اعتقادات اسلامی از نظر شیعه دوازده امامی 5
این مجموعه نوشتار كه در 4 موضوع اصلی: 1 – خداشناسی، 2 – پیغمبرشناسی، 3 – معادشناسی، 4 - امام شناسی، تقدیم خواهد گشت، هدیهای است از گلستان آثار فرزانهی قرن، مرد آسمانی و خدایی، علامه طباطبایی، كه از كتاب "شیعه در اسلام" دستچین شده است.
در بخش اول یعنی "خدا شناسی" به عناوین زیر خواهیم پرداخت:
الف: نظری به جهان هستی و واقعیت، ب: وحدانیّت خداوند، ج: معنای صفات خداوند، د: قضا و قدر، هـ: انسان و اختیار
بخش اول: خداشناسی
انسان و اختیار
فعلی كه انسان انجام میدهد یكی از پدیدههای جهان آفرینش است و پیدایش آن مانند سایر پدیدههای جهان بستگی كامل به علت دارد و نظر به اینكه انسان جزء جهان آفرینش و ارتباط وجودی با اجزای دیگر جهان دارد، اجزای دیگر را در فعل وی بی اثر نمیتوان دانست؛ مثلاً لقمه نانی كه انسان میخورد، برای انجام این فعل چنانكه وسایل دست و پا و دهان و علم و قدرت و اراده لازم است، وجود نان در خارج و در دسترس بودن و مانع نداشتن و شرایط دیگر زمانی و مكانی برای انجام عمل لازم است كه با نبودن یكی از آنها فعل غیر مقدور است و با تحقق همه آنها (تحقق علت تامه) تحقق فعل ضروری است.
و چنانكه گذشت ضروری بودن فعل نسبت به مجموع اجزای علت تامه منافات با این ندارد كه نسبت فعل انسان كه یكی از اجزای علت تامه است نسبت امكان باشد.
انسان امكان یعنی اختیار فعل را دارد و ضروری بودن نسبت فعل به مجموع اجزای علت موجب ضروری بودن نسبت فعل به برخی از اجزای آن كه انسان است نمیباشد.
درك ساده و بی آلایش انسان نیز این نظر را تأیید میكند؛ زیرا ما میبینیم مردم با نهاد خدادادی خود میان امثال خوردن و نوشیدن و رفتن و آمدن و میان صحت و مرض و بزرگی و كوچكی، بلندی قامت، فرق میگذارند و قسم اول را كه با خواست و اراده انسان ارتباط مستقیم دارد در اختیار شخص میدانند و مورد امر و نهی و ستایش و نكوهش قرار میدهند برخلاف قسم دوم كه در آنها تكلیفی متوجه انسان نیست.
در صدر اسلام میان اهل سنّت در خصوص افعال انسان، دو مذهب مشهور بود؛ گروهی از این روی كه افعال انسان متعلق اراده غیر قابل تخلف خداست، انسان را در افعال خود مجبور میدانستند! و ارزش برای اختیار و اراده انسان نمیدیدند و گروهی انسان را در فعل خود مستقل میدانستند و دیگر متعلق اراده خدایی ندیده از حكم “قدر” خارج میشمردند.
ولی به حسب تعلیم اهل بیت كه با ظاهر تعلیم قرآن مطابقت دارد، انسان در فعل خود مختار است ولی مستقل نیست، بلكه خدای متعال از راه اختیار، فعل را خواسته است و به حسب تعبیر سابق ما: خدای متعال از راه مجموع اجزای علت تامه كه یكی از آنها اراده و اختیار انسان میباشد، فعل را خواسته و ضرورت داده است و در نتیجه اینگونه خواست خدایی فعل ضروری و انسان نیز در آن مختار میباشد؛ یعنی فعل نسبت به مجموع اجزای علت خود، ضروری و نسبت به یكی از اجزأ كه انسان باشد، اختیاری و ممكن است.
امام ششم علیه السلام میفرماید :”نه جبر است و نه تفویض بلكه امری است میان دو امر “.(1)
1- بحار، ج 3، ص 5 و از امام ششم(ع ) از یزید شامى از امام هشتم (ع ) و امام پنجم و ششم (ع ) فرمودند: "خدا به آفرینش خود مهربانتر از آن است كه آنان را به گناه اجبار كند و پس از آن عذاب كند. و خدا عزیزتر از آن است كه امرى را بخواهد ونشود"، بحار، ج 3، ص 6
و باز امام ششم مى فرماید: "خدا اكرم از آن است كه مردم را به چیزى كه قدرت ندارند تكلیف كند و اعز از آن است كه در ملك او امرى بوجود آید كه وى نمى خواهد " بحار، ج 3، ص 15 اشاره به دو مذهب جبر و تفویض ا