنند: در جهت اسلام؛ در جهت قرآن؛ در جهت حاكمیت دین؛ بدون فرقى بین شیعه و سنّى و قومیتهاى مختلف (فارس و عرب و ترك و تركمن و بلوچ و كرد و غیر اینها)؛ یك ملت یكپارچه. واقعاً ملت ایران، به بركت اسلام، یك نمونه است. بین ملتهاى مسلمان، یك الگوى موفّق است. خداوند از شما ملت ایران، به خاطر صادقانه پاسخ گفتنتان به دعوت دین و نداى امام بزرگوارتان راضى باشد. این را باید حفظ كنید. همین وحدت با ارزشى كه به بركت آن، شماتوانسته‏اید این همه پیروزى را به دست بیاورید، دشمنهایى در كمین دارد. باید هوشیار باشید و نگذارید اختلافات به وجود آید. در آن‏جایى كه بهانه اختلاف هست و دشمن مى‏تواند آن‏جا مستمسكى براى اختلاف درست كند، بیشتر مواظب باشید. در مسأله مذهب و اختلافات مذهبى، كه قرنهاى متمادى دشمنان از آن سوءاستفاده كردند، بیشتر باید مواظب باشند. هم شیعه باید مواظب باشد، هم سنّى. ...

ما كشورهاى اسلامى، با هم اصطكاك منافع نداریم. یك مجموعه اسلامى، یك بلوك اسلامى، براى همه خوب است، نه براى یك جمع خاص. كشورهاى بزرگ اسلامى هم از یك مجموعه اسلامى سود مى‏برند؛ كشورهاى ضعیف و كوچك و فقیر هم سود مى‏برند. این، به نفع همه است. به نفع همه اطراف قضیه است. پس به ضرر كیست؟ چه كسى از اجتماع مسلمین متضرّر است؟ آن قدرتهایى كه مى‏خواهند اغراض فاسد خودشان را روى ملتهاى مسلمان اعمال كنند؛ یعنى قدرتهاى بزرگ، امریكا، سیاستهاى استعمارى. ما از اوّل انقلاب تا امروز، كشورهاى مسلمان را به وحدت دعوت كردیم؛ كشورهاى منطقه اسلامى و مجموعه‏هاى كوچكتر را به وحدت دعوت كردیم. ما نگفتیم بیایید وحدت كنیم تا ما از این وحدت استفاده كنیم. ما اگر همواره سعى كرده‏ایم برادرى و رفاقتمان را با دولتهاى اسلامى حفظ كنیم، نه براى این است كه دولت یا ملت ایران، احتیاج ویژه‏اى به این همراهى دارد؛ نه. براى این است كه همه دنیاى اسلام از این رابطه سود ببرد.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار كارگزاران نظام، به‏مناسبت سالروز ولادت رسول‏اكرم(ص) و امام جعفرصادق (ع) 24/ 06/ 71

--------------------------------------------------------------------------------

دشمن مى‏خواهد میان فرقه‏هاى اسلامى نزاع باشد

هفته‏ى وحدت، وحدت میان امت اسلام است. دشمن مى‏خواهد میان فرقه‏هاى اسلامى نزاع باشد؛ بخصوص بعد از پیروزى انقلاب اسلامى دشمن خواسته است بین ایران انقلابى و اسلامى و بقیه‏ى ملتها جدایى بیندازد. از خدا مى‏خواهند كه در دنیاى اسلام گفته شود: «اینها شیعه هستند و انقلابشان انقلاب شیعى است و به ما سنى‏ها ربطى ندارد»! ملت ایران از اول انقلاب گفته است بله، ما شیعه و موالیان اهل‏بیت پیامبریم؛ اما این انقلاب، یك انقلاب اسلامى بر اساس قرآن، بر اساس توحید، بر اساس اسلام خالص و ناب، بر اساس وحدت و برادرى بین همه‏ى مسلمین است. این را از اول ملت ما گفتند و امام ما نیز این را فریاد كشید و بیان كرد.

نگذارید این وحدت خدشه‏دار بشود. سایر ملتهاى مسلمان در كشورهاى دیگر نگذارند كه نویسندگان و قلم‏به‏دستهاى مزدور، علیه ملت ایران و انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى مطلب بنویسند و تهمت و افتراء پخش كنند؛ آنها دارند این كار را مى‏كنند. نویسندگان خود ما هوشیارى بخرج دهند و نگذارند دشمن بهانه به دست بیاورد، تا این شكاف وسیع بشود. صدا و سیما، رسانه‏ها، روزنامه‏ها، كتاب‏نویسها، همه و همه مواظب باشند بهانه‏یى به دست دشمن ندهند، تا اختلاف بین مسلمین ایجاد كند. ما گفتیم كه برادران مسلمان در هرجا هستند و مذهبشان هرچه هست، باشند؛ اما همه برادر باشند و در راه اسلام و توحید و قرآن، با استكبار - كه ضد اسلام و ضد توحید و ضد قرآن است - مبارزه كنند.

گزیده‌ای از خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏ 05/ 07/ 70

--------------------------------------------------------------------------------

امروز یك مطلب راجع به این ایام - كه هفته‏ى وحدت و ایام میلاد مبارك و معظّم پیامبر و امام صادق(علیهماالصّلاةوالسّلام) است - و مطلبى هم بعداً راجع به یك مسأله‏ى مهم و اساسى كشورمان عرض خواهم كرد.

باید بدانید كه استعمار و استكبار، دهها سال - بلكه بیشتر - پول خرج كردند، تا بین مسلمین اختلاف ایجاد كنند. براى ایجاد اختلاف، كتاب و مجله نوشتند، شایعه منتشر كردند، عصبیتها را تحریك كردند و در اعماق دل مسلمین، نسبت به یكدیگر حقد و كینه‏هاى فراوانى به وجود آوردند. البته در طول زمانهاى گذشته هم این دشمنیها بود؛ اما در دوران استعمار، شكل جدیدى پیدا كرد. هر كس با سیاست جدید دنیاى اسلام در طول صد یا صدوپنجاه سال اخیر آشنا باشد، توجه مى‏كند كه اشاره به چه چیزهایى مى‏كنم.

