تبیان، دستیار زندگی
آیا می‌توان گفت این جهان پهناور هستی كه سرتاسر اجزای آن جدا‎ ‎جدا و در حال وحدت و اتصال با ‏استحكام و اتفاق حیرت انگیز خود از یك علم و قدرت‎ ‎نامتناهی حكایت می‌كند، آفریدگاری نداشته و بی ‏جهت و بی سبب به وجود آمده است؟‎
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعتقادات اسلامی از نظر شیعه دوازده امامی 1‏

اشاره:

این مجموعه نوشتار كه در چهار موضوع اصلی: 1 – خداشناسی، 2 – پیغمبرشناسی، 3 – معادشناسی، 4 - ‏امام شناسی، تقدیم خواهد گشت، هدیه‌ای است از گلستان آثار فرزانه‌ی قرن، مرد آسمانی و خدایی، ‏علامه طباطبایی، كه از كتاب "شیعه در اسلام" دستچین شده است.‏

در بخش اول یعنی "خدا شناسی" به عناوین زیر خواهیم پرداخت:‏

الف: نظری به جهان هستی و واقعیت، ب: وحدانیّت خداوند، ج: معنای صفات‎ ‎‏ خداوند، د: قضا و قدر، هـ: ‏انسان و اختیار

خلقت

بخش اول: خداشناسی

نظری به جهان هستی و واقعیت - ضرورت وجود‏‎ ‎خداوند

درك و شعور انسان‎ ‎كه با پیدایش او توأم است در نخستین گامی كه بر می‌دارد هستی خدای جهان و ‏جهانیان‎ ‎را بر وی روشن می‌سازد؛ زیرا به رغم آنان كه در هستی خود و در همه چیز اظهار شك و‎ ‎تردید ‏می‌كنند و جهان هستی را خیال و پندار می‌نامند ما می‌دانیم یك فرد انسان در‎ ‎آغاز پیدایش خود كه با درك ‏و شعور توأم است، خود و جهان را می‌یابد؛ یعنی شك‎ ‎ندارد كه او هست و چیزهای دیگری جز او هست و ‏تا انسان انسان است این درك و علم در‎ ‎او هست و هیچگونه تردید برنمی دارد و تغییر نمی‌پذیرد‎.

این واقعیت و هستی كه‎ ‎انسان در برابر سوفسطی و شكاك اثبات می‌كند ثابت است و هرگز بطلان ‏نمی‌پذیرد؛ یعنی‎ ‎سخن سوفسطی و شكاك كه در حقیقت نفی واقعیت می‌كند هرگز و هیچگاه درست ‏نیست پس جهان‎ ‎هستی واقعیت ثابتی در بر دارد‎.

آیا می‌توان گفت این جهان پهناور هستی كه سرتاسر اجزای آن جدا‎ ‎جدا و در حال وحدت و اتصال با ‏استحكام و اتفاق حیرت انگیز خود از یك علم و قدرت‎ ‎نامتناهی حكایت می‌كند، آفریدگاری نداشته و بی ‏جهت و بی سبب به وجود آمده است؟‎

ولی هر یك از این پدیده‌های واقعیت دار كه در‎ ‎جهان می‌بینیم دیر یا زود واقعیت را از دست می‌دهد و نابود ‏می‌شود و از اینجا روشن می‌شود كه جهان مشهود و اجزأ آن خودشان عین واقعیت (كه بطلان پذیر نیست ‏‏) نیستند‎ ‎بلكه به واقعیتی ثابت تكیه داده با آن واقعیت، واقعیت دار می‌شود و به واسطه آن‎ ‎دارای هستی ‏می‌گردند و تا با آن ارتباط و اتصال دارند با هستی آن هستند و همین‎ ‎كه از‎ ‎آن بریدند نابود می‌شوند(1)‏‎ ‎ما ‏این واقعیت ثابت بطلان ناپذیر را‎ ‎‏“واجب الوجود”‏‎ ‎خدا می‌نامیم.‏

نظری دیگر از راه ارتباط انسان و جهان‎

راهی كه در فصل گذشته برای اثبات‎ ‎وجود خدا پیموده شد، راهی است بسیار ساده و روشن كه انسان با ‏نهاد خدادادی خود آن‎ ‎را می‌پیماید و هیچگونه پیچ و خم ندارد، ولی بیشتر مردم به واسطه اشتغال مداوم ‏كه‎ ‎به مادیات دارند و استغراقی كه در لذایذ محسوسه پیدا كرده‌اند رجوع به نهاد خدادادی‎ ‎و فطرت ساده و ‏بی آلایش ‍ برایشان بسیار سخت و سنگین می‌باشد‎.

