با اسوه ها
(2)
ملاّ شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!
آیت اللّه مجتهدى تهرانى مىگوید:
میرزا جواد آقا ملكى تبریزى استاد امام خمینى رحمهالله در مجلسى حضور داشتند كه غیبتى صورت گرفت. ایشان منع كردند، ولى سودى نبخشید. از مجلس بیرون آمدند و فرمودند: این مجلس 40 روز مرا به عقب انداخت.(1)
براى خدا درس مىدادم
از رجبعلى خیاط نقل شده است كه:
«در تشییع جنازه آیت اللّه بروجردى رحمهالله جمعیّت بسیارى آمدند و تشییع با شكوهى شد. در عالم معنا از ایشان پرسیدم كه چطور شد از شما این اندازه تجلیل كردند؟ فرمود: «تمام طلبهها را براى خدا درس مىدادم.»(2)
تو گناه را ترك كن، خدا خود تو را تربیت مىكند
رجبعلى خیاط مىگوید:
«در ایّام جوانى دخترى رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانهاى خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلى! خدا مىتواند تو را خیلى امتحان كند، بیا یك بار تو خدا را امتحان كن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را براى تو ترك مىكنم، تو هم مرا براى خودت تربیت كن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار مىگذارد و نتیجه این ترك گناه، باز شدن دیده برزخى او مىشود؛ به گونهاى كه آنچه را كه دیگران نمىدیدند و نمىشنیدند، مىبیند و مىشنود و برخى اسرار براى او كشف مىشود.(3)
سالها نگاه نكردم
ملاّعباس تربتى در حین راه رفتن براى جمع بودن حواس و حفظ حالت حضور، فقط جلو پایش را نگاه مىكرد. خودش به فرزندش مىگفت:
«پیش از آنكه با مادرت ازدواج كنم، نام دخترى را در كاریزك (یكى از روستاهاى اطراف تربت حیدریّه) براى من برده بودند كه ازدواج با او سر نگرفت و من هرگاه از كوچه آنها مىگذشتم، [در طى سالها] حتى [یكبار] به در خانه آنها نگاه نكردم.(4)»
________________________________________
1. كیمیاى محبت، محمدى رى شهرى، دار الحدیث، چاپ سوم همان، ص 79.
2. مجله نخل شهداد، شماره 2، 1382.
3. فضیلتهاى فراموش شده، حسینعلى راشد، چاپ سوم، 1371.
4. از هر چمن گلى، سیدمحمد على جزایرى، ص70.
منبع:
مجله مبلغان، شماره 57