انقلاب اسلامى آمد و پرچمى بلند كرد كه مسلمانان از هر مذهب و هر كشورى، وقتى به خود مراجعه كردند، دیدند این پرچم را دوست مى‏دارند و احساس كردند این پرچم، پرچم اسلام و پرچم نبىّ‏مكرم اسلام(صلّى‏اللَّه‏علیه واله‏وسلّم) است. لذا بسیارى از نقشه‏هاى دشمنان، نقش بر آب شد. استكبار ساكت نمى‏نشیند. دشمنان خونخوار اسلام و مسلمین، آرام نمى‏گیرند. تا دیدند كه انقلاب و جمهورى اسلامى، در داخل و خارج از كشور، بین شیعه و سنى وحدت ایجاد كرد، اینها را به هم نزدیك نمود و عصبیتهایشان را نسبت به یكدیگر كم كرد، از بیرون شروع به سمپاشى كردند. ...

جمهورى اسلامى به مسلمانان عالم گفت، بیایید از دوازدهم تا هفدهم ربیع‏الاول، وحدت را آزمایش كنیم. به یك روایت - كه غالباً اهل سنت این روایت را تأیید كرده‏اند و بعضى از شیعه هم آن را قبول دارند - روز دوازدهم ربیع‏الاول، روز ولادت پیامبر(ص) است. یك روایت هم مربوط به هفدهم ربیع‏الاول است كه غالباً شیعه و بعضى از اهل سنت، آن را تأیید كرده‏اند. به‏هرحال، بین دوازدهم تا هفدهم كه ایام ولادت نبىّ‏اكرم(صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم) است، باید به وحدت جهانى اسلام توجه بیشترى شود؛ آن حصن و حصار مستحكمى كه اگر تشكیل بشود، هیچ قدرتى نمى‏تواند به حریم كشورها و ملتهاى اسلامى دست‏درازى كند. ...

شیعه و سنى نباید بگذارند دشمن از اختلافاتشان سوءاستفاده كند

كسانى كه شعار اتحاد و وحدت و برادرى مسلمین را مى‏دهند، اینها دشمن مسلمانان نیستند؛ دوست مسلمانانند، خیر مسلمانان را مى‏خواهند و مایلند همه‏ى مسلمین عالم عزیز باشند. چه فایده‏یى دارد كه در داخل جامعه‏ى اسلامى، مسلمانان از مذاهب مختلف، روبه‏روى هم بایستند و به همدیگر ضربه بزنند؛ از آن طرف هم دشمن بیاید، هر دوى اینها را محاصره كند، سرشان را به هم بكوبد و خودش بنشیند، تماشا و استفاده بكند؟ این، خوب است؟

اگر ما مى‏گوییم كه شیعه و سنى در كنار هم قرار بگیرند، یعنى شیعه، شیعه بماند؛ سنى هم سنى بماند. ما چه موقع به عالم تسنن گفته‏ایم كه منظورمان از وحدت این است كه شما شیعه بشوید؟! ما چنین چیزى نگفته‏ایم. هر كس خواست شیعه بشود، از طریق علمى و از راه مباحثات عالمانه شیعه بشود. آنها هم آزادند كه بروند كار خودشان را بكنند. ما نمى‏گوییم شما مذهبت را عوض كن؛ ما مى‏گوییم شیعه و سنى باید همیشه سر عقل باشند؛ همچنان كه بحمداللَّه در دوران انقلاب اسلامى، در كشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات اینها سوءاستفاده كند. برگزارى هفته‏ى وحدت، براى این است. ...

با اتحاد مسلمین، دنیاى اسلام سربلند خواهد شد

یك میلیارد انسان در دنیا هستند كه درباره‏ى خدا و پیامبر و نماز و حج و كعبه و قرآن و بسیارى از احكام دینى، با هم یك عقیده دارند؛ یك چند مورد اختلاف هم دارند. اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند، با هم بجنگند، تا آن كسى كه با اصل خدا و پیامبر و دین و همه چیز مخالف است، كار خودش را انجام بدهد. آیا این عاقلانه است؟! یازده، دوازده سال است كه جمهورى اسلامى، این مطلب را فریاد مى‏كند و این ملت هوشیار و آگاه، آن را دنبال مى‏كنند. ملتهاى دیگر هم باید توجه كنند.

ما گفتیم یك عده از علما و متفكران دور هم بنشینند و در سطح علمى و فرهنگى، براى تقریب و نزدیك كردن، «مؤسّسةالتّقریب بین‏المذاهب‏الاسلامیّة» را به وجود آورند. چهار مذهب فقهى در اهل سنت هست، مذهب امامیه هست، مذهب زیدیه هست، مذاهب دیگر اسلامى هستند. اینها بنشینند ببینند، در مسایل علمى و دینى، چه‏قدر مى‏توانند با یكدیگر همكارى و كار كنند. ما این مركز را تشكیل دادیم. ان‏شاءاللَّه برادرانى كه مسؤول این كار هستند و معیّن شده‏اند، آن را با قوّت دنبال مى‏كنند. این كار، كارى است كه خداى متعال از آن راضى است و سرنوشت اسلام به این‏طور كارهاست.

هركارى كه امروز در خدمت اسلام است، مورد نقمت دشمنان اسلام مى‏باشد.

اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمى باشند، ولو عقایدشان مخالف با یكدیگر باشد، اما آلت دست دشمن نشوند، دنیاى اسلام سربلند خواهد شد. آن وقت، مگر امریكا و غیرامریكا جرأت مى‏كنند كه به دنیاى اسلام بیایند و یك‏جا را پایگاه قرار بدهند و منافع كشورهاى اسلامى و ملتهاى مسلمان را تهدید كنند؟

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با گروه كثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته‏ى وحدت‏ 11/ 07/ 69

--------------------------------------------------------------------------------

امروز توطئه‏ى دشمن علیه وحدت، از همیشه بیشتر است‏

و اما راجع به مسأله‏ى وحدت مسلمین و هفته‏ى وحدت باید بگویم كه اگر وحدت و نزدیكى فِرَق اسلامى چیزى است كه در خدمت اسلام مى‏باشد و اگر قبول داریم كه اتحاد مسلمین به حال مسلمین مفید است و در جهت عظمت اسلام مى‏باشد، یقیناً بایدمعتقد باشیم كه از سوى دشمنان اسلام، سخت‏ترین تلاشها و پیچیده‏ترین توطئه‏ها، علیه این وحدت و اتحاد در جریان است. این‏دو از هم غیرقابل انفكاك است. امروز، هر چیزى كه براى اسلام نافع‌تر است، از نظر دشمنان اسلام مبغوض‌تر مى‏باشد. امروز، هر چیزى كه بیشتر در جهت عظمت اسلام باشد، بیشتر هم مورد تهاجم دشمنان اسلام است. این، یك معادله‏ى قطعى است.

شما ببینید كه امروز فشار دشمنان اسلام، روى كدام نقطه از دنیاى اسلام بیشتر است؟ همان قدرتها و دشمنانى كه به بعضى از سلاطین و رؤساى كشورهاى مسلمان، دست دوستى و صمیمیت داده‏اند و با همه‏ى وجود از آنها دفاع مى‏كنند و پول و سلاح و تجهیزات و تبلیغات را در خدمت آنها قرار داده‏اند، امروز با تمام وجود خود، علیه جمهورى اسلامى و نظام و ایران اسلامى، در حال تلاش و كوششند. چرا؟ چون فهمیده‏اند كه در جمهورى اسلامى و نظام ما، عظمت اسلام تضمین و تعقیب خواهد شد.

هركارى كه امروز در خدمت اسلام است، مورد نقمت دشمنان اسلام مى‏باشد. وحدت میان مسلمین، یكى از مصادیق این قاعده‏ى كلى است. اگر حقیقتاً لازم است كه مسلمین عالم با یكدیگر اتحاد پیدا بكنند و اگر این اتحاد به حال اسلام و مسلمین مفید است - كه ظاهراً در نظر عقلا و مصلحان عالم اسلام، جاى شكى در این حرف نیست - پس باید مطمئن بود كه امروز توطئه‏ى دشمن علیه این وحدت، از همیشه بیشتر است.

من، به همه‏ى برادران مسلمانى كه در سراسر عالم هستند، توجه و تذكر مى‏دهم كه تبلیغات استكبار جهانى علیه جمهورى اسلامى را كه از طریق خبرگزاریها و مطبوعات و رادیوها و اظهارات رسمى سیاسیون منتشر مى‏شود، با این منطق و قاعده‏ى كلى بسنجند و معنا كنند كه تمام دستگاههاى تبلیغاتى استكبار و در رأس آنها امریكا، امروز بسیج شده‏اند تا جمهورى اسلامى و ایران و ملت اسلام را برخلاف آنچه كه هست، در چشم مردم عالم معرفى كنند و نشان بدهند. این، مسأله‏ى بسیار مهمى است.

امروز، پولهاى دستگاه استكبار و ایادى آنها، در دنیا و بیشتر از همه در دنیاى اسلام، براى ایجاد تفرقه بین مسلمین خرج مى‏شود تا اگر بتوانند - كه نخواهند توانست - بین ایران اسلامى و مسلمانان عالم، اختلاف ایجاد كنند و فاصله بیندازند. جنگِ دشمن‏ساخته‏ى شیعه و سنى، به بركت انقلاب اسلامى بحمداللَّه رو به خمود و خاموشى رفت و برادران شیعه و سنى در میدانهاى مختلف در كنار هم قرار گرفتند و به یكدیگر كمك كردند و برادروار با هم حركت كردند - كه حق هم همین بود - ولى امروز تبلیغات جهانى سعى مى‏كند باز هم این شعله را مشتعلتر و این آتش را برافروخته‏تر كند و این اختلاف را كه رو به از بین رفتن است، دوباره زنده نماید. چرا؟ چون مى‏دانند كه امروز وحدت اسلامى - یعنى تجمع مسلمین - حول محور ایران اسلامى است. مى‏دانند كه دلهاى مسلمین، امروز به امّ‏القراى اسلام - یعنى ایران اسلامى - متوجه است. مى‏دانند كه امروز در دنیاى اسلام و در سراسر عالم، آن جایى كه قرآن رسماً و عملاً حاكمیت دارد، ایران اسلامى است. ...

ما در مسأله‏ى وحدت، جدى هستیم. ما اتحاد مسلمین را هم معنا كرده‏ایم. اتحاد مسلمین، به معناى انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص كلامى و فقهى خودشان نیست؛ بلكه اتحاد مسلمین به دو معناى دیگر است كه هر دوى آن باید تأمین بشود: اول این كه فِرَق گوناگون اسلامى (فِرَق سنى و فِرَق شیعه) - كه هر كدام فِرَق مختلف كلامى و فقهى دارند - حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همكارى و همفكرى كنند. دوم این كه فِرَق گوناگون مسلمین سعى كنند خودشان را به یكدیگر نزدیك كنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهى را باهم مقایسه و منطبق كنند. بسیارى از فتاواى فقها و علما هست كه اگر مورد بحث فقهىِ عالمانه قرار بگیرد، ممكن است با مختصر تغییرى، فتاواى دو مذهب به هم نزدیك شود.

