قربانی هوسرانی بختیار
اسکندر دلدم نیز چون فردوست به مساله اخلاقی بختیار اشاره دارد. او مینویسد:
یک بار هنگامی که (تیمور بختیار) از یک خیابان تهران عبور میکرد، متوجه زن جوانی میشود که سرگرم پر کردن سطل حلبی خود از آب شیرفشاری بوده است.
تیمور با دیدن زن جوان که سرگرم پر کردن سطل آب خود بود و منظرهای که به خاطر وزش باد و کنار رفتن چادر و دامن آن بدبخت به وجود آمده بود، به راننده دستور توقف میدهد و راننده را مجبور میکند با توسل به زور در برابر چشم مردم، زن بخت برگشته را به داخل اتومبیل بیاورد. زن بیچاره هر چه عجز و لابه میکند که شوهر دارد، تیمور به خرجش نمیرود و زن جوان را به خانهاش برده و به زور تصاحب میکند. چند روزی این زن در خانه تیمور زندانی بود و مورد بهرهکشی جنسی قرار میگرفت بعد تیمور او را از خانه بیرون میاندازد و زن بخت برگشته که روی بازگشت به خانه نداشت، در جلوی بیمارستان سینا مردم را جمع می کند و ضمن شرح مظالمی که بر او رفته است، ناگهان کبریت کشیده و لباسهایش را که قبلا با بنزین سفید آغشته کرده بود، مشتعل ساخته و خود را به آتش میکشد!
چون فاصله بیمارستان سینا با روزنامه اطلاعات کم بود، عدهای خود را به روزنامه رسانده و خبر خودسوزی زن جوان و ماجرایی را که بر او رفته بود، به اطلاع مخبرین روزنامه رساندند.
ابوالقاسم فرزانه نقل میکرد که مخبرین اطلاعات حتی از بدن نیم سوخته زن عکس هم تهیه کردند و شوهر او را هم پیدا کرده، اطلاعات لازم را کسب کردند، اما چه کسی جرات داشت خبر چنین حادثهای را که سبب آن رئیس ساواک مملکت بود، چاپ کند؟!
این زن بدبخت که قربانی هوسرانی بختیار شد، نوعروسی بود که فقط شانزده سال داشت و در چهارراه مختاری مستاجر بود. شوهرش هم کارگر نجاری بود.
(م 7/ ص 552-553)
منبع: تاریخ پهلوی- ج 13