تبیان، دستیار زندگی
صبر و شكیبائی و استقامت بردباری از شیوه‏‎ ‎مردان بزرگ و كامیاب جهان است. صبر شكیبائی كه یك ‏فضیلت عالی انسانی است گاهی با‏‎ ‎یك رذیله اخلاقی به نام سستی و تنبلی و دست روی دست گذاردن ‏و تن به تقدیر و قضا‎ ‎دادن و زیر بار هر گونه تعدی و ستم رفتن اشتباه می‌ش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز پیروزى مردان بزرگ 4‏

قطره

عوامل حقیقی كامیابی

چهارمین عامل: استقامت و پشتكار

پافشاری و استقامت میخ‏‎ ‎،

سزَد ‎ار عبرت بشر گردد

‎برسرش هر چه بیشتر‎ ‎كوبی

‎پافشاریش بیشتر‎ ‎گردد

صبر و شكیبائی و استقامت بردباری از شیوه‏‎ ‎مردان بزرگ و كامیاب جهان است. صبر شكیبائی كه یك ‏فضیلت عالی انسانی است گاهی با‏‎ ‎یك رذیله اخلاقی به نام سستی و تنبلی و دست روی دست گذاردن ‏و تن به تقدیر و قضا‎ ‎دادن و زیر بار هر گونه تعدی و ستم رفتن اشتباه می‌شود. در صورتی كه شكیبائی‎ ‎بردباری و استقامت و پشتكار، ضامن سعادت و كامیابی است، و بیحالی و بیعاری و سستی‎ ‎و تنبلی ‏موجب تیره روزی و بدفرجامی. اكنون ما این دو حالت متضاد را با نقل مثالهای‎ ‎گوناگون از هم جدا ‏می‌سازیم:‏‎

1- ‎باغبانی می‌خواهد در داخل باغ چمن و گلستانی‎ ‎داشته باشد كه بوی گلها شامه واردین را معطر كند و ‏الوان مختلف گلها چشمها را خیره‎ ‎سازد و به محیط باغ صفای مخصوصی بخشد. باغبانی كه چنین آرزوئی ‏را در سر می‌پروراند‎ ‎باید در طریق آرزوی خود تن به كار داده، سوز گرما و سرما را بر خود هموار سازد. با‎ ‎نیش خار همدم گردد و وقت و بیوقت به باغ سركشی كند. ما این گونه تحمل رنج را برای‎ ‎هدف عالی صبر و ‏شكیبائی می‌نامیم.‏‎

3- ‎بازرگانی كه در طلب سود و بالا بردن سطح‏‎ ‎ثروت خویش است باید رنج سفر دریائی و زمینی و هوائی ‏را تحمل كند. دانشجوئی كه می‌خواهد بهترین نمره را بیاورد و سیاستمداری كه می‌خواهد قلوب ملت را ‏متوجه خویش‎ ‎سازد، باید با استقامت زائدالوصفی مقدمات كار و عقیده خود را انجام دهد. اینجاست كه‎ ‎حافظ شیرازی می‌گوید‎:‎

صبر و ظفر هر دو دوستان‎ ‎قدیمند

‎بر اثر صبر نوبت ظفر‎ ‎آید

ممكن است تصور شود كه این عامل پیروزی به‏‎ ‎نام استقامت پشكار باید در دومین رمز موفقیت كه به نام ‏كار و كوشش ‍ گذشت ادغام‏‎ ‎گردد. در صورتی كه چنین نیست. چه بسا افرادی در آغاز كار روح كار و ‏كوشش دارند ولی‎ ‎موقعی كه به شدائد و سختیها بر می‌خورند فوق العاده ناتوان می‌شوند. لذا باید‎ ‎بردباری را پشتوانه كار و كوشش شمرد و انگیزه ای برای ادامه كار دانست.‏‎

موفقیتها یكنواخت نیست، دیر و زود دارد، هرگز نبایست انتظار داشت در همه‏‎ ‎كارها یكنواخت و یكزمان ‏موفق گردیم. وضع كارها با هم فرق دارد، چه بسا كارهای‎ ‎آسانی در شرائط پیچیده ای قرار می‌گیرند. ‏وانگهی استعداد و شایستگی یكسان باشند،‏‎ ‎ولی هوش و درك آنها از نظر درجه و شدت و ضعف با هم ‏فرق داشته باشد. چه بسا ممكن است‎ ‎یك نفر كاری را در ظرف یك سال بیاموزد و مشكلات آن را در همان ‏مدت برطرف سازد.این‎ ‎دلیل آن نیست كه همه بایست آن را در همان مدت بیاموزند‎.

