مریم(س)،بالاتر از یوسف(ع)
یوسف و مریم دو مظهر عفت(1)
قرآن كریم در مقام بیان قوه ی جاذبه ومعرفى ملكه ی عفاف ،هم تمثیل از مرد مىآورد وهم از زن، حال باید دید كه آیا مرد در این صحنه عفیفانهتر تجلى نموده، یا زن ؟
یوسف صدیق سلام الله علیه وحضرت مریمسلام الله علیها مزایاى ارزشى فراوانى داشتند كه قرآن نقل مىكند. اما آنچه در این مبحث مورد توجه است، وجود ملكه ی عفاف در آنها است. هم یوسف مبتلا شد ودر اثر عفاف، نجات پیدا كرد، وهم مریم امتحان شد ودر پرتو عفاف نجات یافت، مهم این است كه عكس العمل هریك از این دو انسان پاک چگونه بوده است.
هنگامى كه وجود مبارك یوسفسلام الله علیه آزمون مىشود، قرآن تا این جا تعبیر دارد كه مىفرماید:
آن زن قصد او كرد واو نیز اگر برهان پروردگار را ندیده بود آهنگ او مىكرد.1
مراداز مرحله ی اهتمام در این جا، همان است كه آن زن مصرى، همت گماشت وهمتش در حد تعقیب یوسف، به فعلیت رسید. ولى یوسف صدیقعلیه السلام نه تنها مرتكب حرام نشد ونه تنها مقدمات حرام را آماده نكرد، بلكه قصد وهمت وخیال هم در میان نبود. به دلیل این كه آیه شریفه، همت وقصد حضرت را تعلیق به چیزى كرد كه حاصل نشد وفرمود:
«و هم بها لولا ان راى برهان ربه»
چون برهان رب را دید، قصد نكرد.
شواهد فراوان دیگرى هم هست كه خداوند از یوسف، به عنوان بنده ی طاهر و مخلص یاد كرده است. مثل آنجا كه فرمود:
«انه من عبادنا المخلصین» (2)
و
الا عبادك منهم المخلصین (3)
به اعتراف شیطان، یوسف صدیق منزه از این گزند بود، چه این كه وقتى مفتریان دامن پاك یوسف را متهم كردند، سرانجام اعتراف نمودند وگفتند:
«الان حصص الحق انا راودته عن نفسه» (4)
اكنون حق پدیدار گشت، من، از او كام خواستم.
وذات اقدس اله نیز به نزاهت و قداست یوسفعلیهالسلام شهادت داد وفرمود:
نه تنها یوسف به طرف بدى نرفت، بلكه بدى به طرف یوسف نرفت، در آنجا كه فرمود:
كذلك لنصرف عنه السوء و الفحشاء (5)
اینگونه بدى وپلیدى را از او برگردانیم.
قرآن نمىگوید: «لنصرفه عن السوء» ، ما او را از گناه باز داشتیم بلكه مىگوید: به گناه اجازه ندادیم كه به سراغ او برود.
مریم، آموزگار عفت
حضرت مریم از لحاظ ملكه عفاف بودن، یاهم سطح یوسف صدیقعلیهالسلام است كه خدا از او به عنوان عبد مخلص یاد كرد وفرمود: انه من عبادنا المخلصین ویا از او بالاتر است.
توضیح مطلب این است كه وقتى از عفاف مریم سخن به میان مىآید، سخن از«همتبه وهم بها لولا ان راى برهان ربه »نیست. سخن این نیست كه اگر مریم، دلیل الهى را مشاهده نمىكرد، مایل بود. بلكه سخن آن است كه:
قالت انی اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقیا (6)
مریم گفت: اگر پرهیزكارى، از توبه خداى رحمان پناه مىبرم.
نه تنها خودش میل ندارد، آن فرشته را هم كه به صورت بشر متمثل شده، نهى از منكر مىكند ومىگوید: اگر تو با تقوایى، دستبه این كار نزن. وقتى ذات اقدس اله مىفرماید:
فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا (7)
پس روح خود را به سوى او فرستادیم. پس چون بشرى خوش اندام بر او نمایان شد.
این گونه ادامه نمىدهد كه اگر او دلیل الهى را نمىدید، میل پیدا مىكرد وقصد مىنمود، بلكه مىفرماید:
قالت انی اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقیا
این كلمه« ان كنت تقیا »به عنوان امر به معروف ونهى از منكر است، یعنى تو بپرهیز. مثل این كه ذات اقدس اله به ما مىفرماید: این كار را انجام ندهید .
ان كنتم مؤمنین (8)
ما این تعبیر را در قرآن زیاد داریم، كه به نوبه ی خود تعبیر ارشادى و راهنمایى است. یعنى اگر مؤمنید، برابر ایمانتان عمل كنید. در این جا نیز مریم به فرشته ی متمثل مىفرماید: اگر باتقوایى دستبه این كار نزن، من كه دستم بسته است، تو هم دستت را ببند. آیا این تعبیر لطیفتر از تعبیر یوسف نیست؟ درباره ی یوسف، ذات اقدس اله فرمود: اگر برهان رب را نمىدید، قصد گناه مىكرد، ولى چون برهان رب را دید، قصد نكرد، اما درباره ی مریم نه تنها نسبتبه خودش، سخن از قصد نیست، بلكه فرشته ی متمثل را نیز از این قصد نهى مىكند.
در مقاله ی بعد به بررسی شخصیت مادر حضرت مریم (س)و ادامه ی بحث می پردازیم.
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
1. یوسف، 24.
2. یوسف، 24.
3. حجر، 40.
4. یوسف، 51.
5. یوسف، 42.
6. مریم، 18.
7. مریم، 17.
8. آل عمران، 571.
منبع : بر گرفته ازكتاب: «زن در آینه جلال و جمال »
نویسنده: آیة الله جوادى آملى – با تلخیص