ادبیات عاشورا3
در چهارمین قسمت از این سری مقالات، سیر تاریخی مدح مذهبی و مرثیهسرائی در ایران در قرنهای ششم، هفتم و هشتم هجری به کوتاهی مورد بررسی قرار گرفت، و به این نتیجه رسیدیم که در دو قرن هفتم و هشتم، علاوه بر شاعران شیعه مذهب، در میان علما، نویسندگان و شاعران سنیمذهب هم، خیلی بیشتر از دورههای پیشین و حتی در بعضی موارد به وضع بیسابقهای، احترام وافی نسبت به ائمه معصومین(ع) معمول شد و این گروه از شاعران شیعه و سنی که نام برخی از آنها را در شماره قبل برشمردیم، و از همین شماره نمونه اشعار آنان را هم ارائه خواهیم داد، منقبت گوئی و مدح و رثای اهل بیت را پیشه خود کردند، این شیوه برخورد علما، نویسندگان و شاعران دو اثر مثبتبرجای گذاشت:
اول- این جریان خود یکی از عوامل بسیارمثبت در منقرض گردیدن خلافت عباسیان شد.
دوم - موجی بسیار مهم برای پیشرفتهای سیاسی، اجتماعی شیعیان در آن دو قرن گردید.
با توجه به آنچه که به کوتاهی گذشت، اینک میپردازیم به معرفی برخی از شاعران مداح و مرثیهگو، اعم از شیعه و سنی و ارائه نمونههایی از اشعار آنان.
عمعق بخارائی(وفات543 هجری)
عمعق از شاعران معروف قرن ششم و معاصر سلطان سنجر سلجوقی بوده است، وی درباره شیعه بودن خود گوید:سپهر جاه علی، افتخار دین
که ز فخر چو شیعه
مذهب خود را بدین علی بندم
همه مناقب او گویم و مدایح او
به شاعری چو سخن بر سخن بپیوندم
و درباره واقعه کربلا گفته:
به اهل قبله بر، از کافران رسید
آن ظلم کز آتش و تف خورشید
ادیب صابر ترمذی(وفات546 هجری)
ادیب صابر اهل بخارا و معاصر سلطان سنجر سلجوقی بوده، و برخی پایه شاعری او را برتر از انوری و خاقانی دانستهاند، وی در دانشهای زمان، پایگاه بلند و مقامی ارجمند داشته است. ادیب پیرو مذهب شیعه دوازده امامی بوده است، چنانکه درباره معتقدات خود گفته است:از آن که معتقد مرتضی و فاطمهام کزین حصول درج باشد و خلاص درک
ادیب در دیوان خود در 85 مورد از امام اول شیعیان تحت عناوین علی بن ابیطالب وصی، ابوتراب، امیرالمؤمنین، حیدر و مرتضی یاد کرده است.
در ترکیب بندی (که جهتیکی از سادات زمان خود سروده) در مدح اهل بیت(ع) گفته است:
ای قبله سعادت و اقبال اهل بیت
میمون شده به دولت تو فال اهل بیت
بی مال و جاه اگر نشود محتشم کسی
هم جاه عترتی تو و هم مال اهل بیت
یا سید اجل توئی از اهل بیت او
پیرامنش فریضه شد اجلال اهل بیت
تا اهل بیت را به سزا مقتدا توئی
پس زود منتظم شود احوال اهل بیت
مداح اهل بیت پیمبر مراست نام
من دانم از جهان شرف حال اهل بیت
در ادامه ترکیب بند بالا هم گفته است:
ای رفعت و علو علی مرتضا ترا
علم و وفا و فضل علی الرضا تراست
(همین اشاره ایشان به علی بن موسی الرضا برای اثبات شیعه دوازده امامی بودن ایشان کفایت میکند، چرا که آن افرادی که علی بن موسی الرضا را قبول داشته باشند، به تحقیق و یقین شیعه اثنی عشری میباشند.
