جریان مقابله علما با انحرافات در دوران معاصر
قالَ رَسولُ الله صلی الله علیه و آله: یَحمِلُ هذا الذینَ فی کُلّ قَرن عُدُول یَنفُونَ عَنهُ تاویلَ المُبطلین و تَحریف العالمین و انتحال الجاهلین کما ینفی الکبیر خبث الحدید.(1)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: در هر قرنی، افراد عادلی پاسداری دین را به عهده میگیرند و تاویل اهل باطل و تحریف غلوکنندگان و دروغ نادانان را از دین میزدایند؛ همان گونه که دمِ آهنگر، مواد زائد را از آهن میزداید.
گوهر یکدانه اقامه عزای ائمه هدی علیهم السلام چون اکسیری حیاتبخش، یکی از مهمترین کارکردها را در حفظ مکتب اهلبیت علیهم السلام به عهده دارد؛ از این رو، علمای اعلام در حفظ و صیانت از این مجالس اهتمام تام داشته و کوشیدهاند آن را از گزند انحرافات و تندرویها محفوظ نگاه دارند.
دانشجوی آلمانی به علت آن که منظره قمهزدن را در یک فیلم تلویزیونی دیده بود و دشمنان اسلام، آن را به عنوان «یکی از دستورات اسلامی که باید یک مسلمان واقعی آن را اجرا کند» معرفی کرده بودند، تا مدتها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذیرد ...»
در دوران معاصر نیز این رسالت حساس، مورد توجه و اهتمام زعمای حوزه علمیه قرار داشته، علمای روشنبین به سهم خود در زدودن آفاتی که از روی جهالت عوام و گاه با تحریک و توطئه معاندان، دامنگیر این محافل گرانقدر میشد، کوشیدهاند.(2)
جریان مقابله علمای زبانی با این انحرافات را در دوران معاصر، میتوان در سه مقطع مورد بررسی و کنکاش قرار داد:
1. موج اول؛ مبارزه علامه سید محسن امین (رحمةالله) با انحرافات عملی در عزاداری و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی (قدس سره) از نهضت تنزیه .
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خمینی(قدس سره) با قمهزنی و امثال آن .
3. موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) در مورد قمهزنی، با هدف پیراستن عزاداری حسینی از پیرایههای قابل سوء استفاده دشمنان تشیع .
موج اول؛ مبارزه علامه سید محسن امین
با انحرافات عملی در عزاداری و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی (قدس سره) از نهضت تنزیه .
مرحوم علامه سید محسن امین در کتاب خویش به نام «التنزیه لأعمال الشبیه» (3) با استدلال و برهان ثابت میکند قمهزنی و برخی دیگر از اعمال رایج در عزاداری امام حسین علیه السلام نه تنها ثوابی ندارد، بلکه از نظر شرع مقدس حرام است. در پی انتشار این اثر، که با هدف پاکسازی گردهماییهای مذهبی از بدعتها و گمراهیها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وی گوشزد کردند. ایشان در این باره میگوید:
از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی - که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند - به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداریبخش او فتوا صادر کرده و به صراحت گفت:
«انّ استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم امثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انما هو محرم و غیر شرعی» ؛ همانا استفاده از امثال شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و امثال آنچه امروزه در دستهها و مواکب عزاداری عاشورا رایج شده، قطعاً حرام و غیر شرعی است.
«در برابر این رساله برخی از مردم برخاسته، هیاهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند... آنها در میان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنین پخش کردند که فلانی (سید محسن امین) برپا داشتن عزای امام حسین علیه السلام را حرام کرده و علاوه بر این، مرا به خروج از دین متهم کردند.(4)
تبلیغات فراگیر درباره دانشمند مصلح دمشق، چنان موثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها او را گمراه معرفی کردند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدس ضد سید محسن شرکت جستند.(5)
ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی - که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند - به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداریبخش او فتوا صادر کرده و به صراحت گفت:
«انّ استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم امثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انما هو محرم و غیر شرعی» ؛ همانا استفاده از امثال شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و امثال آنچه امروزه در دستهها و مواکب عزاداری عاشورا رایج شده، قطعاً حرام و غیر شرعی است. (6)
این فتوا نیز موجب اختلافات و سر و صدای شدیدی شد و برخی از وعاظ در سخنرانیهای خود آیت الله اصفهانی را به سختی مورد انتقاد و حتی اهانت قرار دادند. ولی وی هرگز حاضر نشد از فتوا و عقیده خود دست بردارد.
