تبیان، دستیار زندگی
در بیداری لحظه‌ها پیكرم كنار نهر خروشان لغزید. مرغی روشن فرود آمد و لبخند گیج مرا برچید و پرید. ابری پیدا شد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بی تار و پود

گل

در بیداری لحظه‌ها

پیكرم كنار نهر خروشان لغزید.

مرغی روشن فرود آمد

و لبخند گیج مرا برچید و پرید.

ابری پیدا شد

و بخار سرشكم را در شتاب شفافش نوشید .

نسیمی برهنه و بی پایان سر كرد

و خطوط چهره‌ام را آشفت و گذشت.

درختی تابان

پیكرم را در سایه سیاهش بلعید.

طوفانی سر رسید

و جاپایم را ربود.

نگاهی به روی نهر خروشان خم شد:

تصویری شكست.

خیالی از هم گسیخت.