تبیان، دستیار زندگی
فوتبال در ظاهر هیچ ارتباطی با «الفبا» و حروف الفبا پیدا نمی كند و بیشتر با اعد اد سر و كار د ارد ... مثل شماره پیراهن ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فوتبال ایران در شهرك الفبا!

فوتبال در ظاهر هیچ ارتباطی با «الفبا» و حروف الفبا پیدا نمی كند و بیشتر با اعد اد سر و كار د ارد ... مثل شماره پیراهن بازیكنان، دقایق به ثمر رسیدن گل ها، اعداد و ارقام مربوط به آمار تیم ها و مبلغ قرارداد بازیكنان و... اما از آنجا كه فوتبال با زندگی مردم پیوند خورده و با توجه به این نكته كه در ورزش ایران همه چیز به هر چیز ربط دارد، می توان فوتبال را وارد حروف الفبا و الفبا را وارد فوتبال كرد. همین پیوند جالب را در اهالی مجله دنیای ورزش  انجام داده است که در ویژه نامه نوروزی این مجله آن را می خوانید که در آن مروروی بر «الف» تا «ی» بخشی از اتفاقات، شخصیت ها و حوادث فوتبال ایران در سال 86 آمده است:

الف) انتخاب سال؛ علی كفاشیان

«موافقان لطفا قیام كنند»... این حرفی بود كه صفایی فراهانی در روز برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال زد و با همین سیستم تمامی حاضرین قیام كردند تا فردا و فرداهای دیگر كه با رئیس فدراسیون چشم در چشم شدند از روی مبارك كفاشیان خجالت نكشند!علی كفاشیان كه اولش قرار بود رقیب صوری علی آبادی باشد، بعد از كناره گیری اجباری علی آبادی و خودداری شاهرخ شهنازی از ایفای نقش یك بازنده بزرگ، در انتخابات فدراسیون فوتبال بی رقیب شد و اعضای مجمع با سیستم لطفا قیام كنید با اكثریت آرا كفاشیان را به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب كردند .

ب) بازنده سال؛ مصطفی دنیزلی

مردی كه با خنده هایش حسابی دلبری و دلربایی می كرد و روی شكست ها و ناكامی های متوالی پرسپولیس سرپوش می گذاشت در مرحله نیمه نهایی جام حذفی بدجوری به سپاهان باخت و با شكست سنگین 4 بر یك مقابل سپاهان آن هم پیش چشم تماشاگران قرمز دوست در ورزشگاه آزادی، پرونده اش در پرسپولیس بسته شد تا این مربی ترك، بازنده بزرگ لقب بگیرد. مردی كه طی 3 سال حضور در دو تیم ایرانی پاس و پرسپولیس حتی یك مقام قهرمانی هم به دست نیاورد، خیلی دوست د ارد به ایران برگردد. وی در تركیه فعلا استراحت می كند و منتظر تماس تیم های ایرانی است.

پ) پاد شاه سال؛ آرتور جورج بیمار!

آرتور جورج

آرتور جورج وقتی در سال 1987 (یعنی 20 سال قبل از آن كه كمیته انتقالی وی را نامزد هدایت تیم ملی كند و دقیقا 21 سال پیش از این) با پورتو به مقام قهرمانی جام باشگاههای اروپا رسید، لقب «پادشاه  آرتور» را به عنوان سردوشی دریافت كرد . البته همین پادشاه 21 سال پیش، كه حالا بیكار و بیمار است و اگر فریب ظاهرش به خصوص آن سبیل های پرپشت را نخورید، باید به شما بگوییم به چاپ كتاب اشعارش روی آورده، نزدیك بود در همین سال رو به پایان پادشاه فوتبال ایران و سرمربی تیم ملی شود كه صد البته خدا باز هم به فوتبال ما رحم كرد .

