تبیان، دستیار زندگی
وحید هاشمیان پس از یك هفته حضور در تهران و پیش از بازگشت به هانوفر میهمان "ایسنا" بود. وی در ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هاشمیان: از تیم ملی خداحافظی نكرده ام

وحید هاشمیان مهاجم تیم ملی ایران

وحید هاشمیان پس از یك هفته حضور در تهران و پیش از بازگشت به هانوفر میهمان "ایسنا" بود. وی در گفت‌وگو با ما از همه چیز گفت؛ اما همراه نبودنش با تیم ملی ایران در دور نخست مقدماتی جام جهانی غیرمنتظره بود!

مهاجم هانوفر در گفتگویش ابراز امیدواری كرد، همه آشفتگی‌ها در فدراسیون فوتبال برطرف شود. وی گفت كه اگر جای رییس فدراسیون فوتبال باشد با همه احترامی كه برای پیشكسوتان فوتبال قائل است، از مربیان خارجی در تیم‌های ملی استفاده می‌كند. البته در كنار دستیاران جوان و با استعداد ایرانی: امیدوارم از این به بعد دنبال فرد شایسته‌ای برای تیم ملی باشیم. مربی‌ای كه همانند یك بازیكن مدارج مربیگری را پله پله طی كرده باشد. درباره تیم ملی ایران هم گفت: «این تیم هیچ مشكلی ندارد»

وی آسیب‌دیدگی بازیكنان لژیونر ایرانی پس از جام ملت‌های 2007 آسیا را بی‌ارتباط با "خستگی" آنها ندانست. از زحمت‌های "دادكان" در فوتبال یاد كرد و توقعات بی‌دلیل بالا برده شده را سبب همه به هم ریختگی‌های كنونی دانست.

مهاجم هانوفر به "مسایل دیگر" در فوتبال اشاره كرد و گفت برابر این مسایل كاری از وی ساخته نیست.

در واكنش به نیمكت نشینی‌اش در هانوفر هم ‌گفت: «نمی‌توانم دست از تلاش بردارم و كار نكنم.» ابراز امیدواری كرد كه از فوتبال كشورهای عرب حوزه خلیج همیشه فارس سردرنیاورد.

بایرن مونیخ را با وجود همه خاطرات تلخ حضورش در آنجا هم‌چنان و همانند سال‌های كودكی تیم محبوب خود خواند.

این بازیکن كه فوتبالش در بوندس‌لیگا را با بوخوم آغاز كرد، "روی ماكای" را بهتر از "لوكاتونی" دانست و گفت: "روی" از "تونی" سریع‌تر بود.

نگاهی به مسایل اردوی تیم ملی در جریان جام ملت‌های آسیا، لیگ برتر ایران و رخدادهای باشگاه استقلال صحبتهای مهاجم تیم ملی را در زیر می‌خوانید:

* از بوندسلیگا شروع كنیم. شما و هانوفر هر دو شروع بدی داشتید اما، در ادامه روند هر دوی تان بهتر شدید. هانوفر رفته رفته جایگاه خود در جدول رقابت‌ها را پیدا كرد. شما هم تاحدودی در تیم اصلی خودتان را پیدا كردید. هر چند با هاشمیان سال‌های بوخوم فاصله زیادی دارید. علت شروع بد شما چه بود؟

-  در شروع درباره خودم باید بگویم كه زمانی كه تمرین‌های آماده‌سازی پیش فصل هانوفر شروع شد، به همراه تیم ملی در جام ملت‌های آسیا حاضر بودم و بخش زیادی از تمرین‌های آماده‌سازی پیش فصل را از دست دادم. درست یك ماه پس از این كه تمرین‌ها شروع شده بود و تیم تركیب و سیستم خود را شناخته بود، با حذف تیم ملی ایران از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به آلمان و به تمرین‌های هانوفر برگشتم. هنگامی كه در تمرین هانوفر حاضر شدم، دیتر هكینگ سرمربی تیم به من گفت، از شرایط بدنی من چیزی نمی‌داند، چرا كه یك ماه است با آنها تمرین نداشته‌ام. خوشبختانه تست آمادگی جسمانی كه از من گرفته شد، نشان داد كه از نظر بدنی در شرایط بسیار خوبی به سر می‌برم.

* برای همین بود كه از همان بازی شروع فصل برای هانوفر به میدان رفتید؟

-  بله، در همان بازی شروع فصل هكینگ مرا 45 دقیقه به میدان فرستاد. بعد در ادامه دو، سه بازی در تركیب جایی نداشتم، تا این كه در دومین بازی‌ام برای هانوفر موفق به گلزنی شدم. سپس برای چهار، پنج هفته از تیم دور بودم. روی هم رفته نیم فصل بوندس‌لیگا برایم با فرازونشیب همراه بود.

* علت عمده این فراز و نشیب‌ها را در چه می‌دانید؟

- هانوفر در فصل نقل و انتقالات مهاجم خوبی را به خدمت گرفت. آنها "مایك هانكه" را در شروع فصل از "ولفسبورگ" خریدند. او با هزینه‌ای سنگین به جمع ما پیوست. او با چهار میلیون و هفتصد هزار یورو به هانوفر آمد كه برای این باشگاه رقم بسیار گران و بالایی به شمار می‌آید. هانكه در عین حال بازیكنی جوان و "آلمانی" است. او از استعدادهای فوتبال آلمان برشمرده می‌شود و سران هانوفر قصد دارند او در یورو 2008 حاضر باشد و بازی كند. برای همین هم روی او صبر زیادی به خرج داده می‌شود. نباید از یاد برد كه او بازیكن بسیار خوبی است و می‌تواند با آلمان در رقابت‌های سال آینده در اتریش و سوئیس حاضر باشد. به هر حال از او حمایت لازم هم صورت می‌گیرد.

* منظورتان از حمایت و پشتیبانی چیست؟

- ببینید به عنوان مثال هانكه در 10 بازی برای هانوفر گلزنی نكرد. اما باز هم در تركیب اصلی تیم جای داشت. شاید هر مهاجم دیگری به جایش بود، این همه فرصت و زمان نصیبش نمی‌شد و برای گلزنی به وی فرصت نمی‌دادند.

