تبیان، دستیار زندگی
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، در ایام اسارت و در شرایط‏ اختناق، امامت را به عهده ‏گرفت. این شرایط سخت تا پایان ‏امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: ‏ ‏"حضرت سجاد (ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار ‏گردید".‏...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا امام سجاد علیه السلام به مبارزات سیاسی نپرداخت؟ ‏

حضرت سجاد

امام سجاد (ع) با شش خلیفه معاصر بود كه هیچ یك بااهل‏بیت (علیهم السلام) مهر ‏نورزیدند. این خلفا عبارتند از: ‏

‏1- یزید بن معاویه ‏

‏2- عبدالله بن زبیر ‏

‏3- معاویه‏بن یزید ‏

‏4- مروان بن حكم ‏

‏5- عبدالملك بن مروان ‏

‏6- ولیدبن عبدالملك ‏

امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، در ایام اسارت و در شرایط‏ اختناق، امامت را به عهده ‏گرفت. این شرایط سخت تا پایان ‏امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: ‏

‏"حضرت سجاد (ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و درزمانی دشوار عهده دار ‏گردید".‏

در چنین مقطع زمانی، آیا امام (ع) می‏توانست دست ‏به ‏مبارزات سیاسی و فعالیتهای ‏گسترده فرهنگی و اجتماعی بزند؟ به نظر می‏رسد پاسخ منفی است، به دو دلیل: ‏

‏1-‏ جو اختناق و كنترل شدیدی كه حكومتها پس از شهادت امام حسین(ع) به وجود ‏آورده بودند ، این اختناق سبب شد مبارزات سیاسی ‏یا مسلحانه نتیجه‏ای جز ‏هدر رفتن نیروها نداشته باشد. چنان كه‏ مبارزات زمان آن حضرت تماماً به ‏شكست انجامید. برای درك این ‏وضعیت اسفبار، توجه به دو روایت زیر سودمند ‏است: ‏

الف) «سهل بن شعیب‏»، یكی از بزرگان مصر، می‏گوید: روزی به حضور علی بن الحسین ‏‏(ع) رسیدم و گفتم: حال شماچگونه است؟ ‏

فرمود: فكر نمی‏كردم شخصیت ‏بزرگی از مصر مثل شما نداند كه ‏حال ما چگونه است؟ ‏اینك اگر وضع ما را نمی‏دانی، برایت توضیح‏می‏دهم: ‏

وضع ما، در میان قوم خود، مانند وضع بنی‏اسرائیل در میان ‏فرعونیان است كه پسرانشان ‏را می‏كشتند و دخترانشان را زنده نگه‏می‏داشتند. امروز وضع ما چنان دشوار است كه ‏مردم با ناسزاگویی ‏به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها، به دشمنان ما تقرب می‏جویند.» ‏

ب) زراره بن اوفی می‏گوید: دخلت علی علی ابن الحسین (ع) فقال: یا زراره الناس ‏فی‏زماننا علی ست طبقات: اسد و ذئب و ثعلب و كلب و خنزیر و شاة. ‏

فاما الاسد فملوك الدنیا یحب كل واحد منهم ان یغلب و لا یغلب ‏

واما الذئب فتجاركم یذمو (ن) اذا اشتروا و یمدحو (ن) اذا باعوا ‏

و اما الثعلب فهولأ الذین یاكلون بادیانهم و لایكون فی‏قلوبهم ما یصفون بالسنتهم ‏

و اما الكلب یهر علی الناس بلسانه و یكرمه الناس من شر لسانه ‏

و اما الخنزیر فهولأ المخنثون و أشباههم لایدعون الی فاحشه الا أجابوا ‏

و اما الشاة بین أسد وذئب و ثعلب و كلب و خنزیر.»

حضرت در این روایت، حاكمان را به شیران درنده و مسلمانان رابه گوسفندان اسیر در ‏چنگ درندگان، تشبیه كرده است.

