تبیان، دستیار زندگی
زوال خانواده هایی که والدین و فرزندان با هم زندگی می نمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است. الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانواده های آمریکایی و درصد زیادی از خانواده های غربی تسری یافته، جامعه شناسان، روان شن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بی خانمان

گونه های جدید خانواده در غرب (1)

بی خانمان

زوال خانواده هایی که والدین و فرزندان با هم زندگی می نمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است. الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانواده های آمریکایی و درصد زیادی از خانواده های غربی تسری یافته، جامعه شناسان، روان شناسان و جمعیت شناسان را با پرسش های زیادی رو به رو نموده است.

مشکلات ناشی از استرس های احساسی، تحصیل و آینده ی فرزندان به همراه بحران های روحی و جسمی والدین و آسیب های مختلف اجتماعی و فرهنگی می تواند خانواده های تک والدینی را به عنوان یک از چالش های مهم جوامع غربی تبدیل نماید. در این  دو مقاله پس از ارائه ی ویژگی های این تغییرات در بنیان خانواده های غربی، بخشی از آمار و گزارشات مربوط به آن ارائه می شود.

امروزه خانواده های تک والدینی به یکی از جنبه های دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر ، نظیر خانواده های بدون پدر و یا مادر، فرزندان بدون سرپرست و یا فرزندانی که با پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان زندگی می کنند و یا زندگی مشترک بدون پیوند ازدواج، تبدیل شده است که جمعیت شناسان و جامعه شناسان را با پرسش های زیادی رو به رو نموده است.

«سیمون دانکن» و «دوزالیندادو اردز» دو استاد جامعه شناسی معتقدند که تغییرات طولانی مدتی در الگوهای خانواده و ارتباط های میان زنان و مردان در حال وقوع است.

علت این تغییرات چیست؟ تعدادی از کارشناسان معتقدند که این شیوه های جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که براساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن بوجود می آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانه های ارتباط جمعی نیز می تواند در این امر مؤثر باشند.

همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم می‌کند، ازدواج و تشکیل خانواده‌های مرسوم را با چالش هایی جدی روبرو نموده است.

به هر حال، خانواده های تک والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیب هایی نظیر استرس های احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه افرادی ممکن است با این پرسش روبرو شوند که آیا یکی از والدین می تواند به تنهایی فرزند یا فرزندانش را تربیت و بزرگ نماید؟ چه چالش هایی ممکن است خانواده های تک والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟

در این مقاله و به طور مفصل در مقاله ی بعد ، به تعدادی از آمارهای منتشره در مورد وضعیت رو به رشد خانواده های تک والدینی و گونه های جدید خانواده در غرب اشاره می شود:

- در سال 2000 میلادی، 5/13 میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی 7/21 میلیون کودک و نوجوان زیر 21 سال را بر عهده داشته اند، در حالی که یکی از والدین آن ها در جایی دیگر زندگی می کرده است.

- در آمریکا نسبت جمعیت بوجود آمده به وسیله زوج های ازدواج نموده ای که فرزند نیز دارند ، از 40 درصد کل جمعیت در سال 1970 به 24 درصد کل جمعیت در سال 200 کاهش یافته است.

- در آمریکا تعداد مادران مجرد در سال های 1970 تا 2000 میلادی از 3 میلیون نفر به 10 میلیون نفر افزایش یافتنه است. همچنین در همین مدت تعداد پدارن مجرد از 393000 نفر به 2000000 نفر افزایش یافته است.

- تعداد خانواده های تک والدینی در سال 200 میلادی به 12 میلیون خانواده رسیده است.

- خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره ی 1990 تا 2000 میلادی، از 9 درصد کل خانواده ها به 16 درصد افزایش یافته اند.

- از مجموع والدین زندانی، 85 درصد آنان مادر و 15 درصد آنان پدر بوده اند.

- سال­های اخیر ، میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننموده اند، رشد پیدا نموده است.

- تقریباً یک سوم زنان قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننموده اند.

در مقاله ی بعد به ذکر دیگر آمارها در رابطه با گونه های جدید خانواده غربی می پردازیم .

ادامه دارد ....

تهیه شده از سوی پایگاه Paventswithout Partners

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.