ت) تخفیف سال؛ بخشش سپاهان

تیم فوتبال سپاهان

بعد از چندین هفته « اسپندوار» بالا و پایین جهیدن، اعتراض كردن، نامه زدن و این و آن را دیدن، بالاخره كمیته استیناف به اعتراض سپاهان رسیدگی كرد و 2 امتیاز به سپاهان تخفیف داد. یعنی سپاهان كه به حكم كمیته انضباطی و به خاطر حادثه فولاد شهر با كسر 5 امتیاز مواجه شد ه بود، مورد عفو 40 د رصدی قرار گرفت و با 2 امتیاز تخفیف فقط 3 امتیازش كسر شد. اگرچه در این گرانی و تورم «دم عیدی» 2 امتیاز هم 2 امتیاز است و خیلی ارزش دارد، اما این تخفیف از نگاه سپاهان ناقابل بود و ساكت می خواهد به فیفا مراجعه كند تا شاید بیشتر تخفیف بگیرد !

ث) ثابت سال؛ صفایی فراهانی

تردید نداشته باشید اگر علی دایی كفش ها را آویزان نكرده و از تیم ملی و فوتبال باشگاهی كنار نرفته بود، لقب ثابت سال به علی دایی می رسید چراكه كسی جرات نداشت این مهره همیشه ثابت را بدون هماهنگی قبلی تعویض كند. حالا در غیاب علی دایی و از آن لحاظ (!) لقب ثابت سال به صفایی فراهانی می رسد كه هم به عنوان رئیس كمیته انتقالی و هم بعد از پایان ماموریت این كمیته حرف ها و حقانیت خود را به اثبات رساند . وی در برنامه تلویزیونی 90 ثابت كرد كاسه د اغ تر از آش نبوده و با معرفی كفاشیان به AFC ثابت كرد زیاد هم دنبال مقام و منصب نیست.

ج) جابه جایی سال؛ انتقال كریمی به استقلال

جا به جایی سرمربی در لیگ برتر، آن هم در جریان بازیها و نه در پایان نیم فصل و یا هم زمان با وقفه های ایجاد شده در برگزاری رقابت ها، شگفتی تازه ای بود كه در سال 86 به كارنامه فوتبال ایران اضافه شد. فیروز كریمی كه لیگ برتر هفتم را به عنوان سرمربی استقلال اهواز آغاز كرده بود  بعد از ناكامی ناصر حجازی در استقلال تهران و امتناع این مربی از نشستن روی نیمكت، به استقلال تهران پیوست. این جا به جایی ناگهانی اصلا بی سر و صد ا نبود و باعث افزایش اختلاف مدیران دو باشگاه تهرانی و اهوازی (بخوانید دو استقلال دولتی و خصوصی) شد و مدتی خبرسازی كرد.

چ) چانه زنی سال؛ چانه زنی با فیفا

بنده خدا حبیب كاشانی هرچقدر خواهش و تمنا و التماس كرد و هشدار و اولتیماتوم داد و پیغام و پسغام فرستاد و روزشمار روشن كرد تا پرسپولیس از جانب فیفا با جریمه امتیازی روبرو نشود، فایده ای نداشت و علی آبادی بازهم كار امروز را به فرد ا واگذار كرد تا فیفا دستور بدهد 6 امتیاز از پرسپولیس كم شود.  پرسپولیسی ها هم كه چاره ای نداشتند و به این 6 پوئن هم نیاز داشتند، چانه زنی با فیفا را شروع كردند تا شاید بر اثر این چانه زنی، فیفا به جای 6 امتیاز 3 امتیاز از پرسپولیس كم كند یا قبول كند 6 امتیاز قسطی! و مثلا در 3 قسط و 3 فصل كم شود و یا سال بعد لازم الاجرا باشد!

ح) حادثه سال؛ حادثه فولاد شهر

پرواز های سرخپوشان با هواپیمای اختصاصی

در عصری غم انگیز تماشاگران طرفدار پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه فولادشهر نحوه خطرناكی در پرتاب ترقه و نارنجك ابداع كرد ند و به جای آن كه طبق معمول نارنجك های دست ساز را به سمت زمین چمن پرتاب كنند، سر و كله همدیگر را نشانه گرفتند و این وسط بدترین حادثه سال فوتبال ایران رقم خورد و روی برخورد یكی از همین ترقه ها به سر یك سرباز بی گناه، سرباز احمدی از ناحیه جمجمه، مغز، چشم و صورت آسیب دید. بر اثر این اتفاق سرباز احمدی بینایی چشم هایش را از دست داد و رسانه های ورزشی تا مدت ها به مظلومیت این سرباز و بی فرهنگی رایج در فوتبال پرد اختند!

