پاسخ سوالات کاربران محترم در مورد ویژهنامه خرافات در عزاداری
گزیده ای از نظرات مخالف و موافق در مورد ویژه نامه خرافات در عزاداری
سایت تبیان بنابر تشخیص ضرورت و دفاع از مکتب تشیع در ویژهنامهای تحت عنوان «خرافات در عزاداری» به طرح مسئله قمهزنی و برخی اقدامات نادرست دیگر در عزاداریها پرداخته و آن را نقد نمود که کاربران محترم ضمن مطالعه مقالات و مطالب این ویژهنامه نظراتی ارائه دادهاند.
کابران محترم در بررسی مطالب ارائه شده، سه نوع برخورد و جمعبندی داشتهاند که عبارت است از:
الف) بسیاری از کاربران محترم از طرح این مباحث به صورت استدلالی و روشنگرانه استقبال نموده و این حرکت تبیان را فعالیتی ارزشمند در حفظ و گسترش مجد و عظمت واقعی عزاداریهای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام دانسته و اقدامی اندیشمندانه در جهت مقابله با هجمه سازمان یافته دشمنان اسلام و تشیع ارزیابی نمودند، که ما از حسن توجه و استقبال این عزیزان قدردانی مینماییم.
ب) برخی از کاربران محترم به طرح این مباحث به صورت عمومی و به عنوان یک بحث در جامعه مصلحت ندانسته و این نوع مطالب را موجبات تضعیف کلی بحث عزاداری قلمداد نمودهاند که در پاسخ به این عزیزان نکات ذیل را بیان مینماییم:
1- شرایط امروز دنیای خبری، رسانهای و اطلاعاتی به نحوی نیست که بتوان با مسایل مستحدثه در جوامع اسلامی به دید عام و خاص نگاه کرد بلکه این موضوعات خواسته یا ناخواسته در معرض عموم جامعه قرار دارد.
2- وجود شرایط ویژه دنیای اسلام و تشیع و حرکتهای تقابلی دشمنان نیازمند دفاع از مکتب تشیع و تبیین تفکرات ناب اسلام محمدی صلی الله علیه و آله میباشد.
3- در تمامی بحثهای ارائه شده با شدت و حدّت بر ترویج و برپایی عزاداریهای صحیح به عنوان یک ضرورت مستمراً تاکید شده است و لذا نباید طرح حذف برخی اعمال ناهمگون با عزاداری عمومی مسلمانان را عامل تضعیف عزاداری دانست .
ج) برخی دیگر از کاربران محترم ضمن طرح سوالات و ابهامات، انتقادات و یا مخالفتهایی با مطالب طرح شده، داشتهاند که تبیان بر خود لازم میدانست پاسخ جامعی به تمامی این سوالات ارائه نماید و با توجه به تکراری بودن برخی سوالات، پاسخ تمامی این سوالات و ابهامات را در یک مجموعه به شرح ذیل تنظیم و ارائه کرده است.
شایان ذکر است که برای پاسخگویی به کاربران محترم از کسانی که در تاریخ و روایات کار کردهاند و در آن تبحر دارند و کارشناس هستند کمک گرفتهایم .
قبل از ارائه سوالات دوستان و پاسخ آن ذکر مطلبی را لازم و واجب میدانیم:
در اسلام به اصل تفکر و تعقل بسیار اهمیت داده شده است و حتی در اصول کافی که یکی از کتب اربعه شیعه است بابی تحت عنوان عقل و تفکر باز شده و احادیث بسیاری در آن ذکر شده است. حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در مورد تفکر روایت شده است که یک ساعت اندیشیدن و تفکر، بهتر از شصت سال عبادت است. (نهج الفصاحه، ص 436)این روایت و روایاتی از این نوع نشاندهنده اهمیت تفکر است و این که بالاتر و ارزشمندتر از عبادت قرار گرفته، به این دلیل است که اگر عبادت، بدون تعقل و تفکر باشد اثر واقعی خود را نخواهد داشت.
لذا ما از این گروه از عزیزان میخواهیم که به جای نفی کلی نظرات مطرح شده، با دقت و تفکر و تعقل به این مباحث بپردازند.
اما پاسخ به سوالات و مباحث مطرح شده از طرف این دسته از کاربران محترم.
1- عدهای از کاربران محترم، تبیان را به این که در مقابل عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام ایستاده و با اصل عزاداری مخالف است؛ متهم نمودهاند! در پاسخ به این دوستان باید گفت:
ب- سایت تبیان به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای شیعه در جهان علاوه بر تبیین اهداف و برنامههای نهضت حسینی سعی در ترویج گسترده عزاداریهای آن حضرت داشته و معتقد است که عزاداریها در شرایط امروز نه تنها به عنوان یک حرکت سنتی در زنده نگهداشتن یاد و قیام حسین بن علی علیهماالسلام بایستی هر چه پرشکوهتر برگزار گردد، بلکه یکی از مهمترین پتانسیلها برای خنثی سازی تهاجمات فرهنگی دشمن میباشد و لذا گسترش عزاداریهای واقعی و صحیح را واجب و لازم میدانیم.
ج- تمامی این مباحث برای زدودن هر نوع انحراف یا ناهنجاری در این عزاداریهاست تا بتوانیم این عزاداریها را به نحو شایسته در جهان اسلام معرفی نماییم.
د- آیا این منطق درستی است که طرح فتواهای علما و مراجع را در عدم جواز به یک حرکت خاص که صرفاً محدود به عده بسیار کمی از عزاداران نیز میشود، مقابله با عزاداری قلمداد کنیم؟! آیا عشق به امام حسین علیه السلام که دامنه آن حتی به مسیحیان نیز تسرّی دارد؛ میتوان فقط در یک دیدگاه خاص خلاصه کرد و بقیه را فاقد این عشق دانست؟! به راستی باید در اینگونه بحثها رعایت تقوا داشته باشیم.
2- بسیاری از دوستان به قضیه سر به محمل زدن حضرت زینب علیهاالسلام اشاره کردهاند و این که وقتی ایشان این عمل را انجام داده، چرا ما انجام ندهیم؟
الف- بر اساس اسناد معتبر در مقاتل و تاریخ، بعد از واقعه عاشورا، اهلبیت علیهم السلام به اسارت گرفته میشوند و بر اساس اسناد معتبر، نقل شده است که اهل بیت را بر شتران بدون جهاز (یعنی شترانی که بدون پوشش و محمل بودند) سوار کردند. باید توجه داشت که در تاریخ نقل شده که سپاه دشمن تمام تلاش خود را میکرد که سختگیری بیشتری به اهل بیت داشته باشند. دشمن کاروان آل الله را به عنوان اسرای جنگی به شام میبرد و هیچ محملی وجود نداشته که حضرت زینب علیهاالسلام سر مبارکشان را به آن بزنند و این یکی از تحریفاتی است که متاسفانه در واقعه کربلا وارد شده است.(لهوف، سیدبن طاووس، ص 189، چاپ اسوه)ب- به فرض که بپذیریم که حضرت زینب علیهاالسلام سر به محمل زده باشند، باید منطقی به این موضوع بپردازید:
- آیا این اقدام به عنوان یک اقدام طبیعی و تاثیرگذار در آن شرایط و وقایع نبوده است؟
- آیا حضرت در آن صحنه که سرهای بریده انوار الهی و حسین بن علی علیه السلام را در مقابل دیدگان ایشان آوردهاند، باید بیتفاوت میبوده است و یا باید با اقدامی تاثیرگذار، جمعیت حاضر را متاثر نماید؟
- آیا اساساً این اقدام را جز یک اقدام طبیعی در برابر این مصیبت میتوان ارزیابی کرد؟
- آیا این اقدام حضرت در آن شرایط ، خود جزیی از حوادث تحمیل شده بر آل البیت نمیباشد؟
- آیا غیر از این است که دشمن با چنان صحنهایی، میخواسته شدت فشار و اندوه را بر آلالبیت بیشتر نماید تا بلکه حتی عدهای از آنها را اینگونه به قتل برساند؟ که این فشارها موجب قتل حضرت رقیه علیهاالسلام و برخی دیگر از فرزندان و همراهان گردید.
- و اما آیا جز در آن شرایط، این اقدام حضرت زینب علیهاالسلام تکرار شده است؟
آیا روایتی و خبری داریم که به عنوان عزای امام حسین علیه السلام در سالهای بعد و حتی در هنگام زیارت قبور شهدای کربلا، حضرت زینب علیهاالسلام چنین عملی را انجام داده باشد؟
- آیا بر اساس آن حادثه دستوری از ائمه معصومین علیهم السلام بر انجام این عمل به عنوان عزاداری و یا اقدامی در انجام این عمل در تاریخ مشاهده شده است؟
- و از همه اینها که بگذریم واقعا چه ارتباطی بین سر به محمل زدن آن حضرت(با فرض صحت) و قمه زدن وجود دارد؟!
عزیزان به درستی، به موضوع بپردازیم؛ فرق است بین اتفاقی که در صحنههای عاشورا به وقوع پیوسته و آنچه ما بایستی به عنوان عزاداری انجام دهیم. که به این موضوع در موارد بعدی بیشتر خواهیم پرداخت.
3- عدهای به این نکته اشاره کردهاند که در عصر امام صادق و یا امام هادی علیهماالسلام وقتی شیعیان میخواستند به کربلا بروند به دلیل خودداری و شدت عمل حکومت وقت، دست یا پای ایشان را قطع میکردند و جواز عبور میدادند و امامان نیز در برابر این اقدام شیعیان مخالفتی نمیکردند؟!
الف- در زمان ائمه معصومین، چه در عصر خلفای اموی و چه در عصر خلفای عباسی، ضرب و جرح و قتل اولاد علی علیه السلام(علویان) و شیعیان توسط آن خلفاء رایج بوده است. شیعیان بسیاری توسط حجاج بن یوسف و بسیاری از دیگر حکام جور، تنها به جرم اعتقاد به ولایت علی علیه السلام قطعه قطعه میشدند. بسیاری از شیعیان حتی به جرم عدم پذیرش دستور عوامل جور مبنی بر لعن اهلبیت علیهم السلام جان خود را از دست میدادند. اما اینها همه نشانه آنست که ما در راه مبارزه با عوامل جور و فساد، حکومتهای نامشروع و طاغوتیان بایستی تا پای جان بایستیم. و اینها نشانه آنست که حسینی بودن به پیمودن راه آن حضرت که مقابله با یزیدیان است، میباشد.
