تبیان، دستیار زندگی
با حسادت چگونه برخورد کنیم؟ کودکانی که خیلی خردسال هستند، حسادتشان را بدون سیاست نشان می‌‌دهند: آنها می‌پرسند که آیا این نوزادها سرانجام خواهند مرد یا نه، پیشنهاد می‌کنند که «او» را به بیمارستان برگردانند یا در کیسه ی زباله بیندازند. عده‌ای دیگر از کودکا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هابیل،یعقوب،یوسف،حسادت

حسادت(4)

هابیل،یعقوب،یوسف،حسادت

قسمت اول(قابیل چرا هابیل راکشت؟)

قسمت دوم (یعقوب چرا آواره شد؟)

قسمت سوم(چرا یوسف به چاه رفت؟)

با حسادت چگونه برخورد کنیم؟

کودکانی که خیلی خردسال هستند، حسادتشان را بدون سیاست نشان می‌‌دهند: آنها می‌پرسند که آیا این نوزادها سرانجام خواهند مرد یا نه، پیشنهاد می‌کنند که «او» را به بیمارستان برگردانند یا در کیسه ی زباله بیندازند. عده‌ای دیگر از کودکان که جسورترند حتی شاید وارد عملیات نظامی شوند. ممکن است بیرحمانه و پی در پی به او حمله کنند: آنها ممکن است همانند یک مار «بوآ» که به دور طعمه خودش می‌پیچد، نوزاد را در آغوش بگیرند و ممکن است سرفرصت او را هل بدهند و با مشت یا با ضربات پی درپی او را بزنند. در مواردی شدید، برادر یا خواهر حسود می‌تواند آسیب جبران ناپذیری به نوزاد برساند.

ما به عنوان پدر و مادر، نمی‌توانیم به کودک اجازه بدهیم که نسبت به برادر یا خواهرش قلدری کند. از حملات آزاردهنده، چه بدنی و چه لفظی، بایستی جلوگیری به عمل آورد، زیرا این حملات هم به شخص مهاجم و هم به شخص قربانی آسیب می‌رسانند؛ و هر دوی آنها احتیاج به مراقبت ما دارند. خوشبختانه، برای اینکه نوزاد را از آسیب بدنی حفظ کنیم، نیازی نداریم که به احساس امنیت کودک بزرگتر حمله‌ور شویم.

وقتی کودکی سه ساله در حالی که حملات پی درپی به نوزاد می‌کند، غافلگیر می‌شود، باید بلافاصله‌ او را از این کار بازداشت و انگیزه‌های اعمالش را به‌طور آشکار برایش بیان کرد:

«تو از این بچه خوشت نمی‌آید.»

«تو از دست این بچه اوقاتت تلخ است.»

«نشانم بده که چقدر عصبانی هستی. من تماشا خواهم کرد.»

عروسک بزرگی را باید در اختیار کودک قرار داد، عروسکی که او اجازه دارد خشمش را بر سرآن خالی کند. کودک ممکن است عروسک را کتک بزند، انگشت به چشمش بکند، یا آن را زمین بیندازد و لگدمالش کند.

در این مورد، ما به کودک پیشنهاد نمی‌کنیم که چه کار بکند. نقش ما این است که با چشمی بی‌طرف به تماشا بایستیم و با زبانی همدرد پاسخ بدهیم: ما با دیدن خوی وحشیانه احساسات او یا با مشاهده بیرحمی حملات او نباید هول و هراس پیدا کنیم. این احساسات بی غل و غش هستند و حملات بی‌ضرر. اگر خشم کودک سمبولیک‌وار بر سر یک شی بی‌جان خالی شود، بهتر از این است که مستقیماً بر سر یک نوزاد جاندار یا به‌طور بیمارگونه بر سر خودش خالی شود.

توضیحات ما باید خلاصه و قابل درک باشند:

«مامان حالا می‌فهمد.»

«وقتی عصبانی می‌شوی بیا و به من بگو.»

این نوع برخورد در کاستن از حسادت مفیدتر است تا تنبیه و اهانت. برعکس، برخورد زیر مفید نیست:

کودک چهارساله داشت پای برادر نوزادش را می‌کشید که مادرش او را غافل‌گیر کرد و با غرشی همچون غرش یک آتشفشان به او گفت: «چه مرگت است؟ می‌خواهی بکشیش؟ می‌خواهی برادر خودت را بکشی؟ نمی‌دانی که ممکن است با این کارت تا آخر عمر چلاقش بکنی؟ می‌خواهی یک آدم علیل و زمین گیر باشد؟ چند بار به تو گفته‌ام که این بچه را از تختخوابش بیرون نکشی، هان؟ دست به‌اش نزن، دیگر دست به‌اش نزن، هرگز!»

کودکان بزرگتر را نیز باید با احساساتشان روبرو کرد. در مورد آنها می‌توان به‌طور آشکارتر گفتگو کرد:

«به آسانی می‌شود فهمید که تو از این بچه خوشت نمی‌آید.»

«دلت می‌خواهد این بچه اینجا نبود.»

