قربان آن دل و جگر پاره پارهات
![امام حسن](https://img.tebyan.net/big/1386/12/206232496642913994152181879686223189143.jpg)
شعری در رثای حضرت مجتبی
ای ماه چرخ پیر و مهین پور عقل پیر
کز عمر سیر بودی و در بند غم اسیر
قربان آن دل و جگر پاره پارهات
از زهر جانگداز و زدشنام و زخم تیر
ای در سریر عشق، سلیمان روزگار
از غم تو گوشه گیر ولی اهرمن امیر
از پستی زمانه و بیداد دهر شد
دیوی فراز منبر و روحالامین بزیر
میر حجاز پای سریر امیر شام!
ای کاش سرنگون شدی آن میر و آن سریر
الحاد گشته مرکز توحید را مدار
شد کفر محض حلقه اسلام را مدیر
دستان(1) ز چیست بسته زبان، در سخن غراب
ای لعل درفشان تو دلجوی و دلپذیر
یا للعجب ز مردم دنیا پرست دون
یوسف فروخته به متاعی بسی حقیر
ای دستگیر غمزدگان روز عدل و داد
دست ستم ز چیست تو را کرده دستگیر
تا شد همای سدرهنشین در کمند غم(2)
عنقای قاف(3) شد ز الم دردمند غم
1- دستان: منظور شاعر هزار دستان، بلبل است.
2- همای سدرهنشین- حضرت جبرائیل (علیهالسلام).
3- عنقای قاف: منظور سیمرغ است که در اساطیر مسکن و ماوای او را کوه قاف میدانند که بنابر اعتقاد گذشتگان کوهی بوده است محیط بر جهان آن روز. عنقای مغرب هم نامیده شده است.
آیةالله غروی اصفهانی
![مشاوره](https://img.tebyan.net/ts/persian/QuestionArticle.png)