ب- بنابراین اگر در زمانهایی هم عدهای از شیعیان برای زیارت مقدسترین پایگاه تشیع، به واسطه دشمنیهای دشمنان دین خدا مجبور بودهاند که عضوی از بدن را از دست بدهند، همه در راستای همان وظیفه شرعی هر شیعه "ایستادگی در برابر دشمنان دین خدا" بوده است.
مگر همین امروز با همین بلا مواجه نیستیم که برای زیارت قبور مطهر ائمه معصومین در کربلا، نجف، کاظمین میبایست هر لحظه منتظر حادثهای و انفجاری میباشیم؟
ج- اما آیا چون دشمنان دین خدا با ما چنین کردهاند و یا چنین میکنند، دلیلی است که ما هم باید با خود چنین کنیم و خون خودمان را بریزیم؟! این چه استدلالی است؟!
چرا به جای این عمل، به مقابله با دشمنان دین خدا که اکنون سرزمینهای اسلامی را به تصرف درآوردهاند، نمیپردازیم و خون خود را در راه احیای اسلام عزیز و نابودی دشمنان اسلام و صهیونیسم نمیریزیم؟
آیا فکر نمیکنید، ترویج و تبلیغ این اقدامات (قمهزنی) از سوی استکبار، راهی است برای فروکش کردن خشم شیعیان علیه دشمنان دین خدا تا به این وسیله ما را از راه اصلی منصرف نمایند؟!
4- برخی از عزیزان روایات ائمه مبنی بر شدت عزاداری و حزن و اندوه در عزای حسینی را مبنای جواز بر هر اقدامی در این عزا دانستهاند؟
الف- در تاریخ ثبت شده که در عصر امام صادق علیه السلام عدهای از هاشمیات در عزای امام حسین علیهالسلام در حالت بیقراری به صورت خود میزدند، لباس مشکی و پشمینه به تن میکردند و غذای پخته نمیخوردند. این نهایت چیزی است که در عزای امام حسین علیه السلام در عصر اهل بیت علیهم السلام ذکر شده و در تاریخ ثبت شده است.
قال الصادق علیه السلام:
"و قد شَققنا الجُیوب و لَطَمنا الخَدود الفاطِمیات علی الحسین بن علی علیهماالسلام و علی مِثله تَلطُم الخَدود و تَشق الجُیوب ." (تهذیب الاحکام، ج 8، ص 325، چاپ دارالکتب الاسلامیه)
ب- این یکی از اعتقادات تمامی شیعیان از جمله خدمتگزاران شما در سایت تبیان است که بایستی عزاداری امام حسین علیه السلام با شور و هیجان و عشق به آن حضرت برگزار گردد، ما نیز معتقدیم که در دستههای عزاداری باید بر سر و سینه بزنیم تا عزادار بودن و در ماتم بودن خود را به همه جهانیان نشان دهیم و آنچه از روایات استنباط میشود؛ اینست که باید عزاداریها به همان نحو که در هنگام از دست رفتن بالاترین عزیزان، اتفاق میافتد، برگزار گردد و همه حرکات در جهت آنست که خود را محزون و غمگین و ماتم زده در عزای شهادت خون خدا بدانیم.
اما آیا میتوان قمه زدن و حرکات نامناسبی مانند سگنمایی را نوعی از عزاداری یا نوعی از اندوه و ماتم نامید؟!
ج- مگر عشق و معرفت ائمه علیهم السلام نسبت به امام حسین علیه السلام از ما کمتر بوده که در عزاداری این گونه قمه نمیزدند و خود را مضروب و مجروح نمیکردند؟ اگر ایشان چنین اعمالی انجام داده بودند قطعاً در تاریخ ثبت میشد و در آن صورت برای ما جواز صادر میگردید. چرا که عمل معصوم برای ما حجت میباشد.
شایان ذکر است که در هیچ یک از منابع روایی ما روایتی از امامی صادر نگشته است که دال بر جواز و یا استحباب قمهزدن باشد.
ما در یکی از مقالات این ویژهنامه سیره ائمه اطهار در عزاداری حضرت سیدالشهدا را ذکر کردهایم.
د- باز هم تکرار میکنیم که قول و عمل ائمه اطهار علیهم السلام برای ما حجیت دارد. مراقب باشیم که از ایشان عقب نمانیم که باعث نابودی و هلاکت ما میشود و از ایشان تقدم و پیشی نگیریم که باعث خارج شدن از دین میشود. بلکه کسی که همراه ایشان حرکت کند رستگار میگردد.
در فرازی از دعایی که از امام زین العابدین علیه السلام روایت شده و در ماه شعبان میخوانیم آمده است: «المُتقدِمُ لَهُم مارق، وَ المُتاخِرُ عنهم زاهق، و اللازمُ لَهم لاحق.»
ه- بنا بر روایات در هنگام ایام عزای امام حسین علیه السلام، تنها سفارش به گریه و ماتم شده است. در این شکی نیست که گریه و ماتم و اقدامات دیگرِ ظاهری، در عزاداری لازم و ضروری است.
اما بسیاری اعمال و مطالب دیگر نیز در این ایام سفارش شده است، و ما باید علاوه بر عزاداریهای مرسوم به این اعمال نیز توجه نماییم. به خواندن زیارت عاشورا توجه کنیم، آن هم یک زیارت کامل که به همراه 100 لعن بر دشمنان آل علی علیه السلام و 100 سلام بر حسین علیه السلام و یاران با وفای او است.
