ناگهان بازنشسته
در تاریخ 1 مهر ماه 1341 [شاه] در حالی که سپهبد عبدالحسین حجازی رئیس ستاد بزرگ را (که یکی از مقامهای مورد علاقه بختیار بود) به درجه ارتشبدی ارتقا داد، سپهبد تیمور بختیار را بازنشسته کرد!
با ابلاغ بازنشستگی سپهبد بختیار که برای او کاملا غیر منتظره بود، بختیار دانست در سیستمی که شاه قصد دارد همه قدرتها را در دست خود بگیرد، جایی برای او وجود ندارد. از این زمان به بعد است که بختیار شاه را هم هدف انتقاد قرار داد. در آغاز او فقط از اطرافیان شاه و از کارهای دولتهای منتخب شاه انتقاد میکرد، ولی به تدریج کار به مخالفت با شاه و انتقاد از برنامههای او کشید.
(م 4/ ص 169)
منتظر نوبت
روز 24اسفند 1339، در آخرین روزهای دولت مهندس جعفر شریف امامی، سرلشکر حسن پاکروان، معاون سازمان اطلاعات و امنیت کشور، به عنوان معاون نخستوزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور معرفی شد. آن زمان در محافل سیاسی این بحث پیش آمده بود که این انتصاب با توجه به آن که شغل دیگری برای سپهبد بختیار در نظر گرفته نشده، حتما باعث ناراحتی بختیار خواهد شد.
اکنون با توجه به مذاکرات بختیار با «کندی»، رئیس جمهور دموکرات امریکا که چندی قبل انجام گرفته بود، میتوان نتیجه گرفت، سپهبد بختیار نه تنها از این انتصاب ناراحت نشد، بلکه به احتمالی، توصیه خود او باعث انتخاب سرلشکر پاکروان به آن مقام شد. بختیار با توجه به شرایط زمان، این تغییر را به سود خود میدانست. مدتی دوری از سازمان بدنام امنیت برای رسیدن به هدفهای بعدی [، یعنی] ریاست ستاد بزرگ یا نخستوزیری، برایش مفید بود. شاید او فکر میکرد شاه هم همینطور میاندیشد؛ راهی را که سپهبد رزم آرا در یک دوره از تاریخ معاصر ایران پیموده بود. بختیار که از نفرت شاه نسبت به دکتر امینی اطلاع داشت، وقتی شاه امینی را به نخست وزیری انتخاب کرد، منتظر ماند تا نوبت به او برسد.
(م 4/ص 193- 194)