تبیان، دستیار زندگی
در مورد واقعه عاشورا متأسفانه این مسئله اتفاق افتاده است، خیلی از مراسم عزاداری دچار انحراف از فلسفه عزاداری شده‎اند چرا كه بر پا كنندگان، واعظان و مداحان توجه‎ای به ویژگی بارز عاشورا و تأثیر آ ن در حیات جامعه امروزی ندارند، لذا هدف در عزاداری‎ها صرفاً گر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارائه طرح‎هایی برای عزاداری اهل‎بیت علیهم السلام

عزاداری امام حسین

در قسمتی دیگر حضرت حجت الاسلام جناب آقای امامی‎فر می‎گوید:

... تمامی آن عزاداری‎هایی كه انجام می‎شود در واقع برخاسته از مسائلی است كه در عاشورا و واقعه كربلا رخ داده است. یعنی اگر مردم به خودشان زنجیر می‎زنند، اینها می‎‎خواهند یادآوری كنند بلاهایی كه بر امام زین العابدین وارد شده است، شلاق‎هایی كه به بچه‎های امام حسین علیه السلام و حضرت زینب زدند، این را می‎خواهند بازسازی كنند... اگر قمه می‎زنیم به این خاطر است كه یادی از آن ضرباتی كه بر بدن امام حسین علیه السلام وارد شده، كنیم و می‎خواهیم آن صحنه‎ها را زنده كنیم.

تحلیل و نقد:

صحبت‎هایی كه جناب آقای امامی‎ فرمودند پیرامون فلسفه عزاداری و قمه‎زنی است. از میان این صحبت‎ها سؤال و بحث مهمی كه ممكن است مطرح شود این است كه زنده نگه داشتن یك واقعه چگونه امكان‎پذیر است و چگونه می‎توان یك واقعه را زنده نگه داشت .

برخی‎ها پیشنهاد می‎كنند كه از طریق "بازسازی و تكرار آن واقعه" می‎توان یك واقعه را زنده نگه داشت. مثلاً فیلمی بر اساس واقعه كربلا ساخته شود یا تئاتر و نمایشنامه‎ای تهیه شود .

امّا هر واقعه‎ای كه بخواهد زنده نگه داشته شود تا "ویژگی بارز آن واقعه" شناخته نشود، بازسازی آن بدون هدف و فاقد تأثیر مهمی خواهد بود.

مثلاً فرض كنید ما می‎خواهیم واقعه جنگ هشت ساله را برای مردم زنده كنیم و برویم فیلمی در باره جبهه‎های جنگ بسازیم یا حتی فیلم‎های مستندی كه تهیه شده را پخش كنیم، آنچه كه به نمایش در می‎آید صرفاً پرتاب گلوله‎ها، شلیك از اسلحه‎ها و حركت تانك‎ها، جنب و جوش رزمنده‎ها و كشته و زخمی شدن آنها خواهد بود. این تكرار و بازسازی گرچه ممكن است به یادآوری منجر شود اما چون "ویژگی بارز دفاع مقدس" شناخته نشده، پخش فیلم‎های آن نیز، بهره چندانی را در پی نخواهد داشت.

قبل از این كه هر واقعه‎ای بخواهد بازسازی شود و برای مردم بیان شود باید به دو سؤال مهم پاسخ داد:

1- در آن واقعه چه چیزی نهفته است كه لازم است آن واقعه در خاطره‎ها زنده بماند؟

2- آن واقعه چه ضرورتی برای دنیای امروز ما دارد و چه مشكلی را می‎تواند از مشكلات امروزه جامعه ما حل كند و زنده نگه داشتن آن چه تأثیری بر روند مسائل جامعه دارد .

برخی‎ها بدون این كه به این دو سؤال مهم پاسخ دهند یك راست می‎روند سراغ بازسازی یك واقعه، و چون نمی‎دانند چه چیزی را چگونه بگویند دچار انحراف می‎شوند و به مسائلی از آن واقعه می‎پردازند كه حواشی آن محسوب می‎شود و در درجات پائین قرار دارد .