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمهزنی پرداخت.(7)
اینجاست که درد و رنج پنهانی عالمان دلسوز و فقهای دینشناسی چون آیت الله العظمی حکیم (قدس سره) برایمان روشنتر میشود که فرمودند: «قضیه قمهزنی چون خاری در گلوی ماست.»
وی بر این اعتقاد بود که استفاده از آهن، یعنی زنجیر و قمه در مراسم عزاداری حدود یک قرن قبل و توسط مردمانی که تسلط زیادی به قوانین شریعت نداشتند، پدید آمده است.(8)
سید حسن امین، فرزند علامه سید محسن امین، گزارشی جالب از این وقایع میدهد:
« ... در این راه، بزرگانی چون سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم جزائری و دیگران و جالب این است که گروهی از زُهاد و عباد معروف نیز از او حمایت کردند. از آن جمله مرحوم شیخ علی قمی (9) معروف به زاهد و شیخ جعفر بدیری.(10) این فتوا نجف را به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی موسوم به «امویین» که همان طرفداران مرحوم امین بودند و گروهی به نام «علویین» که همان مخالفین او بودند.(11) پس از یک سال شروع سر و صداها مرحوم امین قصد سفر به عراق را نمود و با آن که بسیاری از دوستانش او را از سفر نجف منع نمودند، لیکن وی به نجف آمد، جعفر الخلیلی (12) در کتاب خود «هکذا عرفتهم» میگوید: نجف به استقبال او بیرون شهر رفت. همچنین سید ابوالحسن اصفهانی در مقدم پیشواز کنندگان بود. خلیلی اضافه میکند که من اشخاصی را دیدم و نام آنها را ذکر میکند و سید میگفت: من از همه شما گذشتم؛ به جز آن افرادی از شما که غافلین را تحریک نمودند.
موج دوم؛ مقابله حضرت امام خمینی (ره) با قمهزنی و امثال آن
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریانی تحت تاثیر محافل روشنفکری در ایران شکل گرفت که با عزاداری حسینی به صورت سنتی، به مخالفت پرداخت. بنیانگذار جمهوری اسلامی در مقابل این تفکر با شدت و حدّت ایستادند و طی چند سخنرانی، به تبیین نقش مجالس عزای حسینی در حفظ و بقای مکتب تشیع پرداخته و ضرورت برگزاری مراسم عزاداری به همان شیوه سنتی را مورد تاکید قرار دادند.(13)
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمهزنی پرداخت.
با گسترش برخی مظاهر آزار جسمانی در مراسم سوگواری امام حسین علیه السلام و امکان بهرهبرداری دشمنان از این رفتارها، ایشان با صدور حکمی از قمهزنی نهی و جواز شبیهخوانی را مشروط به عدم وهن اعلام فرمودند.
در پی این اقدام حضرت امام خمینی، آیت الله شهید سید محمدباقر صدر (ره) (14) و شهید آیت الله مرتضی مطهری و جمعی از علمای بصیر به حمایت از این حکم و محکومیت این اعمال پرداختند.
شهید مطهری با ذکر سابقه ورود قمهزنی به ایران مینویسد: «قمهزنی و بلند کردن طبل و شیپور، از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرده و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.» (15)
شهید آیت الله مطهری در کتاب حوزه و روحانیت نیز به این مبحث پرداخته، میفرمایند: «قمهزنی در شرایط فعلی هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب میگردد و حداقل این که در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع میگردد. از برنامههایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین علیه السلام ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است؛ قمهزدن هم همین طور است. این کار، کار غلطی است. یک عده قمهها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خونها را بریزند که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است.» (16)
شهید مطهری با ذکر سابقه ورود قمهزنی به ایران مینویسد: «قمهزنی و بلند کردن طبل و شیپور، از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرده و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.»
