ادبیات عاشورا6
جمال الدین محمد اصفهانی(وفات حدود588 هجری)
جمال الدین پدر استاد کمال الدین اسماعیل و سرآمد قصیدهسرایان ایران در قرن ششم هجری میباشد وی حنفی مذهب بوده، اما به تشیع نیز مایل بوده است. از اشعار اوست در مدح اهل بیت و واقعه کربلا:
مباش غره بدین گند پیر دنیا زانک
هزار شوهر کشت و هنوز بکر این زن
ببین چه کرده او با اهل بیت مصطفوی
حدیث رستم بگذار و قصه بهمن
چه تیر غدر که رخنه نکرد شان سینه
چه تیغ ظلم که خونین نکردشان گردن
نه بهر ایشان بود، آفرینش عالم؟
نه بهر ایشان بود، ازدواج روح و بدن؟
خدای عز و جل، در زمین دو شاخ نشاند
ز یک نهال برون آخته، حسین و حسن
یکی زبیخ بکندند آب ناداده
یکی به تیغ به زهر آب داده اینتحزن
اگر زمانه کسی را به طبع گشتی رام
دگر نبودی مر اهل بیت را توسن
چو با سلاله پیغمبر آن رود، تو کهای؟
که از سلامتخواهی که با شدت جوشن
بمیر پیشتر از مرگ، تا رسی جائی
که مرگ نیز نیاردت گشت پیرامن
و در جائی دیگر در غزلی به اسم آب (که اشاره به لب تشنگی یاران امام حسینعلیه السلام دارد) میگوید:
پیوسته در حمایت او لشگر بلا
همواره در رعایت او اهل روستا
مقصود جستجوی سکندر به شرق و غرب
مطلوب آرزوی شهیدان کربلا
گاهی دهد به تیغ زبان رونق سخن
گاهی زبان تیغ بدو یا بدانجلا
خاقانی شروانی(وفات 595 هجری)
خاقانی را به سبب کمالی که در صناعتشعر داشته، حسان العجم هم لقب دادهاند وی شاعری آزاده، بلندنظر، دارای احساسات لطیف، عالی و همتبلند و مردی کامل بوده است.
چون در روزگار وی بلیه تقیه در طائفه علیه شیعه مرتضوی، ساری بود، لاجرم وی بعضی از عقائد خود را در قطعههای شعر به طریق کنایه ادا نموده است.
خاقانی به علتبدگوئی و حسدورزی مغرضین در دو نوبت مدتی از عمر خود را در زندان حکومتی گذرانده است.
مرحوم شیخ عباس قمی و شهید قاضی نورالله شوشتری و دیگران او را شیعه دانستهاند.
خاقانی در جائی گوید:
علوی دوستباش خاقانی
کز عشیره علی است فاضلتر
بدشان، به ز مردم نیکو
نیکشان از فرشته کاملتر
و با توجه به اشعار ذیل میتوان گفت که او به یقین شیعه دوازده امامی بوده است (زیرا فقط شیعیان اثنی عشری هستند که حضرت امام رضاعلیه السلام و امامان پس از وی را هم قبول دارند).
در شعری به مطلع:
به خراسان شوم انشاءالله
آن ره آسان شوم انشاءالله
گوید: بر سر روضه معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاءالله
گرد آن روضه چو پروانه شمع
مست جولان شوم انشاء الله
و در اشعار دیگری گفته:
کو آن که به پرهیز و به توفیق و سداد
هم باقر بود و هم رضا و هم سجاد
از بهر عیار دانش اکنون به بلاد
کو صیرفی و کو محک و کو نقاد و دلیل قطاعتر
در شیعه دوازده امامی بودن خاقانی شعر زیر است که اشاره به ظهور حضرت مهدی(عج) دارد:
مفخر اول البشر، مهدی آخرالزمان
وحی به جاش آمده آیت عدل گستری
از اشعار اوست در وقایع کربلا و امام حسینعلیه السلام:
با که گیرم انس کز اهل وفا بیروزیم
روزی من نیست، یا خود نیست در عالم وفا
در همه شروان مرا حاصل نیامد، نیم دوست
دوستخود ناممکن است ای کاش بودی آشنا
من حسین وقت و نااهلان یزید و شمر من
روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا
ای عراق الله جارک سخت مشعوفم به تو
وی خراسان عمرک الله سخت مشتاقم ترا
گرچه جان از روزن چشم شما بیروزی است
از دریچه گوش میبیند شعاعات شما
ز صد هزار خلف یک خلف بود چو حسین
که نفس احمد بختی رام او زیبد
ز صد هزاران بختی یکی نجیب آید
که کتف احمد جای زمام او زیبد