روابط استراتژیک با اسرائیل
مدیران ساواک از همان ابتدای تشکیل، به دنبال جلب همکاری قدرتهای بیگانه، بهخصوص امریکا و اسرائیل بودند. عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی درباره اقدامات تیمور بختیار برای آغاز و گسترش همکاریهای امنیتی ایران و اسرائیل مینویسد:
روابط استراتژیکی ایران و اسرائیل به دنبال اعلام دکترین آیزنهاور آغاز شد که در آن رئیسجمهوری امریکا خواستار فعال شدن سیاست ایالات متحده در خاورمیانه، به منظور جلوگیری از گسترش کمونیسم گردید. در این هنگام، کارشناسان امریکایی و انگلیسی مشغول کمک به تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور در ایران بودند. ایالات متحده، کشورهای منطقه را تشویق میکرد که در امور امنیتی با یکدیگر همکاری کنند و اسرائیل را نیز در جریان بگذارند. لذا در اکتبر 1957 [1336 ش] سپهبد تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک به پاریس رفت و خواستار ملاقات با یعقوب تسور، سفیر اسرائیل در فرانسه شد. او این تقاضا را از طریق دکتر صادق صدریه، دبیر اول سفارت ایران به عمل آورد که بعدها نماینده سیاسی در اسرائیل و سفیر در رومانی و عراق گردید. در این ملاقات، بختیار از ارتش اسرائیل و پیروزیهایش در جنگ با مصر ستایش کرد و نگرانی خود را از اقدامات ناصر [جمال عبدالناصر، رئیسجمهور وقت مصر] در بیثبات کردن خاورمیانه ابراز داشت و به نام شاه، پیشنهاد همکاری و مبادله اطلاعات در امور امنیتی کرد.
دولت اسرائیل از این پیشنهاد استقبال کرد و بن گوریون [نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی] آن را فتح بابی برای همکاری گستردهتر سیاسی بین دو کشور در قاره آسیا دانست. احساس اسرائیلیها این بود که همکاری با ایران و ترکیه، میتواند دشمنی هند را که روابطش را با آنان فدای دوستی با مصر کرده بود، جبران کند.
دیدار بعدی در نوامبر 1957 بین سپهبد بختیار و ایسار هارل، رئیس سابق پایگاه موساد در رم صورت گرفت. طرفین تصمیم به همکاری در امور امنیتی گرفتند و زمینه برای دیدارهای آینده فراهم شد.
(م 15/ ص 409)