سرچشمه رویشهایی دریایی، پایان تماشایی. تو تراویدی: باغ جهان تر شد، دیگر شد. صبحی سر زد، مرغی پر زد، یك شاخه شكست: خاموشی هست....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1386/10/11
هایی
سرچشمه رویشهایی دریایی، پایان تماشایی.
تو تراویدی: باغ جهان تر شد، دیگر شد.
صبحی سر زد، مرغی پر زد، یك شاخه شكست: خاموشی هست.
خوابم بربود، خوابی دیدم: تابش آبی در خواب،
لرزش برگی در آب.
این سو تاریكی مرگ، آن سو زیبایی برگ. اینها چه،
آنها چیست؟ انبوه زمانها چیست؟
این میشكفد، ترس تماشا دارد. آن می گذرد،
وحشت دریا دارد.
پرتو محرابی، میتابی. من هیچم: پیچك خوابی. بر نرده ی
اندوه تو میپیچم.
تاریكی پروازی، رؤیای بی آغازی، بی موجی، بی رنگی،
دریای هم آهنگی!