*  واكنش شما به آمدن یك مهاجم تازه چه بود؟

- من از روز نخستی كه به هانوفر رفتم می‌دانستم كه كار سختی پیش‌رو دارم. می‌دانستم كه آنها این بازیكن را خریداری كرده‌اند و می‌خواهند از وی حمایت كنند. من تنها یك بازیكن هستم و نمی‌توانم دست از كار بكشم و بگویم تمرین نمی‌كنم، تلاش نمی‌كنم چون می‌دانم كه آنها مرا به میدان نخواهند فرستاد.

می‌دانستم اگر این كار را بكنم به خودم ضربه می‌زنم. سعی كردم روحیه‌ام را حفظ كنم و در تمرین‌ها حاضر باشم، در هفته‌های پایانی نیم فصل كه تیم نتیجه را به هرتابرلین و شالكه واگذار كرد، به ویژه پس از بازی با شالكه از سوی هكینگ به تناوب به میدان فرستاده شدم.

این مربی به من گفت كه از تمرین‌های من رضایت دارد و نسبت به گذشته بهتر شده‌ام. هر چند به نظر خودم در گذشته هم همین گونه تمرین می‌كردم. به هر حال در فوتبال به غیر از موارد فنی مسایل دیگری هم وجود دارد. با این حال به عنوان یك بازیكن تنها می‌توانم تمرین كنم و اگر به میدان فرستاده شوم، از این شانس و فرصت بدست آمده‌، استفاده ببرم. اما درمورد عوامل دیگر دست من كوتاه است و كاری از من برنمی‌آید. فراموش نكنیم كه هانوفر با یك مهاجم بازی می‌كند.

وحید هاشمیان مهاجم  تیم فوتبال هانوفر

* روزنامه «بیلد» آلمان هم همین چند هفته پیش درباره شما و سخت‌كوشی‌تان نوشته بود، هكینگ در گفت‌وگو با این روزنامه گفته بود كه شما هیچ وقت دست از تلاش برنمی‌دارید. آنها به تمجید از شما و "یری اشتاینر" پرداخته بودند.

- البته به نظر خودم شرایط ما دو تا با هم قابل مقایسه نیست. آنها به اشتاینر فرصت زیادی دادند. وی جزو یكی از چهار، پنج بازیكن اصلی تیم ما در نیم فصل نخست بوندسلیگا بود. اما من در این فصل هنوز هم این فرصت را نداشته‌ام كه از ابتدا برای هانوفر به میدان بروم.

به نظرم می‌شد در چند بازی به عنوان بازیكن ثابت و اصلی از ابتدا به میدان فرستاده شوم. به هر حال این شیوه‌ای است كه هانوفر در فصل جاری پیش گرفته است. باید امیدوار باشم. هنوز 6 ماه با این تیم قرارداد دارم و باید ببینم در آینده چه پیش خواهد آمد.

* در طی همان چهار، پنج بازی كه شما در تركیب هانوفر جایی نداشتید، یكی از پایگاه های اینترنتی نوشت كه شما قصد دارید «قرمزها» را در ماه ژانویه ترك كنید؟

- سایت‌ها این مطالب را همیشه می‌نویسند. اما همواره گفته‌ام كه 6 ماه با هانوفر قرارداد دارم و به آن وفادار خواهم ماند. چون تغییر دادن باشگاه به این آسانی هم نیست. به فرض این كه با تیمی از بوندسلیگای 2 قرارداد ببندم، اصلا نمی‌دانم كه آیا این تیم فصل آینده راهی بوندسلیگای یك می‌شود یا خیر؟ ممكن است این تیم صدرنشین آن رقابت ها هم باشد،‌ اما ناگهان در پنج بازی آخر خود نتیجه را واگذار كند و در نهایت راهی دسته بالاتر نشود. یا این كه با تیمی از بوندسلیگا یك قرارداد ببندم؛ اما این تیم در نهایت راهی بوندسلیگای 2 شود. برای همین هم خطر نمی‌كنم. از نظر حقوقی قرارداد خوبی دارم. از نظر تمرینی هم بسیار راضی هستم و تلاشم را می‌كنم. اگر از طرف باشگاه هم فرصت پیدا كردم كه عالی است، اگر نه كه كاری از من ساخته نیست.

* آیا اصلا پیشنهادی دارید؟ از كجا؟

- بله، هست. پیشنهادهایی وجود دارد كه نمی‌توانم بگویم.

* اواخر بهار گذشته گفتید شاید روزی راهی بوندسلیگای اتریش بشوید. آیا اكنون زمان آن فرا رسیده است؟

- نه. نگفته بودم كه می‌خواهم راهی فوتبال باشگاهی اتریش بشوم. گفتم اگر روزی فوتبالم به پایان رسید، یعنی به اواخر عمر فوتبالم نزدیك شدم، بهتر است راهی لیگ‌های سبك‌تری بشوم. به جای آن كه راهی لیگ‌هایی همانند كشورهای عربی حوزه خلیج فارس بشوم.

* پس به این ترتیب هیچ وقت هاشمیان را در فوتبال كشورهای عرب حوزه خلیج فارس نخواهیم دید؟

- اگر خدا بخواهد. ولی كار است. شاید روزی پیشنهاد شد و ... . باید دید.

* نگفتید از كجا پیشنهاد دارید؟

- همین را بگویم كه پیشنهادهایی وجود دارد؛ اما نمی‌توانم بگویم. نمی‌گویم كه پیشنهادی وجود ندارد، شاید بخواهم در هانوفر بمانم. شاید در همین مدت باقی مانده آن قدر خوب كار كنم كه هانوفر به من پیشنهاد جدیدی بدهد. حال بیایم بگویم كه می‌خواهم از هانوفر جدا شوم، آن وقت است كه سرمربی تیم می‌گوید او كه رفتنی است چرا باید به میدان برود. باید به بازیكنی فرصت بدهیم كه سال آینده بخواهد برای ما بازی كند. با این همه فكر می‌كنم شانس ماندن در هانوفر را هم دارم.

* روی هم رفته از شرایط خود در هانوفر راضی هستید؟

- با این شرایط خیر. اما اگر آنها به من پیشنهاد جدیدی بدهند و من هم بخواهم در این تیم بمانم، آن وقت شرایط عوض می‌شود و فرصت بیشتری برای بازی در اختیار من قرار خواهد گرفت.