5- برخی از کاربران به شفا گرفتن و ادا شدن نذر به واسطه قمهزنی اشاره کردهاند که علت این مسئله چیست؟
در مسئله توسل یافتن به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام چیزی که مهم و مورد توجه است اخلاص و اعتقاد افراد میباشد. فردی از روی اخلاص به حضرت سیدالشهدا متوسل میشود که شفا یافته و حاجتش روا گردد. حضرت در نزد خداوند از مقام والایی برخوردار است و فرد هم به واسطه اخلاص خود جواب هم میگیرد و این مسئله هیچ ارتباطی به نوع نذر، که حال قمهزدن و یا چیز دیگری باشد ندارد. بلکه مهم، آن اخلاص و ایجاد ارتباط و توسل است لذا حتی یک مسیحی با توسل به حضرت ابالفضل علیه السلام میتواند به حاجت خود نایل شود آیا میتوان گفت پس چون مسیحی به حاجت زسیده ما هم باید مسیحی باشیم تا نذرمان قبول شود؟! خیر، اساس توجه به خدا و توسل به ائمه است که میتواند موجب روا شدن حاجات گردد. البته در صورتی که آن حاجت مقدر الهی باشد.حتی در کتاب نیایش دکتر کارل مسیحی هم آمده که مسیحیان در اماکن مقدسی جمع میشوند و متوسل شده و دعا میکنند و خواستههای خود را نیز میگیرند این روا شدن حاجات و شفا گرفتن چیز غریبی نمیباشند چرا که فرد به واسطه اخلاصش دعا کرده و جواب هم میگیرد. حال این که، این مسیحیان حضرت عیسی را فرزند خدا میدانند ولی همان جا و با همان اعتقاد غلط چون با اخلاص طلب میکنند پاسخ میگیرند، و این دلیلی بر صحت افکار و اعمالشان نمیباشد.
6- تعدادی از کاربران به این مسئله اشاره کردهاند که اگر بخواهیم به بهانهگیریهای دشمنان نگاه کنیم خیلی از احکام را باید تعطیل نمائیم؟!
ضمن این که حج غیر معقول نیست، بدعت نیست، وهن نیست ولی اعمالی مانند قمهزنی نه تنها در سیره ائمه نبوده است بلکه در شرایط حاضر موجب وهن تشیع و تخریب چهره واقعه عاشوراست و چیزی که در قرآن و سیره اهل بیت وجود ندارد چه دلیلی برای انجام دادنش وجود دارد؟ جز این که شیعه را در مظان اتهام قرار دهیم که اعمال وحشیانه انجام میدهند.
7- عدهای از دوستان محترم به بسیار گریه کردن حضرت یعقوب علیه السلام در فراق فرزندش حضرت یوسف علیه السلام و نیز گریههای امام زمان(عج) استناد کردهاند که مگر این موارد خودآزاری نبوده است؟!
گریه کردن با قمه زدن قابل قیاس نیست. اشک ریختن عملی غیر ارادی است که از غم و غصه و سوز دل ایجاد میشود و با این که سر خود را به در و دیوار بزنیم و قمهای بر سر بکوبیم متفاوت است. هر عملی که از روی بیقراری و بدون توجه انجام شود مشکلی ندارد. اگر حتی در عزای امام حسین علیه السلام از روی بیقراری به پای خود بکوبیم و یا به صورت خود بزنیم و هر عمل دیگری انجام دهیم مشکل ندارد چون از روی تعمد نیست بلکه از روی بیقراری و بیتوجهی است. آیا قمهزدن هم از روی بیقراری و بیتوجهی میباشد؟! و یا این که از همان ابتدا فرد قمه را با توجه به سر میکوبد؟از اینها گذشته ما هم میتوانیم در عزای امام حسین علیه السلام آنقدر گریه کنیم که خون بگرییم و یا چشمانمان نابینا شود. البته اگر چنین معرفتی در مورد ایشان داشته باشیم!!
پس اگر عملی بی اختیار باشد تکلیفی برای فرد ایجاد نمیکند ولی عمل با اختیار و با توجه در پیاش تکلیف هم میآید.
8- برخی از کاربران به این نکته اشاره کردهاند که برخی از فقها حکم جواز به قمهزنی دادهاند و یا بیان کردهاند که در زمان برخی علمای سلف این اقدام انجام میشده است و ایشان هیچگونه منعی را مطرح نکردهاند. و این حکم جواز را دلیل بر عدم صحت گفتار ما در نفی قمهزنی در شرایط حاضر دانستهاند. در این رابطه نکات ذیل قابل توجه میباشد:
الف- این که در زمان برخی از علمای سلف، اقدامی در حضور ایشان انجام شود و منعی از ناحیه ایشان مطرح نشده و یا فتاوای ایشان بر جواز این عمل، صرفاً میتواند مبنای انجام آن عمل در آن زمان باشد و نه در زمان حاضر. زیرا با توجه به شرایط و مسایل اجتهاد و ضرورت تطبیق برخی احکام با شرایط اجتماعی روز، ضرورتاً بایستی از دستورات علمای حاضر پیروی کرد.