می گویند: جرج استفن،‎ ‎مهندسی كه معروف به‏‎ ‎‏“پدر راه آهنها”‏‎ ‎گردید، در كسب دانش بكندی پیش ‏می‌رفت ولی اولین لكوموتیو‏‎ ‎جهان به دست او ساخته شد و نخستین قطار مسافربری را او در سال 1825 ‏میلادی به راه‏‎ ‎انداخت.‏‎

دانشمندان می‌گویند دو نوع نبوغ وجود دارد: نبوغ دیررس و نبوغ زودرس.‏‎ ‎و صفحات زندگانی نوابغ جهان گواه ‏قطعی بر این تقسیم است.‏‎

‎كامیابی دو جور است:‏‎

ما نیز می‌گوئیم‎ ‎كامیابی دو جور است: كامیابی نزدیك، و كامیابی دور. به علت دیر شدن كامیابی‎ ‎نباید دست از كار كشید و موفقیت را محال و ‏ممتنع دانست.‏‎

ابوجعرانه، دانشمند و‏‎ ‎عالم بزرگ اسلامی، به ثبات و استقامت معروف است. وی كه درس استقامت را از ‏یك حشره‎ ‎به نام جعرانه فرا گرفته است می‌گوید‎:

در مسجد جامع دمشق كنار ستون صافی نشسته‏‎ ‎بودم كه دیدم این حشره قصد دارد روی آن سنگ صاف ‏بالا برود و بالای ستون كنار چراغی‎ ‎بنشیند. من از اول شب تا نزدیكیهای صبح در كنار آن ستون نشسته ‏بودم و در بالا رفتن‎ ‎این جانور دقت می‌كردم. دیدم 700 بار از روی زمین تا میانه ستون بالا رفت و در‏‎ ‎اثنا ‏شكست خورده، به روی زمین افتاد؛ زیرا آن ستون صاف بود و پای او را روی آن‏‎ ‎قرار نمی‌گرفت و در وسط ‏می‌لغزید‎.

از تصمیم و اراده آهنین این حشره فوق العاده‎ ‎در تعجب فرو ماندم. برخاستم وضو ساختم و نماز خواندم. ‏بعد نگاهی به آن حشره كردم‏‎ ‎و دیدم بر اثر استقامت شاهد مقصود را در آغوش كشیده و كنار آن چراغ ‏نشسته است.‏

پافشاری و استقامت‏‎ ‎میخ

‎سزد ار عبرت بشر‎ ‎گردد

‎بر سرش هر چه بیشتر‎ ‎كوبی

‎پافشاریش بیشتر‎ ‎گردد

دموستن از سخنوران بزرگ آمریكاست. او در‏‎ ‎فن خطابه پی در پی با شكست روبرو می‌شد و زبانش ‏می‌گرفت. و برای تكمیل فن خطابه،‎ ‎در زیر زمین، به تمرین می‌پرداخت.‏‎

گاهی با تراشیدن نصف سر و صورت، قیافه خنده‏‎ ‎آوری پیدا می‌كرد، و بدین وسیله مجبور می‌شد، ماهها در ‏خانه بماند، و مشغول تمرین‎ ‎خطابه گردد‎.

سرگذشت سكاكی دانشمند قرن هفتم هجری بسیار جالب است. وی در سی‎ ‎سالگی تحصیل را آغاز ‏نمود. با اینكه آموزگار او از موفقیت وی مأیوس بود، او با شور‎ ‎و پشتكار عجیبی مشغول تحصیل شد‏‎.

آموزگار برای درك هوش و زمینه فهم وی مسأله‎ ‎ساده ای را طرح كرد و آن یك مسأله از فقه شافعی بود كه ‏پوست سگ با دباغی پاك می‌شود. و استاد آن را چنین مطرح ساخت:‏‎ ‎‏“پوست سگ با‎ ‎دباغی پاك ‏می‌شود‎.” ‎سكاكی آن را زیاد تكرار كرد و با‎ ‎شور و شوق آماده درس پس دادن بود‎.

فردای آن روز معلم در میان انبوهی از شاگردان‏‎ ‎از سكاكی پرسید كه مسئله دیروز چه بود؟ سكاكی ناگهان ‏گفت:‏‎ ‎‏“سگ گفت پوست استاد با دباغی پاك می‌شود‎.” ‎در این لحظه شلیك خنده شاگردان و معلم بلند ‏شد. ولی روح آن‏‎ ‎نوآموز سالمند به اندازه‌ای توانا بود كه از این عدم موفقیت در امتحان شكست نخورد و‏‎ ‎ده ‏سال تمام در این راه گام زد. ولی به علت بالا بودن سن، تحصیل او رضایتبخش‏‎ ‎نبود‎.

روزی برای حفظ درس به صحرا رفته و اثر ریزش باران را روی صخره ای مشاهده‏‎ ‎كرد. او از دیدن این منظره ‏پند گرفت و گفت:‏‎ ‎‏“هرگز دل‎ ‎و روح من سختتر از این سنگ نیست. اگر قطرات دانش بسان آب باران در دل ‏من ریزش كند،‎ ‎به طور مسلم اثر نیكوئی در روان من خواهد گذارد”‏‎.

