این دونفر برای هم ساخته شده اند ؟
توصیههایی برای ازدواج موفق (8)
برای خواندن مقاله قبل اینجا کلیک کنید !
بسیاری از زوجهای موفق اظهار داشتهاند که تحت هر شرایط حاضر به ادامه زندگی هستند و هرگز به طلاق فکر نمیکنند . این افراد به جای اینکه در مقابل یکدیگر حرکت کنند ، به موازات همدیگر حرکت میکنند و به «ما شدن» میاندیشند. در شادیها، در ناراحتیها و سختیها آنچه بیش از همه برای آنها اهمیت دارد «مشارکت» است.
میگویند در یکی از نواحی آلمان، یک سنت قدیمی مرسوم است که تشخیص میدهد دو نفر برای زندگی با همدیگر ساخته شدهاند یا خیر!!
قبل از تشریفات ازدواج زن و مرد را در جایی که تنه درختی افتاده است میبرند و به آنها اره دو دستهای میدهند تا آنها با مشارکت یکدیگر آن را اره کنند و از این کار مقدار «سازش» و «همکاری» آنها را تشخیص داده و قضاوت میکنند اگر با هم تشریک مساعی و سازش نداشته باشند، کار پیش نمیرود و اگر هم یکی از آنها با توافق دیگری بخواهد همه کارها را شخصا به عهده بگیرد باز هم نتیجه امتحانشان خوب قضاوت نمیشود، بلکه باید با همکاری یکدیگر کار را با به پایان برسانند. زیرا بزرگترین شرط موفقیت در ازدواج را «داشتن سازش، مشارکت و همکاری »میدانند (فخرایی 1356)
علاوه بر همراهی و همدلی و مشارکت با یکدیگر، داشتن هدف و آرمان مشترک نیز از نکات بسیار مهم در بقای زندگی به شمار میآید. زن و شوهرهایی که آرمانهای متفاوت دارند و آینده ی خود را به گونههای مختلف میخواهند بسازند، رضایت چندانی از زندگی مشترک ندارند. معمولا زوجهای موفق دارای اشتراک فکریاند در یک مسیر میاندیشند و برنامهریزیهای مشترک و مشابه دارند، برای آنها با هم بودن، خوشحال و خندان زیستن بسیار اهمیت دارد، اغلب آنها هنگام تضاد و بروز مشکلات، آرامش خود را از دست نمیدهند و به طور سازنده و بدون خشم و رنجش زیاد، سعی در رفع تعارضات دارند.
یکی دیگر از عواملی که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد ، مساله خشم و لحن صحبت با همسر در هنگام عصبانیت است. روانکاوان و مشاوران خانواده در این مورد نظرات متفاوت دارند .عدهای معتقدند خودداری از بروز احساست و سرکوب عصبانیت و بیتوجهی به بیان آزادانه عواطف ، کمکی در حل مشکلات زناشویی نمیکند و بالعکس موجب ناراحتی خود میشود. اما متقابلا گروهی از روانشناسان اجتماعی معتقدند که «سرکوبی، خشم و جلوگیری از ایجاد نفرت نسبت به دیگران، موجب حفظ روابط و ازدیاد علاقه میشود و از تعدی و پرخاشگری به حقوق سایرین ممانعت مینماید».
«لانگمور»، (2001) معتقد است بسیاری از مردم این تفکر را پذیرفتهاند که دعوا کردن یک قسمت طبیعی از ارتباطات بشری است . به نظر وی تحقیقات انجام شده همگی گواهی بر این مدعاست. ولی بهتر است مرز بین دعوا و ستیزه و یک مباحثه مشخص گردد. به اعتقاد لانگمور مشکل اکثر مردم این است که نمیتوانند افکار و احساساتشان را از یکدیگر جدا کنند بخصوص زمانی که ناامید هستند. جداسازی این دو نکته بسیار مهم است که اگر افراد قادر به انجام این کار باشند در بسیاری از مواقع جلوی خشمشان گرفته میشود.
گاهی اوقات فردی به همسرش میگوید: «از کارهای احمقانهای که انجام میدهی متنفرم» در صورتیکه احساس واقعی ایشان این است «واقعا بعضی از رفتارهایی که انجام میدهی ناامیدم میکنند» به کار بردن این راهبردها و مرزکشیدن بین آنها گاهی دشوار است، زیرا انسان وقتی که ناامید است و یا احساس ناتوانی میکند ، برای حفاظت از خود به مکانیسمهای دفاعی متوسل میشود و اینها برای مردم به صورت عادت در میآید. و تغییر عادات گذشته نیز برای آنها مشکل است «لانگمور»، توصیه میکند برای اینکه مباحثههای شما به ستیزه و مشاجره تبدیل نشود ، سعی کنید احساساتتان را دقیق و روشن بیان کنید و عادات غلط گذشته را نیز شکسته و آنها را از خود دور نمائید.
علیرغم نظریات متفاوت، آنچه مسلم است، این است که زوجین باید توجه داشته باشند که زمینههای ایجاد عصبانیت و خشم را فراهم نکنند تا آنجا که میتوانید با روحیات همدیگر آشنا شوند و از عواملی که میدانند ایجاد دلخوری و خشم میکند جلوگیری نمایند. و در صورت بروز خشم یکی از زوجین ، وی باید موضوع را با همسرش در میان بگذارد در مورد آن بطور منطقی به گفتگو بنشینند . در صورتی که یکی از زوجین احساس کرد حق با دیگری است فورا آنرا اعلام کند، در صورت لزوم عذرخواهی نماید و راهحلهایی را که مناسب به نظرش میرسد ارائه کند. به هر حال حفظ توازن در روابط زناشویی بسیار مهم است و نیاز به دقت و توجه زوجین دارد و اگر چنین دقتی اعمال نشود، شیرازه ی زندگی از هم میگسلد و به جدایی میانجامد.
در مقاله ی بعد به بررسی " حفظ استقلال فردی زن و شوهر در زندگی مشترک " خواهیم پرداخت .
منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
آنچه در گذشته گفته شد: