«پریدخت» ، پاورقی عاشقانه كه محرم به آن سنجاق شد
سریال «پریدخت» از نگاه منتقدان؛
سریال «پریدخت» كه در ایام محرم از شبكه دو سیما پخش شد، بمانند بسیاری از پروژههای مناسبتی سیما، با مشكل كمبود وقت مواجه بود. با این حال حضور عوامل حرفهای در این سریال، تا حدودی مانع از پررنگ شدن برخی مشكلات موجود شد. مجموعه تاریخی
«پریدخت» با حضور افرادی چون سامان مقدم (در سمت كارگردان) و لیلا حاتمی و علی مصفا (به عنوان بازیگر) ساخته شد و نگارش فیلمنامه آن را احمد رفیعزاده بر عهده داشت كه سریال «ساعت شنی» را هم او نوشته بود.
در گفتوگویی با 5 تن از منتقدان سینمایی نظر آنان را درباره سریال «پریدخت» جویا شدهاست كه اغلب انتقادات این افراد به متن و ضرباهنگ سریال باز میگردد.
به اعتقاد چیستا یثربی این سریال، یك پاورقی عاشقانه بود كه محرم به آن سنجاق شده بود.
محمد تقی فهیم نیز معتقد است كه «پریدخت» ضرباهنگ كندی داشت .این در حالی است كه سریالهای مربوط به مقاطع پرتنش تاریخی باید از ریتم تندی برخوردار باشند.
با كیوان كثیریان،ارسیا تقوا و كامل نوروزی نیز درباره «پریدخت»به گفتوگو پرداختهاست.
كیوان كثیریان درباره«پریدخت»میگوید: به دلیل بینظمی در پخش این سریال، مخاطب سرنخ قصه را از دست میداد؛ از سوی دیگر تكرار سریال برای اثری كه قرار است در 12 قسمت روی آنتن رود، تمهید خوبی نیست؛ بنابراین بهتر بود ترتیب پخش آن، از ابتدا مشخص میشد.
وی می افزاید: پخش یك سریال خوشساخت با موضوع ماه محرم و یا پسزمینهای از آن، در دهه اول این ماه به خودی خود خوب است؛ اما در«پریدخت» ماه محرم چندان پررنگ نبود و قصه این سریال به گونهای بود كه پخش آن را در هر زمان دیگری امكانپذیر میكرد.
این منتقد با اشاره به پایانبندی این سریال اظهار میكند:«پریدخت» به گونهای نامناسب و ناقص جمعوجور شد و در واقع سازندگان سریال سر و ته قصه را به هم آوردند؛ البته اینكار لطمه زیادی به سریال زد.
كثیریان میافزاید:«پریدخت»اگر چنین اشكالاتی نداشت میتوانست به سریالی دیدنی تبدیل شود اما خیلی زود از خاطر همه میرود؛ چراكه با سریالهای مشابه خود مانند «شب دهم» كه اثری ماندگار بود، فاصله زیادی دارد.
چیستا یثربی نیز درباره پریدخت میگوید: متن این سریال شتابزده به نگارش درآمده بود؛ البته كارگردان میتوانست با استفاده از این متن ضعیف، دستكم فضاهای جذابی خلاق كند. اما در نهایت فضاسازی تكراری بود.از سوی دیگر از بازیگرهای این سریال قبلا كارهای بهتری دیده بودیم؛ البته آنان در این سریال نیز تلاش زیادی برای ایفای نقش خود كردند، اما زحمات آنان به هدر رفت.
وی در ادامه سریال «پریدخت» را یك پاورقی عاشقانه توصیف می كند كه محرم به آن سنجاق شده بود.
محمدتقی فهیم نیز معتقد است: فیلمنامه«پریدخت» كاستیهای زیادی داشت.متن سریال علیرغم برخورداری از دستمایههای خوب و طرح سه مقطع پرتنش تاریخ ایران، از انسجام لازم برخوردار بود.
وی میافزاید: در«پریدخت» سه مقطع تاریخی را میبینیم. دوران رضاشاه، زمان وابستگی آشكار ایران به انگلیس و سپس آمریكا و ایجاد محدودیت در برگزاری مراسم تعزیه و مساله كشف حجاب در این سریال مطرح شده بود.علاوه بر آن در این سریال به قتل عام مردم در مسجد گوهرشاد و پیدایش سرمایهداری جدید در ایران نیز پرداخته شد؛ اما فیلمنامهنویس نتوانست این اتفاقات را به خوبی دراماتیزه كند.
این منتقد با اشاره به مثلث عشقی این سریال میگوید: روی این موضوع دقت بیشتری شده بود؛ این درحالیست كه قصههای فرعی این سریال بسیار تكراری بود و فضاهای آن شباهتهایی با سریالهایی چون«كیف انگلیسی» داشت.
وی درباره كارگردانی«پریدخت» معتقد است: سامان مقدم ثابت كرده است كه فیلمنامههای خوب را بهتر میتواند كارگردانی كند؛ البته سكانسهای مربوط به ماجراهای رمانتیك سریال قویتر اجرا شد و بهتر با مخاطب ارتباط برقرار كرد؛ اما در بخشهای دیگر شاهد استفاده زیاد از كلیشهها بودیم. به طور كلی «پریدخت» اجرای دلچسبی داشت كه میزانسنهای آن دقیق و دكوپاژش خوبی بود؛ البته ضرباهنگ سریال كند بود.