روحانی شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد(17) نیز به تاثیرات سوء قمهزنی در تخریب چهره تشیع پرداخته، میگوید:
«سوگواری برای حسین بن علی علیهماالسلام و یاد نمودن از فاجعه خونین نینوا، اگر به طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزشهای اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حس حمایت از مظلوم سرچشمه میگیرد. اما با کمال تاسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین علیه السلام کارهایی انجام میشود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافکندگی است. کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق، صحیح و قابل درک است. برای نمونه باید موضوع «قمهزدن» را یاد کرد. این عمل ناراحت کننده و چندشآور ... نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه موثر و قاطع علیه آیین مقدس ما استفاده میکنند.
نویسندگان دغل و قلمهای شومی که سالیانی دراز در این کشور مشغول سمپاشی و آلوده ساختن افکار بی خبران از اسلام و نظام عالی و جهانی آن بودند، اکثراً از این نمونه کارها که جمعی از شیعیان پاکدل به نام دین و اسلام انجام میدادند، سوءاستفاده میکردند و در نوشتههای خود - که سرا پا تهمت و افترا به اسلام و تشیع است - آنها را به نام یکی از دستورات مذهبی شیعه معرفی کرده، و از مظاهر «شیعهگری» میشمردهاند. سپس در پناه این حربههای موثر، فحشها و ناسزاهای خود را نثار اسلام و مکتب آسمانی آن نموده و با این قبیل تهمتها - که این کارها جزء دستورات اسلامی است - این آیین مقدس را ناصحیح و نامعقول جلوه میدادند ...
اگر در داخل یک کشور اسلامی موضوع «قمهزدن» و مانند آن این گونه مورد بهرهبرداری و سوء استفاده دشمنان اسلام قرار گیرد، در خارج از کشور نسبت به قدرتهای بزرگ و مذاهبی که به نیروهای استعماری تکیه دارند، میتوان به خوبی استنباط کرد که چگونه از این حربههای موثر علیه اسلام و مکتب آسمانی آن از یک طرف و تحقیر نمودن و کوچک شمردن مردم مشرقزمین از سوی دیگر استفاده میکنند.
شهید آیت الله مطهری در کتاب حوزه و روحانیت نیز به این مبحث پرداخته، میفرمایند: «قمهزنی در شرایط فعلی هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب میگردد و حداقل این که در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع میگردد. از برنامههایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین علیه السلام ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است؛ قمهزدن هم همین طور است. این کار، کار غلطی است. یک عده قمهها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خونها را بریزند که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است.»
یکی از دوستانم که دانشجوست و در آلمان غربی مشغول تحصیل است، سال گذشته برایم حکایت میکرد که در آنجا ما به دیدن فیلمی رفتیم که در آن قسمتی از عادات و اعمال مردم مشرقزمین نشان داده میشد؛ اعمالی که نشان دهنده انحطاط فکری آنها است.
در آن فیلم، از کشور هندوستان مثلاً دستان گاوهای مقدس و احترامهایی که مردم آنجا در برابر آنها انجام میدادند نشان داده شده، ولی هنگامی که نوبت به ایران رسید، منظره «قمهزدن» با همان وضع چندشآور در فیلم منعکس شد.