او به شهر بازگشت و با شور زائدالوصفی مشغول تحصیل شد‏‎ ‎و بر اثر استقامت و پشتكار، یكی از نوابغ ‏ادبیات عرب گردید. وی كتابی در علوم عربی‎ ‎انتشار داد كه مدتها محور تدریس در دانشكده‌های اسلامی ‏بود‎. ‎‏(1)‏‎

چشمه ساری از كوهساران سرازیر می‌شود و در‎ ‎مسیر راه به صخره‌ها و موانع زیادی برمی خورد كه چه ‏بسا ساعاتی از پیشروی آب‏‎ ‎جلوگیری كرده، و در برابر آن مقاومت سرسختانه نشان می‌دهند. آب با كند و ‏كاو ریز‎ ‎ریز و پی گیر خود هر لحظه از نیروی موانع می‌كاهد و با باز كردن منافذ و دریچه‌های ریز راهی برای ‏خود باز می‌كند. این مثل را كه حقیقتی است قابل توجه، مرحوم ملك‏‎ ‎الشعرأ بهار به نظم در آورده است:‏

جدا شد یكی چشمه از‏‎ ‎كوهسار

‎به ره گشت ناگه بسنگی‎ ‎دچار

‎به نرمی چنین گفت با سنگ‏‎ ‎سخت

‎كرم كرده راهی ده ای‎ ‎نیكبخت

‎ولی سنگ چون خو گران بود‏‎ ‎سر

‎زدش سیلی و گفت دور ای‎ ‎پسر

‎نجنبیدم از سیل دریا‎ ‎گرای

‎كه ای تو، كه پیش تو جنبم‏‎ ‎ز جای

‎نشد چشمه از پاسخ سنگ‎ ‎سرد

‎به كندن در ایستاد و ابرام‎ ‎كرد

‎بسی كند و كارید و كوشش‏‎ ‎نمود

‎كزین سنگ خارا رهی‎ ‎برگشود

‎ز كوشش به هر چیز خواهی‎ ‎رسی

‎به هر چیز خواهی كماهی‎ ‎رسی

كسانی كه مشغول كارهای اجتماعی هستند بیش‏‎ ‎از دیگران به صبر و حوصله و ثبات و استقامت نیازمندند ‏و بدون بردباری هرگز گامی به‏‎ ‎پیش نخواهند برد‎.

یكی از فلاسفه انگلستان عقیده داشت كه هیچ كس در انجام كاری‎ ‎ناتوان نیست. وی روزی با یك اسب ‏سوار ماهر همسفر شد. در اثناء راه به دیوار كوتاهی‎ ‎رسیدند. سواركار ماهر با یك ضربه بر اسب از بالای ‏دیوار پرید. فیلسوف مزبور خواست‎ ‎همان كار را انجام دهد ولی موفق نشد و از اسب به زمین افتاد. از زمین ‏برخاست و‎ ‎دومرتبه اسب را زد تا از روی دیوار به آن سوبپرد لكن باز از روی اسب افتاد. بار سوم‎ ‎بر اثر ‏سعی و ثبات موفقیت به دست آورد‏‎.

اودوبون، حیوان شناس معروف آمریكا،‏‎ ‎دویست تصویر از پرندگان گوناگون را روی كاغذ ترسیم كرده و هنگام ‏مسافرت همه را در‎ ‎صندوقی گذارده بود.در غیاب وی تمام اوراق طعمه موشها شده بود. وی موقعی كه در ‏صندوق‎ ‎را باز كرد، زحمات خود را بر باد دید. بسیار متأثر شد ولی در پرتو سعی و استقامت‏‎ ‎همه تصاویر را ‏از نو ترسیم كرد‎.

یكی از دوستان كارلایل جلد اول تاریخ فرانسه را‏‎ ‎از وی عاریت گرفت و این نسخه منحصر بفرد در خانه. ‏دوست وی براثر اشتباه خدمتگزار‏‎ ‎خانه طعمه آتش گردید. ولی او با صبر و استقامت كامل تمام كتاب را از نو ‏نوشت.‏‎

هاروی، كاشف گردش خون در بدن، هشت سال مشغول آزمایش بود تا به نظریه خود‏‎ ‎یقین و اطمینان پیدا ‏كرد. سپس ‍ آن را با دلائل ساده ابزار نمود. صدای مخالفت از هر‎ ‎طرف بلند شد. گروهی او را مجنون و ‏دیوانه خواندند و دوستانش ‍ وی را ترك كردند. او‎ ‎با كمال ثبات و استواری به دفاع از عقیده خود پرداخت و ‏اكنون كشف وی یكی از مسلمات‏‎ ‎علوم طبیعی است.‏


‏1-‏ روضات الجنات ، ص 747، نقل از زینة المجالس‎ .‎

رمز پیروزى مردان بزرگ؛ آیة اللّه جعفر سبحانى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.