تبیان، دستیار زندگی
یزیدى‏ها، اعتقادات خرافى و شیطان‏پرستى دارند و داراى دو كتاب مقدس مى‏باشند؛ یكى به نام «جلوه»، كه شیخ عدى‏بن اموى نوشته و دیگرى «مصحف رش» (رش به معناى سیاه در زبان كردى است) تألیف شماس ارمیا. یزیدى‏ها اعتقاد دارند كه كتاب جلوه، خطابهاى خداوند است به یزیدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

متمهدیان و مدعیان مهدویت

(2)

مهدویت

 (نگاهى تاریخى به دعاوى و نسبت‏هاى دروغین مهدویت)

اشاره

نوشتار حاضر در ادامه مجموعه مقالاتی است كه از چندی پیش در واكاوی و شناخت یكی از جدی ترین آسیبها و آفتهای تنیده شده با فرهنگ مهدویت، یعنی فرقه ها و مدعیان دروغین مهدویت، یه صورت سلسله وار تقدیم شما كاربران عزیز می شود. در مقالات گذشته چنانكه دیدیم دعاوی و هویت پاره ای از فرق یاد شده در ترازوی نقد فرو ریخت؛ اینك برآنیم تا مدعیات كذب و هویت پوچین برخی دیگر از این فرقه ها را بر آفتاب افكنیم؛ پس با ما همراه باشید.

یزیدیه:

این گروه بر این عقیده هستند كه یزید به آسمان صعود نموده و بعداً بر مى‏گردد و دنیا را پر از عدل و داد مى‏كند.(1) اینان در ولایت موصل عراق و ناحیه شیخان، كه مهد دولت آشورى بود، و قسمتى از ناحیه حلب (شام)(2)، ارمنستان، ایروان، اطراف تفلیس و جنوب‏غربى ایران ساكن بودند. البته اطلاعات كافى از ریشه و برنامه دین آنها در دسترس نیست. اسپروا، مستشرق معروف، یزیدیه را بقایاى دین مانوى شمرده است.(3)

وجه تسمیه این گروه:

یزیدى‏ها، اعتقادات خرافى و شیطان‏پرستى دارند و داراى دو كتاب مقدس مى‏باشند؛ یكى به نام «جلوه»، كه شیخ عدى‏بن اموى نوشته و دیگرى «مصحف رش» (رش به معناى سیاه در زبان كردى است) تألیف شماس ارمیا. یزیدى‏ها اعتقاد دارند كه كتاب جلوه، خطابهاى خداوند است به یزیدیان.(6)

دسته‏اى از مستشرقین اجنبى، دیانت یزیدیه را به دین آریایى نسبت داده‏اند؛ زیرا كلمه یزیدى را از مشتقات یزدان، كه مقصود خداست، مى‏دانند و برخى آن را به یزیدبن انیسه(4) نسبت مى‏دهند. ولى نظر درست این است كه منسوب به یزیدبن معاویه مى‏باشد؛ چون آیین این گروه را شیخ عدى‏بن اموى تدوین كرده و یزید این آیین را رواج داده و طریقه او را زنده كرده است.(5)

یزیدى‏ها، اعتقادات خرافى و شیطان‏پرستى دارند و داراى دو كتاب مقدس مى‏باشند؛ یكى به نام «جلوه»، كه شیخ عدى‏بن اموى نوشته و دیگرى «مصحف رش» (رش به معناى سیاه در زبان كردى است) تألیف شماس ارمیا. یزیدى‏ها اعتقاد دارند كه كتاب جلوه، خطابهاى خداوند است به یزیدیان.(6)

سید مرتضى رازى درباره یزیدیه مى‏گوید: فرقه ششم اصحاب شافعى، یزیدیند؛ و ایشان هم مشبهیند(7) و هم خارجى. این قوم یزید را خلیفه پنجم مى‏خوانند و امام على(ع) را به ظاهر سب نمى‏كنند. مشبهه یزید را امام مى‏دانند و خلفاى قبلى را به ترتیب: ابوبكر، عمر، عثمان و معاویه مى‏دانند.»(8)

روایتى هم از امام باقر(ع) رسیده است، كه مى‏فرماید: «چون قائم قیام كند، حركت خواهد كرد تا كوفه؛ پس بیرون آیند قومى كه ایشان را یزیدیه گویند.»(9) این روایت را طبرسى از ابوالجارود روایت كرده؛ ولى كلمه مورد بحث «البتّریه» نوشته شده است نه «یزیدیه».(10)

این گروه منقرض شده‏اند و الآن وجود خارجى ندارند.