خ) خرید بزرگ سال؛ خرید هواپیمای سرخ

پرواز های سرخپوشان با هواپیمای اختصاصی

حبیب كاشانی كه خیلی دوست دارد نحوه مدیریتش با سایر مدیران ایرانی فرق كند با تمام مشكلات موجود دنبال خودكفایی پرسپولیس است. وی حتی طرح خرید هواپیمای اختصاصی سرخپوشان را كنار خرید اتوبوس دو طبقه اختصاصی پرسپولیس به اجرا گذاشت تا مجموعه سرخ اولین باشگاه ایرانی باشد كه با هواپیمای اختصاصی و 40 نفره از این شهر به آن شهر پرواز كند و از تهران برای برگزاری دیدارهایش به شهرستان ها برود. اگر این طرح به اجرا درآید و فراگیر شود، می توانیم لااقل در امكانات ورزشی شبیه حرف هایهام شویم. چه اشكالی دارد تیمی كه زمین ندارد، هواپیما داشته باشد؟!

د ) داور سال؛ سعید مظفری زاده

در حالی كه داوران بین المللی، معروف و با تجربه فوتبال ما به خاطر حمایت ها و جانبداری های بسیار زیاد رئیس كمیته داوران حسابی مغرور شد ه اند، در پایان لیگ برتر ششم سوت طلایی به سعید مظفری زاده رسید تا این داور جوان با لقب بهترین داور سال ایران وارد رقابت های لیگ برتر هفتم شود. البته سعید مظفری بعد از دریافت سوت طلایی و انتخاب شدن به عنوان داور سال در قضاوت بازی پرسپولیس  با صباباتری اشتباهات فاحشی داشت كه صد البته بابت اشتباهاتش از اهالی فوتبال عذرخواهی كرد تا اشتباه وی را به حساب غرورش ننویسیم و ازش قطع امید نكنیم!

ذ) ذلت سال؛ مذاكره با خاویر كلمنته

تیم ایرانی مذاكره كننده با خاویر كلمنته كه تحت تاثیر نام بزرگ این مربی در گذشته موفق و اخیرا ناكام اسپانیایی قرار گرفته بودند، ناخواسته باعث ذلت فوتبال ایران شدند. در حالی كه كلمنته همان روز اول در ویلای شخصی اش در منطقه باسك اسپانیا به آقایان گفته بود من در بیلبائو می مانم و از راه دور در تیم ملی شما سرمربیگری می كنم و از همین ویلای شخصی ام تیم ملی شما را به جام جهانی می رسانم، اساتید امور هر نوع مذاكره! خاویر كلمنته را به تهران دعوت كردند تا شاید به اصطلاح مخش را در ایران بزنند! ای امان از وسوسه گرفتن عكس یاد گاری! ای فغان.. .

ر) ریاضت كش سال؛ پیروز قربانی

از همان روزی كه یك روزنامه ورزشی تصویری از پیروز قربانی را با شكمی كه بیشتر به شكم یك بازاری شباهت د اشت تا یك فوتبالیست حرفه ای، را چاپ کرد و از اضافه وزن مدافع استقلال خبر داد، پیروز اراده كرد ریاضت بكشد تا این شكم را آب كند. وی حتی در راه ریاضت كشیدن برای رسیدن به اندام ایده آل مثل كشتی گیرانی كه روز وزن كشی به شدت وزن كم می كنند، به سونا رفت و غذاخوری را هم تعطیل كرد اما همین كه

به وزن ایده آل رسید و كیلوهای اضافی را آب كرد، فیروز كریمی برای نیمكت نشین كردنش بهانه تازه ای تراشید!

ز) زرنگ سال؛ حسین كعبی

قبل از آغاز جام ملت های آسیا خیلی ها به حسین كعبی گفتند برای انتخاب تیم اروپاییش زیاد عجله نكند و منتظر بماند بعد از جام ملتها شاید با درخشش در این رقابتها، یك پیشنهاد از لیگ برتر انگلیس به دستش برسد و ناچار نباشد به لسترسیتی دسته اول برود، اما كعبی كه می دانست قلعه نوعی وی را روی نیمكت می نشاند، همین لستر را هم از دست می دهد، زرنگی كرد و با لسترسیتی قرارد اد بست و پول خوبی گرفت. البته بعد از نیمكت نشینی در تیم ملی وهمچنین با تغییر كادر فنی لستر، رفته رفته كعبی از چشم این تیم انگلیسی افتاد اما او به خاطر زرنگیش از لحاظ مالی هیچ ضرری نكرد.