دلیل دیگری که در مورد شیعه دوازده امامی بودن صابر وجود دارد، اشارات وی به ظهور حضرت مهدی(عج) و برپائی عدل و دادگری در جهان میباشد، از این روی در صفحه 61 دیوانش خطاب به ممدوح خود گفته است:
مهدی بود که ظلم برد، عدل گسترد
مهدی توئی بدین صفت اندر زمان خویش
و در صفحه99 به صورت دیگری هم گفته است:
مهدی بود که دفع کند ظلم را به عدل
مهدی توئی بدین صفت اندر دیار خویش
و اینک ذکر اشعار صابر درباره حضرت امام حسین(ع):
به کربلا چو دهان حسین از او نچشید همی دهند زبانها یزید را دشنام
و در ادامه همان قصیده گوید:
اگر به زیر رکاب حسین، او بودی
به دست فتح گرفتن عیان لشگر شام
دانی که بر علی و حسین و حسن چه کرد
عهد بد زمانه چه در سر چه در علن
زهی به خلد روان کرده بر ثبات زبان
روان فاطمه و حیدر و حسین و حسن
بنیاد حسن و قبله احسان ابوالحسن
در خلق و خلق مثل حسین و حسن شده
در غزلی هم گفته است:
آن عهد و وفای ما کجا شد
از هر دو، دلت چرا جدا شد
دی عادت تو همه وفا بود
امروز چرا همه جفا شد
بر لشگر حسن پادشاهی
چونین شود آنک پادشا شد
تا تو بشدی، بشد قرارم
معلوم نمیشود کجا شد
هجران تو دشت کربلا بود
رو حصه من همه بلا شد
وز خون دو دیده، رویم
اینک چون حلق شهید کربلا شد
زین گونه شود که من شدستم
هر دل که به عشق مبتلا شد
سید حسن غزنوی(وفات556هجری)
سید حسن معاصر مسعود غزنوی و سلجوقیان بوده است وی در قصیدهای گفته است:لاله غرقه به خون همچو حسین
سوسن زنده نفس همچو حسن
امیر قوامی رازی(وفات 560هجری)
از فصحای شعرای ری و فضلای مؤمنان فرخندهپی بوده و اکثر اشعار او چون در مدح خاندان سادات و اولاد ایشان بوده به سعی نامشکور مخالفان و مغرضان از میان رفته است.بدرالدین قوامی از گویندگان نیمه اول قرن ششم هجری است. وی مداح قوام الملک یمین الدین طغرائی بوده و تخلص خود را هم از او گرفته است.
قوامی در زمان خود در بلاد عراق عجم بخصوص در شهر ری، مقامی به سزا و شهرت واحترامی قابل ارزش داشته و از شعرای شیعی و مداح اهل بیت(ع) بوده است، شعرش مشحون از پند و اندرز و زهد و طاعت و در این جهتبه روش سنائی رفته و گفته است:
شاد باش ای قوامی هنری
کاهل ری را سنائی دگری
قوامی در اثبات شیعه اثنی عشری بودن خود گفته:
ز بعد علی یازده سیدند به میدان دین در،
ز عصمتسوار یکی مانده زیشان نهان
در جهان جهانی ازو مانده در انتظار
و در جای دیگر گوید:
بعد از احمد دامن مهر علی در پای کش
زآنکه بس ناخوش بود بیسر گریبان داشتن
وز پس او یازده سید که ما را واجب است
اعتماد عقبی و دنیا برایشان داشتن
حب اهل بیت و اصحاب آنچنان دارم
به طبع کم به تیغ از دوستیشان باز نتوان داشتن
قوامی از مناقب خوانان، یعنی مداحان شیعه بوده است، در این زمینه نیز گوید:
قوامی از آن است مداح تو
که تا کار او را به سامان کنی
در آن زمان یعنی قرن ششم هجری، مناقب خوانی نوعی بسیار مؤثر از دعوت به مذهب شیعه و تبلیغ بوده است و گاهی در نفوس بیغرض تاثیر تمام و اثر حیرتانگیز و شگفتآوری میبخشیده است. بنابراین، زمامداران وقت گاهی از این کارها جلوگیری میکردهاند حتی گاهی منجر میشده که زبان مناقب خوان یعنی قائل مدح و فضیلت را میبریدهاند و یا او را میکشتند.
قوامی رازی از مداحان شرف الدین محمد بن علی مرتضی رئیس ری بوده است و در جائی در مدح وی گفته است:
تا صاحب الزمان برسیدن به کار دین
اولی ترین کسی شرف الدین مرتضی است.
این نقیب شرف الدین محمد بن علی که از فرزندان عبدالله الباهربن امام زین العابدین(ع) است، خود و پدرانش سمت نقابت و ریاست علویان را در قم و ری برعهده داشته و همیشه در گرد ایشان علماء و شعرای بسیار میزیستهاند، که به نام ایشان قصائد میساخته، کتب تالیف میکرده و ذکر آن سادات جلیل را به این شکل جاوید میساختهاند.
از شعرای فارسی زبان قوامی جزو نخستین کسانی است که در اشعار خود صریحا به شیعه دوازده امامی بودن خویش اعتراف و به حقانیت مذهب تشیع و عدل خدا وامامت ائمه اثنی عشر: تصریح کرده است.
دیوان اشعار این شاعر گرانقدر توسط محقق خستگیناپذیر مرحوم میرجلال الدین حسینی ارموی (محدث) به زیور چاپ آراسته گردیده است.
منبع : دانشنامه های حوزه علمیه