تحتالحفظ تا فرودگاه!
حسین فردوست:
وقتی که امینی نخستوزیر شد، [بختیار] بنای فحاشی علیه او را گذارد. به اشرف هم نزدیک شده و تماسهای زیاد با او میگرفت. اشرف نیز فقط به دنبال پول و جواهر و مرد بود و نزد بختیار همه به وفور موجود بود. مدتی اشرف نزد محمدرضا به شدت اصرار میکرد که بختیار نخستوزیر شود و محمدرضا با رنج سکوت میکرد و خود را میخورد و جواب او را نمی داد. بالاخره ناسزاگویی تیمور علیه امینی شدت یافت و او نیز به محمدرضا شکایت کرد و محمدرضا هم که حمایت امریکاییها از امینی را میدانست، پشتش گرم شد و روزی دستور داد که تیمور را تحتالحفظ به فرودگاه ببرند و به اروپا بفرستند. بختیار با قدرت [همسر سرهنگ یمنی] و دو بچه که از قدرت پیدا کرده بود، به ژنو رفت و مدتی در آنجا ماندگار شد و مبارزه خود را با محمدرضا علنی کرد و به زد و بند با باندهای معینی در انگلیس و امریکا پرداخت.
(م 11/ ص419)
تبعید به پشتوانه گردان گارد
نویسنده کتاب «خاطرات من و فرح پهلوی» داستان تبعید بختیار را با جزئیات بیشتری ذکر کرده است:
ماجرای بر کناری [بخوانید تبعید!] بختیار هم خیلی شنیدنی است و در واقع، منحصر به فرد است! اواخر سال 1340 [ماه بهمن] روزی که شاه تصمیم گرفت بختیار را کنار بگذارد، یک گردان از گارد شاهنشاهی محل اقامت او را در سعدآباد محاصره کردند و ساعت شش صبح او را از خانه مجللش بیرون کشیدند و تحتالحفظ به فرودگاه مهرآباد بردند، و در آنجا سوار هواپیمایی که از قبل آماده شده بود، کرده و به خارج فرستادند!
من در جریان حوادث سال 1356به واسطه آشنایی که از طریق یکی از اقوام با علی امینی داشتم، به منزل او رفتم و مصاحبههایی با علی امینی انجام دادم که در همان ایام در جراید تهران به چاپ رسیدند.
از مجموع گفتوگوهایم با علی امینی، به این نتیجه رسیدم که امریکاییها در سالهای 1335- 1339 چند بار به شاه فشار آورده بودند تا تیمور بختیار را به نخستوزیری منصوب کند؛ اما شاه زیربار نرفته بود.
علی امینی میگفت شخصا در تغییر تصمیم امریکاییها دخالت مستقیم داشته و در ایام اقامت در امریکا با تلاش زیاد، موفق شده بود از میزان حمایت امریکاییان از بختیار بکاهد.
علی امینی از تیمور بختیار متنفر بود و همیشه از او به عنوان جنایتکاری نام میبرد که دستش به خون هزاران ایرانی آلوده است.
علی امینی بهطور ضمنی تایید کرد که در برکناری بختیار، نقش اساسی ایفا کرده و شرط قبولی پست نخستوزیریاش را، برکناری تیمور بختیار قرار داده بود.
به هر حال، تیمور بختیار را همراه با «قدرت» همسر سابق مدیر روزنامه آرام و دو بچهای که از او پیدا کرده بود، به زور سوار هواپیما کرده و از ایران تبعید کردند.
علی امینی میگفت: شاه بیمیل نبود که بختیار را بکشد؛ اما از عکسالعمل امریکاییها میترسید؛ زیرا میدانست بختیار روابط بسیار صمیمانهای با «سی- آی- ا» (سیا) دارد.
(م 7/ ص 534- 535)
منبع: تاریخ پهلوی - ج 13