در مورد واقعه عاشورا متأسفانه این مسئله اتفاق افتاده است، خیلی از مراسم عزاداری دچار انحراف از فلسفه عزاداری شده‎اند چرا كه بر پا كنندگان، واعظان و مداحان توجه‎ای به ویژگی بارز عاشورا و تأثیر آ ن در حیات جامعه امروزی ندارند، لذا هدف در عزاداری‎ها صرفاً گریستن شده است و صرفاً به این دلیل برگزار می‎شود چون كه محرم شده است .

با این نگاه كه زنده نگه داشتن یك واقعه از طریق بازسازی آن ممكن است، قمه‎زنی فاقد آن فلسفه است چرا كه قمه‎زنی، بازسازی واقعه عاشورا نیست چرا كه در روز عاشورا، هیچ كس قمه را بر سر خود نمی‎زد و اصلاً این عمل نبوده كه بخواهد بازسازی شود .

گر چه با این نگاه بتوان برای شبیه‎خوانی - اگر فاقد تحریف باشد - فلسفه و منطقی را پیدا كرد اما قمه‎زنی از این نگاه فاقد فلسفه و منطق است .

در مورد واقعه عاشورا متأسفانه این مسئله اتفاق افتاده است، خیلی از مراسم عزاداری دچار انحراف از فلسفه عزاداری شده‎اند چرا كه بر پا كنندگان، واعظان و مداحان توجه‎ای به ویژگی بارز عاشورا و تأثیر آ ن در حیات جامعه امروزی ندارند، لذا هدف در عزاداری‎ها صرفاً گریستن شده است و صرفاً به این دلیل برگزار می‎شود چون كه محرم شده است .

با این نگاه كه زنده نگه داشتن یك واقعه از طریق بازسازی آن ممكن است، قمه‎زنی فاقد آن فلسفه است چرا كه قمه‎زنی، بازسازی واقعه عاشورا نیست چرا كه در روز عاشورا، هیچ كس قمه را بر سر خود نمی‎زد و اصلاً این عمل نبوده كه بخواهد بازسازی شود .

روش دومی كه برخی برای زنده نگه داشتن یك واقعه پیشنهاد می‎كنند؛ "ابراز احساسات پیرامون آن حادثه" است. در این روش واقعه بازسازی نمی‎شود، بلکه افراد احساسات خود را ابراز می‎كنند. مثلاً در ایام دهه‎ی فجر، مردم شعارهای مرگ بر شاه و مرگ بر بختیار نمی‎دهند بلكه صرفاً از پیروزی انقلاب ابراز خوشحالی می‎كنند. و یا در ایام اعیاد مذهبی مردم ابراز شادمانی می‎كنند و در ایام شهادت ائمه علیهم السلام مردم عزاداری می‎كنند و اظهار حزن و اندوه می‎كنند.

عزاداری امام حسین

این روش هم به شرط آن كه فاقد تحریف باشد مورد قبول و منطقی است. در این روش هم باز قمه‎زنی فاقد فلسفه صحیح می‎باشد چرا كه آنچه اظهار حزن و اندوه محسوب می‎شود، اظهار ناراحتی، حزن و اندوه، گریه كردن و حتی تا حدی به سر و سینه زدن است. اما رسم نیست كه افراد قمه بر سر خود بزنند و آن را نمادی از اظهار حزن كنند .

اما روش سومی كه برخی پیشنهاد می‎كنند تلفیقی از دو روش قبل است. یعنی می‎گویند احساسات ابراز نمی‎شوند و به جوش و خروش در نمی‎آیند مگر این كه انسان در بطن قضیه قرار بگیرد و مصیبت را عیناً درك كند. و بهترین روش عزاداری اینست كه عزادار، دقیقاً مصیبت مصیبت‎دیده را بر خود تحمیل كند.