از این روی اسلام‎ ‎كه آیین پاك خود را همگانی معرفی می‌كند و همه را در برابر مقاصد دینی مساوی ‏می‌داند اثبات وجود خدا را با اینگونه مردم از راه دیگر در میان می‌نهد و از همان راهی‎ ‎كه فطرت ساده را از ‏توجه مردم به دور داشته با ایشان سخن گفته خدا را می‌شناساند‎.

آیا این نظامهای جزئی و كلی و بالاخره نظام همگانی جهانی، كه با ایجاد رابطه‌های محكم و بی شمار، جهان ‏را یك واحد بزرگ قرار داده و با قوانین استثنا ناپذیر و دقیق‎ ‎خود در جریان است همه و همه بدون نقشه و به ‏حسب اتفاق و تصادف بوده؟

قرآن كریم خداشناسی را از راههای مختلف به عامه مردم تعلیم می‌دهد و‎ ‎بیشتر از همه افكارشان را به ‏آفرینش جهان و نظام كه در جهان حكومت می‌كند معطوف می‌دارد و به مطالعه آفاق و انفُس دعوت ‏می‌نماید؛ زیرا انسان در زندگی چند روزه خود هر‎ ‎راهی را پیش گیرد و در هر حالی كه مستغرق شود از ‏جهان آفرینش و نظامی كه در آن‎ ‎حكومت می‌كند بیرون نخواهد بود و شعور و ادراك وی از تماشای صحنه ‏شگفت آور آسمان و‎ ‎زمین چشم نخواهد پوشید‎.

این جهان پهناور هستی‎ ‎‏(2)‏‎ ‎كه پیش چشم ماست (چنانكه می‌دانیم) هر یك از‎ ‎اجزای آن و مجموع آنها ‏پیوسته در معرض تغییر و تبدیل می‌باشد و هر لحظه در شكل تازه‎ ‎و بی سابقه ای جلوه می‌كند‎.

و تحت تأثیر قوانین استثناناپذیر لباس تحقق می‌پوشد‎ ‎و از دورترین كهكشانها گرفته تا كوچكترین ذره ای كه ‏اجزای جهان را تشكیل می‌دهد هر‎ ‎كدام متضمن نظامی است واضح كه با قوانین استثناناپذیر خود به طور ‏حیرت انگیزی در‎ ‎جریان می‌باشد و شعاع عملی خود را از پست‌ترین وضع به سوی كاملترین حالات سوق ‏می‌دهد و به هدف كمال می‌رساند‎.

و بالاتر از نظامهای خصوصی، نظامهای عمومی‌تر و‎ ‎بالا خره نظام همگانی جهانی كه اجزای بیرون از شمار ‏جهان را به همدیگر ربط می‌دهد و‎ ‎نظامهای جزئی را به هم می‌پیوندد و در جریان مداوم خود هرگز استثنا ‏نمی‌پذیرد و‎ ‎اختلال بر نمی‌دارد‎.

زمین

نظام آفرینش اگر انسانی را مثلاً در زمین جای می‌دهد‎ ‎ساختمان وجودش را طوری تركیب می‌كند كه با ‏محیط زندگی خود سازش كند و محیط زندگی وی‎ ‎را طوری ترتیب می‌دهد كه مانند دایه‌ای با مهر و عطوفت ‏به پرورشش پرداخته آفتاب و‎ ‎ماه و ستارگان و آب و خاك و شب و روز و فصول سال و ابر و باد و باران و ‏گنجینه‌های زیرزمینی و روی زمینی و بالا خره همه سرمایه و نیروی خود را در راه آسایش و آرامش‎ ‎خاطر ‏وی گذاشته به كار می‌بندد. ما چنین ارتباط و سازشی را میان هر پدیده و میان‎ ‎همسایگان دور و نزدیك و ‏خانه ای كه در آن زندگی می‌كند می‌یابیم.‏‎

اینگونه‎ ‎پیوستگی و به هم بستگی در تجهیزات داخلی هر یك از پدیده‌های جهان نیز پیداست.‏‎ ‎آفرینش اگر ‏برای انسان نان داده برای تحصیل آن پای و برای گرفتن آن دست و برای‎ ‎خوردن آن دهان و برای جویدن آن ‏دندان داده است و آن را با یك رشته وسائلی كه مانند‎ ‎حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند به هدف كمالی ‏این آفریده (بقا و كمال ) مرتبط‎ ‎ساخته است.‏‎

دانشمندان جهان تردید ندارند كه روابط بی پایانی كه در اثر تلاش‎ ‎علمی چندین هزار ساله خود به دست ‏آورده اند، طلیعه ناچیزی است از اسرار آفرینش كه‎ ‎دنباله‌های تمام نشدنی به دنبال خود دارد و هر معلوم ‏تازه ای مجهولات بیشماری را به‎ ‎بشر اخطار می‌كند‎.

