در جوی زمان، در خواب تماشای تو میرویم. سیمای روان، با شبنم افشان تو میشویم. پرهایم؟ پرپر شدهام. چشم نویدم، به نگاهی تر شدهام...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1386/10/11
نه به سنگ
در جوی زمان، در خواب تماشای تو میرویم.
سیمای روان، با شبنم افشان تو میشویم.
پرهایم؟ پرپر شدهام. چشم نویدم، به نگاهی تر شدهام.
این سو نه، آن سویم.
و در آن سوی نگاه، چیزی را میبینم. چیزی را میجویم.
سنگی میشكنم، رازی با نقش تو می گویم.
برگ افتاد، نوشم باد: من زنده به اندوهم. ابری رفت،
من كوهم: میپایم. من بادم: میپویم.
در دشت دگر، گل افسوسی چو بروید، می آیم، میبویم.