موافقان قمه‎زنی از این دید فلسفه قمه‎زنی را بیان می‎كنند و می‎گویند كه ما زمانی می‎توانیم مصیبت امام حسین علیه السلام را درك كنیم كه خودمان را در معرض ضربات شمشیر قرار دهیم تا بفهمیم كه امام حسین علیه السلام چه‎ها كشیده و صرفاً گریه كردن نمی‎تواند حامل این مصیبت باشد بلكه باید مصیبت را بر خود وارد كرد .

اگر این استدلال صحیح باشد پس آیا باید برای درک مصیبات وارده به پیامبر اکرم؛ عین آن مصیبت‎ها را متحمل شویم تا شاید آن دردهای وارده بر رسول خدا را درک کنیم؟!

آیا باید در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان شمشیری زهرآلود بر سر خود فرود آوریم تا مصیبت وارده به حضرت علی علیه السلام را درک کنیم؟!

آیا باید در ایام شهادت امام موسی کاظم علیه السلام خود را در مکانی زندانی کنیم که سال‎های زندانی بودن این امام همام را درک کنیم؟!

آیا باید در روز شهادت امام رضا علیه السلام سم خورده و خود را مسموم کنیم تا نحوه شهادت حضرت را درک نماییم؟!

آیا باید برای درک کردن تشنگی کودک شیرخواره امام حسین علیه السلام؛ کودکان شیرخوارمان را تشنه نگه داریم تا این مصیبت درک شود؟!

عزاداری امام حسین

ممكن است خیلی‎ها به این روش ها بخندند و ایراد بگیرند كه این دیگر چه روش زنده نگه داشتن واقعه‎ای است. كدام عقل سلیمی این روش‎ها را تأیید می‎كند؟

در پاسخ باید گفت: این روش‎ها مأخوذ از روش احیای واقعه از طریق "وارد كردن مصیبت مصیبت‎زده به افراد" است، و دقیقاً قمه‎زنی بر اساس همین فلسفه بنا شده و تبلیغ می‎شود. و اگر اینها اشكال دارد پس قمه‎زنی هم اشكال دارد و اگر اینها خنده‎دار و مایه تمسخر است پس قمه‎زنی نیز همین طور است .

مدافعان قمه‎زنی كه از همین منظر فلسفه قمه‎زنی را بیان می‎كنند و می‎گویند كه ما قمه را به یاد ضرباتی كه بر امام حسین علیه السلام وارد شده می‎زنیم، گر چه ممكن است از روی نیت خالص و از روی عشق و علاقه این حرف را بزنند اما نمی‎دانند كه از یك طرف چه حرف خطرناك و از طرف دیگر حرفی بدون منطق است.

1- با همان فرضی كه اینان می‎گویند ما به یاد همان ضرباتی كه بر امام حسین علیه السلام وارد شده است قمه

می‎زنیم، همین یادآوری مصیبت نیز اتفاق نمی‎افتد. چون خیلی فرق است بین شمشیری كه دشمن از روی شدت و كینه و به قصد كشتن وارد می‎كند با ضربه‎های آهسته‎ای كه فرد با احتیاط به خودش می‎زند و مواظب است كه اتفاقی نیفتد. اگر كسی واقعاً می‎خواهد ذره‎ای بفهمد بر امام حسین علیه السلام چه مصیبتی وارد شده است این شمشیر را باید آنچنان محكم آن هم نه تنها بر فرق سر بلكه به جاهای مختلف بدن خود وارد كند به طوری كه جسمش نقش بر زمین شود .

در ضمن باید این فرد كلی بدود و تشنگی هم نیز بكشد تا ذره‎ای از تشنگی امام را درك كند .

2- یك روش بهتری قابل ارائه است به افرادی كه می‎خواهند بفهمند امام حسین علیه السلام چی كشیده كه دقیقا بر اساس همان منطقی استوار است كه قمه‎زنی از دل آن بیرون می‎آید.

