راز خاموشی همسر
مزدک علی نظری- چندی پیش، هفته نامه «همشهری جوان» پرونده ای با موضوع «مشاهیری که مصاحبه نمی کنند» به چاپ رساند. در بخش معرفی این چهره ها، از کسانی چون: پارسا پیروزفر، محمدرضا گلزار، محمدرضا شفیعی کدکنی، هدیه تهرانی، اسماعیل فصیح، زویا پیرزاد، هوشنگ ابتهاج، محمد نوری و... یاد شده بود.
نوشتن از «شهلا توکلی» همسر جهان پهلوان تختی و دلایل مصاحبه نکردنش هم بر عهده من گذاشته شد. تاکید شده بود که در تنها چند ده کلمه، همه چیز را بنویسم. و این ممکن نبود. با این حال، یادداشتی نوشتم و در آن پرونده چاپ شد.
به مناسبت سالمرگ جهان پهلوان (17دی)، این مطلب کوتاه را در ادامه می خوانید.
شهلا توکلی (تختی)؛ ملکه رازِ رازها
«شهلا» خانم حالا در سعادت آباد زندگی می کند، تنها. آپارتمانش پر است از قفسه های کتاب که جابهجا، لای كتابهای قطور و عتیقههای براق، می شود قابهایی با تصاویر عشق کوچکش را دید: «غلامرضا تختی».
روزگاری، شعله عشق و ازدواجش با مردی به همین نام، تمام قامت ایران را از هیجان لرزانده بود. ولی حالا شهلا خانم تنهاست؛ جهان پهلوان به دنیای اسطوره ها پیوسته و نوه شیرینش با چشمان رنگیای که از مادربزرگ پرجذبهاش به ارث برده، تنها دلبستگی مهم شهلا به حساب می آید.
کتاب میخواند؛ نه فقط محض پر کردن تنهایی، که این از عادات قدیم خانوادگی است. گاهگداری هم روزنامهها و مجلات نظرش را جلب میكنند. مثلاً وقتی پدر «زهرا امیرابراهیمی» از سر همسایگی برایش درددل می کند، که جور روزگار با او و خانوادهاش چه کرده...
از این پایین و بالاها زیاد دیده شهلا خانم؛ که مثلاً خودش زمانی عروس رؤیابخت این سرزمین شد و وقتی دیگر سخت ملامتش کردند. گفتند ناسازگاری اش بوده که آقا تختی را برد تا اوج استیصال و کلافگی، و بعد هم خودکشی...
هنوز هم با آن نگاه نافذش، آمرانه، می گوید: «نه! مصاحبه نمی کنم.» اصرار دارد که مبادا همین چند جمله کوتاهش هم ثبت شود. سالهاست که سکوت کرده؛ درست بعد از همان اولین مصاحبههای خیس ابتدای بیوگی، که فهمید حرفزدن با خبرنگارها و سعی در قانعكردن كینهداران، بیفایده است. هنوز تا امروز!
فکر کن، چه رازها که شاید بشود از سینه او بر زبانش لبریز شود. که شاید چه راز بزرگی - رازِ رازها- را در دلش قایم کرده باشد؛ حقیقت مرگ آقاتختی را... او ملکه رازهاست، رازِ رازها!
منابع: روزنامه همشهری آن لاین و سایت خبرنگاران صلح