ب- فتوای برخی از علما بر جواز، عموماً بر این اساس است که ایشان اضرار به نفس را در ضرر معتنابه میدانند و ضرر معتنابه را ضرری قابل اعتنا و بسیار زیاد تعریف مینمایند. در این صورت، قمهزنی که از جانب اشخاصی خاص انجام میشده که متوجه بودند موجب ضرر قابل اعتنا نشود، را جائز دانستهاند، اما مشخص است که اگر این امر به صورت عام انجام شود که افراد به صرف جواز اصل قمهزنی در این امر وارد شوند، به علت عدم توجه به نحوه انجام آن، موجبات اضرار کلی و قابل اعتنا به خود میگردند که مواردی نیز به صدمات و جراحات عمیقی منجر شده است.
ج- در سوالات و مباحث مطرح شده به فتاوای آقایان علمای بزرگ؛ آیة الله سیستانی، بهجت و وحید خراسانی اشاره شده است که ما نیز در خصوص ایشان تحقیق مفصلی را انجام دادیم و نتیجه آن به شرح ذیل میباشد:
- حضرت آیة الله سیستانی در این موضوع سکوت اختیار نمودهاند و در هیچ استفتائی از ایشان جواز و یا عدم جواز مشاهده نشده و این موضوع را از دفاتر ایشان نیز جویا شدیم ولی هیچ پاسخ مثبت یا منفی دریافت نکردیم. پس استناد به فتوای ایشان اساساً مبنا ندارد.
- حضرت آیة الله بهجت، طبق استفتاء انجام شده به شرح ذیل، جواز قمهزنی را مشروط به دو شرط نمودهاند؛
شرط اول: رعایت تقیه در انجام آن که ملازم عدم انجام آن در علن و آشکار میباشد و این شرط بیانگر آنست که نباید این عمل موجب وهن تشیع گردد.
شرط دوم: نداشتن ضرر معتنابه که موضوع ضرر معتنابه در بند (الف) ذیل پاسخ به همین سوال توضیح داده شده است. پس فتوای جواز ایشان مطلق نمیباشد .
- حضرت آیة الله وحید خراسانی بر اساس پیگیریهای انجام شده از سوی ما، فتوای صریحی در امر قمهزنی نداشتهاند و بلکه ایشان اصل برگزاری با شکوه عزاداریها و انجام اعمالی همچون سینهزنی، زنجیرزنی و گریه و ناله در عزاداریها را توصیه نمودهاند که تاکید ایشان به این موارد، خود تاییدی بر بحث اصلی ماست که ما در عزای حسین بن علی علیهماالسلام بایستی به آنچه به عنوان عزاداری تلقی میشود، بپردازیم که فرمایشات حضرت آیة الله وحید خراسانی را در بحث دیگری به طور تفضیل تحلیل خواهیم نمود.
د- در این شکی نیست که برخی از علمای حاضر و یا علمای گذشته اصل موضوع قمهزنی را بنا بر توضیحات بند (ب) جائز دانستهاند، اما آنچه مسلم است بسیاری از علما و مراجع حاضر فتوا به عدم جواز آن در شرایط حاضر دادهاند. از سوی دیگر فتوای گروه اول در جواز بر اصل موضوع است نه بر شرایط انجام موضوع. هیچ یک از علمای حاضر، امر ننمودهاند که باید این اقدام در عزاداریها انجام شود، آن هم در آشکار و در معرض دید دیگر عزاداران و در معرض دید دوربینهای خبری که نمایندگان رسانههای خبری جهان کفر و نفاق میباشند و با استفاده از این تصاویر هر اتهامی را به تشیع روا میدارند. این در حالی است که تمامی مراجع، هر گونه عملی را که موجب وهن اسلام و تشیع شود را در هر شرایطی حرام میدانند. اگر امری جائز که هیچ، حتی اگر انجام امر ضروری در شرایطی خاص منجر به وهن اسلام شود، میتواند از سوی حاکم شرع انجام آن بنا به مصالح عمومی مسلمین معلق گردد. مانند تعلیق اجرای حد بریدن دست سارق بنا به عدم وجود شرایط مناسب اجتماعی آن. در این خصوص فتوای صریح آیة الله سیستانی به شرح زیل میباشد:
"باید از کارهایی که عزاداری را خدشهدار میکند؛ اجتناب شود." (مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، سید محسن محمودی، جلد 3، ص34)
ه- یکی از شرایط مطرح شده از سوی علما که فتوای بر جواز دادهاند، نداشتن ضرر معتنابه است. ضرر معتنابه تنها اضرار به نفس نمیباشد، ضرر معتنابه مهمتر از اضرار به نفس، اضرار به دین است، اضرار به مکتب تشیع است، چگونه اگر عملی موجب بریدن یک عضو بدن شود، به عنوان ضرر معتنابه در در اضرار به نفس تلقی میگردد، اما اگر عملی موجب وهن دین شود، موجب خدشه به مقدسات و عزاداریهای مسلمین گردد، این ضرر معتنابه نمیباشد. در این خصوص حضرت آیة الله خامنهای نیز فرمودهاند:
آنچه از قول مراجع سلف (رحمة الله علیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنابه ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان ضرر معتنیبه نیست؟ آیا مخدوش کردن محبت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به خصوص شیفتگی بی حد و حصر آنان به سالار شهیدان (علیهالسلام) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است؟ (بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373)
اگر قمهزدن به صورت عملی انفرادی در خانههای در بسته انجام میگرفت، ضرری که، ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمی بود، ولی وقتی این کار علی رووس الاشهاد و در مقابل دوربینها و چشمهای دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام میگیرد، آن وقت دیگر ضرری که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمی و فردی نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغی که با آبروی اسلام و شیعه سر و کار دارد نیز باید مورد توجه باشد. امروز این ضرر، بسیار بزرگ و شکننده است و لذا قمهزدن علنی و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است. (بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373)
و- برخی مسائل، احکام فردی نیست، انجام اعمال فردی مانند عبادات فردی، میتواند با هر شرایطی انجام گیرد اما در مسایلی که یک اقدام، تاثیرات اجتماعی دارد، میبایست تمامی جوانب موضوع مورد توجه قرار گیرد که در خصوص اینگونه موارد حکم ولی فقیه نه تنها ب همه مقلدین بلکه حتی بر مجتهدان دیگر نیز نافذ میباشد.