لذا ما جداً علاقه‏مند هستیم كه «دارالتّقریب بین‏المذاهب الاسلامیّه» را ایجاد كنیم. ما مایلیم این كار انجام بگیرد. البته، در گذشته این كار شروع شده و تلاشهاى مخلصانه‏یى هم داشته؛ اما اكنون مدت مدیدى است كه ما حركت حقیقى‏یى مشاهده نمى‏كنیم. احساس مى‏كنیم كه این كار باید انجام بگیرید و مردم مخلص و مؤمن و شخصیتهاى عالمى از همه‏ى دنیاى اسلام همكارى كنند. ما آماده هستیم و مایلیم كه میزبان این مجموعه باشیم و زحمات و خدمتهاى این كار را برعهده بگیریم.

علماى اسلامى باید كوشش كنند. فقها و متكلمین و فلاسفه‏ى اسلامى بنشینند آراء را با یكدیگر تطبیق كنند و آنها را در مجموعه‏هایى جمع نمایند تا نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعه‏ى واحد و با نگاه مساعد به یكدیگر، در اختیار همه‏ى مسلمین قرار بگیرد. این، از جمله كارهاى بسیار لازم و ضرورى است و امیدواریم كه همتِ صاحب همتان، این كار را به انجام برساند.

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با میهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، روحانیون و مسؤولان و ائمه‏ى جمعه و برادران اهل تسنن و تشیع استانهاى كردستان و كرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، مباركه، سرخه و خواف‏ 24/ 07/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

مسأله‏یى كه لازم است در آستانه‏ى هفته‏ى وحدت به همه‏ى ملت ایران و همچنین به مسلمانان عالم عرض كنم، اهمیت وحدت بین مسلمین و ارتباط برادرانه میان برادران مسلمان در همه جا و در همه‏ى شرایط است. در ابتدا باید معلوم كنیم كه مقصود ما از وحدت مسلمانان چیست؟ آیا مقصود این است كه مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب دیگرى اعتقاد پیدا كنند و عمل نمایند؟ نه، مقصود این نیست. ما وقتى به وحدت دعوت مى‏كنیم، مقصود ما این نیست كه فِرَق مسلمین - اعم از شیعه و سنى - یا فِرَقى كه داخل تشیع و تسنن هستند، موظف و مجبورند كه از عقیده‏ى خود دست بردارند و به عقیده‏ى سومى یا به عقیده‏ى طرف مقابل، گرایش پیدا كنند. این، چیزى است كه به تحقیق و تفحص و مطالعه‏ى هر كسى وابسته است و بینه و بین‏اللَّه تكلیف اوست. بحث ما این نیست.

بحث ما این است كه مى‏خواهیم به همه‏ى مسلمانان - از شیعه و سنى - بگوییم و تذكر بدهیم كه شما یك نقاط مشترك و یك نقاط اختلاف و افتراق دارید. در بعضى چیزها، با هم شریكید و یك طور فكر و عمل مى‏كنید و در بعضى چیزها، هر فرقه روش خود را دارد.

نكته این است كه اولاً، آن نقاط اشتراك بیشتر از نقاط افتراق است. یعنى همه‏ى مسلمین، به خداى واحد و قبله‏ى واحد و پیامبر واحد و احكام و نماز و روزه و زكات و حج اعتقاد دارند. شما دو نفر مسلمان را پیدا نمى‏كنید كه وقتى صبح مى‏شود، براى نماز بلند نشود؛ مگر این كه بخواهد به تكلیفش عمل نكند، والّا همه‏ى مسلمین عالم معتقدند كه صبح و ظهر و عصر و شب، باید نماز خواند و مستحب است كه در نیمه‏ى شب، نماز شب بجا آورد. همه‏ى مسلمین عالم معتقدند كه نماز را باید به طرف كعبه و به زبان قرآن و از آیات قرآن خواند. همه‏ى مسلمین عالم، ماه رمضان كه فرا مى‏رسد، آن وقتى كه فهمیدند روز اول ماه است، روزه مى‏گیرند؛ مگر كسى كه نخواهد به تكلیفش عمل كند و بخواهد فسق كند، والّا همه‏ى مسلمین عالم به این امور اعتقاد دارند. ...

ما مى‏گوییم: اى مسلمانان عالم! در هر جاى دنیا كه هستید، اگر با هم دشمنى نكنید، علیه هم مبارزه و جنگ نكنید و دشمنان و دوستانتان را بشناسید، وضع زندگى شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد. امروز، دچار تشتت و ضعف و عقب‏ماندگى هستید. كشورهاى اسلامى - غالباً یا عموماً - فقیر و وابسته و اسیرند. دشمنان اسلام مى‏خواهند اسلام را از میان كشورهاى اسلامى بِزور بیرون برانند. قلب آحاد مردم مسلمان، با اسلام و خداست. آنها به اسلام علاقه‏مندند. سیاستها و قدرتهاى بزرگ جهانى سعى مى‏كنند به‏وسیله‏ى دولتهاى دست‏نشانده، مردم را از اسلام دور نمایند. اگر شما با هم باشید و با هم دعوا نكنید و نیروى خود را - كه عنصر عظیمى است و براى بهتر كردن دین و دنیاتان، مى‏شود از آن استفاده كنید - علیه یكدیگر مصرف نكنید، اهداف پلید دشمن محقق نخواهد شد.

مسلمانان با هم متحد شوند و به یكدیگر دشمنى نكنند

ما نمى‏گوییم كه سنیهاى عالَم بیایند شیعه بشوند، یا شیعه‏هاى عالَم دست از عقیده‏شان بردارند. البته، اگر یك سنى یا هر كسى تحقیق و تفحص كرد، عقیده‏اش هر چه شد، باید بر طبق عقیده و تحقیق خودش عمل كند. تكلیف او با خدایش است. حرف ما در هفته‏ى وحدت و به عنوان پیام وحدت این است كه مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یكدیگر دشمنى نكنند. محور هم كتاب خدا و سنت نبىّ‏اكرم (صلّى‏اللَّه‏علیه‏واله‏وسلّم) و شریعت اسلامى باشد. این حرف، حرف بدى نیست. این حرف، حرفى است كه هر عاقل بى‏غرض و منصفى، آن را قبول خواهد كرد. ...