هاشمیان همچنان در خدمت تیم ملی

* از ارزیابی‌تان درباره عملكرد هانوفر در نیم فصل اول چیزی نگفتید؟

- ما هفته نخست را با شكست شروع كردیم،‌ اما هرچه از بازی‌ها گذشت، بهتر شدیم و نتایج بسیار خوبی گرفتیم. فقط در همین هفته‌های پایانی چند باخت و تساوی بد را تجربه كردیم. مثلا باخت به ولفسبورگ و شالكه بد بود. اما پیروزی‌مان برابر روستوك و برمن ما را به روزهای خوب‌مان باز گرداند.

* در هفته‌های پایانی نیم فصل نخست بوندس‌لیگا شنیده شد كه هانوفر در پی خرید یك مهاجم تازه است. حتی از "یان شلاودراف"‌ بازیكن بایرن مونیخ هم نام برده شد؟

- تا آن‌جایی كه من می‌دانم، شلاودراف در "آلمانیا آخن" با هكینگ كار می‌كرده است و این دو یكدیگر را از آن زمان می‌شناسند. مربی ما علاقه زیادی به او دارد. با این حال "یان" مهاجم نوك و صد درصد نیست و همواره پشت مهاجمان به عنوان مهاجم سوم یا هافبك نفوذی بازی می‌كند.

همین علاقه موجب شده بود تا هكینگ در پی خرید او باشد، ‌اما گویا خود این بازیكن گفته است می‌خواهد همچنان در بایرن مونیخ بماند و دست كم در سال جاری به هانوفر نخواهد آمد. البته تا آنجایی كه شنیده‌ام مسایلی هم هست كه بین مدیران تیم مطرح می‌شود كه در نهایت كسی از آن ها خبردار نمی‌شود.

* هانوفر اكنون چند مهاجم دارد؟

- پنج تا. البته برخی از این بازیكنان همانند اشتاینر و "بنیامین لاوت" می‌توانند هافبك نفوذی و مهاجم باشند.

* هدف هانوفر در فصل جاری چیست؟

- راستش را بخواهید هدف این تیم قهرمانی در بوندسلیگاست. هرچه بالاتر بهتر. با این حال به نظر من اگر ما در پایان فصل جاری در بین 8 تیم بالای جدول جای داشته باشیم، بسیار خوب خواهد بود. اگر به جام اینترتوتو یا یوفا هم راه پیدا كنیم، بسیار عالی خواهد بود.

* پیش‌بینی شما از نیم فصل دوم بازی‌ها چیست؟

- فكر می‌كنم دور برگشت، اشتوتگارت اوضاع بهتری خواهد داشت. بورسیا دورتموند هم بهتر از این خواهد شد. همین هم كار هانوفر را مشكل خواهد كرد. فكر می‌كنم كارلسروهه هم به مكان پایین‌تری دست خواهد یافت. مثلا جایی در بین تیم‌های دهم و یازدهم.

* فرانكفورت را در كجای جدول می‌بینید؟

- فونكل مربی اینتراخت هم شیوه‌ای دفاعی دارد. خیلی تدافعی فكر می‌كند. تیمش بیشتر تساوی می‌كند و یا بردهای با اختلاف یك گل را به دست می آورد. با این حال آنها تیم خوبی هستند و اغلب با اختلاف اندك بازی‌هایشان را واگذار می‌كنند. فكر می‌كنم آنها در بین 10 تیم بالای جدول جای خواهند گرفت.

* گفتید آنها "هم" یك مربی تدافعی دارند. یعنی "هكینگ" اندیشه‌هایی تدافعی دارد؟

- بله. سیستمی كه او برای تیم در نظر می‌گیرد بسیار دفاعی و محتاط است. به بازی‌های آخرمان كه از قضا پرگل هم از آب درآمدند، نگاه نكنید. هكینگ روی هم رفته از آن دسته مربیانی است كه ابتدا گل نخوردن را به شاگردانش توصیه می‌كند و بعد گل زدن را.

* و تا به حال هم جواب داده است؟

-  بله. همین طور است، اصولا در بوندسلیگا، تیم‌هایی كه به خوبی دفاع كنند و در ضربه‌های ایستگاهی و ضد حمله‌ها خوب كار كنند، نتیجه می‌گیرند. به جز بایرن مونیخ و وردربرمن. برمن همواره فوتبالی تهاجمی را به نمایش می‌گذارد.

* از بایرن مونیخ گفتید. آنها امسال در یارگیری فوق‌العاده عمل كردند. نظر شما چیست؟

- فرانك ریبری، بازیكن فرانسوی آنها بسیار خوب بوده است. تونی هم خوب گلزنی می‌كند. اما فكر می‌كنم روی ماكای بسیار بهتر از تونی بود. "روی" هم شوتزن خوبی بود؛ هم پاس‌های گل خوبی می‌داد و هم اینكه سرعت بالاتری از "تونی" داشت.

بایرنی‌ها هم در شروع فصل خیلی خوب بودند. اما در ادامه نتوانستند خوب ادامه بدهند. اما این را هم از یاد نبرید كه هر تیمی كه برابر بایرن مونیخ قرار می‌گیرد، فكر می‌كند بهترین بازی سال خود را انجام می‌دهد و برای هر بازیكن هم این یك بازی مهم به شمار می‌آید و بیشتر مربیانی كه برابر بایرن مونیخ قرار می‌گیرند به شاگردان خود می‌سپارند كه برابر بایرن دفاع كنند. این تنها شامل حال وردربرمن نمی‌شود. بقیه برابر بایرن به كمتر گل خوردن فكر می‌كنند. به همین خاطر كار بایرن مونیخ در مقایسه با تیم‌های دیگر بسیار دشوار است. همه تیم‌ها برابر بایرن مونیخ عصبی و محكم بازی می‌كنند.

