خواستههای او انتها نداشت
حسین فردوست، دوست دوران مدرسه شاه از افراد صاحب نفوذ بر محمدرضا پهلوی و به نوعی مسوول هماهنگی سازمانهای اطلاعاتی او بود. به همین دلیل، بختیار میکوشید تا خود را به او نزدیک کند و از این ارتباط برای رسیدن به قدرت بهره بگیرد. فردوست در این باره گفته است:
تیمور خیلی علاقه داشت که رفاقت مرا داشته باشد، که چنین نیز بود. ولی خواستههای او انتها نداشت و من واقعا نمیدانستم که عاقبت کارهایش چه خواهد شد و لذا در ملاقاتها با وعده او را از سر خود باز میکردم. در سال 1339 که «شورای امنیت کشور» (بعدا شورای عالی هماهنگی نام گرفت) را تشکیل دادم و دبیر آن بودم، بختیار یا نمیآمد و اگر هم که میآمد، با سپهبد کیا مشاجره تندی میکرد. بالاخره به ستوه آمدم و به محمدرضا گفتم و او که به دنبال بهانه میگشت، فردای آنروز، هر دو را بر کنار و بازنشسته کرد. کیا، بر خلاف بختیار، در مقابل محمدرضا فرد مطیعی بود و برای این بازنشسته شد که تیمور کمتر ناراحت شود.
(م 11/ ص 419)