قرآن كریم خداشناسی را از راههای مختلف به عامه مردم تعلیم می‌دهد و‎ ‎بیشتر از همه افكارشان را به ‏آفرینش جهان و نظام كه در جهان حكومت می‌كند معطوف می‌دارد و به مطالعه آفاق و انفُس دعوت ‏می‌نماید؛ زیرا انسان در زندگی چند روزه خود هر‎ ‎راهی را پیش گیرد و در هر حالی كه مستغرق شود از ‏جهان آفرینش و نظامی كه در آن‎ ‎حكومت می‌كند بیرون نخواهد بود و شعور و ادراك وی از تماشای صحنه ‏شگفت آور آسمان و‎ ‎زمین چشم نخواهد پوشید‎.

آیا می‌توان گفت این جهان پهناور هستی كه سرتاسر اجزای آن جدا‎ ‎جدا و در حال وحدت و اتصال با ‏استحكام و اتفاق حیرت انگیز خود از یك علم و قدرت‎ ‎نامتناهی حكایت می‌كند، آفریدگاری نداشته و بی ‏جهت و بی سبب به وجود آمده است؟‎

آیا این نظامهای جزئی و كلی و بالاخره نظام همگانی جهانی، كه با ایجاد رابطه‌های محكم و بی شمار، جهان ‏را یك واحد بزرگ قرار داده و با قوانین استثنا ناپذیر و دقیق‎ ‎خود در جریان است همه و همه بدون نقشه و به ‏حسب اتفاق و تصادف بوده؟ یا هر یك از‎ ‎این پدیده‌ها و محیطهای كوچك و بزرگ جهان برای خود پیش از ‏پیدایش ‍ نظامی برگزیده و‏‎ ‎راه و رسمی انتخاب كرده و پس از پیدایش، آن را به موقع اجرا می‌گذارد؟‎

یا این‎ ‎جهان با وحدت و اتصال كاملی كه دارد و یك واحد بیش نیست ساخته و پرداخته سببهای‎ ‎متعدد و ‏مختلف می‌باشد، با دستورهای گوناگون گردش ‍ می‌كند؟‎

البته فردی كه هر‎ ‎حادثه و پدیده‌ای را به علت و سببی نسبت می‌دهد و گاهی برای پیدا كردن سببی ‏مجهول،‎ ‎روزگارها با بحث و كوشش می‌گذراند و دنبال پیروزی علمی می‌گردد، فردی كه با مشاهده‎ ‎چند ‏آجر كه با نظم و ترتیب روی هم چیده شده نسبت آن را به یك علم و قدرت می‌دهد و‎ ‎اتفاق و تصادف را ‏نفی كرده به وجود نقشه و هدفی قضاوت می‌نماید، هرگز حاضر نخواهد‎ ‎شد جهان را بی سبب پیدایش، ‏یا نظام جهان را اتفاقی و تصادفی فرض كند‎.

پس جهان‎ ‎با نظامی كه در آن حكومت می‌كند آفریده آفریدگار بزرگی است كه با علم و قدرت بی‎ ‎پایان خود ‏آن را به وجود آورده و به سوی هدفی سوق می‌دهد و اسباب جزئیه كه حوادث‎ ‎جزئیه را در جهان به وجود ‏می‌آورند همه بالا خره به او منتهی می‌شوند و از هر سوی،‎ ‎تحت تسخیر و تدبیر وی می‌باشند، هر چیزی ‏در هستی خود نیازمند به اوست و او به چیزی‎ ‎نیازمند نیست و از هیچ علت و شرطی سرچشمه ‏نمی‌گیرد‎.


‏1-‏ در كتاب خدا به این برهان اشاره كرده می‌فرماید: "قالَتْ‎ ‎رُسُلُهُمْ أفِی اللّهِ شَكُّ ‏فاطِرِ السَّمو اتِ وَ اْلاَرْضِ"  یعنی: آیا می‌شود در خدا شك كرد خدایی كه آسمانها ‏و زمین را به وجود‎ ‎آورده، عدم را شكافته و آسمانها و زمین را پایدار ساخته است. ‏سوره ابراهیم، آیه 10‏

‏2-‏ خدای تعالی می‌فرماید: "اِنَّ فِی السَّمواتِ وَ اْلاَرْضِ لآیاتٍ‎ ‎لِلْمُؤْمِنینَ وَ فِی خَلْقِكُمْ وَ ‏ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ‏‎ ‎یُوقِنُونَ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماء‎ ‎مِنْ رِزْقٍ فَاَحْیا بِهِ اْلاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْریفِ الرَّیاحِ آیاتٌ‎ ‎لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ تِلْكَ آیاتُ اللّهِ ‏نَتْلُوها عَلَیْكَ بِالْحَقِّ فَبِاَی‎ ‎حَدیثٍ بَعْدَ اللّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ. سوره جاثیه، آیه 3 - 6‏

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.