تبیان، دستیار زندگی
عایشه نگریست و گفت: «چقدر به برادرش همانند است!» مرد ضبّی گفت: «برادرش ‏کیست؟ گفت: فرستاده خدا . مرد ضبی گفت: به صلاح خود نمی‌دانم که با ‏مردی بجنگم که برادر فرستاده خداست، و افسار مركب عایشه را رها کرد و به سوی امام علی رفت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بر كرانه‌ی الغدیر 19‏

علی ولی الله

قصه شتربان عایشه و برادر پیامبر‏

زُهَری [از دانشمندان اهل تسنن] در حدیثی پیرامون جنگ جمل گوید که:

«عایشه به مردی از قبیله ضبّه که افسار شتر یا استرش ‏را داشت گفت: «علی پسر ابوطالب را کجا می‌بینی؟»

گفت: «او آنجا ایستاده و دست‌هایش را به آسمان ‏بلند کرده».

عایشه نگریست و گفت: «چقدر به برادرش همانند است!»

مرد ضبّی گفت: «برادرش ‏کیست؟»

گفت: «فرستاده خدا صلی‌الله علیه وآله وسلم».

مرد ضبی گفت: «به صلاح خود نمی‌دانم که با ‏مردی بجنگم که برادر فرستاده خداست»، و افسار مركب عایشه را رها کرد و به سوی امام علی ‏علیه‌السلام رفت». (1)‏


المحاسن و المساوی 1/35(49).‏

ر.ك: خلاصه الغدیر، ص 377، محمود رضا افتخارزاده

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.