... باز داستان دیگری در این باره دارم که دانشجوی آلمانی به علت آن که منظره قمهزدن را در یک فیلم تلویزیونی دیده بود و دشمنان اسلام، آن را به عنوان «یکی از دستورات اسلامی که باید یک مسلمان واقعی آن را اجرا کند» معرفی کرده بودند، تا مدتها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذیرد ...» (18)
موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)
در مورد قمهزنی، با هدف پیراستن عزاداری حسینی از پیرایههای قابل سوء استفاده دشمنان تشیع
پس از گسترش غیر عادی تظاهر به قمهزنی پس از رحلت حضرت امام خمینی (قدس سره) و ایجاد زمینه بهرهبرداری خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی معاند از این صحنهها برای ضربه زدن به اساس تشیع، رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که در آستانه محرم الحرام در جمع روحانیون استان کهکیلویه و بویراحمد فرمودند،(19) بر لزوم هر چه با شکوهتر برگزار شدن عزای حسینی تأکید و انحرافی بودن جریان قمهزنی در عزای حسینی را تبیین فرمودند و خواستار زدودن این حرکات وهن آمیز از ساحت قدسی عزای حسینی شدند.
پس از انتشار این بیانات و صدور حکم حرمت قمهزنی از سوی ایشان(20)، جمعی از علما و شخصیتهای فقهی حوزه علمیه، با صدور فتاوای جدید و برخی نیز با تصریح به لازم الاتباع بودن حکم (21) رهبر معظم انقلاب، بر خلاف فتوای پیشین خود - که گاه به جواز یا حتی استحباب قمهزنی قائل بودند - به عدم جواز این عمل فتوا دادند.(22)
این موج حمایتی و دلایل محکم ارائه شده برای موهن و غیر مشروع بودن این رفتارها، حمایت مجامع حقیقتطلب دیگر کشورهای اسلامی را نیز به دنبال داشت. (23)
روحانی شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد نیز به تاثیرات سوء قمهزنی در تخریب چهره تشیع پرداخته، میگوید:
«سوگواری برای حسین بن علی علیهماالسلام و یاد نمودن از فاجعه خونین نینوا، اگر به طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزشهای اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حس حمایت از مظلوم سرچشمه میگیرد. اما با کمال تاسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین علیه السلام کارهایی انجام میشود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافکندگی است. کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق، صحیح و قابل درک است. برای نمونه باید موضوع «قمهزدن» را یاد کرد. این عمل نارحت کننده و چندشآور ... نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه موثر و قاطع علیه آیین مقدس ما استفاده میکنند.
ابراهیم الحیدری، نویسنده عراقی کتاب «تراجیدیا کربلاء» در این باره مینویسد:
«فتوای آیت الله خامنهای با عکس العملهای متفاوتی در جهان اسلام مواجه شد؛ از یک سو بسیاری از علما و مصلحان و موسسات اسلامی به حمایت از این اقدام شجاعانه برخاسته و آن را تلاشی آگاهانه برای حفاظت از اصالت و خلوص اسلام شمردند؛ چرا که این فتوا بیانگر عزمی والا برای پاکسازی نهادهای مذهبی از بدهتها و گمراهیها و مظاهر انحراف بود که از دوران عقب ماندگی و رکود مسلمانان بر جای مانده بود. از سوی دیگر، احساسات و عواطف برخی عوام بر ضدّ آقای خامنهای به هیجان آمده و ایشان را مورد توهین و ناسزا قرار داده و متهم به کفر و خروج از اسلام کردند.» (24)
البته مقاومت عوام در تغییر سنتهای خود، طبیعی و در گذشته هم سابقهدار بوده است. برای مثال، شنیدن ماجرای تلاش حضرت آیت الله العظمی بروجردی در جلوگیری از سنتهای غلط در عزاداری هیئات مذهبی قم، از زبان مورخ به نام معاصر، حجت الاسلام رسول جعفریان خالی از لطف نیست:
«حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای بروجردی (مدظله العالی) که رهبری شیعیان جهان را به عهده گرفته و دارای ریاست عامه میباشند و حوزه علمیه قم نیز با رهبری حضرت معظم له اداره میشود، از جریانات نامطلوب بعضی از موکبهای عزا اظهار انزجار فرموده و مخالفت خود را با اعمالی که مناسب با جهان تشیع نبوده و مخصوصاً شایسته یک شهر مقدس نمیباشد، ابراز نمودهاند؛ ولی متاسفانه بعضی از گردانندگان دستجات عزا گفتهاند ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید میکنیم ولی دهه عاشورا را در عزاداری از معظم له تقلید نخواهیم کرد؛ بلکه از آنچه که خود ما تشخیص میدهیم، پیروی خواهیم کرد!»(25)
اینجاست که درد و رنج پنهانی عالمان دلسوز و فقهای دینشناسی چون آیت الله العظمی حکیم (قدس سره) برایمان روشنتر میشود که فرمودند: «قضیه قمهزنی چون خاری در گلوی ماست.»(26)
پینوشتها:
1- وسائل الشیعه، ج 27، ص 150 .
