سكوت او زبانى دیگر بود!
در جای جای كتاب گرانسنگ نهج البلاغه از زبان امام علی علیه السلام در بیان ویژگیهای شخصیتی پیامبر مكرم اسلامصلی الله علیه و آله و سلم فرازهایی وجود دارد كه بخشهایی از آن را در ذیل آورده ایم:
1- پروردگارا! گرامىترین درودها و افزونترین بركات خود را بر محمد صلىاللهعلیهوآله، بنده و فرستادهات، اختصاص ده كه خاتم پیامبران گذشته است و گشاینده درهاى بسته و آشكاركننده حق با برهان است.
[او] دفع كننده لشگرهاى باطل و درهم كوبنده شوكت گمراهان است؛ آن گونه كه بار سنگین رسالت را بر دوش كشید و به فرمانت، قیام كرد و به سرعت، در راه خشنودى تو گام برداشت؛ حتى یك قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذیرش و گرفتن وحى، نیرومند بود؛ حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود و در اجراى فرمانت، تلاش كرد؛ تا آن جا كه نور حق را آشكار و راه را براى جاهلان، روشن ساخت و دلهایى كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند، هدایت شدند.
[او] پرچمهاى حق را برافراشت و احكام نورانى را برپا كرد؛ پس او، پیامبر امین و مورد اعتماد و گنجینهدار علم نهان تو و شاهد روز رستاخیز و برانگیخته تو براى بیان حقایق و فرستاده تو به سوى مردم است.1
2- قرارگاه پیامبر صلىاللهعلیهوآله، بهترین قرارگاه و محل پرورش او، شریفترین پایگاه است. در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت، رشد كرد؛ دلهاى نیكوكاران، شیفته او شد و توجه دیدهها، به سوى او گشت.
خدا به بركت وجود او، كینهها را دفن و آتش دشمنىها را خاموش كرد. با او میان دلها، الفت و مهربانى ایجاد كرد و نزدیكانى را از هم دور ساخت. انسانهاى خوار و ذلیل و محروم، در پرتو او، عزت یافتند و عزیزانى خودسر، ذلیل شدند. گفتار او، روشنگر و سكوت او، زبانى دیگر بود.2
3- همانا خداوند، حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله را در روزگارانى مبعوث فرمود كه عرب، كتابى نخوانده، ادعاى وحى و پیامبرى نداشت. پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله با یارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات كشاند و پیش از آن كه مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگارى رساند؛ با خستگان، مدارا كرد و شكستهحالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت كرد؛ جز آنان كه راه گمراهى پیمودند و در آنان، خیرى نبود.3
4- خداوند، محمد صلىاللهعلیهوآله را برانگیخت؛ گواهى دهنده، بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پیامبرى كه در دوران خردسالى، بهترین آفریدگان و در سن پیرى، نجیبترین و بزرگوارترین مردم بود؛ اخلاقش از همه پاكان، پاكتر و باران كرمش، از هر چیزى بادوامتر بود.4
5- خداوند با دست پیامبر صلىاللهعلیهوآله، شعلهاى از نور براى طالبان آن برافروخت و بر سر راه گمشدگان، چراغى پرفروغ قرار داد.
خداوندا! پیامبر صلىاللهعلیهوآله، امین و مورد اطمینان تو و گواه روز قیامت است؛ نعمتى است كه برانگیختهاى و رحمتى است كه به حق فرستادهاى.
خداوندا! بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده و از احسان و كرم خود، فراوان به او ببخش.
خدایا! بناى دین او را از آن چه دیگران برآوردهاند، عالىتر قرار ده؛ او را بر سر خوان كرمت، گرامىتر دار و بر شرافت مقام او در نزد خود بیفزا و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما و بلندى مقام و فضیلت او را بىمانند گردان و ما را از یاران او محشور فرما؛ چنان كه نه زیانكار باشیم و نه پشیمان؛ نه دور از راه حق باشیم و نه شكننده پیمان؛ نه گمراه باشیم و نه گمراهكننده بندگان؛ نه فریب هواى نفس بخوریم و نه وسوسه شیطان.5
6- پس به پیامبر پاكیزه و پاكتان، اقتدا كنید كه راه و رسم او، الگویى براى الگوطلبان و مایه فخر و بزرگى براى كسى است كه خواهان بزرگوارى باشد و محبوبترین بنده نزد خدا، كسى است كه از پیامبرش پیروى كند و گام بر جایگاه قدم او نهد.