تعداد خطاهایی كه بازیكنان حریف بایرن روی "ریبری" انجام می‌دهند، گویای همه چیز است. به همین دلیل است كه فكر می‌كنم كار بایرن مونیخ برای قهرمانی دشوار است. حتی اگر بازیكنان خوب زیادی را به خدمت بگیرد. آنها در این اواخر هم نتایج خوبی به دست نیاورده‌اند. شاید علتش اختلاف میان "هیتسفلد" و "رومنیگه" باشد. شاید هم علتش تصمیم هیتسفلد برای جدایی از بایرن در پایان فصل جاری باشد؛ كه روی تیم تاثیر گذاشته است.

* به نظر شما هیتسفلد در بایرن مونیخ ماندگار می شود؟

- نه من اینطور فكر نمی‌كنم. هیتسفلد شاید هدایت تیم ملی سوئیس را برعهده بگیرد. این مربی اگر تصمیم به ماندن داشت تا به حال آن را اعلام كرده بود. در آلمان برخلاف ایران روی همه چیز حساب می‌شود و تیم‌ها برنامه‌های دو سال آینده خود را می‌دانند.

* پس این كه گفته می‌شود بایرن و هیتسفلد قرار است در ژانویه با هم گفت‌وگو ‌كنند، چیست؟

- تلاش‌های آخر است. فكر می‌كنم بایرن در آستانه قرارداد با فرد دیگری باشد، اما می‌خواهد از ماندن یا رفتن هیتسفلد مطمئن شود. آنها چند سال پیش هم همین كار را كردند. تا روز آخر به هیتسفلد گفتند در بایرن ماندنی است اما در پایان فصل فیلیكس ماگات را جانشینش كردند.

* ماگات به شما اعتقاد داشت؟

- بله.  این مربی زمانی كه در اشتوتگارت بود، خواهان من بود،‌ اما من راهی بایرن مونیخ شدم.

* شاید "اوتمار" در پایان فصل راهی "سالزبورگ" اتریش بشود. این احتمال وجود دارد كه او شما را با خود به اتریش ببرد؟

- نه، وی آن زمان خواستار من بود. شرایط آن زمان به‌گونه‌ای دیگر بود. اكنون همه چیز فرق می‌كند. هر چند فكر نمی‌كنم هیتسفلد راهی بوندسلیگای اتریش بشود. این مربی زمانی از رئال مادرید و میلان پیشنهاد داشت و قبول نكرد. از نظر مالی هم نیازی ندارد كه بخواهد راهی اتریش بشود. وی مربی بسیار بزرگی است، یكسال را هم بی‌كار و دور از فوتبال گذراند كه می‌توانست راهی تیمی از این دست بشود.

هاشمیان هم از بی نظمی فوتبال ایران می گوید

* به نظر شما كدام تیم شانس قهرمانی در بوندسلیگا را دارد؟

- بایرن مونیخ كه بدون تردید. اما بازی‌های شالكه را هم دوست دارم. چون مربی آنها از شیوه‌ای بسیار تهاجمی استفاده می‌كند و بسیار هم شجاع است.

اوایل فكر می‌كردم "اسلومكا" برای شالكه بسیار كوچك باشد، ولی با تماشای چند بازی آنها و همچنین بازی‌شان برابر تیم خودمان دریافتم كه تیم خوبی است و مربی خوبی دارد. بایرن خوب شروع كرد اما، ادامه خوبی نداشت. آنها اگر به همین روند ادامه بدهند كارشان به مشكل می‌خورد. چه این كه الان هم با وردربرمن هم امتیاز هستند.

با این همه من از همان كودكی هوادار بایرن مونیخ بودم. با وجود آن كه خاطرات خوبی هم از این تیم ندارم، اما هنوز هم طرفدار این تیم هستم و این تیم را خیلی دوست دارم. آنها شخصیت قهرمانی دارند. برخلاف بسیاری از تیم‌ها كه تا روز آخر خوب كار می‌كنند اما در نهایت قهرمانی را تسلیم بایرن مونیخ می‌كنند. بایرن همواره از شخصیت قهرمانی برخوردار است. برمن و شالكه هم این شانس را در فصل جاری دارند.

* استیونس و هامبورگ را چطور می‌بینید؟

-  وی هم مربی خوبی است اما تفرکات دفاعی دارد. آنها هم با یك مهاجم بازی می‌كنند و بازی‌هایشان را با كمترین اختلاف می‌برند ولی همواره با برنامه بازی می‌كنند. هر چند چندان هم زیبا بازی نمی‌كنند. .

* بعد از جام جهانی شاهد ركود بوندسلیگا بودیم، آیا امسال این بازی‌ها بهتر شده است؟

- بله، امسال بازی‌ها بهتر از سال گذشته برگزار می‌شود. با این حال برخی تیم‌ها همانند نورنبرگ قهرمان جام حذفی آلمان در فصل گذشته یا بوروسیا دورتموند كه هواداران زیادی هم دارند، ‌افت زیادی داشته‌اند.

چند تیم بزرگ هم افت زیادی داشته‌اند. اگر تیمی همانند دورتموند توان گذشته را بیابد، سطح بازی‌ها بهتر خواهد شد و بالاتر می‌رود.

با این همه به نظرم سطح بازی‌های امسال از پارسال بسیار بسیار بهتر شده است. یك نكته مهم دیگر آن است كه در پایان سال جاری یورو 2008 برگزار می‌شود. دیگر آن كه بسیاری از بازیكنان سال گذشته با خستگی از جام جهانی در رقابت‌های باشگاهی حاضر شده بودند. هر تیم چهار، پنج بازیكن از این دست را داشت.

هانوفر سه بازیكن در جام جهانی داشت. برخی از بازیكنان از باخت تیم ملی كشورشان ناراحت بودند و برخی هم با قهرمانی آمده بودند و بسیار بی‌انگیزه بودند.

* اگر موافق باشید از وضعیت تیم ملی بپرسیم. گفته می‌شود كه بدنسازی خوب تیم ملی در رقابت‌های جام ملت‌های آسیای 2007 روی عملكرد بازیكنانی همانند شما یا مهدوی‌كیا تاثیر خوبی داشت و به شما این امكان را داد تا در بازگشت به باشگا‌ه‌هایتان از نظر بدنی آماده باشید و بتوانید در آنجا بازی كنید. آیا شما این موضوع را تایید می‌كنید؟

- من 16 روز زودتر از هانوفر تمرین را شروع كردم. ولی استراحتم نسبت به دیگر بازیكنان هانوفر كه 35 روز استراحت داشتند، كمتر بود. یعنی من با استراحت كوتاهی در پایان بوندسلیگا راهی تمرین‌های تیم ملی شدم. دیگر بازیكنان برخلاف من با استراحت كامل در تمرین هانوفر حاضر شدند.