2- چرا که حضرت رسول اکرم فرمودند: «اذا شهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه، فمن لم یفعل، فعلیه لعنة الله»؛ هنگامی که بدعتهایی (نوآوریهای باطلی) در امتم ظاهر شد، عالم دین باید علمش را اظهار کند و کسی که چنین نکند، لعنت خدا بر او باد. (اصول کافی، ج1، ص54)
3- جلال آل احمد در کتاب «عزاداری نامشروع» به ترجمه این کتاب پرداخته است.
4- اعیان الشیعه، ج 10، ص 363 .
5- گلشن ابرار، ج2، ص 612 .
6- دایرة المعارف تشیع، ج 2، ص 531/ اعیان الشیعه، ج10، ص 378/ تاریخ سیاسی عراق معاصر، استاد حسن شبر، ج2، ص 340 .
7- ایشان یک سال پیش از انتشار کتاب «التنزیه» نیز در کتابی به نام «کشف الحق لغفله الخلق» به انتقاد از قمهزنی پرداخت و مدتی پس از سید محسن امین نیز به تکرار انتقاداتش در کتاب «دولة الشجرة المعلونة الشامیة عی العلویه» اقدام کرد.
8- دولة الشجرة المعلونه، ص 136 .
9- شیخ علی بن شیخ محمد ابراهیم قمی نجفی از شاگردان عارف بزرگ مولی حسینقلی همدانی و پس از او از خواص آیت الله کشمیری بود. او در زمان حیات خویش ضرب المثل تقوا و زهد بود، به گونهای که همه اهل علم از عرب و عجم بر این نکته اتفاق داشتند که او پرهیزگارترین عالم زمان خویش است. مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص152 .
10- ایشان یکی از علما و زهاد معروف نجف بود که قناعت و ساده زیستی او در نزد عام و خاص مشهور بود.
11- طرفداران قمهزنی با اموی نامیدن مخالفان خود، توانستند جمع کثیری از شیعیان را قانع کنند که انتقادات سید محسن امین در مورد انحرافات عزاداری، زنده کردن امویان است. همچنین یک سخنران محبوب و مشهور عراق را جذب کردند تا مردم را علیه سید محسن امین و طرفدارانش برانگیزاند. هکذا عرفتهم، جعفرالخلیلی، ج1، ص212 .
12- یکی از مورخان مشهور عراق در قرن 14 قمری .
13- رجوع کنید به صحیفه نور، ج10، ص 32- 26، و ج 16، ص 210- 207، و ج 17، ص 62- 58 .
14- «آنچه که امروز با نام قمهزنی و جاری ساختن خون بر بدن انجام می شود از افعال عوام مردم و جاهلین آنهاست...» کل الحلول عند آل الرسول، دکتر تیجانی، ص 150/ تراجیدیا کربلا، ابراهیم الحیدری، ص 459 .
15- جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص 154.
16- حوزه و روحانیت، ج2، ص 173 .