پیامبر صلىاللهعلیهوآله، از دنیا چندان نخورد كه دهان را پر كند و به دنیا با گوشه چشم نگریست؛ دو پهلویش از تمام مردم، فرورفتهتر و شكمش، از همه خالىتر بود؛ دنیا را به او نشان دادند؛ اما نپذیرفت و چون دانست كه خدا چیزى را دشمن مىدارد، آن را دشمن داشت. چیزى را كه خدا خوار شمرد، او خوار انگاشت و چیزى را كه خدا كوچك شمرد، او كوچك و ناچیز دانست.
همان پیامبر صلىاللهعلیهوآله، بر روى زمین مىنشست و غذا مىخورد و چون برده، ساده مىنشست و با دست خود، كفشش را وصله مىزد؛ جامه خود را با دست خود مىدوخت و بر الاغ برهنه مىنشست و دیگرى را پشت سر خود سوار مىكرد.
پردهاى بر در خانه او آویخته شده بود كه نقش و تصویر در آن بود؛ به یكى از همسرانش فرمود: «این پرده را از برابر چشمان من دور كن» و همواره دوست داشت تا جاذبههاى دنیا از چشمانش پنهان بماند و از آن، لباس زیبایى تهیه نكند و آن را قرارگاه دائمى خود نداند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد؛ پس یاد دنیا را از جان خود بیرون كرد و دل از دنیا بركند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است كسى كه چیزى را دشمن دارد، خوش ندارد كه به آن بنگرد یا نام آن، نزد او بر زبان آورده شود.
در زندگانى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله، براى شما نشانههایى است كه شما را به زشتىها و عیبهاى دنیا، راهنمایى مىكند؛ زیرا پیامبر، با نزدیكان خود، گرسنه به سر مىبرد و با آن كه مقام و منزلت بزرگى داشت، زینتهاى دنیا از دیده او، دور ماند؛ پس پیروىكننده، باید از پیامبر صلىاللهعلیهوآله، پیروى كند و به دنبال او راه رود و قدم بر جاى قدم او بگذارد وگرنه از هلاكت، ایمن نمىباشد كه همانا خداوند، محمد صلىاللهعلیهوآله را نشانه قیامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از كیفر جهنم قرار داد. او با شكمى گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان، وارد آخرت شد؛ سنگى بر سنگى نگذاشت تا جهان را ترك كرد و دعوت پروردگارش را پذیرفت.
وه! چه بزرگ است منتى كه خدا با بعثت پیامبر صلىاللهعلیهوآله بر ما نهاده و چنین نعمت بزرگى به ما عطا فرموده؛ رهبر پیشتازى كه باید او را پیروى كنیم و پیشوایى كه باید راه او را تداوم بخشیم.6
7- خداوند، پیامبرش را با نورى درخشان و برهانى آشكار و راهى روشن و كتابى هدایتگر، برانگیخت. خانواده او، نیكوترین خانواده و درخت وجودش، از بهترین درختان است كه شاخههاى آن، راست و میوههاى آن، سر به زیر و در دسترس همگان است. زادگاه او مكه و هجرت او به مدینه پاك و پاكیزه است كه در آن جا، نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسید. خداوند او را با برهانى كامل و كافى (قرآن) و پندهاى شفابخش و دعوتى جبران كننده فرستاد؛ با فرستادن پیامبر صلىاللهعلیهوآله، شریعتهاى ناشناخته را شناساند و ریشه بدعتهاى راه یافته در ادیان آسمانى را قطع كرد و احكام و مقررات الهى را بیان فرمود.7
پی نوشت ها:
1. نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 72.
2. همان، خطبه 96.
3. همان، خطبه 104.
4. همان، خطبه 105.
5. همان، خطبه 106.
6. همان، خطبه 160.
7. همان، خطبه 161.
منبع:
مجله پرسمان ، شماره 55، گردآوری توسط: محمد شكرالهى، با تصرف