تبیان، دستیار زندگی
تجربه موفق سایر كشورها نشان مى دهد كه براى پرورش انسان هاى كارآفرین باید مفاهیم مربوط به كارآفرینى به شكل پررنگى در كتاب هاى درسى ایران گنجانده شود. مطالعات مربوط به گذشته كارآفرینان نشان مى دهد كه آنها از خانواده هایى كه ارزش خاصى براى استقلال و اتكاى به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کارآفرینان کوچک!!

کارآفرینان کوچک!!

شیوه هاى كهنه آموزش دشمن خلاقیت و كارآفرینى

تجربه نشان مى دهد كه براى پرورش انسان هاى كارآفرین باید مفاهیم مربوط به كارآفرینى به شكل پررنگى در كتاب هاى درسى گنجانده شود. مطالعات مربوط به گذشته ی كارآفرینان نشان مى دهد كه آنها از خانواده هایى كه ارزش خاصى براى استقلال و اتكاى به خود قائل هستند، بیرون مى آیند. مدتهاست كشورهاى پیشرفته به این نتیجه رسیده اند كه براى این كه نسل بزرگسال كارآفرینى پرورش دهند، باید آموزش كارآفرینى را از دوران كودكى و نوجوانى آغاز كنند. به این ترتیب كودكى كه با پول و كسب و كاردرست و شرافتمندانه آشنا مى شود، در آینده نیز انسانى خلاق خواهد بود.

ژاپن نخستین كشورى بود كه آموزش كارآفرینى را از مدرسه شروع كرد. به این ترتیب نوجوانان ژاپنى در دبیرستان هاى این كشور آموختند كه چگونه باید در حین تحصیل كار كنند و از كار خود سود به دست آورند. آنها به این ترتیب به جهش صنعتى كشورشان كمك كردند.

خانواده هایى كه كارآفرین پرورش مى دهند

برخى از كارشناسان فراتر از این مى روند و توصیه مى كنند كه آموزش كارآفرینى از سنین كودكى شروع شود چرا كه كارآفرینى از تجربیات زندگى در محدوده ی خانواده و فرهنگ سرچشمه مى گیرد.

یکی ازكارشناسان ارشد كارآفرینى مى گوید: «زمانى تصور مى شد افراد، كارآفرین به دنیا مى آیند چون خصوصیات آنها به قدرى نادر و به خصوص بود كه در هر جایى یافت نمى شد. در حالى كه امروزه شواهد كافى وجود دارد كه نشان مى دهد، صفات كارآفرینى مى تواند در نتیجه ی آموزش هاى دوران كودكى و استقلال و اتكا ء به خود و نیز در نتیجه ی ارزش هاى فرهنگى مرتبط با كار و صنعت پرورانده شود.

روان شناسان معتقدند كه 5 سال اول زندگى اثر دائمى بر شخصیت فرد به جاى مى گذارد. در این دوران نوع رفتارها در خانه و خانواده بیشترین تأثیر را در شكل گیرى رفتار آینده كودك به عنوان فرد بالغ به جا مى گذارد.

براى مثال كودكانى كه مادران آنها پیوسته و همراه با محبت برایشان از طریق داستان،كتاب، اسباب بازى، بازى و گفت وگو ایجاد تحركات ذهنى اولیه مى كنند، در دوران مدرسه و دبیرستان همیشه نمره هاى خوبى مى آورند و در آینده به افرادى مطمئن، شاد، فعال، اجتماعى، از نظر احساسى مستحكم و از نظر ذهنى كنجكاو تبدیل مى شوند.

همچنین مطالعات مربوط به گذشته ی كارآفرینان نشان مى دهد كه آنها از خانواده هایى كه ارزش خاصى براى استقلال و اتكاى به خود قائل هستند، بیرون مى آیند. این كودكان در مواردى كه از خود استقلال، ابتكار و پشتكار نشان داده اند، تشویق شده و به خاطر آن جایزه گرفته اند و در صورت تنبلى و انجام تقاضاى بى جا به آنها پاداش داده نشده است. حتى برخى از كارآفرینان از خانواده هایى مى آیند كه ناپایدار و غیرمتحد بوده و با بحران هایى نظیر مرگ یكى از والدین، جدایى والدین، طغیان علیه والدین و اخراج از خانه مواجه بوده اند. این گونه كودكان تحت فشار قرار گرفته و در نتیجه چگونگى سیر كردن شكم و تصمیم گیرى را زودتر یاد گرفته اند.