به همه مى‏گوییم كه احترام یكدیگر را حفظ كنند

البته، ما یكجانبه حرف نمى‏زنیم. ما به همه‏ى مسلمین عالم - هم سنى و هم شیعه - این سفارش را مى‏كنیم. داخل كشور خودمان، برادران شیعه و سنى را در كنار هم در نماز جماعت و صحنه‏ى خونین جنگ و عرصه‏ى مبارزات سیاسى و حضور در صحنه‏هاى گوناگون انقلاب و در انتخابات و در مجلس شوراى اسلامى و در همه جا، با یكدیگر دیدیم و مى‏بینیم و هستند. آنها با هم مهربانند و مشكلى هم ندارند.

ما به همه مى‏گوییم كه احترام یكدیگر را حفظ بكنند و به عقاید و مقدسات هم اهانت نكنند. اگر كسى به بهانه‏ى عقیده‏یى بخواهد به مقدسات دیگران اهانت بكند، از نظر ما به هیچ وجه قابل دفاع نیست. محبت، طرفینى است. بایستى همه با هم كمك كنند تا محبت به وجود آید و دشمن نتواند سوء استفاده بكند؛ دشمنى كه نه با شیعه رابطه‏ى خوبى دارد و نه با سنى، بلكه با اصل اسلام مخالف است و نسبت به آن كینه مى‏ورزد. همان اسلامى كه سنى یا شیعه دارد، مبغوض امریكا و مرتجعان است. اختلافات داخلى را براى آن زمانى بگذاریم كه از طرف هیچ دشمن جهانى تهدید نشویم. اگر چنین روزى پیش آمد، آن وقت مقابل هم بنشینند و سنگهایشان را با هم حك كنند. امروز، وقتِ این حرفها نیست.

لذا من توصیه مى‏كنم هفته‏ى وحدت را - كه به مناسبت میلاد نبىّ اكرم(صلّى‏اللَّه علیه‏واله‏وسلّم) از روز دوازدهم تا هفدهم ربیع‏الاول ادامه دارد - همه‏ى آحاد مردم، مخصوصاً علما و فضلا و گویندگان و دانشمندان و افراد صاحب نفوذ گرامى بدارند و این مسأله را به عنوان یك شعار جمهورى اسلامى همیشه نگه دارند. ...

هفته‏ى وحدت را یك هفته‏ى پُرمحتوا قرار دهید

وحدت را مهم بشمارید و هفته‏ى وحدت را یك هفته‏ى حقیقتاً پر محتوا و پر مغز قرار بدهید. در امور دیگر هم، ما این مسأله‏ى وحدت را مورد تأیید و به‏عنوان یك اصل اسلامى و انقلابى، مورد تأكید قرار مى‏دهیم. وقتى مى‏گوییم بین برادران شیعه و سنى و مذاهب مختلف اسلامى، براى هدفهاى اسلامى اتحاد باشد، پس به طریق اولى، قشرهاى مختلف مردم فداكار و مبارز ایران، اهل هر شهر و استانى، متكلمان با هر زبان و لهجه‏یى هستند، موظفند وحدت را حفظ كنند.

امروز بنده از گوشه و كنار عالم اطّلاع دارم. همان دستهاى استعمارى كه در طول قرنهاى گذشته سعى مى‏كردند بین شیعه و سنّى اختلاف ایجاد كنند، امروز هم تلاش مى‏كنند براى این‏كه بین شیعیان و سنّیان، كینه و برادركشى و اختلاف به‏وجود آورند.

مبادا دستهاى تفرقه‏افكن و مغرض و یا نادان - كه گاهى ضرر آدمهاى نادان از آدمهاى مغرض كمتر نیست - با حرف و شعار و نطقى، ایجاد اختلاف كنند. مغرض و جاهل، در نتیجه‏ى عمل یكسانند. همه - مخصوصاً كسانى كه زبان و حنجره‏شان براى گفتن و حرف زدن باز است - مراقب باشند با هیچ حركت و اشاره‏یى، موجب اختلاف بین مردم نشوند. همه باید وحدت را بر محور اصول انقلاب و جریان صحیح نظام اسلامى و ولایت فقیه حفظ كنند. این، اساس قضیه است. اگر وحدتِ با انسجام و استحكامى كه تا كنون بوده است، محفوظ بماند، مطمئناً این ملت و كشور به هدفهاى انقلاب خواهد رسید.

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با جمع كثیرى از اقشار مختلف مردم شهرهاى شاهرود، خلخال، بیرجند، قیدار، خمسه، تیران و چالوس، روحانیون و معاونان دفاتر عقیدتى، سیاسى نیروى زمینى ارتش و جمعى از شیعیان استان سرحدّ