در این فاصله دربازی تداركاتی شکت کردم و چهار مسابقه هم در جام ملت‌های آسیا انجام دادم. هر بازیكنی با هر اندازه ناآمادگی پس از انجام یك ماه بازی خود به خود آماده می‌شود. ولی به نظرم ما همه پس از آن دچار آسیب دیدگی شدیم. خودم پیش از بازی با HSV پایم پیچ خورد. نكونام هم آسیب دید. نمی‌گویم كه مقصر تیم ملی بود. شاید بود شاید هم نبود. ولی صد درصد علت این آسیب‌ها خستگی بازیكنان بود.

* 16 ماه است كه تكلیف فدراسیون فوتبال روشن نیست و مساله مربیگری تیم ملی هم اكنون نامشخص است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

- خودتان گفتید. فوتبال ما دچار نابسامانی و بی‌برنامه‌گی است. به نظرم زمانی كه "دادكان" رییس فدراسیون فوتبال بود، برای فوتبال ایران زحمات زیادی كشید. نمی‌گویم كه وی هیچ ایرادی نداشت، چرا كه مدیر بی‌عیب و ایرادی وجود ندارد. ولی چون بازیكن فوتبال بود، بازیكن تیم ملی بود، دوره‌های مدیریت را گذرانده بود و در خود فوتبال بود، بهتر می‌توانست فوتبال را حفظ كند.

به نظرم تیم ملی ایران در زمان دادكان نتایج خوبی گرفت. همان زمان بدون دردسر راهی جام جهانی شدیم. تیم زیر 23 ساله‌های ما در بوسان قهرمان بازی‌های آسیایی شد كه نتایج بسیار خوبی بود، ولی توقعات همه پیش از جام جهانی به طور ناگهانی افزایش زیادی پیدا كرد. تا آن حد كه باید در بین چهار تیم برتر دنیا قرار می‌گرفتیم و یا دست كم 8 برتر دنیا، در صورتی كه پیش از پرواز تیم در گفت و گویی یادآور شدم كه ما همه تلاشمان را می‌كنیم ولی توقع مردم را بالا نبرید. چون اگر نتیجه نگیریم مردم ناراحت و فوتبالزده می‌شوند.

مكزیك و پرتغال چندین دوره در جام جهانی حاضر بودند. آنها چندین بار از مرحله گروهی صعود كرده بودند. ما چه؟ تنها سه دوره به جام جهانی رفتیم و هر بار با نتایج معمولی از رقابت‌ها كنار رفته‌ایم. توقعات بالا رفت و ناگهان فدراسیون دچار تغییر و تحول شد. پس از آن مردم در پی این تغییر و تحولات انتظار آمدن یك مربی بسیار قوی‌تر را داشتند. خواهان تقویت بیش از پیش سیستم بودند. اما دیدند كه این طور نشد. زمان طولانی سپری شد فدراسیون بدون رییس ماند و سرمربی در فاصله كوتاهی انتخاب شد و متاسفانه مشكلاتی كه می‌دانید برای فوتبال كشور پدید آمد. چیز تازه‌ای برای گفتن ندارم چون همه، همه چیز را می‌دانند.

* همان طور كه در جریان هستی،‌ چند مدتی است كمیته انتقالی به دنبال انتخاب سرمربی تیم ملی است،‌ طی این مدت نام‌های زیادی مطرح شده است،‌ به نظرت سرمربی تیم ملی باید چه ویژگی داشته باشد؟

- تنها امیدوارم از این به بعد دنبال فردی شایسته برای تیم ملی باشیم. هیچ وقت به مربیان ایرانی بی‌احترامی نمی‌كنم، آنها بسیار زحمت كش هستند و در تلاشند تا به دانش خود بیفزایند، در كلاس‌ها با كمال میل شركت می‌كنند. ولی همان گونه كه یك بازیكن باید مراحل ترقی را پله پله طی كند و از تیم نوجوانان، جوانان و غیره به تیم اصلی راه پیدا كند، تا به سطح بین‌المللی برسد، مربی تیم هم باید همین مراحل را طی كند، تجربه پیدا كند و سپس مربی تیم ملی ایران یا هر كشور دیگری بشود. به نظرم در حال حاضر برای تیم ملی نیازمند مربی خوب خارجی هستیم. نه این كه تنها نامی خارجی داشته باشد، همانند گذشته.

می‌دانیم كه مربی خوب درجه یك خارجی به ایران نمی‌آید، اگر هم بیاید به دشواری خواهد بود. دست كم در مرحله مقدماتی به ایران نمی‌آید. شاید اگر تیم ملی راهی جام جهانی شد، 6 ماه قبل از رقابت‌های جام جهانی به ایران بیاید. حتی كاپلو یا تراپاتونی در آن شرایط به ایران می‌آیند. اما اكنون در این شرایط نه.

به گمانم مربیان خوب با كارنامه قابل قبول هم وجود دارند كه می‌توانیم آنها را انتخاب كنیم. كنار آنها هم از مربیان جوان داخلی همانند استیلی، خاكپور و درخشان و ... استفاده كنیم. مربیانی كه در تیم ملی ایران زمانی بوده‌اند و تجربه بازی ملی دارند. به نظرم در انتخاب مربی تیم ملی ایران باید دقت زیادی كرد.

* مشكل كجاست؟

- خدا را شكر كه تیم ملی ما مشكلی ندارد، چون اصلا وجود ندارد كه بخواهد مشكلی داشته باشد، مشكلی كه وجود دارد در سطح مدیریت است. ما هم كه مدیر نداریم كه بگوییم خوب است یا بد، ابتدا باید یك رییس فدراسیون خوب برای فوتبال انتخاب شود.