«دلت می‌خواهد تو تنها بچه ما بودی.»

«تو وقتی می‌بینی که من و او سرو صدا براه می‌اندازیم، عصبانی می‌شوی.»

«تو از من می‌خواهی که با تو باشم.»

«‌تو به قدری عصبانی بودی که بچه را با مشت زدی. من هرگز نمی‌توانم به‌ تو اجازه بدهم که به بچه آسیب برسانی، ولی تو می‌توانی هر وقت که احساس طرد شدن می‌کنی به من خبر بدهی.»

«وقتی احساس می‌کنی همه تنهایت گذاشته‌اند، من زمان بیشتری را به تو اختصاص خواهم داد، تا در درونت احساس تنهایی نکنی.»

عشق و محبت همگانی یا جداگانه؟ کیفیت یا تساوی؟

والدینی که می‌خواهند نسبت به تک تک کودکانشان خیلی خوب باشند، سرانجام کارشان این می‌شود که از دست تک تک آنها عصبانی بشوند. هیچ‌چیز همچون خوب بودن اندازه‌گیری شده نمی‌تواند کار خراب کن باشد. وقتی مادر به خاطر ترس از مخالفت و خصومت یکی از کودکان خود، نمی‌تواند کودک دیگرش را محکم تر در آغوش بگیرد ،آنگاه زندگی غیر قابل تحمل می‌شود. تلاشی که برای اندازه‌گیری بخشش‌های مادی و معنوی صورت می‌گیرد، می‌تواند هر کسی را خسته و عصبانی سازد.

کودکان آرزویشان این نیست که به‌طور یکسان دوست داشته شوند: آنها نیازشان این است که جداگانه مورد محبت قرار گیرند نه به‌طور همگانی و یکسان. تأکید آنها روی کیفیت عشق و محبت است نه روی تساوی و برابری.

ما کودکان خود را به ‌طور یکسان دوست نداریم، و نیازی هم نداریم که این طور ظاهرسازی کنیم. ما هر یک از کودکان خود را جداگانه دوست داریم و نیازی نیست که خود را زحمت دهیم تا این دوست داشتن را از معرض دید کودکان دیگرمان پنهان سازیم. ما هر چقدر که هوشیاری به خرج می‌دهیم تا از فرق‌گذاری آشکار بین کودکان خود جلوگیری کنیم، به همان اندازه، تک تک آنها در کشف نمونه‌های آشکار نابرابری ،هوشیار می‌شوند. بدون اینکه خودمان بدانیم یا خواسته باشیم، خود را در حالت دفاعی برضد فریاد جنگ جهانی کودک می‌یابیم، همان فریاد «عدالت نیست.»

بیایید اجازه ندهیم که تبلیغات و حرف‌های بیهوده کودکان ذهنمان را پرسازد. بیایید مدعی شرایط تخفیف‌دهنده نشویم، خود را بی گناه اعلام نکنیم، و یا دست به انکار اتهامات آنها نزنیم. بیایید در برابر وسوسه‌ای که ما را به توضیح دادن موقعیت وا می‌ دارد، ایستادگی کنیم یا از مقام خود دفاع به عمل آوریم. بیایید درگیر بگومگوهای بی‌پایان درباره ی اینکه تصمیمات ما منصفانه‌اند یا غیر منصفانه، نشویم. و گذشته از همه ی این موارد، بیایید به خاطر با انصاف بودن، علاقه و محبت و عشقمان را تقسیم و سهمیه‌بندی نکنیم. بیایید در مورد هر کودک، طوری عمل کنیم که او یگانگی و جداگانه بودن رابطه‌مان را دریافت کند نه منصفانه و یکسان بودن آن رابطه را.

هر بار که چند لحظه ای یا چند ساعتی را با یکی از کودکانمان سپری می‌کنیم، باید این مدت را کاملاً با او باشیم و در این مدت، طوری رفتار کنیم که پسر احساس کند تنها فرزند ماست، و دختر احساس کند که تنها فرزند ماست. هربار که با یکی از کودکان خود بیرون می‌رویم، بیایید نگذاریم سایر کودکان ذهنمان را به خود مشغول کنند و آسایش دو نفره‌مان را بر هم بزنند؛ در این بیرون رفتن دو نفره، درباره ی بقیه گفتگو نکنیم یا برای آنها هدیه نخریم. (یعنی اگر با یکی از کودکانتان بیرون رفته‌اید، این بیرون رفتن را کاملاً به او اختصاص بدهید و در این مدت کاملاً و واقعاً مال او باشید، نه اینکه در این موقع، برای آن بقیه‌ای که در خانه هستند، یا در هر جای دیگر، هدیه بخرید یا درباره‌شان گفتگو کنید) برای اینکه این لحظه‌ها و این ساعت‌ها هرگز از خاطر کودکان نروند، علاقه و توجه‌مان را نباید تقسیم کنیم.

پایان

منبع: رابطه بین والدین و کودکان

ترجمه: سیاوش سرتیپی- باتغییر وتلخیص

مقالات مرتبط :

خواهر برادرهای خوش قدم     

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.