همانگونه که همه عزیزان اطلاع دارند، حکم حضرت آیة الله خامنهای در این خصوص، به عنوان ولی فقیه، به مثابه یک ضرورت در شرایط کنونی مطرح شده است که تاکید ایشان بر عدم انجام آن به واسطه هجمههای گسترده دشمنان اسلام علیه مسلمین و شیعیان میباشد.
اینجانب میبینم که چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام مورد جفا در قضاوتهای جهانی واقع میشود، چگونه درک روشنبینانهی آنان در اعتقاد به مقام والای اهلبیت علیهمالسلام، به خاطر بعضی اعمال جاهلانه، حمل بر اموری میشود که از ساحت شیعه و ائمه بزرگوارشان بسی دور است... میبینم که بعض اعمالی که هیچ ریشهی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض میدهد که بدان وسیله هم اسلام و تشیع را - العیاذبالله - به عنوان آئین خرافه معرفی کنند.(پاسخ به نامه امام جمعه اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج، 27/03/1373)
اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلبا از او ناراضیام. این را من جدا عرض میکنم. یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع میشدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمهزنی میکردند و کارشان، تظاهر - به این معنا که امروز هست - نبود. کسی هم به خوب و بد عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایرهی محدودی انجام میشد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابانهای تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند؛ این کار، قطعا خلاف است. امام حسین علیهالسلام، به این معنا راضی نیست. من نمیدانم کدام سلیقههایی و از کجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی جامعه انقلابی ما میکنند؟! (پاسخ به نامه امام جمعه اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)
بنابر این در این حکم فتاوای علمای دیگر به جواز (حتی اگر جواز مطلق باشد و منوط به شرایط نباشد) نافذیت ندارد و باید همگی تابع ولی فقیه باشیم.
در این زمینه، فتوای صریح آیة الله سیستانی در خصوص نافذیت حکم ولی فقیه به این شرح میباشد:
حکم کسی ولایت شرعی دارد در امور عامّه که نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است بر همه نافذ است حتی بر مجتهدین دیگر مگر این که علم به خطا بودن آن یا مخالفتش با آنچه از کتاب و سنت قطعاً ثابت شده داشته باشد. (سایت ایشان در بخش سوالها و پاسخها، قسمت ولایت فقیه)
9- عدهای از دوستان به فرمایشات اخیر آیة الله وحید خراسانی استناد کردهاند و فرمایشات ایشان را حجتی برای اعمالی چون قمهزنی دانستهاند !
آیة الله وحید خراسانی در فرمایشات خود بر حفظ عزاداریها تاکید کردهاند و میگویند: «سینه بزنید، زنجیر بزنید، خون هم جاری بشود، بشود.»ما در فرمایشات ایشان جملهای که دال بر جواز قمهزدن باشد چیزی نیافتیم. مگر ما با سینهزدن و زنجیر زدن و گریه نمودن مخالفت کردهایم که به این جملات استناد نمودهاید؟! در این شکی نیست که عزاداری برای سیدالشهدا باید هر سال از سال قبلش پرشکوهتر برگزار شود.
از دیدگاه ایشان حتی اگر در سینهزنی و زنجیرزنی، آن چنان شود که خون جاری شود، اشکالی ندارد، اما لازم به توضیح است که ایشان بر اعمالی که جنبه عزاداری دارند، تاکید میورزند، و این همان نکتهای است که ما نیز بارها در بحث خود به آن اشاره کردهایم، سینهزنیها، زنجیرزنیها و دیگر آداب و اعمالی که جنبه عزاداری داشته باشند، شیون و ناله زدن در عزای حسینی همه و همه در جایگاه و منزلت رفیع عزاداری قرار دارند. اما سخن در آنست کجا دیدهاید که کسی در عزای عزیزان خود، قمه یا شمشیر بر سر خود کوبیده باشد؟!
آنچه مسلم است ایشان بر حفظ شعائر حسینی آن هم در حد اعلی تاکید دارند که این نیز خط مشی همه سوختگان مکتب امام حسین علیه السلام میباشد، ولی برای حفظ شعائر حسینی باید اقداماتی را که به این شعائر لطمه میزند نیز شناسایی کرده و آنها را دفع نمود. در این راه گروهی اصل عزاداریها را نفی میکنند و گروهی هم با اقدامات نامناسب موجب تخریب چهره عزاداری میشوند که هر دو در حقیقت یک مسیر را طی میکنند.