نمی‌گویم كه باید حتما بازیكن تیم ملی ایران بوده باشد. همه چیز بداند یا ورزشی باشد، شاید چنین فردی به سختی پیدا شود یا باشد اما مدیر نباشد. ولی دست كم این انتظار می‌رود كه كسی كه رییس فدراسیون فوتبال می‌شود، مشاورانی داشته باشد كه اهل فوتبال باشد،‌ تجربه این رشته را داشته باشد تا بتوانند به مدیر خود مشاوره ی خوبی بدهند.

سپس باید در پی برنامه‌ای درازمدت باشیم. یعنی رییس فدراسیون نباید نگران باشد كه دو سال دیگر بركنار می‌شود. حتی اگر رییس فدراسیون خوب و كارآمد باشد، باز هم باید هشت سال به او فرصت داده شود، اگر من جای او باشم برای تمام سطوح تا امیدها از مربیان خارجی استفاده می‌كنم و كنار آنها از مربیان جوان و با استعداد داخلی استفاده می‌كنم كه بعدها بتوانند به درد فوتبال ملی بخورند.

* تیم ملی بدون سرمربی باید چهار بازی تداركاتی انجام بدهد. آیا بازی با مالی، قطر، كاستاریكا و هانزاروستوك را برای تیم ملی مفید می‌دانید؟

- از یك نظر بله. چون تیم ملی چند وقتی است تشكیل نشده است و بازیكنان با هم تمرین نكرده‌اند. اگر الان بیاییم تیمی را تشكیل بدهیم و با تیمی همانند مجارستان بازی كنیم، حتی اگر تیمی درجه دو از اروپا باشد احتمال باخت ما زیاد خواهد بود. این مشكلات را زیاد می‌كند و روحیه ی بازیكنان را هم خراب؛ آن هم درست پیش از بازی‌های مقدماتی. به نظرم این طور بازی‌ها پیش از بازی‌های مقدماتی جام جهانی می‌تواند روحیه بخش باشند.

* نظرتان درباره گروه‌ بندی ایران در رقابت های مقدماتی جام جهانی 2010 چیست؟

- از این بهتر دیگر نمی‌شود. بسیار راحت است. مربی‌ای كه در حال حاضر سكان هدایت تیم ملی را به عهده می‌گیرد، باید بسیار خوشحال باشد كه تیمش با چنین قرعه‌ای روبه‌رو شده است. وی باید به این بازی‌ها تنها به چشم بازی‌های تداركاتی نگاه كند. منظورم دست كم گرفتن حریفان نیست ولی باید این بازی‌ها را تنها به عنوان بازی‌های تداركاتی در نظر گرفت.

* نمی‌خواهید در دور اول رقابت‌های مقدماتی جام جهانی تیم ملی را همراهی كنید؟

- باید بگویم حدود 4 سال است که از نظر بدنی در بازی ها و رقابت شدید تحت فشار هستم. در تعطیلات که بازیکنان استراحت داشتند درگیر مسابقات مقدماتی جام جهانی 2006 مقدماتی جام ملت های آسیا، جام ملت های آسیا و بازی های تدارکاتی بودم. این فشارها باعث درد کمر و آسیب دیدگی رباط داخلی پایم شد، ولی با افتخار می گویم که خوشحالم برای ایران بازی کردم.

امسال اما قراردادم با باشگاه هانوفر به پایان می رسد و برای باقی ماندن در فوتبال آلمان باید در تمام بازی ها و تمرینات حضور داشته باشم. ضمن آن که در تعطیلات تابستانی دوست دارم بعد از چند سال استراحت خارج از فوتبال داشته باشم و فکرم کمی آزاد بشود تا از لحاظ جسمی و روحی بار دیگر به وضعیت خوبی برسم تا از این لحاظ برای ادامه دوران فوتبال خود آماده شوم.

پس از قرعه کشی رقابت های انتخابی جام جهانی 2010 که در گروه نسبتاً ساده ای قرار گرفتیم، تصمیم دارم که در دور اول بازی ها نباشم. به این دلیل این موضوع را زود اعلام می کنم که چون تیم جدید با مربی جدید شکل خواهد گرفت، مربی آینده تیم ملی در این خصوص برنامه ریزی داشته باشد.

به استراحت احتیاج دارم. بهترین زمان برای طرح این موضوع الان بود، زیرا فدراسیون رئیس خود را هنوز نشناخته و تیم ملی هم هنوز سرمربی جدید خود را پیدا نکرده است. اکنون تصمیمم به شخصی ارتباط ندارد و موضع گیری علیه کسی نخواهد بود، زیرا به هیچ عنوان چنین قصدی ندارم و علت چنین تصمیم گیری را به اختصار توضیح دادم. امیدوارم تیم ملی در مرحله ی اول نتیجه بگیرد.

در دور دوم و در صورت صلاحدید در خدمت تیم ملی ایران خواهم بود وگرنه به تصمیم مربی آینده احترام گذاشته و برای تیم ملی آرزوی موفقیت می کنم.

البته این تصمیم را پیش از رقابت های جام ملت های آسیا اتخاذ کرده بودم، اما در آن شرایط که حاشیه در تیم ملی وجود داشت تصمیم گرفتم در خدمت تیم باشم. اکنون که بازی ها سبک تر شده اجرای این تصمیم راحت تر خواهد بود. فکر می کنم از نظر جسمی می توانم چندین سال برای تیم ملی بازی کنم، اما اگر روزی احساس کنم که ضعیف شده ام از تیم ملی خداحافظی خواهم کرد.

* گفته می‌شد كه شما با مربیان داخلی مشكل دارید و اگر مربی آینده تیم ملی هم ایرانی باشد، دوباره به تیم ملی بازنخواهید گشت.

- نه این طور نیست. من با هیچ كس مشكل نداشته و ندارم. به امیر قلعه‌نویی به عنوان بازیكن باسابقه و پیشكسوت فوتبال احترام گذاشته و می‌گذارم. همیشه به پیشكسوت فوتبال احترام گذاشته‌ام. قلعه‌نویی هم در برابر همیشه به من احترام می‌گذاشت.