ژ) ژانگولر سال؛ بازی لغو شده ایران  مالی

ماجرای لغو بازی دوستانه ایران مالی كه می توانست مفید ترین بازی تد اركاتی تیم ملی باشد به شكل برجسته ای به عملیات محیرالعقول ژانگولر شباهت داشت! مسئولان آن زمان فوتبال ما از ترس هوای سرد تهران كه باعث تغییر محل بازی دوستانه

با قطر شده بود، میزبانی بازی تیم ملی با مالی را به كیش سپرد ند، اما روز برگزاری این د یدار، آسمان تهران صاف بود و در كیش باران بی سابقه ای بارید. البته ژانگولر بازی زمانی دید ه شد كه بلافاصله بعد از رفتن داوران بحرینی بازی به فرودگاه، باران قطع شد و دو تیم چون داور نداشتند به جای بازی مقابل هم هر كدام در نیمی از زمین تمرین كردند و رفتند!

س) سیاستمدار سال؛ علی كریمی

برای انتخاب سیاستمدار سال حتما لازم نیست سراغ آن دسته از اهالی فوتبال برویم كه در انتخابات مجلس ثبت نام كرده اند یا چهره ای را از میان سیاسیون حاضر در صحنه فوتبال ایران گزینش كنیم. سیاستمدار فوتبال ایران د ر سال 86 علی كریمی بود که تا متوجه شد علی دایی قرار است سرمربی تیم ملی شود و از زبان دوستان با نفوذش شنید سرمربیگری دایی در تیم ملی دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد، اختلافات پیشین خود با دایی را تمام و كمال به فراموشی سپرد و گفت:« چرا دنبال سرمربی خارجی هستید، همین علی دایی بهترین گزینه برای تیم ملی است!» بابا تو د یگه كى هستی؟!

ش) شاكیان سال؛ مدیران صباباتری

سردار شهریاری و عباس مرادی كه چند سال پیش امتیاز مهماتسازی را برای صباباتری خریدند و این تیم را از لیگ آزاد گان به لیگ برتر و سوپر لیگ آسیا رساندند، هرچقدر تلاش كردند از مسئولان مجوز بگیرند طرح تمركز زدایی فوتبال ایران شامل

حال صباباتری نشود و مثل سایپا كه به كرج رفت و از این طرح انتقال امتیاز معاف شد، صباباتری هم از پایتخت به صباشهر برود، فاید ه ای نداشت و در نهایت مدیران باشگاه صباباتری كه از دست مدیران كارخانه صباباتری و مسئولان سازمان تربیت بدنی شاكی بودند در روز صدرنشینی تیمشان استعفایشان را نوشتند و رفتند تا شاكیان سال لقب بگیرند .

ص) صدمه دیده سال؛ جواد نكونام

پسر نیك اوساسونا كه حسابی در لالیگا صاحب اسم و رسم شده و خیلی زود در دل سرمربی وسواسی، حساس و سختگیر این تیم و هواداران اوساسونا برای خود ش «جا» باز كرده بود، ناگهان مصدوم شد تا بیشتر از نیمی از رقابتهای فصل جاری لالیگا را از دست بدهد و صدمه دیده (معادل آسیب دید ه برای در آمدن الفبای فوتبال!) سال لقب بگیرد. البته برخلاف اكثریت قریب به اتفاق فوتبالیست های جهان این صدمه دیدن برای نكونام ضرر مالی به همراه نداشت و چون او «پسرنیك» اوساسونا نامیده می شود، مد یران این باشگاه اسپانیایی قرارداد ش را تمد ید كردند.