آیة الله وحید خراسانی اگر میخواستند در مورد قمه زدن سخنی بگویند و یا حکمی بدهند که باکی نداشتند. پس لازم است دوستان عزیز بار دیگر متن سخنان ایشان را با دقت مطالعه بفرمایند.
10- برخی از دوستان این عمل را عشق نامیدهاند و آن را از عقل جدا کردهاند!!
عقل و عشق رابطهای مستقیم با هم دارند. هر چقدر عقل و معرفت نسبت به چیزی و یا کسی بیشتر باشد عشق به آن نیز افزون میگردد. حال ما نمیگوییم که بر منطق عقل عمل کنید، میگوئیم بر منطق عشق عمل کنید. عشق یعنی محو در معشوق شدن. عاشق همواره میکوشد که خود را شبیه معشوق خود نماید. بیائیم که محو در امام حسین شویم. و محو در حسین شدن آنست که جز رضای معشوق نبینیم، نپیماییم و نخوانیم .
چگونه با یک اقدام که مورد سوء استفاده شدید دشمنان میشود؛ میخواهیم خود را عاشق بدانیم. بیائیم عزاداریهای امام حسین علیه السلام را با شور حسینی و ضجه و گریه و ماتم و سینهزنی همراه کنیم. آن هم گریه و ماتمی از اعماق وجود بر مصائب آن حضرت.
ای عزیزان و بزرگواران و عاشقان حسین (علیه السلام) روز عاشورای امسال میلیونها مسلمان در کشورهای اسلامی و شیعی برای حضرت سید الشهدا عزاداری کردند. اما آیا میدانید که شبکه CNN از آن همه عظمت روز عاشورا تنها قمهزنی را به نمایش گذارده و آن را به عنوان سمبل و الگوی عزاداری شیعیان مطرح کرده است؟!
آیا همین مورد دلیل آن نیست که آنان قصد تخریب جدی مکتب تشیع را دارند؟
آیا صحیح است که ما به خاطر یک عمل که اگر نگوئیم اشکال شرعی دارد، ضرورت شرعی هم ندارد، چهره عزاداران حسینی و به تبع مکتب تشیع را تخریب کنیم؟!
آیا قمه زدن تنها راه برای نمایاندن عشق به امام حسین علیه السلام است؟!
از همه این موارد که بگذریم نکتهای که قابل توجه است، این که روایات بسیاری به ما رسیده است که در آن اشک ریختن و نوحه و ماتم گرفتن برای امام حسین علیه السلام سفارش شده است نه کار دیگری. بسیاری از این روایات در کتاب کامل الزیارات نقل شده است. پس آیا بهتر نیست به نص روایات عمل کنیم و از خود بدعتِ در دین ایجاد ننماییم؟!
11- مطلب دیگری را که برخی از دوستان به آن اشاره کردهاند اینست که امام حسین علیه السلام را مسئلهای جدای از دیگر اهلبیت دانستهاند؟
در پاسخ این عزیزان باید عرض کنیم که همه ائمه اطهار یکی هستند و هیچ یک از ایشان با دیگری تفاوتی ندارد. ایشان "کلهم نورٌ واحد" هستند. فکر نکنیم که این تفاوت قائل شدن ما در درگاه الهی امتیازی به شمار میرود. باید بدانیم که اگر امام صادق، امام کاظم، امام هادی علیهم السلام و هر یک از امامان دیگر در شرایط امام حسین علیه السلام بودند قطعاً همانند امام حسین علیه السلام عمل مینمودند. درست است که خداوند به امام حسین علیه السلام چیزهایی دادهاند که دیگر ائمه نداشتهاند ولی این دلیل بر برتر بودن امام حسین علیهالسلام نیست. چرا که اگر امام هادی علیه السلام هم در واقعه کربلا بودند و اینگونه عمل میکردند همین وضعیت امام حسین علیه السلام را میداشتند.
غرض این که عدهای با این تفکر اشتباه خود، میخواهند عزاداری امام حسین علیه السلام را خارج از مقررات دینی معرفی نمایند، حال این که ائمه اطهار محال است که خارج از ظوابط الهی عمل کنند و اصلا برتر بودن ایشان نسبت به دیگران به خاطر رعایت همین ضوابط میباشد .
12- عدهای نیز چنین گفتهاند که چون در روز عاشورا خون امام حسین علیه السلام بر زمین ریخته است پس باید در عزای او خون ما نیز بر زمین بریزد. در پاسخ به این عزیزان عرض میکنیم:
رویه معصومین در ذکر مصائب آن حضرت بر خلاف این رویه است، جمله معروف از امام حسین علیه السلام است که وقتی آب گوارایی را نوش جان میکنید، مرا یاد کنید. چرا نفرمودهاند که در هنگام تشنگی شدید به یاد من باشید؟ زیرا امام حسین علیه السلام کسی است که اسب لشگر دشمن را نیز سیراب میکند، چگونه میتواند تشنگی شیعیان را مبنای یاد آنان بر تشنگی خود بداند؟!
لذا میبینیم که روزه در روز عاشورا نهی شده است، شاید یکی از دلایل آن هم این جمله حضرت باشد.