پاكستان‏ 19/ 07/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

یكى از برجستگیهاى مهم این استان، ایمان عمیق اسلامى مردم، چه سنّى و چه شیعه است. ایمان عمیق اسلامى، یكى از نقاط قوّت این مردم است. لذا نظام اسلامى كه امروز پرچم عزّت اسلام را در دنیا به دست گرفته و قدرتمندانه با صداى بلند از اسلام و قرآن دفاع مى‏كند، متّكى به حمایت این ایمانها و دلهاست. هرجا ایمان اسلامى هست، لشكریان جان‏بركف نظام اسلامى در آن‏جا هستند. امروز در هر نقطه‏اى از دنیاى اسلام كه شما بروید، پرچم برافراشته‏اى كه امام راحل عظیم‏الشّأنِ ما در دفاع از عزّت اسلامى بلند كرد، مایه افتخار و عزّت و هویّت محسوب مى‏شود. مسلمان و كشور اسلامى در دنیا زیاد است؛ اما فرق است میان ملتهایى كه نامشان مسلمان است و معتقد به اسلامند، درعین‏حال حاكمیت و قدرتمدارى قدرتهاى ضدّاسلامى را با گوشت و پوست خود در داخل كشورهایشان تجربه و حس مى‏كنند، و ملتى كه اسلام را به عنوان حاكم بر زندگى خود پذیرفته و پرچم حاكمیت قدرتمند اسلام را در دست گرفته، تحمیل هیچ حكومتى را قبول نمى‏كند، زیر بار هیچ قدرت فرامرزى و بین‏المللى نمى‏رود و تهدید و تطمیع قدرتهایى كه از بُن و بنیاد با اسلام مخالفند، آن ملت را از دفاع از اسلام باز نمى‏دارد. امروز جمهورى اسلامى مظهر چنین دولت و ملت ایران مظهر چنین ملتى است. دفاع از این ملت و دفاع از نظام قدرتمند اسلامى كه اسلام را با عزت خود و با همان قدرت نبوى در دنیا بر سرِ دست مى‏گیرد و به آن افتخار مى‏كند، مال مردمان مؤمن است و شما مردم استان سیستان و بلوچستان از ایمان برخوردارید و اسلام را از بُن دندان و با همه وجود قبول دارید. البته باید مراقب باشید كه دشمنان اسلام این همزیستى و برادرى بین شیعه و سنّى را به هم نزنند. یكى از افتخارات ما این است كه مردم ما در نقاطى كه تفاوتهاى مذهبى و قومى وجود دارد و امكان و زمینه اختلاف هست، از درگیرى و اختلاف قومى و مذهبى پرهیز مى‏كنند. دشمنان این را نمى‏پسندند. جنگ شیعه و سنّى براى دشمنان اسلام خیلى قیمت دارد. اختلاف و تفرقه میان امّت اسلامى موجب مى‏شود كه معنویت، طراوت، قدرت، شكوه و عظمت ائتلاف ملى شما را در هم بشكند و همان‏طور كه قرآن فرموده است «و تذهب ریحكم».

امروز بنده از گوشه و كنار عالم اطّلاع دارم. همان دستهاى استعمارى كه در طول قرنهاى گذشته سعى مى‏كردند بین شیعه و سنّى اختلاف ایجاد كنند، امروز هم تلاش مى‏كنند براى این‏كه بین شیعیان و سنّیان، كینه و برادركشى و اختلاف به‏وجود آورند. شما مردم هوشمند باید مراقب باشید. شاید یك عدّه خیال كنند كه ایجاد اختلاف به نفع مذهب آنهاست، در حالى كه اشتباه مى‏كنند. هر كس داراى هر مذهبى است، به عقاید و ارزشهاى خود احترام مى‏گذارد و این حقّ اوست. اما این احترام گذاشتن نباید با اهانت به ارزشهاى جمعیت دیگرى همراه شود كه در اعتقادات با آنها موارد اختلافى دارند. ما متّفقاً به یك اسلام، به یك كعبه، به یك پیغمبر، به یك نماز، به یك حج، به یك جهاد و به یك شریعت معتقدیم و عمل مى‏كنیم. موارد اختلاف به‏مراتب كمتر از موارد وحدت و اتّفاق‏نظر است. دشمنان اسلام مى‏خواهند بین شیعه و سنّى، نه فقط در نقاطى از ایران بلكه در همه دنیاى اسلام، اختلاف بیندازند. من خبر دارم كه تلاش مى‏كنند. اتّفاق‏نظر برادران مسلمان و همراهى آنها با یكدیگر در دفاع از اسلام و نظام اسلامى به این ملت و به این كشور و نظام قدرت مى‏دهد. تا امروز هم همین را ثابت كرده‏اید. در بین شهداى این استان، صدها شهید در زاهدان، صدها شهید در زابل، صدها شهید در ایرانشهر و در نقاط دیگر هم شیعه و هم سنّى هست و خون اینها در جبهه با یكدیگر مخلوط شد. چرا به جبهه رفتند، چرا جنگیدند و چرا از مرزهاى ایرانِ عزیز دفاع كردند؟ چون ایران پرچم عزّت اسلام را در دست دارد و اسلامى است. امروز ایران عزیز مظهر اسلام است. هر كشور دیگرى در دنیا این پرچم را بلند مى‏كرد، ما در هر جاى دنیا كه بودیم به آن ملت و كشور احترام و تعظیم مى‏كردیم. اما این پرچم را ایران اسلامى بلند كرد و این افتخار مال ملت ایران است. در همان وقتى كه همه دستگاههاى قدرت بین‏المللى علیه اسلام تلاش مى‏كنند، این ملت با مجاهدت، وحدت كلمه و شجاعت مثال زدنى خود توانسته است نام اسلام را بلند كند. این را همه باید قدر بدانند. همه باید قدر ایران اسلامى و اسلام عزیزِ قدرتمند را بدانند.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در جمع مردم زاهدان در استادیوم آزادى 04/ 12/ 81

--------------------------------------------------------------------------------

امروز در دنیا بسیار تلاش مى‏شود كه بین شیعه و سنّى اختلاف بیفتد. البته كسانى كه اهل فكر و تحلیلند، مى‏دانند كه استكبار از این كار چه فواید و منافعى مى‏برد. هدفشان این است كه ایران را از مجموعه كشورهاى اسلامى جدا كنند؛ انقلاب اسلامى را مخصوص مرزهاى ایران كنند؛ فشار روى ایران را از سوى كشورهاى اسلامىِ دیگر زمینه‏سازى كنند و از درس‏آموزىِ ملتهاى دیگر از درسهاى ملت ایران جلوگیرى نمایند. ما باید درست نقطه مقابل عمل كنیم. هركس - چه در محیط سنّى و چه در محیط شیعه - به همدلى و ارتباطات حسنه و دوستانه بین شیعه و سنّى كمك كند، او به نفع انقلاب و اسلام و هدفهاى امت اسلامى كار كرده است. هر كس هم سعى در جدایى كند، درست نقطه مقابل آن حركت كرده است.

