تبیان، دستیار زندگی
بسیاری از زنان از دیرباز تاكنون، قربانیان خشونتی بوده اند كه چه در نوع خانگی آن و چه بیرون از خانواده، به ویژه در جنگ های طولانی بشر غالباً رنگ و بویی جنسی داشته است. اگر چه امید به زنده ماندن زنان در نبردها بیش از دیگران بود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قاچاق زنان، فاجعه ای بزرگ و جهان متمدن!

بسیاری از زنان از دیرباز تاكنون، قربانیان خشونتی بوده اند كه چه در نوع خانگی آن و چه بیرون از خانواده، به ویژه در جنگ های طولانی بشر غالباً رنگ و بویی جنسی داشته است.

اگر چه امید به زنده ماندن زنان در نبردها بیش از دیگران بوده است اما آنان غالباً مجبور بودند تن به اسارتی دهند كه در آن هر گونه بهره كشی از سوی فاتحان جنگ، امری معمول و رایج بود.

رسم به اسارت رفتن و به كنیزی كشاندن زنان در جنگها، میثاق نانوشته ای بود كه در تمامی كشورهای جهان متناسب با آداب و فرهنگ هر كشور اجرا می شد. اما آیا در جهان پیشرفته و مدرن كنونی، شیوه برخورد با نیمی از جمعیت جهان، روند بهتری پیدا كرده است؟

امروز علی رغم ایجاد تحول در معادلات جهانی و مناسبات انسانی، بسیاری از صاحب نظران معتقدند كه قاچاق سازمان یافته زن در جهان، توسط گروههای مافیایی در حال تبدیل به تجارتی پر سود شده است كه كم كم از لحاظ سودآوری در جایگاهی برتر از قاچاق اسلحه و مواد مخدر قرار خواهد گرفت. بدیهی است در هیچ قاموسی نمی توان عنوان «قاچاق» را برای انسان به كار برد، اما در جایی كه زن به كالایی سودآور برای پر كردن جیب سوداگران تبدیل شود، تفاوتی ندارد كه جنس قاچاق شده هرویین، اسلحه و یا یك «زن» باشد.

این تجارت با وجود اینكه برای برخی، سودهای كلان به همراه دارد، اما برای كالای مورد تجارت چیزی جز خشونت، تحقیر و استثمار به همراه نداشته است.

بر اساس گفته آگاهان، زنان را به چنین اسارتی درآوردن، مستلزم استفاده از خشونتی غیرقابل توصیف است؛ خشونتی كه منجر به بی هویتی زن شده تا بتواند او را تحت نفوذ هویت كارفرما قرار دهد. این زنان بعد از گذراندن یك دوره سراسر خشن و غیر انسانی، دیگر حتی به فكر فرار هم نمی افتند و مطابق خواسته های كارفرمای خود تا زمانی كه توان سوددهی دارند، بدون هیچ توقعی به ابزار دست آنها تبدیل می شوند.

برخی معتقدند كه چون بسیاری از این زنان به دنبال انگیزه های اقتصادی و گاه جاه طلبی های شخصی تن به این كار داده و مطابق میل خود به فرار از هر چه كه دارند و ندارند، اقدام می كنند نمی توان این عمل را در ارتباط با آنها قاچاق نامید.

غافل از اینكه همان ها هم كه خود خواسته در آرزوی رفتن، ثروتمند شدن، رهایی و ... خود را در اختیار كارفرمایان قرار می دهند به هیچ وجه نمی توانند میزان خشونت تحمیلی بر خود را حدس بزنند. تشكل های سازمان یافته در مكان های عمومی به كمین بسیاری از دختران كم سن و سالی كه با مشكلات و كمبودهای فراوان مادی و معنوی روبرو هستند، نشسته و با استفاده از روش های خاص و حرفه ای، طعمه های خود را به دام می كشانند و گاه چنان فریبشان می دهند كه آنها به هیچ قیمتی حاضر به رهایی از دام گسترده شده در مقابل خود نیستند.

معمولاً قاچاق زنان از كشورهای فقیرتر به كشورهای غنی تر صورت می گیرد؛ برای مثال فعالان حقوق بشر در كشوری نظیر تاجیكستان از سیر رو به رشد قاچاق زنان و دختران تاجیك به كشورهای ایران، پاكستان و كشورهای حوزه خلیج فارس اظهار نگرانی بسیار می كنند.

هر چند بر اساس میزان اخبار و پرونده های به دست آمده در این زمینه، نمی توان ایران را در ردیف كشورهای اصلی مبدأ، مقصد و یا حتی واسطه در خصوص قاچاق زنان گنجاند اما مسلم است كه این تجارت شوم، می تواند ایران را با آسیب های اجتماعی فراوان و عواقب وحشتناك آن حتی در آینده ای نزدیك مواجه كند.

بدیهی است كه مسئله مذكور به دلیل اینكه در هر صورت، این زنان بنا به عواملی خاص كه ریشه در ابعاد روانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... دارد، تن به چنین بهره كشی غیر انسانی داده و عزت نفس خویش را لگد مال می كنند نیازمند تأمل و مو شكافی بسیاری است.

بنابر گزارشات سازمان های دفاع از حقوق بشر، تقریباً در همه كشورها، عللی كه باعث بروز این پدیده می شود، مشترك بوده و در آنها، فقر بیش از عوامل دیگر خود نمایی می كند.

ایران مانند كشورهای حوزه بالكان و شرق اروپا یكی از مبادی مهم ترانزیت این تجارت به شمار نمی رود، اما با نگاه به اخباری كه روزانه در مورد دستگیر شدگان مرتبط با این جرم منتشر می شود، متوجه می شویم كه اخیراً خروج زنان اتباع ایرانی بدین منظور ابعاد تازه ای یافته است.

چندی پیش از دستگیری و انهدام بزرگترین باند قاچاق زنان به كشورهای حوزه خلیج فارس خبری منتشر شد و بدیهی است كه امكان دارد كه باندها و گروههایی با ابعاد بسیار وسیع تر در این ارتباط در حال فعالیت باشند.

به طور قطع سودهای كلانی كه از طریق تجارت زنان نصیب گروههای مافیایی می شود، محركی قوی برای دست یازیدن و گسترش این پدیده است. اگر مسئولان با قاطعیتی همراه با عقلانیت به این پدیده شوم بنگرند!

اگر قوانین كارآمدتری به همراه ضمانت های اجرایی و پشتوانه های قوی در این زمینه به تصویب رسیده و اجرا شود!

اگر عملكرد نهادهای بین المللی و سازمان های مختلف حقوق بشر با قاطعیت همراه شود!

و خلاصه اگر كارفرمایان این معامله یك طرفه، عواقب مرگباری برای چنین تجارتی پیش روی خود ببینند، شاید بتوان شاهد برخورد مؤثر با این پدیده شوم اجتماعی و در نتیجه توقف آن بود.

تجارت به این شیوه، نه تنها در شرع مبین اسلام به شدت مذموم است، بلكه به لحاظ برخی دیدگاهها، وجهه بین المللی ایران را به خصوص در میان كشورهای همسایه و حاشیه خلیج فارس زیر سوال می برد، از این رو برخورد با آن علاوه بر همكاری بیشتر نهادهای قانونی نظارتی و قضایی، تلاش مضاعف وزارت خارجه را در ارجاع زنانی كه قابل بازگشت هستند، طلب می كند.

برگرفته از كتاب زنان