نفرات قدیمی تیم ملی همانند مهدوی‌كیا، علی كریمی و رحمان رضایی همه در اردوی جام ملت‌های آسیا بسیار منظم بودند. آنها با نظم‌ترین افراد تیم ملی در جام ملت‌های آسیا بودند. به نظر من این تیم از نظر پتانسیل قوی‌ترین تیم تاریخ ایران بود. از تیم جام جهانی هم بهتر بود. چون دو، سه بازیكن جوان دیگر هم به جمع ما اضافه شده بودند. ما نسبت به جام جهانی جوان‌تر شده بودیم. ولی من خودم با هیچ كس مشكل پیدا نكردم و تا آخرین روز هم به همه احترام گذاشتم. در پایان هم از همه خداحافظی كردم و رفتم.

همچنبن گفتم كه من هم همانند همه در شكست تیم ملی ایران مقصر هستم. همه آنهایی كه به جام ملت ‌ها رفتند، مقصر هستند. حتی آشپزهایی هم كه با ما مشغول بازی می‌شدند و در نتیجه غذایشان دیر یا سرد می‌شد هم در شكست تیم مقصر هستند. آن آنالیزورهایی كه شاید آنالیزهایشان دیر می‌آمد، همه در شكست تیم مقصر هستند. ولی به نظر من همه به یك اندازه مقصر نبودند.

من به عنوان یك بازیكن در زمین بازی می‌توانم كارهایی انجام بدهم. دیگری می‌تواند سیستم بازی را در نظر بگیرد و فردی هم می‌تواند تدارك لازم را انجام بدهد. همه در شكست تیم ملی ایران مقصریم. من هم تقصیركارم اما قصورم عمدی نبوده است.

زمانی تیم با كم كاری می‌بازد، اما، ما هیچ كم كاری هم نكردیم. رفتیم و آنچه را كه به ما گفتند و در توانمان بود انجام دادیم. من خودم را مقصر می‌دانم، چرا كه در این بازی‌ها گلزنی نكردم. شاید پاس خوبی دریافت نكردم. شاید بازیكن كناری‌ام با من هماهنگ نبود.

چون من بازیكنی بودم كه در سخت‌ترین بازی‌ها هم گلزنی كرده بودم. در جام جهانی هم بدشانسی آوردم. یك بار گلر حریف توپم را به خوبی گرفت. ولی این تنها "وحید" نبود كه در آن بازی‌ها گلزنی نكرد. همه در آن بازی‌ها گلزنی نكردند. اما در زمان برانكو همیشه گلزنی كردم. چه بازی‌های رسمی یا تداركاتی. حتی بازیسازی هم كردم.

با این حال قبول دارم كه در بازی‌های جام ملت‌های آسیا من هم مقصر بودم. من هم باید گل می‌زدم. مهاجم باید گلزنی كند و یكی از عوامل شكست بودم. ولی اول از همه می‌گویم همه تقصیرها به یك اندازه نبود. یكی 80 درصد مقصر بود، دیگری 70 درصد . راننده اتوبوس‌مان چون خارجی بود، مقصر نبود. بنده خدا همیشه سر وقت می‌آمد و می‌رفت.

وحید هاشمیان مهاجم تیم ملی ایران

* با توجه به این كه یك هفته‌ای است در ایران هستید احتمالا رخدادهای بازی استقلال – صنعت نفت آبادان را دیده‌اید. آیا در فوتبال آلمان چنین چیزی رخ می‌دهد؟

- به باور من هنگامی كه یك مربی مسئولیت تیمی را می‌پذیرد، همه چیز تیم به گردن او می‌افتد. حتی حاشیه‌ها و جمع كردن آنها. مربی چون در تیم است، بهتر از هر كسی می‌داند كه در تیم چه چیز جریان دارد و چه اتفاق‌هایی افتاده است. من از نظر دانش فیروز كریمی را فردی شایسته می‌دانم. در مورد مسایل دیگر حرفی نمی‌زنم؛ اما از نظر فنی او را قبول دارم. او مربی با تجربه‌ای است و سه، چهار ماه در پاس مربی من بوده‌است.

در مورد آن مسایل هم وی شاید در تیم شاهد چیزهایی بوده‌ كه من و شما از بیرون نمی‌توانیم شاهد آن باشیم. به نظر من كه از بیرون به رخدادها نگاه می‌كنم. او احساساتی نشده‌ و تصمیمش از روی احساس صرف نبوده است.

شاید شاهد چیزی بوده است. شاید كسی كم كاری یا غرض‌ورزی كرده باشد. ما این مسایل را نمی‌دانیم و نمی‌توانیم درباره آن نظر بدهیم. شاید او خواسته باشد بازیكنانی را كه كم كاری كرده‌اند به نوعی تنبیه كند.

من در این هشت سالی كه در فوتبال آلمان هستم، شاهد این رفتارها بوده‌ام، اما نه پس از بازی. مثلا شاید "ماگات" ما را پس از باختمان در بایرن در برف دوانده باشد. بدون این كه با هیچ كس در این باره كلمه‌ای صحبت كرده باشد در آنجا بازیكنی اجازه ندارد بگوید "چرا ما را دوانده‌ای؟"

نوع دیگر هم آن است كه تیم‌های بوندسلیگایی پس از پایان بازی‌ها به رختكن می‌روند و آن بازیكنانی كه در میدان بوده‌اند با لباس به ریكاوری خود دور زمین می‌پردازند. مگر آن كه بلیت هواپیما داشته باشند و مجبور باشند هرچه سریع‌تر به شهر خود برگردند. در غیر این صورت همه تیم‌ها 15-20 دقیقه دور زمین می‌دوند. مواقعی هم هست كه مربی قصد دارد فردای مسابقه را به تیم استراحت بدهد، آن وقت بازیكنانی كه بازی نكرده‌اند را وادار می‌كند كارهای سرعتی انجام دهند. به صورت تنبیه هیچ وقت با این مساله روبرو نبوده‌ام. ولی در خارج از ورزشگاه تنبیه شده‌ایم، چون مربی به ما گفته است كه مسئولیت پذیر نیستیم.

یك موضوع دیگر را لازم می‌دانم بگویم، در تیم ملی با مسایلی روبرو می‌شوم كه برایم بسیار عجیب است. برخی كه در تیم‌های بزرگ بازی می‌كنند، به خود اجازه می‌دهند در جریان بازی‌ به داور یا بازیكنی كه از شهرستان آمده است، اعتراض كنند. خودشان را برتر می‌بینند و برخی مواقع كم كاری هم می‌كنند. شاید سیستم ما اجازه می‌دهد كه بازیكن ما به برخی مربیان خط بدهد. به كار آقای كریمی نمی‌توانم انتقادی داشته باشم، چون در آن سیستم نبوده‌ام. اگر بوده است تمرین بوده نه تنبیه.