‏2- شرایط ناسالم فرهنگی آن روزگار، بر اثر فعالیتهای ناسالم‏ حكومتهای وقت و ‏انگیزه‏های مختلفی كه در آن زمان وجود داشت ‏مردم به طرف بی‏بند و باری سوق داده ‏شدند و با چنین مردمی هرگز نمی‏شد كارهای بنیادی انجام داد مگر این كه تحولی ‏معنوی در آنان ‏به وجود آید. در این موقعیت، تمام تلاش حضرت سجاد (ع) این ‏بود كه ‏شعله معنویت را روشن نگه دارد و این جز از راه دعاها و نیایشها و تذكارهای مقطعی ‏ممكن نبود كه حضرت به خوبی از عهده آن برآمد.‏

در مورد رواج فرهنگ غلط بی‏بند و باری و فحشا در آن عصر، یكی ‏از محققان می‏نویسد: ‏‏«در مدینه مجالس غنا و رقص برپا می‏شد و چه بسا زنان و مردان با یكدیگر بودند و هیچ ‏پرده‏ای نیز در میان نبود. ‏

‏(الشعر و الغنا فی المدینه و مكه، ص 250)... عایشه دختر طلحه مجالس مختلط از مردان ‏و زنان برپا می‏كرد و در آن مجالس با فخر و مباهات آواز می‏خواند. ‏

‏(الاغانی، ج 10، ص 57) ... مدینه پر از زنان آوازه‏خوان شده بود و آنها نقش فعالی ‏در ‏آموزش غنا به دختران و پسران و گسترش آوازه‏خوانی و اشاعه ‏بی‏بند و باری و فساد ‏داشتند....» ‏

در تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 347 چنین آمده است: «گویی این دو شهر بزرگ حجاز ‏‏(مكه و مدینه) را برای ‏خنیاگران ساخته بودند، تا آنجا كه نه تنها مردمان عادی، بلكه ‏‏فقیهان و زاهدان نیز به مجالس آنان می‏شتافتند.» ‏

در این موقعیت، امام سجاد (ع) برای تبیین معارف اسلام و برپا داشتن شجره اسلام و زنده ‏نگه داشتن مشعل معنویت، از سلاح‏دعا استفاده كرد و بذر معنویت پاشید تا در موقعیت ‏مناسب ثمر دهد. ‏

یكی از نویسندگان معاصر در باره صحیفه سجادیه كه در بردارنده‏دعاهای امام (ع) است. ‏می‏نویسد: «... صحیفه سجادیه اساس اندیشه انقلابی را تشكیل داده وامت اسلامی ‏نیز نیاز به تكیه گاهی كامل و انقلابی داشته است. ‏

نیاز امت در آن هنگام، سخن و یا اشعار كینه برانگیز و عواطف‏لحظه‏ای و زود گذر نبود، ‏بلكه به یك نظریه كامل و انقلابی نیازداشته است. امام زین العابدین (ع) این نظریه را تنها ‏درصحیفه سجادیه كه چكیده اصول تربیتی امام (ع) است. تبیین‏نكرده، بلكه خود امام زبور ‏ناطق بوده است.» ‏

این نویسنده در مورد تأثیر صحیفه سجادیه در هدایت انقلابیون‏ و حركتهای اسلامی ‏می‏نویسد: «من گمان نمی‏كنم كه پس از قرآن كتابی همچون صحیفه سجادیه‏باشد كه ‏این گونه قلب محرومان را تسلی بخشد و خون انقلاب را دررگهای مستضعفان به جوش ‏آورد و دلهای مجاهدان را به درخشش خودروشن كند و هدایتگر انقلابیون در راه مبارزه ‏باشد...» ‏

حضرت سجاد

عنوان صحیفه، "دعا و نیایش" است ، اما از موضوعات مبارزاتی و سیاسی تهی نیست. ‏موارد زیر بر درستی این سخن گواهی می‏دهد: ‏