بنده اطّلاعِ نزدیك دارم كه امروز در بعضى از كشورهاى اسلامى - كه نمى‏خواهم از آنها اسم بیاورم - از صندوقهایى كه مرتبط با اهداف و امیال بیگانگان است، پولهایى را مى‏گذارند و صرف مى‏كنند؛ مخصوص این كه علیه شیعه، علیه عقاید شیعه و علیه تاریخ شیعه كتاب بنویسند و در دنیاى اسلام پخش كنند! آیا آنها به تسنّن علاقه‏مندند؟ نه؛ آنها مى‏خواهند نه شیعه باشد، نه سنّى. نه با شیعه دوستند، نه با سنى؛ منتها چون امروز در ایران حكومت اسلامى و پرچم اسلام را یك مجموعه شیعى در دست گرفته است و همه پایبندى ملت ایران را به تشیّع مى‏دانند، لذا اینها هرچه دشمنى با انقلاب هم دارند، بر سر شیعه خالى مى‏كنند! با شیعه مبارزه مى‏كنند، براى این كه نگذارند حاكمیت سیاسى اسلام و این پرچم افتخار و عزّت به جاهاى دیگر سرایت كند و مورد جذب جوانانِ كشورهاى دیگر شود. هیچكس نباید به این خیانتِ دشمنان كمك كند. نه در كشور ما، نه در محافل اسلامى، نه در مجموعه‏هاى شیعى، نه در كشور خودمان در بین برادران سنّى، هیچكس نباید كارى كند كه به خواست استكبار - كه ایجاد نقار و دشمنى است - كمك شود.

البته ما با این بیانمان، نه مى‏خواهیم بگوییم كه شیعه، سنّى شود؛ یا سنّى، شیعه شود و نه مى‏خواهیم بگوییم كه شیعه و سنّى به قدر توان و مقدورات خودشان، براى تحكیم عقاید خودشان كار علمى نكنند. اتّفاقاً كار علمى، بسیار خوب است و هیچ اشكالى ندارد. كتابهاى علمى بنویسند؛ در محیطهاى علمى، نه در محیطهاى غیرعلمى، آن هم با لحنهاى بد و غلط. بنابراین، اگر كسى مى‏تواند منطق خود را ثابت كند، ما جلوِ كار او را نباید بگیریم. اما اگر كسى مى‏خواهد با حرف، با عمل و با شیوه‏هاى گوناگون، اختلاف ایجاد كند، این را ما فكر مى‏كنیم كه در خدمت دشمن است. هم سنّیها باید مراقب باشند و هم شیعه‏ها. «وحدت ملى» را كه ما گفتیم، شامل این هم مى‏شود.

در عین این كه دولتها و قدرتها و اداره‏كنندگان جهان، براى مصالح دولتها و مسایل سیاسى خود، به سمت وحدت پیش مى‏روند، تمام تلاشهاى استكبار در جهت تضعیف ملتها و بخصوص ملت اسلام و ایجاد اختلاف بین اینها به‏كار مى‏رود.

البته من همین جا عرض كنم كه امروز كسانى وحدت ملى را نه به عنوان شعارهاى مذهبى، بلكه با شعارهاى سیاسى خدشه‏دار مى‏كنند. ما قبلاً به اینها نصیحت كردیم؛ امروز هم نصیحت مى‏كنیم كه نگذارند وحدت این ملت بزرگ و متّحد خدشه‏دار شود. جدا كردن بدنه‏هاى این ملت بزرگ از یكدیگر، خدمت به دشمنان این ملت است. اگر این ملت بزرگ و رشید، وحدت ملى را در این كشور حفظ كند، آن وقت این وحدت، براى وحدت ملتهاى دیگر زمینه‏سازى مى‏شود. اگر یك امت اسلامى با حدود یك‏ونیم میلیارد نفر جمعیت، در مسائل اساسىِ خودشان متحد باشند، شما ببینید چه قدرت عظیمى در دنیا به وجود مى‏آید. اما اگر وحدت ملى خدشه‏دار شد، دیگر حرف زدن از وحدت جهان اسلام یك سخن افسانه‏گون است و همه مى‏خندند. عدّه‏اى مى‏خواهند این را به وجود بیاورند.

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس‏ 06/ 01/ 79

--------------------------------------------------------------------------------

امروز دنیا به‏سمت بلوك بندى و اتحاد پیش مى‏رود

این مسأله‏ى وحدت كه در این دیدار صمیمى و دوستانه مى‏خواهم بیشتر از همه روى آن تأكید كنم، یك مسأله‏ى حیاتى است. نه این كه بگوییم براى جمهورى اسلامى حیاتى است - البته اهمیتش براى جمهورى اسلامى جاى شك نیست - اما حقیقتاً براى اسلام و دنیاى اسلام حیاتى است. شما ملاحظه كنید، امروز دنیا به سمت بلوك‏بندى مى‏رود؛ یعنى هر چند كشور در گوشه‏یى، به ادنى مناسبتى با هم اتحاد و اتفاق پیدا مى‏كنند. مثلاً كشورهاى عضو پیمان آ.سه.آن در شرق آسیا، جامعه‏ى مشترك اروپا، اتحاد ورشو (تا وقتى كه اروپاى شرقى قبل از حوادث اخیر هویتى داشت)، اتحاد كشورهاى حول و حوش خلیج مكزیك، سازمان ملل، غیرمتعهدها و تمام این واحدهاى پراكنده در همه‏ى دنیا، به واحدهاى پیوسته تبدیل مى‏شوند. علت هم این است كه در این دنیا مى‏فهمند كه هر واحدى، به تنهایى قادر بر تأمین نیازهاى خودش - از جمله نیاز دفاع از خود - نیست و باید با هم دست به یكى كنند.

سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

تلاش استكبار در جهت ایجاد اختلاف بین مسلمانان به‏كار مى‏رود

در عین این كه دولتها و قدرتها و اداره‏كنندگان جهان، براى مصالح دولتها و مسایل سیاسى خود، به سمت وحدت پیش مى‏روند، تمام تلاشهاى استكبار در جهت تضعیف ملتها و بخصوص ملت اسلام و ایجاد اختلاف بین اینها به‏كار مى‏رود. شیعه و سنى كه مسأله‏ى امروز نیست؛ قرنهاست كه در اسلام، شیعه و سنى‏یى وجود دارد. در خود مذهب سنى، اشعرى و معتزلى و مذاهب مختلف وجود دارد. در شیعه، شش امامى و دوازده امامى و اخبارى و اصولى وجود دارد. همان دسته‏بندیهایى كه در تسنن هست، همانها در تشیع هم وجود دارد. انواع و اقسام دسته‏بندیها و فرقه‏بندیها، یا بر اثر سوء سیاست و یا بر اثر سوء فهم و یا با دست مغرض و یا بر اثر جهالت به وجود آمده است. اینها كه جدید نیست؛ اما شما ببینید كه امروز در دنیاى اسلام، علیه وحدت مسلمین چه قدر تلاش مى‏شود.

گزیده‌ای از سخنرانى در دیدار با گروهى از روحانیون، ائمه‏ى جمعه و اساتید حوزه‏هاى علمیه‏ى اهل سنت استانهاى سیستان و بلوچستان، خراسان و مازندران‏ 05/ 10/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

در میان مسلمین، موارد مشترك بیشتر از موارد اختلاف است‏

نكته‏ى دیگر این است كه اگر قرار باشد ارزشهاى اسلامى به صورت ارزشهاى قطعى در دنیا مطرح شود و دل انسانها را جذب كند و بر مبناى آن در زندگى مسلمانها تغییرى به وجود آید، باید وحدت بین آنها حفظ شود. با شعبه شعبه شدن و دشمنى كردن و جنگ فرقه‏یى راه انداختن، امكان ندارد كه مسلمین به وحدت دست یابند.

ما به فرقه‏هاى عالم اسلام نمى‏گوییم از عقاید مخصوص فرقه‏ى خود دست بكشید و عقاید فرقه‏ى دیگر را قبول كنید؛ اما به همه‏ى مسلمین مى‏گوییم در میان ما موارد مشترك، بیشتر و مهمتر و اساسی‌تر از موارد اختلاف است. دشمنان ما روى موارد اختلاف تكیه مى‏كنند؛ ما برعكس باید مواضع مشترك را تقویت كنیم و نگذاریم دشمن بهانه به دست آورد و با تفرق ما، نقطه‏ى فشار روى پیكر امت اسلامى را پیدا كند.

خوشبختانه در ایران این مسایل را حل كرده‏ایم. بسیارى از برادران ما در نقاط مختلف عالم اسلام نیز این موارد را یا حل كرده‏اند و یا به حل آن نزدیك شده‏اند؛ اما دشمن از دیرگاه دست‏بردار نبوده است. از نزدیك به دویست سال پیش - هنگامى كه استعمار وارد كشورهاى اسلامى شد - تا امروز، روى قضیه‏ى اختلاف بین فرقه‏هاى مسلمین كار كردند؛ ما باید خیلى مواظب باشیم. شیعه و سنى باید خود را متعهد كنند كه در راه نزدیك كردن فِرق اسلامى به یكدیگر بكوشند و از محبت و تعامل برادرانه با یكدیگر، حراست و پشتیبانى كنند.

گزیده‌ای از سخنرانى در مراسم بیعت گروه كثیرى از ائمه‏ى جمعه و روحانیون استان مازندران و اصفهان و علما و طلاب كشورهاى اسلامى مقیم ایران‏ 04/ 04/ 68

--------------------------------------------------------------------------------

اگرچه به نظر ما، اختلاف شیعه و سنى در حقیقت اختلاف نیست؛ زیرا در اصول اصلى اسلام - كه اگر كسى آنها را نداشت، مسلمان نیست - مشتركند؛ یعنى هر دو مذهب، به قبله‏ى واحد، خداى واحد، پیامبر واحد، قرآن واحد و احكام و اركان واحد اسلامى معتقدند؛ اما شما ببینید كه استعمار در طول زمان از طرح مسأله‏ى شیعه و سنى در مقابل یكدیگر، چه وسیله‏ى اختلافى - بخصوص در محافل پایین‏تر و نسبت به اوساط پایین مردم كه از معرفت و توجه، قدرى دورتر هستند - درست كرده است.

قبل از انقلاب، ما در ایران تلاش زیادى داشتیم كه این اختلافها برطرف شود، منتها تلاشها فردى بود؛ ولى بعد از انقلاب، سیاست جمهورى اسلامى این بود كه بین برادران، وحدت و تفاهم ایجاد كند تا به هر دو طرفى كه اختلافات خودشان را آن‏قدر عمیق و غیرقابل التیام مى‏بینند، ثابت شود كه در اشتباهند. بحمداللَّه على‏رغم آن‏همه فشارى كه دشمن وارد كرد، در داخل كشور موفق شدیم. شما غالباً جزییات را نمى‏دانید؛ ولى اگر زمانى اینها نوشته بشود، آن‏وقت منصفان عالم خواهند فهمید كه در این ده سال، ما براى ایجاد وحدت، از جانب توطئه‏هاى استعمار چه كشیدیم و متوجه خواهند شد كه آنها با چه طرقى وارد شدند تا برادران مسلمان را در مقابل هم نگهدارند. ما همیشه به علماى فریقین گفته‏ایم، شما كه مى‏دانید وحدت و اتحاد حق است، بنابراین باید این نكته را به مردم خودتان و به عوام تفهیم كنید. البته، مخلصان قبول كردند و به همان اندازه هم تأثیر گذاشته‏اند.

گزیده‌ای از بیانات در دیدار با رئیس جمهور موقت افغانستان و رهبران مجاهدان افغانى‏ 11/ 07/ 68