فهیم اضافه میكند: سریالهایی كه به وقایع تاریخی به ویژه مقاطع پرتنش میپردازند باید از ریتم تندی برخوردار باشند؛ این درحالیست كه در«پریدخت» این اصل رعایت نشده بود و حتی ضرباهنگ كند سریال، بر عملكرد بازیگران نیز تأثیر منفی گذاشته بود.
وی درباره بازی بازیگران«پریدخت»اظهار میكند: بعضی بازیگران مانند كامبیز دیرباز (در نقش نصرت) انتخابهای مناسبی نبودند؛ چراكه نصرت یك فرد درونگرا بود و باید بازیگری برای ایفای این نقش انتخاب میشد كه میتوانست این ویژگی را بهتر به نمایش بگذارد.
این منتقد میافزاید: لیلا حاتمی (پریدخت) به خوبی از ایفای نقش خود برآمده بود. علی مصفا
(نادر) تا حدودی توانسته بود نقش خود خوب را ایفا كند؛ داریوش ارجمند (پهلوان) و عباس امیری (میرزا) هم به خوبی بازی كرده بودند.
كامل نوروزی هم درباره«پریدخت»میگوید: این سریال در مقایسه با سایر مجموعههای شبكه دو مجموعه متوسطی بود. طرح و سوژه اولیه آن اگرچه بكر نبود ولی توانست مخاطبان را به خود جذب كند.
وی با بیان اینكه متن«پریدخت» ملغمهای از داستانها، نمایشنامهها و سریالهای دیگر بود اظهار میكند: این سریال از نظر ساختاری و داستانی مشابهتهایی با مجموعه «پس از باران» داشت. متن آن به نوشتههای محمود استاد محمد نزدیك بود؛ حتی رگههایی از آثار محمود دولتآبادی نیز در «پریدخت» دیده میشد. علاوه بر آن گاهی دیالوگهای این سریال شبیه نوشتههای شادروان اكبر رادی بود.
این منتقد با اشاره به پرداخت شخصیتهای«پریدخت»میگوید: متن این سریال در این زمینه با كاستیهای روبهرو بود؛ چراكه شخصیتهای آن مانند «پهلوان اكبر» پخته نبودند. از سوی دیگر شخصیت «نصرت» غلوآمیز بود. سكوت او گاهی آزاردهنده بود كه حكایت از نادانی او داشت. این درحالیست كه فیلمنامه بر این نكته تأكید می كرد كه نصرت با منش پهلوانی رشد یافته است.
وی با بیان اینكه ریتم«پریدخت» كند بود، تصریح میكند: فضای این سریال پر از غم و اندوه بود؛گویی همه مردم آن مقطع زمانی غمزده بودند و هیچیك از آنها جرأت یا توان بیان درد و اندوه خود را نداشتند؛ در صورتیكه در واقعیت مردم چنین رفتاری نداشتند.
نوروزی با شتابزده توصیفكردن تولید این سریال اظهار میكند: یكی از مهمترین اشكالات تولید سریالهای تلویزیونی شتاب در ساخت آنهاست كه این كاستی به وضوح در «پریدخت» به ویژه پایانبندی آن دیده شد.
وی درباره بازی بازیگران «پریدخت» معتقد است: لیلا حاتمی به خوبی از عهده ایفای نقش «پریدخت» برآمده بود؛ هرچند كه گاهی سردی و بیروحی شخصیت او همسو با دیگر مردم شهر بود.علی مصفا بازی درخشانی نداشت و در این سریال معمولی ظاهر شد. داریوش ارجمند نیز درحال تبدیلشدن به كلیشه است. این درحالیست كه او هنرپیشه توانمندی است اما در این سریال سامان مقدم نتوانست از این توانایی ارجمند در آفرینش بهتر«پهلوان اكبر»سود ببرد؛ با اینحال این نقش قابل باور بود.
نوروزی در ادامه میگوید: بازی حسن پورشیرازی در نقش دایی با سایر كارهایش تفاوت چندانی نداشت و در حقیقت بازی او ویژگی خاصی نداشت. از سوی دیگر كامبیر دیرباز علیرغم اینكه بازیگر توانمندی است، اما به خوبی از عهده ایفای نقش نصرت برآمده نیامده بود.به طور كلی به نظر میآید كارگردان «پریدخت» محدودههایی را برای بازیگران این سریال در ایفای نقشهایشان مشخص كرده و اختیار زیادی به هنرپیشگان نداده بود.
ارسیا تقوا درباره «پریدخت»معتقد است: در این سریال شتابزدگی بسیار آشكار بود و تدوین بد آن به كارگردانی یكدست سامان مقدم ضربه زده بود؛ چراكه چنین نمابندیهایی از این كارگردان بعید است.
وی در زمینه داستان«پریدخت»میگوید: فیلمنامه این سریال بسیار جذابتر میتوانست باشد البته موضوع داستان«پریدخت» چندان مرتبط با محرم نبود و نویسنده تلاش كرده بود كه روابط جاری در سریال را به نوعی با این مقطع زمانی پیوند بزند. بنابراین این سریال امكان پخش در هر زمان دیگری داشت.
تقوا در پایان تأكید میكند: در ساخت سریالهای مناسبتی ویژه محرم انتظار پیشرفت داریم و دوست داریم سریالهای بهتری از «شب دهم» كه اثر شاخصی محسوب میشود، ببینیم.
منبع : ایسنا