* تمرین برای تنها چند نفر بوده است؟

- نمی‌دانم. در یك بازی كه ما بازی را باخته بودیم و حتی من بازی هم نكرده بودم، مجبور شدم بدوم و تنبیه شدم. تنبیه برای همه است و تشویق هم برای همه. اما این را هم می‌گویم كه این كار شاید باعث شود تا بازیكنان علیه مربی جبهه‌گیری كنند و این برای مربی كه می‌خواهد در تیمی دو، سه سال كار كند، اوضاع را دشوار می‌كند. تیم با انگیزه، همه كار می‌كند. ولی اگر از تیمی انگیزه‌اش را بگیرند هیچ كاری نمی‌تواند بكند.

آقای كریمی مربی من بوده و تنبیه هم حق وی است. با این حال به خودم اجازه نمی‌دهم درباره كار وی اظهارنظر كنم. اگر من مربی بازیكنی كم كار باشم كه بخواهد با این كارش به تیم ضربه بزند، حتما او را تنبیه خواهم كرد.

* از خط دادن بازیكنان به مربیان در فوتبال ایران گفتید. این بحث چندی مدتی است كه شایع شده است.

-  شما می‌توانید نمونه‌ای در این مورد ذكر كنید. باز هم می‌گویم تیم ملی 2007 منظمترین تیم تاریخ بود. از قلعه‌نویی بپرسید آیا بازیكنی در اردو بی‌نظمی یا بی‌انضباطی كرد یا نكرد. اگر هم كسی بود بازیكن خود وی بود و دیگر هیچ.

همواره به مربیان خود احترام گذاشته‌ام ولی زیر بار حرف زور هم نمی‌روم. همانطور كه دو سال به تیم ملی نیامدم. شاید در تیم‌های دیگر بوده است. اما در این تیم از این خبرها نبود. قلعه‌نویی هم در جام ملت‌ها یكی، دو بار بازیكنان قدیمی را جمع كرد و درباره مسایلی صحبت كرد تا نظم تیم بهتر شود.

* برخی معتقدند بازیكنان تیم ملی عرق و تعصب گذشته را ندارند؟

من خودم همیشه تمام توانم را به كار گرفته‌ام و هیچ وقت كم كاری یا كم فروشی نكرده‌ام. زمانی یك كارشناس گفته بود كه من ادای بازیكنان سرزن یا جنگنده را درمی‌آورم! در حالی كه نیازی به این كار ندارم. هیچ وقت ادعای چیزی نداشتم ولی قدرت سرزنی‌ام را در بوندسلیگا نشان دادم. در بازی با چین مشت دروازه‌بان آنها به نزدیك گیجگاهم خورد. آیا من بی‌تعصبم؟

به جرات می‌گویم كه در این تیم هیچ بازیكن كم كار و بی‌تعصبی وجود نداشت. اگر بود باید اسم ببرید. مشكل آن است كه در ایران روی برخی بازیكنان بیشتر از حد واندازه توانشان تبلیغ می‌شود. بازیكنی را به یاد دارم كه 8 ماه تیم نداشت اما هر روز عكس‌اش در صفحه نخست روزنامه‌ها چاپ می‌شد. این گونه تبلیغات بازیكن را بی‌انگیزه می‌كند. بازیكنی كه هنوز در ابتدای راه است با این گونه تبلیغ‌ها دیگر علاقه‌ای به تلاش ندارد.

بحث دیگر زوم كردن روی تیم ملی ایران است، در حالی كه تیم المپیك ایران سالهاست به این بازی‌ها راه پیدا نمی‌كند، ولی كسی حرفی از آن نمی‌زند. همین تیم ضعیف و جوان كره را سال‌های آینده باید دید.

* به عنوان پرسش پایانی آیا لیگ برتر ایران را هم پیگیری می‌كنید؟ كدام تیم را خوب دیدید؟

- از ماهواره كه نمی‌توانم اما از اینترنت چرا. با این حال كل بازی‌ها را نمی‌توانم ببینم. من بازی‌های پرسپولیس را دیده‌ام. این را هم شنیده‌ام كه می‌گویند این تیم خوب بازی نمی‌كند، ولی نتیجه می‌گیرد. پرسپولیس دارای سیستم شده است و نشان داده است كه برنامه دارد. شاید قطبی سرمربی جایی نبوده باشد اما، نشان داده‌ كه خوب كار كرده است. او دست كم با سه مربی بزرگ دنیا كار كرده و در سه جام جهانی حاضر بوده‌ است. امیدوارم اسیر حاشیه‌ها نشود و همین طور خوب كار كند. فوتبال ما به مربیان با دانش نیاز دارد.

استقلال هم سال گذشته شایسته قهرمانی بود و اكنون دچار تغییر و تحولات زیادی شده است. به نظرم فیروز كریمی با دانشی كه دارد، ‌اگر اسیر حاشیه نشود می‌تواند نظم خوبی به استقلال بدهد.

* پاس همدان را چطور؟ بازی‌های این تیم را پیگیری می‌كنید؟

- نخیر. آن پاسی كه ما داشتیم، پاس تهران بود كه تمام شد و رفت. آن پاس قهرمان آسیا شد. اگر جام‌هایش را هم به جایی دیگر ببرند، پاس حساب نمی‌شود. اصلا بازی‌ها این تیم را نگاه نمی‌كنم.

* و سپاهان؟

بازی‌های سپاهان را دیدم و از باخت آنها بسیار ناراحت شدم. آنها خیلی خوب كار كردند. نایب قهرمانی هم كمتر از قهرمانی نیست. به خاطر مدیریت خوب سپاهان باید به "ساكت" تبریك گفت. وی همیشه مربیان خوبی به این باشگاه آورده است. همیشه بازیكنان خوبی گرفته است و نتیجه هم گرفته است. ساکت در سپاهان پایه‌ای كار می‌كند. اگر هم از این تیم بروند، سپاهان پنج سال دیگر این گونه خواهد بود.