هاشمیه:

هاشمیه، پیروان ابوهاشم عبدالله‏بن محمدبن حنفیه هستند.(11) این فرقه اعتقاد داشتند كه محمد مرده است؛ اما پسرش امام است و بعد از او ابوهاشم مهدى است و نمرده و حتى مى‏تواند مردگان را هم زنده كند.(12) وى فرد با نفوذ و مرد شجاعى بوده و قیام‏هاى مخفیانه‏اى علیه بنى‏امیه داشته است؛ البته با انگیزه سیاسى، نه مذهبى و در زمان سلیمان‏بن عبدالملك مى‏زیست. حاكم اموى چون نفوذ شخصیت ابوهاشم را دید، او را به دمشق فرا خواند و در راه شیرى زهرآلود به او دادند؛ كه بر اثر همین زهر از پاى درآمد.(13) برخى مرگ او را باور نداشتند و قائل به غیبت و مهدویت او شدند.(14) البته مهدویت ابوهاشم از ساخته‏هاى عباسیان مى‏باشد.(15) عباسیان با جعل این فرقه توانستند با مطرح كردن دروغین وصیت ابوهاشم به یكى از سران بنى‏عباس حق حكومت را از آل على(ع) به خود منتقل سازند. و بدین وسیله مردم را به تبعیت از خود فرا خواندند.

دسته‏اى از مستشرقین اجنبى، دیانت یزیدیه را به دین آریایى نسبت داده‏اند؛ زیرا كلمه یزیدى را از مشتقات یزدان، كه مقصود خداست، مى‏دانند و برخى آن را به یزیدبن انیسه(4) نسبت مى‏دهند. ولى نظر درست این است كه منسوب به یزیدبن معاویه مى‏باشد؛ چون آیین این گروه را شیخ عدى‏بن اموى تدوین كرده و یزید این آیین را رواج داده و طریقه او را زنده كرده است.(5)

این گروه الآن وجود خارجى ندارند؛ گو اینكه فرقه بیانیه، پیروان بیان نهدى، كه معاصر امام باقر(ع) بودند هم به مهدویت ابوهاشم اعتقاد داشتند.(16)

البته در زمان خود ابوهاشم چنین اعتقادات مذهبى درباره او نبوده است.

ادامه دارد...

پی‌نوشت ها:

1. الیزیدیة، صدوق الدملوجى، ص 164، طبع موصل، 1368هـ .

2. ملل و النحل، شهرستانى، ج 1، ص 136 و ج 2، ص 35.

3. بررسى عقاید و ادیان، آیت‏الله مصطفى نورانى، ص 337، انتشارات مكتب اهل بیت(ع)، چاپ چهارم، تیر 1375.

4. یزیدبن انیسه، از طوایف اباضیه خوارج است و از جمله كسانى بود كه زمانى كه مختار در زندان بود، برایش بیعت مى‏گرفت.

5. بررسى عقاید و ادیان، مصطفى نورانى، ص 338.

6. همان، ص 347.

7. اینها مى‏گفتند: بشر چون به حد اخلاص رسید، در دنیا و آخرت مى‏تواند به مصافحه و دست‏بوسى خدا نایل گردد. اینها براى خدا اعضا و جوراح ثابت مى‏كنند و مى‏گویند: خداوند در طوفان نوح آن قدر گریه كرد، تا چشمش به درد آمد. و مى‏گویند: اكنون هم خدا روى عرش نشسته و بندگانش را تماشا مى‏كند. (بررسى عقاید و ادیان، نورانى، ص 334)

8. تبصرة العوام، سیدمرتضى داعى حسنى رازى، ص 99، به تصحیح عباس اقبال، 1313، تهران.

9. گزیده كفایة المهتدى، سیدمحمد میر لوحى اصفهانى، ص 299، ح 39، تصحیح و گزینش گروه احیاى تراث فرهنگى، چاپ اول.

10. اعلام الورى، طبرسى، ص432 ـ 431 (به نقل از گزیده كفایة المهتدى، ص 299)

11. ملل و النحل، شهرستانى، ج 1، ص 150.

12. غادیان، صفرى فروشانى، ص 89.

13. تاریخ سیاسى اسلام، حسن ابراهیم حسن، ج 1، ص 435، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ هفتم، 1371.

14. تشیع در مسیر تاریخ، دكتر جعفرى، ص 317.

15. غالیان، صفرى فروشانى، ص 90 و ص 140.

16. فرق الشیعه، نوبختى، ص 48.

منبع:

مجله انتظار، شماره 8

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.