ض) ضارب سال؛ تماشاگرنمای فولاد شهر

چه امسال و چه سال های پیش در فوتبال ایران هم در جریان تمرینات و هم در جریان بازی ها شاهد دعوای بازیكنان بودیم و درگیری فیزیكی هم مثل مجادله لفظی كم ند اشتیم، اما لقب ضارب سال را «دربست» برای آن تماشاگرنمای ظالمی گذاشتیم كه در جریان بازی حساس سپاهان با پرسپولیس، ناگهان نارنجكی را به سمت مردم پرتاب كرد و باعث آسیب دیدگی شدید یك سرباز بخت برگشته شد. نمی دانیم وجدان این بی وجدان درد گرفته یا نه؟! هر چند به قول یك هنرپیشه قدیمی (بخوانید دوبلور قدیمی) فقط وقتی وجدان داشته باشی عذاب می كشی!

ط) طلبكار سال؛ امیرقلعه نویی

با این كه تیم ملی ما در جام ملت های آسیا 2007 با امیرقلعه نوعی ناكام شد، این سرمربی شاكی بود كه چرا او را كنار گذاشتند و چرا برای بازی با سوریه، هدایت تیم ملی را به او تعارف نزدند. قلعه نوعی كه به رغم ناكامی در جام ملت ها از حمایت مهندس علی آبادی بهره می گرفت، ژست طلبكارانه اش را تا پایان سال حفظ كرد و چنان از موفقیت هایش (ببخشید، كدام موفقیت؟!) همراه تیم ملی حرف زد كه ما دچار شك و تردید شدیم و می خواستیم بپرسیم نكند امیرخان بعضی ها! سرمربی تیم ملی عراق بوده و قهرمان جام ملت ها شده كه طلبكارانه از موفقیت هایش حرف می زند؟

ظ) ظلم سال؛ ظلم به سرد ار آجورلو

سردار آجرلو

خودتان حساب كنید در جریان انتخابات فدراسیون فوتبال چه حوادثی رقم خورد كه سردار آجورلو مظلوم واقع شد و همه از ظلمی كه برخی كاندیداها در حق سردار روا داشتند، حرف زدند؟! خیلی جالب است آجورلو كه عده ای می گفتند در فوتبال به ما ظلم می كند، در جریان ماجراهای مربوط به دو مرحله انتخابات نا فرجام مهرماه و آذرماه فوتبال ایران مورد ظلم قرار گرفت و در نهایت هم به ناچار از حضور در انتخابات كناره گیری كرد. البته آجورلو راهی غیر از كناره گیری نداشت چون وقتی برای دومین بار مهلت تهیه تایید یه و امضا از اعضای مجمع آغاز شد، رقبا پیشاپیش تمام حق امضاها را به خود شان اختصاص د اده بودند!

ع) عصبانی سال؛ لوكا بوناچیچ

آن دسته از مربیان ایرانی كه ادعای عصبانیت دارند و م یگویند ما اعصاب خراب هستیم، از سال آینده می توانند برای دریافت لقب و سردوشی عصبانی سال با یكد یگر رقابت كنند، اما امسال كه لوكابوناچیچ تا فصل زمستان در فوتبال ایران فعالیت می كرد، عنوان عصبانی سال به این مربی عصبی كروات می رسد كه درباره اش می گویند تا به حال چند بار با خود ش هم دعوا افتاده است! خدا وكیلی اگر لوكا عصبانی نبود و رفتارهای به شدت عصبی نداشت، می توانست گزینه خوبی برای هدایت تیم ملی باشد، اما عصبانیت لوكا باعث شده خودش هم استرس داشته باشد!

غ) غایب سال؛ الونگ الونگ

اگر شما احیانا و برحسب تصادف الونگ الونگ را در تهران دیدید، حتما بعد از رساند ن و ابلاغ سلام مخصوص ما، چند عكس یادگاری با این مدافع مستعد كامرونی بگیرید چون احتمال دارد اولین باری كه موفق به دید ن او می شوید، آخرین بارهم باشد! و دیگر این ستاره حرفه ای و همیشه غایب پرسپولیس را نبینید. همیشه غایب پرسپولیس واقعا از آن دست فوتبالیست های استثنایی است كه وقتی برای تیمش بازی كند، به شرطی كه دلش بخواهد بازی كند!، یك تنه نصف تیم است و به تنهایی می تواند نیمی از توان تیم حریف را بگیرد.

