نوری به زمین فرود آمد : دو جاپا بر شنهای بیابان دیدم . از کجا آمده بود،به کجا میرفت ؟ تنها دو جاپا دیده میشد .
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1386/10/11
برخورد
نوری به زمین فرود آمد :
دو جاپا بر شنهای بیابان دیدم .
از کجا آمده بود،
به کجا میرفت ؟
تنها دو جاپا دیده میشد .
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
ناگهان جاپاها به راه افتادند .
روشنی همراهشان میخزید .
جاپاها گم شدند .
خود را روبرو تماشا کردم :
گودالی از مرگ پر شده بود .
و من در مرده ی خود به راه افتادم .
صدای پایم را از راه دوری میشنیدم ،
شاید از بیابانی میگذشتم .
انتظاری گمشده با من بود .
ناگهان نوری در مردهام فرود آمد .
و من در اضطرابی زنده شدم :
دو جاپا هستیام را پر کرد .
از کجا آمده بود ؟
به کجا میرفت ؟
تنها دو جاپا دیده میشد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود .