درسهای زندگی
مردم باید بدانند!
روزی، سید حسن مدرّس، از مجلس به خانه میرفت و عدّهای، همراه او بودند. در راه برای تهیه غذا از بقّال سر کوچه، ماست خرید. ضمن این که مشهدی عبد الکریم بقّال، مشغول تهیه ماست برای آقا بود، مدرّس، جریان مذاکرات مجلس را برای او تعریف کرد و گفت:
«امروز، آن چنان با اولتیماتوم روسیه مخالفت کردم که همه نمایندگان، جرئت رد کردن آن را پیدا کردند».
یکی از اطرافیان گفت:
«آقا! این که درست نیست؛ شما سیاست مملکت را برای مشهدی عبد الکریم بقّال بگویید».
مدرّس در پاسخ گفت:
«اینها موکّلین من هستند، باید بدانند که چه کار میکنم».
قانونگرایی
یکی از یاران امام میگوید:
تقید و التزام حضرت امام خمینی (ره) به قوانین و مقررّات، منحصر به نظام اسلامی نبود. ایشان حتّی در رژیم پهلوی نیز این روش را پی میگرفتند. مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی، نقل میکردند که امام، به هنگام عبور از عرض خیابان، مسافت زیادی را طی میکردند تا از تقاطع یا خطّ عابر پیاده عبور کنند و هیچ وقت هم قدم روی چمنها نمیگذاشتند.
یکی دیگر از یاران امام میگوید:
شبی در نجف، در محضر امام بودم که یکی از افراد حاضر در مجلس، از ایشان پرسید که آیا میتوان برای تمبر هشت ریالی، دو ریال داد؟ امام در پاسخ فرمودند:
«این کار، جایز نیست» بعد اضافه کردند: «حتّی اگر استالین هم روی کار باشد، حفظ نظم، از اَهمّ واجبات است».
نان برای همه
مرحوم استاد جلال الدّین همایی، درباره استادش سید مهدی دُرچهای میگوید:
این مرد، در علم و تقوا و امانت و صداقت، نسخه دوم برادرش (ایة الله سید محمّد باقر دُرچهای) بود. از جلوههای زهد و تقوای او در اوائل ایام قحطی سال 1335ق، رخ داد. این سالها، مصادف بود با جنگ جهانی اوّل. در این سال، آقای دُرچهای، ده بیست مَن آرد در خانه داشت و عائله زیادی هم داشت؛ ولی به محض این که آثار گرانی نمودار شد، آن آردها را فروخت. به او گفتند: لازم بود که شما احتیاط می کردید و حتّی مقدار دیگری هم می خریدید.
جواب داد: «ترسیدم شُبهه احتکار داشته باشد. خدا بزرگ است!».
منبع:
باقری بروجردی، مهدی، مجله حدیث زندگی، آذر و دی 1386، شماره 38