ف) فیلم سال؛ پاختاكور

امید طیری كه به خاطر سالها زند گی در كشورهای آسیای میانه و همكاری با بایرام دوردی اف تركمنستانی روابط دوستانه ای با مربیان سرشناس شوروی پیشین دارد، امیرقلعه نوعی را به دعوت والری پنوم نیاچی معروف به ازبكستان می برد و همراه این مربی سری هم به باشگاه پاختاكور میزند و امیر با لباس این باشگاه ازبك عكس می گیرد و آن وقت دوستان رسانه ای قلعه نوعی در تهران از مذكرات امیرخان شان با پاختاكور می نویسند و صد البته مدیران این باشگاه ازبكستانی ماجرا را از بیخ و بن تكذیب می كنند تا فیلم « پاختاكور» هنگام اكران در تهران «لو» برود!

ق) قاضی سال؛ عبد الرحمن شاه حسینی

قاضی شاه حسینی رئیس كمیته انضباطی كه برازنده لقب قاضی سال فوتبال ایران است، می تواند مرد درآمد زای سال، قانونمند سال، اسپانسرسال(به خاطر كسب درآمد برای فدراسیون فوتبال) جریمه كننده سال، افسر نمونه سال (الگوی تمامی افسران جریمه نویس) مو از ماست بیرون كش سال، ذره بین سال، عادل سال (با عادل فردوسی پور اشتباه نگیرید!) و... و... و...

هم لقب بگیرد و از این جور وصله های شیك همه جوره به او می چسبد اما چون رئیس كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال خارج از دنیای فوتبال قاضی است، ما او را قاضی سال نامیدیم.

ك) كاپیتان سال؛ علیرضا منصوریان

كاپیتان استقلال به حدی مرام، معرفت، تجربه و افتخار دارد كه چشمش دنبال یك تكه پارچه به اسم بازوبند نباشد. در حالی كه خیلی ها برای همین یك تكه پارچه به اسم بازوبند كاپیتانی، خودشان را تكه و پاره می كنند و روزی كه كاپیتان هستند علاوه بر بازوبند، به خود شان زانوبند، كشاله بند، مچ بند و آرنج بند هم می بندند تا بیشتر به چشم بیایند، منصوریان هر وقت به عنوان بازیكن تعویضی وارد زمین می شود، امكان ندارد بازوبند را از هم تیمی های خود ش بگیرد. منصوریان از آن دست فوتبالیست هایی است كه بدون بازوبند هم كاپیتان هستند!

گ) گل سال؛ گل به خودی های سپاهان

گل فریدون زندی به تیم ملی چین در جام ملتهای آسیا واقعا حرف نداشت و امسال روانخواه، منیعی، نیكبخت، خلیلی، مجیدی و... هم چند گل خوب زدند، اما صرفنظر از گل به خودی بیخودی رحمان رضایی در جام ملتهای آسیا كه زحمت كشید و به جای بازیكن گلنزن ازبكستان دروازه تیم ملی را باز كرد، هر یك از اتوگلهای سپاهان لایق تصاحب عنوان گل سال است و ما این وسط با توجه به این نكته جالب كه بازیكنان سپاهان هم در لیگ برتر و جام حذفی خودمان و هم در لیگ قهرمانان آسیا و جام باشگاه های جهان به دفعات به خودشان گل زدند ، این لقب را مشتركا به آنها دادیم.

ل) لطیفه سال؛ كاپلو در تهران

یك هفته پیش از آن كه فابیو كاپلو سرمربی تیم ملی انگلستان شود ، همكارانمان به قصد شوخی در یكی از روزنامه های ورزشی تیتر زد ند:« كاپلو در تهران برای قبول سرمربیگری تیم ملی مذاكره می كند» و فردای همان روز هم مدعی شدند مردم عزیز از دست مان ناراحت نباشید، ما شوخی كردیم و اتفاقا فیفا هم مانند شما باور كرده كاپلو سرمربی ایران می شود و روی سایت اختصاصی خود نام كاپلو را به عنوان سرمربی تیم ایران نوشته، اما وقتی به سایت فیفا مراجعه كردیم دیدیم در شناسنامه فوتبال ایران جای اسم سرمربی خالی است. حالا كاپلو از كی تا به حال «خالی» شده ما بی خبریم.

