باز آمدم از چشمه ی خواب، كوزه ی تر در دستم. مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. كوزه ی تر بشكستم. در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1386/10/11
گزار
باز آمدم از چشمه ی خواب، كوزه ی تر در دستم.
مرغانی میخواندند. نیلوفر وا میشد. كوزه ی تر بشكستم.
در بستم
و در ایوان تماشای تو بنشستم.