اعتقاد ما آنست که هر روز، روز عاشوراست و هر سرزمین، کربلا و چنین است که در هنگام نوشیدن آب به یاد آن حضرت هستیم، در هنگام شیر خوردن یک کودک خردسال به یاد علی اصغر میافتیم و هر روز و هر ساعت به یاد او هستیم.
از طرف دیگر ما در تمامی عزاداریهای امام حسین علیه السلام و در روزهای تاسوعا و عاشورا نیز با اهداء آب، شیر و اطعام غذا از عزاداران پذیرایی میکنیم. ما با آب دادن به مردم خاطره سقای کربلا حضرت اباالفضل و لبهای تشنه امام حسین علیهماالسلام را زنده نگه میداریم، نه این که مردم را تشنه نگه داریم تا به یاد آن حضرت باشند.
لذا اگر قرار است به یاد جراحات شمشیرهای دشمنان اسلام بر پیکر آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام باشیم باید به مجروحان و آسیب دیدگان سرکشی کنیم و دردهای آنان را التیام بخشیم و حتی اگر قرار است خون بدن خود را اهداء کنیم، بهترین راه، خون دادن برای رفع نیاز بیماران چشم به راه است.
نکات قابل توجه:
عزاداری عبادت است مثل نماز و روزه، و جزء بزرگترین عبادات است و البته بنابر نظر جمیع علما، اعظم قربات است. چرا که عبادات باعث قرب به خدا میشود و عزاداری نیز موجب نزدیکی به خدا میشود. یعنی حد و مرز دارند و هیچ کس نمیتواند آن را کم و زیاد کند. یعنی مثلا کسی نمیتواند بگوید که من در نماز به سجده علاقه دارم پس میخواهم هشت سجده به جا آوردم. اگر این کار را بکند نمازش باطل است.
عزاداری هم عبادت است و عبادات توقیفی است. حد و مرز عبادات در سیره ائمه اطهار برای ما مشخص شده است و کسی نمیتواند بنابر ضوابط خود در عبادات عمل کند. این یک حکم فقهی میباشد.
در اینجا باز هم به روایت امام حسن عسگری علیه السلام استناد کنیم که:«کونوا زیناً و لا تکونوا شیناً جَرُّوا الینا کُلّ مَودة و ادفعوا عَنّا کُلّ قبیح؛ زینت ما باشید؛ نه مایه ننگ ما. با رفتار خود محبتها را به سوی ما جلب کنید و (با رفتار مناسب خود) هر (نسبت) ناروایی را از ما دور کنید.(بحار الانوار، ج 75، ص 372)
اگر عزاداری به عنوان یک اقدام عاشقانه میخواهد برای رضای خودمان باشد که هیچ، اما اگر برای رضای حقتعالی و ائمه معصومین میباشد باید منطبق بر آداب ایشان باشد. عزیزان آیا میدانید چرا تربت حسین بن علی علیهماالسلام بهترین مُهر است؟ چرا که نماز ما که بهترین سر فصل عشق بازی با معبود است با سجده بر خاک عاشقِ حقتعالی ممزوج میشود تا سلسلهای زیبا در این عشق ترسیم گردد.
و بالاخره این که در روایات بسیاری نقل شده است که اعمال ما در هفته به دست امام زمان(عج) میرسد و ایشان از اعمال ناشایست ما محزون میگردد. آیا رواست که ما با انجام این اقدامات که هیچ نتیجه ظاهری و معنوی در بر ندارد، موجبات غم و اندوه آن حضرت را فراهم نمائیم.
عدهای تصور میکنند نام عزاداری امام حسین علیه السلام میتواند محملی باشد برای هر عملی و کار به آنجا رسیده است که عدهای عزای امام حسین علیه السلام را با آهنگهای خوانندگان فاسد غربی همراه نمودهاند، باید از این همه انحرافات و بدعتها به خدا پناه ببریم.
جمعبندی:
1- عزاداری امام حسین علیه السلام از اهم وظایف شرعی ما است و همه باید به حد اعلی در ترویج آن و بهتر برپا شدن آن کوشا باشیم.
2- نفی عزاداری تنها با مخالفت با عزاداری محقق نمیشود، بلکه با تخریب چهره عزاداری و عزاداران نیز میسر میباشد.
3- عزاداری نیز باید مبتنی بر گفتار و رفتار ائمه معصومین علیهم السلام باشد.
4- هدف از عزاداریهای امام حسین علیه السلام همان هدف قیام آن حضرت به معنای برپایی دین واقعی اسلام و تشیع است و هر اقدامی که به نام عزاداری، موجبات وهن تشیع مظلوم در جهان امروز گردد، مخالف با هدف آن حضرت میباشد. و نه تنها موجب تخریب قیام آن حضرت خواهد شد بلکه موجب نارضایتی حضرت حجة بن الحسن (عج) خواهد گردید.
5- باید عزاداریهایمان سرشار از ایمان به خدا، تمسک به صراط مستقیم و راه انبیاء و اولیاء معصومین باشد. عزاداریهای ما باید چراغ هدایت انسانها و کشتی نجات گمراهان از انحرافات باشد.
" انّ الحسین مصباح الهدیً و سفینة النجاة"
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
و مماتی ممات محمد و آل محمد
"والسلام "