م) موقت سال؛ منصور ابراهیم زاده

ماشین پلاك موقت هم باید ظرف یك ماه تا حداكثر 45 روز نمره رسمی شود اما تیم ملی ما بیشتر این مدت زمان با پلاك موقت و سرمربی موقت روزگار سپری كرد و منصور ابراهیم زاد ه كه به عنوان سرمربی موقت تیم ملی انتخاب شد ه بود، لقب موقت سال را به خود اختصاص داد ... البته ابراهیم زاده همان زمان كه مربی موقت تیم ملی شد به خاطر جدایی ناگهانی لوكابوناچیچ از سپاهان پیشنهاد سرمربیگری این تیم اصفهانی را هم دریافت كرد اما به خاطر تیم ملی، فرصت سرمربیگری سپاهان كه مدتها در انتظارش بود را به راحتی از دست داد!

ن) نوسان سال؛ مجتبی جباری

فقط مجتبی جباری می تواند یك روز آن قدر خوب باشد كه وی را زید ان آسیا بنامند و تیم های اروپایی مشتری اش شوند و روز دیگر به حدی ضعیف بازی كند كه استقلال هم بابت حفظش پشیمان شود. یك بار كه هیچ كس تصور نمی كند جباری مصدوم به بازی استقلال برسد، وی بازی می كند و می درخشد و بار دیگر كه همه فكر می كنند وی در اوج آماد گی است، خبر آسیب دیدگی اش منتشر و روی نیمكت می نشیند. جباری كه بعد از آسیب دیدگی اش در آستانه جام جهانی 2006 آلمان هم هنوز صدد رصد آماده نشده، سالی پر از نوسان را پشت سرگذاشت.

و) وداع سال؛ وداع با شیرزاد گان

حمید شیرزادگان پاطلایی فوتبال ایران

حمید شیرزاد گان پاطلایی فوتبال ایران در سالی كه گذشت، درگذشت و یك روز از روزهای خد ا، در حالی كه جای خالی ستاره های امروزی فوتبال درمراسم تشییع جنازه اش خالی بود، اهالی فوتبال ایران در ورزشگاه پیر امجدیه (شیرودی) با حمید شیرزادگان ود اع كردند. در سال 1386فوتبال ایران حمید پاطلاییش را هم از دست داد هر چند اگر تعارف و تعریف را كنار بگذاریم متوجه می شویم سال ها پیش شیرزادگان و شیرزادگانها را از دست دادیم. ما جماعت «زند ه كش و مرد ه پرست»

عادت داریم به زنده ها تا روز وداعشان بی توجه باشیم. خدا ما را ببخشد .. خد ایا مارا ببخش!

ه) هوادار سال؛ علی فتح اله زاده

فتح الله زاده مدیر عامل استقلال

مدیرعامل باشگاه استقلال كه خیلی مر مى است، امسال در نقش هوادار استقلال یك معرفت انجام داد! فتح اله زاده كه همیشه می گوید هواد اراستقلال هستم، وقتی به حكم فیفا 6 امتیاز از پرسپولیس كسر شد به سازمان لیگ پیشنهاد كرد به خاطر پرسپولیس 6 امتیاز استقلال و سایر تیم ها را هم كم كنند.

ی) یاد گاری سال؛ هیچ

با فوتبال ایران به شهرك الفبا سفر كردیم و در الفبای فوتبال ایران د ر سال 86 از «الف» آمد یم و به « ی» رسیدیم و حالا می خواهیم بگوییم یادگاری فوتبال ایران از سال 86 چیست؟! حقیقتش را بخواهید چند روز د یگر كه سال 1386 هم به پایان برسد و تبد یل به خاطره شود و پروند ه فوتبال ایران در سال 86 را بایگانی كنیم، می بینیم غیر از بلوا، دعوا، جنجال، شكست، بلاتكلیفی، نابسامانی و سردرگمی و به اصطلاح «باری به هر جهت بودن» هیچ خاطره ای نداریم و یاد گاری فوتبال ما د ر سال 86 «هیچ» است و بهر هیچ بر هیچ مپیچ!