‏1- دعای چهل و هشتم صحیفه: ‏

حضرت در این دعا به صراحت از مسایل زیر كه جنبه سیاسی دارد یاد می‏كند: ‏

الف) مقام خلافت مخصوص خلفا و اصفیای الهی است. ‏

ب) مقام خلافت مورد یورش و غصب قرار گرفته است. ‏

ج) احكام خدا تبدیل گشته و كتاب خدا مورد غفلت قرار گرفته‏است. ‏

د) واجبات الهی تحریف شده است. ‏

ه) سنت پیامبر (ص) متروك گشته است. ‏

متن دعا چنین است: «...اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفیائك و مواضع ‏امنائك فی ‏الدرجه ‏الرفیعه التی خصصتهم بها قد ابتزوها و انت‏المقدر لذلك لایغالب امرك و لا یجاوز ‏المحتوم من تدبیرك كیف شئت‏ و انی شئت و لما انت اعلم به غیر متهم علی خلقك و لا ‏لارادتك حتی‏عاد صفوتك و خلفاوك مغلوبین مقهورین مبتزین یرون حكمك مبدلا وكتابك ‏منبوذا و فرائضك محرفه عن جهات اشراعك و سنن نبیك متروكه ‏اللهم العن اعدأهم من ‏الاولین و الاخرین و من رضی بفعالهم واشیاعهم و اتباعهم اللهم صل علی محمد و آل ‏محمد انك حمید مجیدكصلواتك و بركاتك و تحیاتك علی اصفیائك ابراهیم و آل ابراهیم ‏وعجل الفرج و الروح و النصره و التمكین و التاییدلهم...» ‏

‏2- دعای چهل و هفتم: ‏

درزمانی كه اهل‏بیت (علیهم السلام) در فشار به سر می‏بردند و امیرمومنان (ع) بر فراز ‏منبرها لعن می‏شد، حضرت در دعای چهل‏و هفتم (دعای روز عرفه) به مسایل مهم زیر ‏اشاره می‏كند: ‏

الف) مقام امارت و رهبری از آن اهل‏بیت (علیهم السلام) است

ب) ائمه (علیهم السلام) از هر پلیدی پیراسته و شایسته‏وساطت‏بین خالق و خلق‏اند. ‏

ج) دین به وسیله امام منصوب از سوی خداوند تقویت می‏شود. ‏

د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است.

فرازی از دعای عرفه آن حضرت چنین است: «رب صل علی أطائب اهل بیته الذین ‏اخترتهم لامرك و جعلتهم‏ خزنه علمك و حفظه دینك و خلفائك فی‏ارضك و حججك علی ‏عبادك و طهرتهم من الرجس و الدنس تطهیرا بارادتك و جعلتهم الوسیله الیك ‏و المسلك ‏الی خبتك...» ‏

‏«... اللهم انك ایدت دینك فی كل اوان بامام اقمته علمالعبادك و منارا فی بلادك بعد ان ‏وصلت ‏حبله بحبلك و جعلته‏الذریعه الی رضوانك و افترضت طاعته و حذرت معصیته و امرت‏ ‏بامتثال اوامره... و اته من لدنك سلطانا نصیراً و افتح له ‏فتحاً یسیرا....» ‏

‏3- دعای چهاردهم: ‏

این دعا سراسر شِكوِه از ستمگران است كه در نظر آن حضرت مصداقی‏جز حكام وقت ‏ندارد. ‏

‏4- دعای بیستم: (دعای مكارم الاخلاق) ‏

حضرت در این دعا از خداوند می‏خواهد او را از سلطه ستمگران‏نجات بخشد و پیروزش ‏سازد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعلنی یدا علی من ظلمنی ولسانا علی ‏من خاصمنی و ظفرا بمن عاندنی وهب لی مكرا علی من‏كایدنی و قدره علی من ‏اضطهدنی...» ‏

‏5- دعای چهل و نهم: ‏

حضرت در این دعا از فراوانی دشمنانش و از برنامه‏های حساب شده ‏آنان جهت آزار و ‏حتی قتل امام به خدا شكوه می‏كند: «فكم من عدو انتضی علی سیف عداوته و ‏شحذلی ظبه مدیته وارهف لی شباحده و داف‏لی قواتل سمومه و سدد نحوی صوائب ‏سهامه ولم تنم عنی عین حراسته و اضمر ان یسومنی المكروه و یجر عنی‏زعاق مرارته ‏فنظرت یا الهی....» ‏

بار خدایا! چه بسا دشمنی كه شمشیر عداوت آخت و بر من تاخت و برای كشتن من خنجر ‏خویش تیز كرد و با دم برنده آن آهنگ جان من‏نمود و زهر كشنده به آب من بیامیخت و ‏خدنگ جان شكار خویش در كمان نهاد و مرا نشانه گرفت و چون پاسبانان همواره ‏بیدار،دیده از من برنمی‏گرفت و در دل داشت كه مرا گزندی سخت رساند وشرنگ كینه ‏خویش به كامم ریزد ، آنگاه ای خداوند من! دیدی كه....» ‏

غلامحسین اعرابی ‏

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.