شیوه هاى كهنه آموزشى مانع خلاقیت كودكان ایرانى

روان شناسان مى گویند: بیشتر كودكان زیر 5 سال ایرانى خلاق اند ولى فقط تعداد كمى از آنها بعد از 5 سالگى خلاقیت شان را حفظ مى كنند. این به معناى آن است كه نحوه ی آموزش و پرورش كودكان ما صحیح نیست. ما در خانه و مدرسه ذهن كودكانمان را با اطلاعات از پیش تعیین شده پر مى كنیم و این رویه را تا پایان دوران مدرسه ادامه مى دهیم. به این ترتیب كودكان و نوجوانان ما توانایى كشف، اختراع، استنتاج و نیز قوه ی خلاقیت شان را از دست مى دهند. در واقع شكل آموزش و پرورش ما از لحظه ی تولد كودك با توانمندى هاى او و امكانات بالقوه ی كشور مطابقت ندارد. به این ترتیب نمى توانیم چنان كه باید افراد كارآفرین پرورش دهیم.

كارشناسان مى گویند ایراد نوع آموزش ما این است كه از پیش تعیین شده است. در حالى كه كودكان خودشان باید به جست وجوى اطلاعات بپردازند و با محرك هاى گوناگون از جمله ارتباط با طبیعت، افراد و فیلم هاى مناسب مواجه شوند.

یکی از کارشناسان مى گوید: «در نسل هاى پیشین در كشور ما مثل جوامع و خانواده هاى غربى كنونى، فرزندان به خصوص پسران از سنین كودكى و نوجوانى با مفهوم كار و درآمد آشنا مى شدند. به طورى كه حتى در خانواده هاى ثروتمند نیز شاگردى فرزند و یادگیرى كار، مذموم شناخته نمى شد.»

به این ترتیب لازم است كه خانواده هاى ایرانى نگرش خود را یك بار دیگر تغییر دهند. این تغییر هم با آموزش ممكن است.

خلاقیت با آزادى شكوفا مى شود

آلبرت انیشتین در خاطراتش مى گوید: «نظریه ی نسبیت نمى توانسته در دوران بزرگسالى من شكل گرفته باشد زیرا آدمى در بزرگسالى فرصتى براى اندیشیدن به فضا و زمان ندارد. اینها چیزهایى است كه وقتى كودك بودم به آنها فكر كرده ام.»

به این ترتیب پرورش خلاقیت كودكان تأثیر مهمى در آینده ی آنها دارد. بسیارى از كودكان تیزهوش اند ولى در بزرگسالى هرگز متناسب با هوش شان پیشرفت نمى كنند. این موضوع به نحوه ی آموزش و پرورش آنها برمى گردد.

دكتر معصومه رفیقى روان شناس كودكان مى گوید: «جان لاك مى گفت بچه ها طبیعت منفعلى دارند. با پاداش و تنبیه باید رفتار آنها را تقویت كرد. بعدها روسو گفت بچه طبیعتاً فعال است. خودش اكتشاف مى كند و اگر مانعى مقابلش ایجاد نشود، خلاق مى شود. الآن نظریه ی روسو غلبه دارد. به طور كلى سن 5سالگى سن جهش سریع در خلاقیت است. خلاقیت هم در آزادى شكل مى گیرد. هر بچه اى به نوعى استعدادهاى خودش را نشان مى دهد. آزادى به خلاقیت امكان بروز مى دهد و محدودیت مانع بروز آن مى شود. بازدید از مكان هاى مختلف هم خلاقیت را تقویت مى كند. محیطى كه باید خانواده ها براى بروز خلاقیت ایجاد كنند محیطى است كه بچه ها آزادانه فكر كنند. همچنین خانواده ها باید براساس رشد و نیاز بچه، اسباب بازى در اختیارش قرار دهند. به قول «اولین شارپ» بازى تفكر كودك است. بچه ها در سنین پیش از دبستان با بازى آموزش مى بینند و با محیط اطرافشان مواجه مى شوند و تطبیق پیدا مى كنند.»

بسیارى عقیده دارند یكى از موانعى كه در بعضی كشورهادر مقابل خلاقیت وجود دارد، این است كه مردم این كشورها بیشتر دوست دارند كه كودكانشان را مطیع بار بیاورند و حس پرسشگرى آنها را سركوب مى كنند.

منبع: روزنامه ایران

مقالات مرتبط:

اگر ماشین ها پرواز کنند!!

چگونه کودکی خلاق داشته باشیم؟

خلاقیت و یادگیری در کودکان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.