این عمل به این صورت است كه افراد قمه‎زن پس از وارد كردن ضربات سنگین (نه آهسته) قمه بر جاهای مختلف بدن خود، به طوری كه ضعف همه وجودشان را فرا بگیرد، روی زمین دراز بكشند و عده‎ای اسب سوار هم اسب‎های خود را نعل زده و با اسب‎ها روی بدن‎های قمه‎زن‎ها بتازند و چند مرتبه این عمل را تكرار كنند تا این بدن‎ها درست و حسابی توسط سم و نعل اسب‎ها لگدكوب شود تا این افراد قمه‎زن بفهمند و عملا درك كنند كه امام حسین علیه السلام در آن لحظات آخر كه سپاه عمر سعد با اسب‎های نعل شده بر بدن امام حسین علیه السلام تاختند چه مصیبتی بر امام وارد شد. عده‎ای هم سنگ پرتاپ كنند و عده‎ای هم نیزه بردارند و به بدن قمه‎زن‎ها سنگ و نیزه پرتاپ كنند تا عملا یاد مصیبت‎های امام حسین علیه السلام زنده شود .

آیا كسی حاضر است این روش را قبول كند؟ و سؤال مهم‎تر این كه اشكال این روش مگر چیست و كجای آن ایراد دارد؟

پس به این دلیل گفته می‎شود این فلسفه قمه‎زنی، از طرفی خطرناك و از طرف دیگر بی‎منطق است چرا كه از دل این تفکر صدها روش غلط عزاداری بیرون می‎آید كه خیلی‎ها نه تنها آن را قبول ندارند بلكه آن را به تمسخر می‎گیرند.

شایان ذکر است که این اعمال و این روش‎های جدید عزاداری دقیقا از فلسفه و منطقی استخراج شده است كه قمه‎زنی از دل همان فلسفه و منطق بیرون آمده است و اگر این روش‎ها اشكال دارد، قمه‎زنی نیز اشكال دارد .

عزاداری امام حسین

خلاصه کلام:

فلسفه و منطقی كه حضرت حجت الاسلام جناب آقای احمدی درباره قمه‎زنی بیان می‎كنند، گر چه ممكن است از روی اخلاص و به جهت همدردی با امام حسین علیه السلام هم باشد، اما فلسفه آن فاقد محتوای عقلی است چرا كه از دل آن صدها روش عزاداری غلط بیرون می‎آید كه وقتی همین‎ها به طرفداران قمه‎زنی عرضه شود و گفته شود كه این روش‎ها بر اساس منطق شما قابل استناد و استخراج است، حتی خود آنها نیز قبول نمی‎كنند.

این فلسفه و منطق در هیچ جای دین اسلام بیان نشده است و هیچ توصیه دینی نداریم كه افراد بیایند عین مصیبت را بر خود وارد كنند تا بفهمند صاحب مصیبت چه احساسی داشته است . اگر قرار بود این روش مورد قبول دین ما باشد این روش را قبل از ما خود ائمه علیهم السلام اجرا می‎كردند . این قمه‎ها را باید امام سجاد علیه السلام بر سرش می‎زد كه واقعه كربلا را دیده بود. امام باقر و امام صادق علیهماالسلام باید قمه‎زنی می‎كردند كه آن همه توصیه به زنده نگه داشتن عاشورا داشتند. سایر ائمه علیهم السلام باید این كارها را انجام می‎دادند كه بیش از هر كس دیگری در این دنیا به امام حسین علیه السلام عشق و ارادت داشتند .

اما ائمه علیهم السلام خوب می‎دانستند كه با این اعمال عاشورا زنده نمیماند و پیام عاشورا به نسل‎های بعدی منتقل نمی‎شود. آنها به جای این اعمال، زیارت عاشورا را به ما یاد دادند كه سرشار از مفاهیم عمیق دینی و حماسی است. و توصیه به سیره و روش و پیام امام حسین علیه السلام داشتند، نه این خودزنی‎ها و قمه‎زدن‎ها و سایر اعمال دیگر كه بر اساس هیچ منطق عقلی مورد تایید نیست .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.