17- شهید سید عبدالکریم هاشمینژاد یکی از چهرههای برجسته سیاسی و مذهبی قبل و بعد از انقلاب میباشد که فعالیتهای سیاسی خویش را قبل از سال 1340 شروع نموده و از سال 1341 به بعد که نهضت امام خمینی (قدس سره) آغاز گردید، تحت لوای ایشان به مبارزه میپرداخت. او طی این مدت بیش از پنج مرتبه به علت سخنرانی و مبارزه علیه شاه دستگیر و روانه زندان شد. شهید هاشمینژاد پس از انقلاب نیز بر فعالیتهای خود ادامه داد و در آغاز به عنوان نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان انتخاب شده، و در تدوین قانون اساسی و به خصوص در جهت تثبیت اصل ولایت فقیه زحمات فراوانی کشید. سرانجام ایشان در هفتم مهر سال 1360 در پایان کلاس درس، به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
18- درسی که حسین علیه السلام به انسانها آموخت، شهید هاشمی نژاد، ص 261 و 262 .
19- بیانات معظم له در تاریخ 17/3/73 .
20- حضرات آیات عظام؛ مظاهری، مشکینی، احمدی میانجی، مومن، یزدی، مقتدایی، موسوی تبریزی و ... به «حکم» بودن فتوای معظم له تصریح فرمودهاند.
21- آیت الله سید محمد کاظم یزدی در کتاب «عروة الوثقی» مینویسد:
«حکم الحاکم الجامع للشرائط لایجوز نقضه و لو لمجتهد آخر ...»؛ یعنی اگر حاکم جامع الشرایط حکمی صادر کند، هیچ کس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد؛ حتی اگر مجتهد باشد. این مساله فتوای جمیع فقها، از جمله آیت الله العظمی اراکی، آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله العظمی خویی است. عروة الوثقی، سید محمدکاظم یزدی، مساله 57، ص 20 .
شیخ انصاری (رحمة الله علیه) نیز در کتاب مکاسب میفرمایند:
«... و اما اگر در اثبات ولایت فقیه به عمومات نیابت تمسک کنیم، چون مفاد آنها این است که فعل فقیه مانند فعل امام و نظرش مانند نظر امام است که تعدی از آنها جایز نیست؛ پس ظاهر، عدم جواز ایجاد مزاحمت بر فقیهی است که در امر معروفی تصرف کرده باشد و یا حتی نظر و بنای بر تصرف داشته باشد؛ اگر چه آن تصرف را انجام نداده باشد؛ چرا که نظر و تصمیم او مانند نظر امام است. لذا دخالت فقیه دیگر در آن امر و تصمیم و ابراز نظر دیگر مزاحمت و مداخله در کار فقیه اولی میباشد که همانند مزاحمت بر نظام امام معصوم میباشد...
مضافاً به تمامی استدلالهای گذشته بر عدم جواز مداخله در حکم فقیه متصرف، باید توجه کنیم در صورت ایجاد مزاحمت، اختلال در مصالح نظام رخ میدهد؛ مصالحی که مرتبط با حکام است. به ویژه در مثل این زمان که اقدام به انجام وظایف حاکمان از سوی مدعیان افزایش یافته است.
کتاب المکاسب، شیخ انصاری، جلد 2، ص 571 تا 573 .
22- شیخ الفقهاء و المجتهدین حضرت آیت الله العظمی اراکی، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی و حضرت آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی (رضوان الله تعالی علیهم) از این دستهاند.
23- علمای شیعه عربستان (در بیانیهای به تاریخ 19 صفر 1417)، مجلس اعلای شیعیان لبنان، مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامی و بسیاری دیگر از مجامع شیعی جهان اسلام با صدور بیانیههایی به اعلام حمایت از موضع ولی امر مسلمین پرداختند. رجوع کنید به کتاب «قمهزنی، سنت یا بدعت»، ص 144 و 203 .
24- تراجیدیا کربلاء، ابراهیم الحیدری، ص 491 .
25- برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، ص 71 .
26- شعائر الحسینیه؛ ین الوعی و الخرافه، شیخ محمود الغریفی، ص 137/ الحوارات، شهید محمدباقر حکیم، ص 2.
منبع:
دست پنهان، دفتر فرهنگی فخرالائمه(علیهم السلام)